واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک:
در این مدت که از ظهور خطوط تازی می گذرد در ایران و خارج از ایران برای زبان های اسلامی خطوط مختلف وضع و اختراع کرده اند که شماره ی آن ها از شست تجاوز می کند. معروف ترین خطی که در خارج از ایران پیدا شده خط مغربی در دیار مغرب و خط نسخ کشمیری در هندوستان است و انواع تفننی آن ها طغرا و زلف عروس و لرزه و جود و مقرمط و تحریر و معقلی و غیره است. پنج خط فرعی هم اختراع کرده اند که عبارت باشد از تعلیق و شکسته تعلیق و نسخ تعلیق(نستعلیق) و شکسته تعلیق و شکسته.
تا قرن هشتم هجری ایرانیان هنوز تصرفی در خط عربی برای چهار حرف مخصوص زبان فارسی که در تازی نیست یعنی «پ» و «چ» و «ژ» و «گاف» نکرده بودند و از قرن هشتم به بعد اندک اندک املای کنونی یعنی سه نقطه گذاشتن «پ» و «چ» و «ژ» و دو سرکش گذاشتن بر «گاف» معمول شده است.
ابتکار دیگری که ایرانیان در حدود قرن ششم هجری کرده اند خط سیاق برای محاسبات دیوان است که اعداد را از زبان تازی گرفته اند و برای نقد و جنس این کلمات را به صورت مخصوصی که نوشتن آن آسان تر باشد و قلب و تحریف در آن ها راه نیابد درآورده اند و پیداست که این کار برای اجتناب از ارقام متعارفی است که در آن ها ۲ و 3 و 4 و 5 و 6 و صفر به آسانی با هم مشتبه می شوند این خط مخصوص به ایرانیان، که در این مورد خاص چند قرن در ایران به کار رفته است تا جوانی ما جزو خطوطی بود که همه یاد می گرفتند و متاسفانه امروز نسلی که از پی ما آمده است از آن بیگانه است.
از قرن دوم تا قرن هشتم هجری ایرانیان پی درپی درصدد اصلاح خط و رفع معایب و نواقص آن بوده اند چنان که در این مدت چند خط تازه در ایران وضع کرده اند : مانند خط شکسته تعلیق و نسخ تعلیق و آخرین مرحله ی آن، خط شکسته است که در آغاز قرن یازدهم به منتهای کمال و زیبایی خود رسیده است. فکری که باعث وضع خط شکسته برای زبان فارسی شده بسیار حکیمانه بوده است. خواسته اند به این وسیله یکی از نواقص عمده ی خط را که برای اغلب اجزای یک کلمه با کلمه ی دیگر مشتبه می شود از بین ببرند .
عیب جویی از خط عربی تازگی ندارد. ادیب و مورخ معروف ایرانی «ابوعبدالله حمزة بن حسن اصفهانی» که در میان سال های 350 و 360 هجری درگذشته است بیش از هزار سال پیش از ما به معایب بسیار این خط برخورده و کتاب مبسوط و مستقلی به زبان تازی در این زمینه نوشته است به نام «کتاب التنبیه علی حدوث التصحیف». یگانه نسخه ی این کتاب در کتابخانه ی مدرسه ی خان مروی در طهران است و تعجب در این است که در نتیجه ی بدی خط، نام همین کتاب را به غلط خوانده و کلمه ی «حدوث» را «حروف» خوانده اند.
بحث درباره ی معایب این خط بسیار دراز است و می توان کتاب جداگانه ی پرحجمی در این زمینه فراهم کرد. ناسازگاری این خط با زبان فارسی به اندازه ای است که به این اختصار نمی توان برگذار کرد.
