واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: در جنگها و بهخصوص جنگهاي جديد و بهويژه جنگ نامتقارن و ناهمگن افكار عمومي نقش بسيار مهم و غيرقابل انكاري را برعهده دارند.ما معمولا به مفهوم واژگان «جنگ نا متقارن» بيشتر در تقابل سخت و به واقع زماني كه توازن قوا مثلا در يك منطقه دستخوش تغيير ميشود برخورد ميكنيم و آن را در مقابل «توازن قوا» مثلا در يك منطقه قرار ميدهيم كه درست هم هست ولي واقعيت اينجاست كه اين مفهوم در جنگ نرم و به واقع جنگ رواني نقش بيبديلي دارد.
نفوذ وگستردگي فعاليتهاي رسانهاي در دنياي امروز به قدري پردامنه شده است كه ابعاد وزمينههاي حيات اجتماعي را تحت تاثير قرار داده است.زماني كاركردها ونقشهاي رسانهها محدود به نقشهاي هدايت وراهنمايي،آموزشي وخبر و بالاخره تفريحي تبليغي بود وامروز درمجموعه نقشهاي تعريف شده،تهديد وجنگ نيز اضافه شده است.اگر چه در مجموعه تحولات جهان عصر فنآوريهاي ارتباطي وجامعه اطلاعاتي خاتمه مييابد واز سال 2010 پيشبيني ميشود كه دوره جديدي حاكم ميگردد، با اين وصف هر روز برنقشها وكاركردهاي رسانه افزوده ميشود.
باتوجه به نقش رسانهها در دنياي معاصركه از نقشهاي اجتماعي اوليه فراتر رفته وكاركردهاي تهديدآميز وجنگطلبانه نيز يافته است ودر كنار آن تصميمگيرندگان ورهبران سياسي غرب براين باورند كه تكنولوژيهاي اطلاعاتي وارتباطي قادرند،ركود وكسادي رانيز كاهش دهند.
اين تفكر با شتاب بسيار از جانب غرب دنبال ميشود بهگونهاي كه اين اعتقاد نيز در نزد سردمداران غرب وجود دارد كه با توجه به نقش محوري فرآيندهاي اطلاعاتي وارتباطي در برخورد نظامي با مقاومت جهاني عليه ترتيبات نهادي فرهنگي واقتصادي غالب،در امر بررسي «رابطه اطلاعاتي –نظامي »تاخير فراواني شده است.درواقع اگر در پژوهشهاي ارتباطي «نقاط كور» وجود دارد،يكي از عمده ترين آنها قلمرو ورود نظامي به وادي «انقلاب اطلاعات» است.(كاستلز،1380)
به همين دليل عمده فعاليتهاي اخير مراكز نظامي دنياي غرب معطوف به سرمايهگذاري روي رسانهها،فعاليت رسانهاي وتكنيكهاي جنگ رواني براي ايجاد بحران شده است؛بهگونهاي كه از سال 1985 به بعد 500 طرف قرارداد دانشگاهي براي پاسخ به نيازهاي رسانهاي پنتاگون وارد عرصه مطالعات ارتباطي واطلاعاتي شدهاند.(شيلر،1375)
در برنامه وزارت دفاع آمريكا وگزارش ايشان به كنگره براي سال مالي 1984 فهرست ذيل به چشم ميخورد:
- سيستمهاي ارتباطي ماهوارهاي
- شبكه اظطراري امواج زميني
- ارتباطات بمب افكن استراتژيك
- ارتباطات امواج فوقالعاده كوتاه (براي زيردرياييها)
- ارتباطات نيروي هستهاي غير استراتژيك
- سيستمهاي شناسايي رزمي
- سيستمهاي كنترل وهشدار هوايي اي -3آ(آواكس)
- رادارفرا-افقي جابهجا شونده
- هواپيماي شناسايي تي ار-يك
- سيستمهاي رادار حمله به هدف وشناسايي مشترك
- سيستمهاي راديويي هوايي ويك كانالي زميني
- ارتباط تاكتيكي موج بالا
- ضد اقدام الكترونيك دفاعي
- ضد اقدام الكترونيك چند جانبه
- هشدار در مورد تهديد
- ضد اقدامات مخرب
- پارازيت در ارتباطات
- سيستمهاي ارتباطي ماهوارهاي دفاعي
- شبكه سوئيچ شده دفاعي
- طراحي سيستم ديجيتالي جهاني
- برنامه بهبود صداي امن
- برنامه منطق-رمز مستحكم
- فعاليتهاي ويژه شناسايي
- جاسوسي تدافعي خارجي
وبرنامههاي ديگر كه ذكر آن در اين مقاله نميگنجد.(نقيب السادات،1387 )
براي شناخت اين اقدامات،ضروري است تا به مكانيزمهاي نفوذ رسانهاي وشيوههاي به انقياد كشيدن كشورها،از جمله جنگ نرم بپردازيم.
