واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک:
امیر کاستاریکا (Emir Nemanja Kusturica) در سال 1954 در شهر سارایوو، منطقه بوسنی و هرزگوین در یوگسلاوی سابق به دنیا آمد
اِمیر در خانوادهای با مذهب ارتدوکس بزرگ شد، پدرش، مورات، یک کمونیست افراطگرا بود و در وزارت کشور کار میکرد.
وی از نوجوانی طبعی سرکش و عصیانگر داشت، بر خلاف محیط کمونیستی خانوادهاش گرایشات ضد کمونیستی پیدا کرد و با افرادی معاشرت کرد که از نظر خانواده موجه و مناسب نبودند.
همین امر باعث شد تا خانواده او را در سن 18 سالگی برای تحصیل در رشته سینما به مدرسه سینمایی FAMU در شهر پراگ بفرستند. وی در سال 1978 فارغ التحصیل و به کار در تلویزیون یوگسلاوی مشغول شد.
در سال 1981 اِمیر کاستاریکا به کمک نویسندهای به نام عبدالله سیدران فیلمی با عنوان آیا دالی بل را به خاطر می آوری؟ را کارگردانی کرد.
این اثر که به عنوان نخستین فیلم بلند کاستاریکا محسوب میشد، اشاره مستقیمی به مشکلات جوانان و همچنین درگیریها و سرگشتگیهای مذهبی موجود در میان مردم ساریوو داشت و با این فیلم جایزه شیر طلایی ونیز را کسب کرد.
پس از موفقیت نخستین اثر بلند کاستاریکا، آکادمی هنرهای سینمایی سارایوو از او دعوت کرد تا به عنوان سخنران در آنجا جلسات آموزشی برپا کند و اِمیر با قبول این پیشنهاد به مدت 7 سال در این آکادمی جلسات سخنرانی برگزار کرد.
وی مجدداً با دوست قدیمیاش عبدالله سیدران همکاری موفق دیگری را تجربه کرد و فیلم وقتی که پدر به ماموریت میرود را ساخت.
وی در فاصله سالهای 88-1986 در یک گروه موسیقی بوسنیایی به نوازدنگی گیتار بیس پرداخت تا اینکه سرانجام در سال 1988 به کمک یک یوگسلاو دیگر به نام گوردون میهیک فیلمنامهای تحت عنوان دوران کولیها را نوشت و خود آنرا کارگردانی کرد.
کاستاریکا در سال 1993 به آمریکا رفت و همان سال، چهارمین فیلم بلندش را کارگردانی کرد. این فیلم رؤیای آریزونا نام داشت و به نقطه عطفی از سینمای رئال به سینمای سوررئال برای کاستاریکا تبدیل شد.
امیر کاستاریکا در سال 1995 فیلم زیرزمین را کارگردانی کرد و در سال 1997 فیلم کوتاهی تحت عنوان اتوبوس جادویی را ساخت و یک سال بعد از آن به سراغ سورئال دیگری تحت عنوان گربه سیاه، گربه سفید رفت، که این فیلم برای او 3 جایزه از جشنواره فیلم ونیز به ارمغان آورد.
وی در سال 2001 فیلمی متفاوت با کارهای گذشتهاش کارگردانی کرد تحت عنوان هشت داستان جذاب. این فیلم به نوعی یک بازنگری به کارهای گذشته او هم محسوب میشد.
در سال 2004، کاستاریکا فیلم دیگری در همان حال و هوای زیرزمین را به فستیوال کن فرستاد با نام زنگی یک معجزه است. در سال 2005، در تجربهای تازه، تصمیم گرفت تا فیلمی بر اساس زندگی پر فراز و نشیب اسطوره جاودانه تاریخ فوتبال جهان، دیگو آرماندو مارادونا، بسازد. پروژه مارادونا در سال 2008 تکمیل شد و به اکران عمومی گذاشته شد.
وی در سال 2010 در واکنش به اعتراض ترکها به عضویت او در هیئت داوران جشنواره فیلم پرتقال طلایی در آنتالیای ترکیه از حضور در این جشنواره انصراف داد.
کاستاریکا علت این تصمیم خود را ناراحتی از رسانههای ترکیه و برخی از مسوولان دولتی کشور ترکیه دانست که اعلام کرده بودند وی برای چندینبار کشتهشدن شماری از زنان مسلمان در طول جنگ بوسنی هرزگوین و صربستان را کماهمیت جلوه داده است.
این کارگردان صاحبنام بهعنوان بازیگر نقشآفرینیهای بسیار معدودی داشته که نخستین آنها در سال 2000 در فیلم بیوه سنت پیر به کارگردانی پاتریس لکونته رقم خورد.
وی که در سال 2005 ریاست هیات داوران جشنواره کن را عهدهدار بود، در سال 2007 به عنوان سفیر ملی یونیسف در صربستان منصوب شد و یک سال بعد نشان عالی هنر و ادبیات فرانسه را به گردن آویخت.
امیر کاستاریکا همچنین 2 جایزه دستاورد سینمایی را از جشنوارههای بخارست رومانی و تورین ایتالیا دریافت کرده است.
خرس نقرهای جشنواره برلین، بهترین کارگردانی جشنواره کن، بهترین فیلم اروپایی جوایز سزار فرانسه و جایزه بهترین فیلم خارجی از جوایز لومیر فرانسه از دیگر افتخارات سینمایی کاستاریکا به شمار میآیند.
برخی از آثار امیر کاستاریکا:
عروسها میآیند (1978) فیلم تلویزیونی
گوئرنیکا (1978) فیلم کوتاه
قفسههای تایتانیک (1979) فیلم تلویزیونی
آیا دالی بل را به خاطر میآوری؟ (1981)
وقتی که پدر به ماموریت میرود (1985)
دوران کولیها (1988)
رؤیای آریزونا (1993)
زیرزمین (1995)
اتوبوس جادویی (1997) فیلم کوتاه
گربه سیاه، گربه سفید (1998)
هشت داستان جذاب (2001) مستند
زندگی یک معجزه است (2004)
تمام فرزندان نامرئی (2005)
این را به من قول بده (2007)
مارادونا (2008) مستند
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 209]