واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: سناريو تهديدات رواني غرب عليه ايران ظرفيت ها و موانع
اقدام رسانه اي و شكل دهي عمليات رواني عميق عليه جمهوري اسلامي ايران از سوي ايالات متحده آمريكا و رژيم صهيونيستي در چند هفته گذشته فاز جديدي از روابط ايران و آمريكا و دنباله آن(رژيم صهيونيستي) را در صحنه بين المللي رقم زده است . نقطه كانوني و محور جنگ رواني پرحجم و شدت آمريكا عليه ايران القاء اين نكته به افكار عمومي دنيا و سران كشورهاي جهان به ويژه منطقه خاورميانه است كه ايران با انگيزه هاي سيطره طلبي درصدد كسب رهبري خاورميانه و برهم زدن معادلات امنيتي منطقه از طريق دستيابي به سلاح هاي اتمي است! لذا بايستي با طراحي برنامه هايي كه گستره اي از فشار ديپلماتيك، تحريم اقتصادي تا برخورد نظامي را دربرمي گيرد، مانع رسيدن ايران به اهداف خود شد. مانور نيروي هوايي اسرائيل برفراز آبهاي مديترانه تمرين جنگي 100 جنگنده اف 15 و اف16 در يونان با مسافت هايي معادل مسافت لازم براي رسيدن به تأسيسات هسته اي ايران از سوي ارتش اين رژيم به همراه لفاظي ها و عربده كشي هاي تهديدآميز برخي از مقامات و سران اين رژيم(مثل موفاز وزير حمل و نقل اسرائيل كه ايران را به حمله نظامي درصورت عدم دست كشيدن از فناوري هسته اي تهديد كرد) به همراه تأييدات ضمني مقامات آمريكايي و گاه تهديدات آشكار آنها كه همواره گزينه برخورد نظامي در مورد ايران را بر روي ميز رئيس جمهور بوش، به مثابه شمشير داموكلس بر سر ايران آويزان كرده اند، نشانه ها و قرائن اين جنگ رواني آمريكا و رژيم صهيونيستي عليه ايران بوده است. اما درخصوص اين عمليات رواني سؤالات زيادي مطرح است كه پاسخ به آنها و تأمل در اين پاسخ ها بسيار راهگشاست.
اولاً رژيم صهيونيستي و آمريكا از چه ظرفيت هايي براي تهاجم احتمالي به ايران برخوردارند؟ ثانياً ايران اسلامي كه در بهترين وضعيت خود به لحاظ ملي، منطقه اي و بين المللي قرار دارد، از چه پتانسيل ها و ظرفيت هايي را براي مقابله و سرجاي خود نشاندن مهاجم برخوردار است و اينكه واكنش ايران به يك درگيري احتمالي چگونه خواهد بود، از جمله پرسش هايي هستند كه ذهن تحليلگران نظامي و سياسي را به خود مشغول كرده اند؟ ثالثاً اگر پروژه شروع شده، جنگ رواني و تبليغاتي است با چه اهدافي در حال انجام است؟
پاسخ ها
نگاهي به طيف تهديدات و سيرجنگ رواني انجام شده در اين دوره و استفاده از تهديدات رواني 30 ساله اخير آمريكا عليه ايران نشان مي دهد كه اين بار نيز هدف اصلي از سناريوي عمليات رواني طراحي شده در اتاق هاي فكر آمريكا و صهيونيستم، جنگ رواني شديد عليه ايران اسلامي براي دست برداشتن از اهداف خود به ويژه در بحث فناوري صلح آميز هسته اي است. دولتمردان واشنگتن به ويژه وزيرخارجه آمريكا به اين باور رسيده اند كه درصورت تداوم سياست پيشين كاخ سفيد در قبال ايران نه تنها نسبت به حال منزوي تر خواهند شد بلكه تهران موفق به حفظ و تكميل بيشتر برنامه هاي هسته اي خود خواهد شد. از سوي ديگر نيز چون در صحنه هاي بين المللي در افغانستان و عراق درگير جنگ ديگري هستند و به لحاظ اقتصادي و مسائل انرژي و سوخت و تورم و گراني جهاني مواد غذايي از مشكلات عديده داخلي رنج مي برند به اعتراف سران كاخ سفيد توان وظرفيت گشايش جبهه ديگري آن هم در حد ايران اسلامي را ندارند، لذا بهترين راه حل براي آنها كه هم زود به نتيجه بنشيند و هم هزينه سنگين تهاجم نظامي سنگين را نداشته باشد، گشودن جبهه جنگ رواني در ابعاد وسيع رسانه اي، رواني و سياسي به روي ايران با هدف تضعيف مقاومت ملي و تشويق مردم به مخالفت با خواسته ملي دستيابي به انرژي هسته اي است.
علاوه بر آن موقعيت داخلي رژيم صهيونيستي و آمريكا نيز اجازه عملي كردن لفاظي هايشان را نمي دهد. زيرا رويكرد ضد جنگ در داخل اين واحدها در سه سطح تأثيرگذار نخبگان، مردم و رسانه ها جريان دارد.