امروزه تهديدات فزاينده از سوي قدرتطلبان جهاني در نقاط گوناگون جهان با رويكرد استعمار فرانو، براي افكار عمومي ملتها درقالبهاي گوناگون شكل گرفته كه در اصطلاح جنگي مدرن با عنوان «جنگ نرم» است.
جنگ نرم
دنياي امروز شاهد هجوم گسترده رسانههاي استكباري برافكار عمومي ملتهاست ومنجر به تبعات نهچندان خوشايند جهاني نظير مشروع جلوه دادن حمله ابرقدرتها به كشورهايي نظير عراق،افغانستان،فلسطين اشغالي،لبنان و... شده است.مقام معظم رهبري جنگنرم را به معناي ايجاد ترديد در دل و ذهن مردم ميداند و پديدههايي چون تهاجم فرهنگي و عمليات رواني را نيز جزو آن ميداند (مقام معظم رهبري، آذر ماه 1388 ).
جنگ نرم در مقابل تعبير گذشته جنگهاي كلاسيك يعني جنگ سخت به كار رفته است، اما اين مفهوم داراي تعريفي واحد كه مورد پذيرش همگان باشد نيست و دامنهاي از تلقي هاو برداشتهاي افراد، تعابيرجريانها و دولتهاي گوناگون را به همراه داشته است. برخي از اين ملاحظات قابل طرح است.جان كالينز، تئوريسين دانشگاه ملي جنگ آمريكا، جنگ نرم را عبارت از «استفاده طراحي شده از تبليغات و ابزارهاي مربوط به آن را براي نفوذ در مختصات فكري دشمن با توسل به شيوههايي كه موجب پيشرفت مقاصد امنيت ملي مجري ميشود» ميداند.ارتش ايالات متحده نيز جنگ نرم را بهاين صورت تعريف كرده است: «جنگ نرم، استفاده دقيق و طراحيشده از تبليغات و ديگر اعمالي است كه منظور اصلي آن تاثيرگذاري بر عقايد، احساسات، تمايلات و رفتار دشمن، گروه بيطرف يا گروههاي دوست است، به نحوي كه پشتيبان مقاصد و اهداف ملي باشد».
با توجه به نكات طرح شده جنگ نرم را ميتوان هرگونه اقدام نرم، رواني و تبليغات رسانهاي كه جامعه هدف را نشانه گرفته و بدون درگيري و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شكست واميدارد تعريف كرد.«جنگ رواني، جنگ سفيد، جنگ رسانهاي، عمليات رواني، براندازي نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملي، انقلاب رنگي و...از اشكال جنگ نرم هستند. رواج تنوعطلبي،مصرف گرايي،گرايش به عرفانهاي كاذب،تغيير در علايق جوانان، مدلهاي پوشش و آرايش،ابتذال، ادبيات و منابع مطالعاتي، نحوه صرف اوقات فراغت، رواج مكتبهاي خاص هنري، تغيير در موسيقي رايج، گسست و بيگانگي با سنتهاي فرهنگي و فرهنگ سنتي در بين نسل جوان از آثار تغيير در نظام ارزشي جوامع محسوب ميشود.بديهي است آنچه كه هدف اين اقدامات است،ارزشهاي جوامع، هويت ملي، ديني و اجتماعي ملتهاست.شيوههاي تبليغي از طريق ابزارهاي انساني و فني از قبيل رسانههاي تصويري و نوشتاري همچون چاپ و نمايش، شبكههاي ماهوارهاي و اينترنت تاثيرات شگرفي را برفرآيند شخصيتي جوانان بر جاي ميگذارند.» (مصباح يزدي،1372)
در همين جهت امپراتوري رسانهاي وابسته به صهيونيسم جهاني بيشترين سهم را در اقدامات جنگ نرم ، در راستاي جهانيسازي صورت ميدهد.با نگاهي گذرا به حجم انبوه چاپ مطالب خاص با توسل به انگارههاي مطلوب غرب در قالب انتشار كتاب، مجله و روزنامه و از طرفي كاربرد اخبار، اطلاعات و تحليلها از سوي پايگاههاي خبري وابسته و صرف هزينه بسيار در اين خصوص ميتوان به اهميت موضوع پي برد.
در جهان كنوني كسي نميتواند نقش موثر تكنولوژي ماهوارهاي بر ساختار ارتباطات و اطلاعات در سراسر دنيا را ناديده بگيرد. در ارتباط با جنگ نرم وشناخت آن مباحث ديگري قابل طرح است كه در مجالي ديگر به آن خواهيم پرداخت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 648]