خط در حال حاضر بسیاری از کلمات فارسی اصیل هست که در تلفظ و اعراب آن ها در قسمت های مختلف ایران اختلاف دارد. مثلا کلمات رایج مانند «سفید» و «دراز» را برخی از ایرانیان به کسر اول و برخی به فتح اول تلفظ می کنند. کلمه ی «گواه» را برخی به فتح و برخی به ضم ادا می کنند. کلمه ی «چادر» در شعر همه جا به فتح «دال» آمده و در حال حاضر برخی از ایرانیان آن را به ضم «دال» و برخی به کسر «دال» می گویند اگر درست دقت بکنیم تقریبا درصدی پنجاه کلمات فارسی اصیل ایرانیان امروز اختلاف دارند. همچنین در تلفظ کلماتی که از زبان تازی وارد زبان ما شده است و در این زمینه گویندگان رادیوهای ایران امروز گرفتار دشواری های بسیارند. در نتیجه ی بدی خط حتی نام برخی از آبادی های ایران تغییر کرده است از آن جمله تردیدی نیست که نام درست شهر «قوچان» در خراسان «خبوشان» و «خوجان» بوده است و به واسطه ی شباهت حروف تغییر کرده است همچنین نام شهر «طیبات» امروز قطعا نادرست و درست آن «تایباد» است. در همین اواخر که مراسمی برای افتتاح کارخانه ای در «دورود» روی داد در همه ی روزنامه های طهران نام این آبادی را«درود» نوشتند و حال آن که چون در میان دو رودخانه واقع شده است باید «دورود» نوشت.
سه سال پیش که زلزله ای در ناحیه ی فیروزکوه روی داد نام آبادی زلزله زده ای را همه جا «ترود» نوشتند و در فرهنگ جغرافیای ایرانی که دایره ی جغرافیایی ارتش تدوین کرده «طرود» چاپ کرده اند و حال آن که نام درست این آبادی «تاب رود» و «تاورود» از ماده ی تاب به معنی حرارت بسیار و رود است که اهالی محل به تلفظ محلی خود «تورود» به ضم «تا» و سکون «واو» ادا می کنند و آن چنان که همه نوشتند به هیچ وجه درست نیست.
اگر در اشتقاق بعضی از کلمات فارسی دقت بکنید می بینید که در نتیجه ی بدی خط چه تحریف ها در این کلمات راه یافته است. مثلا این چهار کلمه ی «دستور» و«رنجور» و «مزدور» و «گنجور» که ما امروز آن ها را با اشباع «واو» مانند «دور» و «شور» تلفظ می کنیم و حتی بزرگان زبان ما آن ها را به همین شکل قافیه بسته اند در اصل به فتح «واو» بوده است مانند «دانشوَر» و «هنروَر» و «پیشه وَر» و کلماتی نظیر آن ها.
یکی از معانی «دست»، اختیار است و «دستوَر» به معنی صاحب اختیار مانند «هنرور» و «پیله ور» باید خوانده شود و به همین قیاس «مزدور» و «رنجور» . «گنجور» و چون در این خط «واو» این کلمات را به دو شکل می توان خواند این کلمات را تحریف کرده اند.
در تقویم ایران پیش از اسلام، که هر ماه را سی روز حساب می کردند پنج روز از بازمانده ی سال را در پایان سال جداگانه می گرفتند و به آن پنج روز «وهیزک» یا«بهیزک» می گفتند. بسیاری از شاعران ایران این کلمه ی بهیزک را «بهترک» خوانده و در شعر به همین گونه آورده اند چنان که در وزن شعر جز بهترک نمی توان خواند. در دین زردشت نام پلی هست در میان بهشت و دوزخ که «چینوت» با «چینود» باید خواند. تصور نمی کنید که حتی بزرگان زبان ما در شعر خود این کلمه را به چه اشکال مختلف درآورده اند و می توان مقاله ی مخصوص در این زمینه نوشت.
حتی در نام های مردان تاریخ از این گونه اشتباهات روی داده است. نام پادشاه معروف سلجوقی «الب» یا «الپ» ارسلان به فتح «الف» و سکون «لام» به معنی شیر دلیری است زیرا که در زبان ترکی الب یا الپ و ارسلان شیر معنی می دهد. بسیاری از شاعران حتی نزدیک به عصر او کلمه ی الب را به فتح اول و دوم خوانده اند. بدی این خط بسیاری از اشعار بزرگان ما را تباه کرده است. آشکارتر از همه این شعر معروف سعدی است.
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش زیک گوهرند
قطعاً سعدی آن را چنین سروده بوده است.
بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش زیک گوهرند
خط زیرا کسانی که در آفرینش از یک گوهر باشند اعضای یک پیکر می شوند نه اعضای یکدیگر و بنی آدم نمی توانند اعضای یکدیگر باشند. در زمان سعدی خط رایج خط رقاع بوده است و درین خط برخی از حروف را که ما جدا می نویسیم به یکدیگر می چسباندند و از آن جمله برای رعایت تند نویسی دال دیگر را به حرف یای بعد از آن متصل می کردند و هنگامی که خواسته اند این شعر سعدی را از خط رقاع به خط دیگری نقل کنند «یک پیکر» را «یک دیگر» خوانده اند و این نقص فاحش در شعر سعدی پیش آمده است.