بسياري از نخبگان سياسي و نظامي آمريكا معتقدند آمريكا در شرايط فعلي قابليت و توان مديريت جنگ عليه ايران را ندارد. اظهار نظرهاي اخير افراد و موسساتي چون مگنوس را نسترب عضو مركز مطالعات تهديدهاي نابرابر دانشكده دفاع ملي استكهلم ، انستيتوي واشنگتن ، گلف نيوز و .... در اين خصوص قابل استناد است. از سوي ديگر اكثريت مردم آمريكا از زياده طلبي اين كشور كه به قيمت از دست دادن جان عزيز انشان و سرمايه هاي ملي آنها تمام مي شود، نگران و خسته هستند. همچنين مخالفت آشكاري در رويكرد رسانه هاي ارتباط جمعي بي طرف آمريكايي و كشورهاي غربي عليه اعلام نظر و موضعگيري عجولانه بوش در مورد گزينه نظامي عليه ايران و پيامدهاي پنهان و خطرناك آن ديده مي شود.
هزينه گزينش راه حل نظامي در برخورد با ايران نيز در كنار هزينه هاي تحميلي ميلياردي به آمريكا به واسطه قضيه عراق و افغانستان از موانع پيش روي آمريكا محسوب مي شود. از سوي ديگر به لحاظ موقعيت خارجي نيز اقدامات جنگ طلبانه ويكجانبه گرايي اين كشور براي بسط هژموني خود، موقعيت بين المللي ايالات متحده را با سؤالات و موانع زيادي روبرو ساخته است. بحران نظامي گري آمريكا، افزايش تنفر افكارعمومي دنيا از اقدامات اين كشور ، شكست استراتژي يكجانبه گرايي ، تضعيف موقعيت جهاني و عدم آمادگي منطقه براي پذيرش جنگي ديگر از چالش هاي خارجي آمريكايي در بازگشايي جبهه جديدي عليه ايران است.
ظرفيت هاي جمهوري اسلامي ايران
بر خلاف موقعيت متزلزل داخلي و خارجي رژيم صهيونيستي و آمريكا، جمهوري اسلامي ايران به دليل مولفه هاي قدرت ملي و منطقه اي از موقعيت بي نظيري برخوردار است. مؤلف هاي قدرت ايران كه به جمهوري اسلامي ظرفيت حفاظت از منافع ملي و حفظ تماميت ارضي و مقاومت در برابر زياده طلبي استكبار را مي دهد، عبارتند از ؛ 1: قدرت باور و ايمان؛ نظام جمهوري اسلامي ايران چه به لحاظ پيدايش و چه به لحاظ تداوم راه و گسترش توانمنديهاي خود همواره از عنصر اصلي ايمان به خداوند و غيب و نصرت الهي بهره مند بود. خواهد بود قدرت ايمان، نظامي قدرتمند از جمهوري اسلامي ايران ساخته است.
2: قوت رهبري؛ رهبري اسلامي جايگاهي است كه با تقواترين و عادل ترين مجتهدان به آن دست پيدا مي كنند و به باور شيعه رهبري نظام اسلامي مؤيد به تأييدات الهي است و در عرصه بحران و خطر، قدرت مديريت رهبري معظم انقلاب و حضرت امام (ره) با رها به اثبات رسيده است.
3: همبستگي ؛ مردم مسلمان ايران از همبستگي ملي شديدي برخوردارند كه به لحاظ ايمان آنها و ضرورت زيست مسالمت آميز و حفظ مرز و خاكشان به آنها بخشيده است و در عرصه هاي مختلف بويژه در طول 30 سال انقلاب و دفاع مقدس هر كجا به حضور نياز بوده است، در ايفاي نقش خدمتگزاري به اسلام و نظام آمادگي كامل داشته اند.
4: موقعيت برتر جغرافيايي و توان مسدود كردن بزرگترين شاهراه ترانزيتي، انرژي سوخت در تنگه هرمز از مولفه هايي است كه قدرت مهمي به ايران مي دهد.
5: توانمندي بالا؛ توان ايران در ابعاد مختلف نظامي و تأثيرگذاري پنهان و آشكار منطقه اي به همراه پيشروي در صنايع برتر نظامي از جمله توليد و ساخت موشكهاي دوربرد، قايق هاي پرنده را دار گريز، هواپيماي بدون سرنشين ، تانك و.... كه از صنايع نظامي برتر منطقه اي است. از ديگر توانمنديهاي ايران براي مقابله با دشمنان است.
توانمنديهاي مختلف ايران در ابعاد گوناگون، كيفيت نيروي انساني مومن، موقعيت جغرافيايي ويژه، توانمندي تجهيزاتي و نظامي مدرن، قدرت رهبري بالا در شرايط بحراني ، قدرت الهام بخشي به جنبش هاي منطقه اي و... است كه ذهن تمام تحليلگران مسايل سياسي و نظامي را درگير واكنش آتي ايران به حمله احتمالي كرده است.
اظهارات مگنوس را نسترب، عضو مركز مطالعات تهديدهاي نابرابر دانشكده دفاع ملي استهلكم مؤيد همين مطلب است وي مي گويد:« يك چيز براي دستگاه اطلاعاتي آمريكا بسيار مهم است و آن پيش بيني واكنش ايران است... شديداً ترديد دارم كه اگر ما ( آمريكايي ها) به ايران حمله كنيم آيا مي توانيم عواقب آن را تحمل كنيم يا خير؟« به نظر مي رسد چنين دغدغه اي براي رژيم صهيونيستي بيشتر باشد. بايد منتظر و آماده ماند و حاصل تصميم گير هاي اتاق هاي فكر و جنگ اين رژيم ها راديد . اگر نياز به آزمودن مجدد ايران اسلامي است، اين گوي و اين ميدان !»
منبع : Basirat ir
يکشنبه 13 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 363]