واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: حدود دو سال قبل، نشریه آتلانتیک مقاله ای منتشر کرد به قلم «نیکلاس کار» نویسنده و پژوهشگر آمریکایی با عنوان «آیا گوگل مارا احمق می کند؟» که ظاهرا ترجمه آن در هفته نامه عصر ارتباط نیز منتشر شد. بعد از انتشار آن مقاله که بحث های فراوانی را در میان کارشناسان فناوری و علوم مغزی برانگیخت، نیکلاس کار درصدد برآمد این مساله را این بار نه در قالب یک مقاله دیگر بلکه یک کتاب، بطور مفصل بررسی کند. این کتاب اکنون با عنوان «انسان سطحی : اینترنت با مغز ما چه کار می کند؟» به تازگی منتشر شده است و جستجویی کوتاه در گوگل لینک های فراوانی را درباره این کتاب و بحث های جانبی آن در اختیارتان قرار خواهد داد.
مطلب زیر در واقع یادداشتی است که خبرگزاری رویترز درباره این کتاب منتشر کرده است و در میان یادداشت هایی که تاکنون درباره آن خوانده ام، در عین سادگی و کوتاهی تصویری نسبتا جامع از این کتاب در اختیار خواننده قرار می دهد و واقعا حیفم آمد این یادداشت دیده و خوانده نشود. بنابراین این مطلب را بصورت کامل ترجمه کردم که در ادامه آمده است.
اینترنت چه بلایی سر ما می آورد
وقتی نیکلاس کار تحقیقات ابتدایی خود را برای نگارش کتابی درباره اینکه آیا اینترنت ذهن ما را خراب می کند یا خیر، آغاز کرد، برای مدتی اینترنت را کنار گذاشت و دیگر ایمیل، تویتر و فیس بوکش را چک نکرد.
او در بخشی از کتاب جدید خود با عنوان «آدم های سطحی: اینترنت با مغز ما چه کار می کند» می نویسد، فناوری های پیشرفته قدرت تفکر عمیق را از ما می گیرند. او می افزاید، این تاثیرات آنقدر بر خود وی شدید بود که متوجه شد تا زمانی که آنلاین باشد نمی تواند این کتاب را به سرانجام برساند.
نیکلاس کار در مصاحبه ای گفت: من در روزهای اول تحقیقات متوجه شدم که قدرت تمرکزم را از دست داده ام. بنابراین تصمیم گرفتم دیگر سراغ فیس بوک و تویتر نروم و مراجعه ام به ایمیل را خیلی کم کردم و برخلاف سابق که هر 45 دقیقه یک بار به آن سر می زدم ، این کار را به چند بار در طول روز کاهش دادم. مدتی نگذشت که متوجه تغییرات در ذهنم شدم.
کار می گوید، روزهای اول احساس می کردم گمشده ای دارم اما چند هفته بعد حس کردم که قدرت تمرکزم برگشته است و می توانم برای مدتی طولانی تمرکز کنم و موفق شدم کتاب را به پایان برسانم.کار در سال 2008 در نشریه آتلانتیک مطلبی را منتشر کرد با این موضوع که «آیا گوگل ما را احمق می کند؟» و اکنون با انتشار این کتاب می خواهد بصورت جدی تر به این سوال پاسخ بدهد و به ما نشان بدهد که اینترنت چگونه بر ذهن ما تاثیر می گذارد.
او در این کتاب ضمن بررسی تاریخ مطالعه و تاثیرات رسانه ها بر ذهن انسان تلاش کرده است نحوه حرکت جامعه از یک سنت شفافی به سنت مکتوب و سپس اینترنت را تشریح کند و دقیقا بگوید که مغز چگونه با ایجاد تغییرات ، خود را با منابع اطلاعاتی جدید هماهنگ می کند.
او می گوید: مطالعه اینترنتی اساسا نحوه استفاده ما را از مغزمان عوض کرده است. به گفته او، مغز ما امروزه با موجی عظیم از متون، عکس ها ، ویدئوها ، موسیقی ها و لینک های مختلف مواجه می شود که عملا تمرکز آن را می گیرند و این مساله باعث شده است که آن به نوعی برداشت سطحی، مرورگرانه و تصویری از اطلاعات عادت کند و در آن مهارت یابد. در نتیجه ما امروز مهارت زیادی در انتخاب های فوری بخصوص تصویری پیدا کرده ایم. این روزها ما به ندرت کتاب ، متن ها و مقالات بلند می خوانیم در حالی که در گذشته این منابع به ما تمرکز، قدرت تفکر و تامل می دادند.
نیکلاس کار از انسان جدید با عنوان «کتابدار » یاد می کند و می گوید، ما بیشتر شبیه کتابدارها شده ایم که می توانیم اطلاعات را در نقاط مختلف فوری پیدا کنیم. او می افزاید، نبود تمرکز باعث شده است که حافظه بلندمدت ما دچار مشکل شود و این روزها ما اساسا تمرکز نداریم و خیلی راحت حواسمان پرت می شود و این مساله امکان فعالیت ذهنی عمیق و تفسیری را از ما گرفته است.
او برای روشن شدن بحث از حافظه کوتاه مدت به یک انگشتانه کوچک و حفاظه بلند مدت به عنوان یک وان بزرگ یاد می کند و می گوید، خواندن کتاب مثل این است که با انگشتانه، آب را از یک شیر جاری به داخل وان منتقل کنیم. این مساله باعث می شود که ما بین قطعات مختلف اطلاعاتی که دریافت می کنیم، نوعی ارتباط منطقی ایجاد کنیم. اما در عوض، اینرتنت مثل یک شیر آب باز عمل می کند که مستقیما وارد حافظه بلند مدت ما می شود بدون اینکه از حافظه کوتاه مدت عبور کند و ارتباطی منطقی بین آنها برقرار گردد. این شرایط باعث می شود که ذهن ما انبانی از اطلاعاتی است که هیچ ارتباط منطقی بین آنها وجود ندارد.
در این میان، مهارت های ذهنی است که از دست می روند ، مهارت هایی که مستلزم تمرکز، تامل و تفکر هستند.کار با اشاره به کتاب های اینترنت و ابزارهایی مثل آی پد و کاندین آمازون می گوید، در جامعه کنونی، کتاب ها به روشی جدید نوشته می شود که مستلزم حذف استدلال های پیچیده ای هستند که تمرکز می طلبند.
وی به کسانی که فکر می کند اینترنت تمرکز آنها را گرفته است، پیشنهاد می کند، اینترنت را کنار بگذارند یا از استفاده آن کم کنند و به مهارت های عملی تفکر و تامل بپردازند. او معتقد است، علوم مغزی شکی باقی نمی گذارد که اگر شما مهارت های شناختی خاصی را برای مدتی انجام ندهید، آنها را از دست می دهید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 218]