چون مقصود از این سطور تنها بیان مجلمی از معایب و نواقص خط کنونی است به همین چند مثال ساده تر بسنده می کنیم و گر نه می توانستم شواهد بسیار از این داستان دور و دراز به میان بیاوَرم. خوانندگانی که در این زمینه انصاف توانند داد می توانند به چند کتاب که در همین زمینه فراهم شده است رجوع کنند :
۱- الفبای بهروزی - کارخامه میرزا رضاخان افشار بکشلو – چاپ استانبول۱۲۹۹ قمری. ۲- رساله در وجوب خط اسلام - چاپ تهران 1303 (این رساله، بی نام مولف چاپ شده است اما پیداست که از مرحوم میرزا یوسف خان مستشار الدوله ی تبریزی آزادی خواه مشهور ایران است که در زندان استبداد جان سپرد.) ۳- الفبای خط نو – تالیف علی محمد خان اویسی – استانبول ۱۹۱۳میلادی. ۴- مقدمه ی تعلیم عمومی یایکی از سرفصل های تمدن. نگارش حسن تقی زاده – طهران ۱۳۰۷٫ ۵- تسهیل و تکمیل الفبا یا راه تعمیم تعلیم و متحدالروح شدن – تالیف آقا نور حقیق صدر المعالی خوانساری طهران ۱۳۰۸٫ ۶- راه پیشرفت – نگارش مصطفی فاتح – تهران ۱۳۱۰٫ ۷- خطوط معمول در دنیا و میزان تکامل خط فارسی – تالیف دکتر حسین رضاعی – پاریس ۱۳۱۵٫ ۸- الفبای آسان – تالیف مرحوم حاج میرزا ابوالقاسم آزاد مراغی – طهران ۱۳۲۴٫ ۹- سبک پهلوی یا شیوه ی نوین خط فارسی - پیشنهاد رحیم زاده صفوی – طهران۱۳۲۸٫ ۱۰- رساله ی الفباشناسی – تالیف آقانور حقیق (صدر المعالی) – طهران ۱۳۳۲٫ ۱۱- در پیرامون خط فارسی - نوشته ی یحیی ذکاء – طهران ۱۳۲۹٫ ۱۲-لزوم قطعی تغییر خط – از ابراهیم گران فر – طهران ۱۳۳۶٫گذشته از این دوازده کتابی که جداگانه چاپ شده است تا جایی که من خبر دارم از هشتاد سال پیش بسیاری از اندیشمندان و دانایان ایران در روزنامه ها و مجله های فارسی چه در ایران و چه در ترکیه و قفقاز و مصر و هندوستان به زبان ما در این زمینه سخن گفته اند. در کشورهای دیگر اسلامی نیز کتاب ها و رسایل و مقالات در این باره چاپ شده است و دانشمندان عرب نیز معایب خط خود را بیان کرده و معتقد به تغییر آن شده اند. حتی کسانی که در نگاه داشتن این
خطخط کنونی تعصب می ورزند نمی توانند منکر شد که این خط پنج عیب اساسی دارد.با این وجود هیچ اندیشمندی نتوانسته است راه حلی برای اصلاح عیوبی مثل هم صدایی حروف عربی در فارسی و تفاوت شکل انها یا سخت نوشته شدن بعضی حروف و لزوم به کار بردن چند حرکت برای یک حرف یا مشکل تصحیف و … ارائه دهد به گونه ای که انچه به عنوان مفهوم ملی این خط برای ایرانیان مطرح است صدمه نبیند و مشکلی که در ترکیه پیش آمده پیش نیاید. در ترکیه به علت تغییر الفبا به لاتین دیگر نسل جوان این کشور نمی توانند به راحتی با میراث کهنشان که با الفبایی دیگر نوشته شده است ارتباط بر قرار کنند و این در حقیقت نقض غرضی است برای کسانی که می خواهند با اصلاح الفبا از زبان دفاع کنند و در عوض مفهوم زبان را منهدم می کنند!!
به هر حال خط فارسی گرچه به زبان فارسی تعلق ذاتی ندارد اما شباهت آن به الفبای عربی و زبانی که در شکوفا شدن فرهنگ ایرانی سهمی به سزا داشته است خود مبین مرزهای روشن زبان فارسی است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 539]