محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831592274
مباني فقهي و بازتابهاي قمهزني
واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: معاون فرهنگي ـ كتاب دست پنهان به بررسي تاريخچه، مباني فقهي و بازتابهاي قمهزني در افكار عمومي و رسانههاي بينالمللي ميپردازد.
مقدمه
اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا شَيْناً جَرُّوا إِلَيْنَا كُلَّ مَوَدَّه وَ ادْفَعُوا عَنَّا كُلَّ قَبِيحٍ.
امام حسن عسگري (عليهالسلام) فرمود: از خدا بپرهيزيد و زينت ما باشيد؛ نه مايه ننگ ما. با رفتار خود همه محبتها را به سوي ما جلب کنيد و [با رفتار مناسب خود] هر [نسبت] ناروايي را از ما دور کنيد. بحارالأنوار، ج 75، ص 372.
آنچه ائمه هدي(عليهمالسلام) از محبين و شيعيان خود انتظار دارند، هدايت همه ارادتها و دوستيها به سوي آنها و دفع هر قبيحي از ساحت قدسي آن انوار تابناک الهي است.
ارادت قلبي و ابراز احساسات خالصانه دوستداران اهلبيت (عليهمالسلام) به محضر آن بزرگواران در طول قرون و اعصار، موجب شده جهانيان رفتار و منش ما را وسيله شناخت بزرگان دينمان بدانند. از اين روست که دشمنان مکتب اهل بيت نيز مترصد به دست آوردن نمونههايي از رفتارهاي ما هستند که بتوانند با عرضه آن به افکار عمومي دنيا، نفرت و انزجار عمومي را بر ضد الگوهاي ديني ما(عليهم صلواتالله) برانگيزند. لذاست که مي بينيم اکثر پايگاههاي اينترنتي و شبکههاي تبليغاتي استکباري از تصاوير شيعياني که با رفتارهايي مثل قمهزني، چهار دست و پا رفتن و... قصد عرض ارادت به امام حسين(عليهالسلام) را داشته اند، سوءاستفاده و شيعيان را انسانهايي متوحش، غيرمنطقي و خشونتطلب معرفي کنند و جنايات خود را در کشورهاي شيعي تلاش براي کنترل و نظمبخشي جامعهاي غيرمتمدن و بدوي نشان ميدهند.
از سوي ديگر، سايتهاي تبليغي مسيحيت و وهابيت با ارائه اين تصاوير، ذهن مخاطب را از فرصت فکر کردن به پذيرش مذهب متعالي و مترقي تشيع دور نگه ميدارند.
اين مجموعه، ثمره تلاشي است براي شناخت تاريخچه، سير تطورات و زمينههاي موضعگيري فقهي و اجتماعي علما در مورد قمهزني و در آخر ارائه نمونههايي از سوءاستفاده دشمنان تشيع از آن.
اميد که بصيرت ديني عزاداران حسيني و ارادتمندان آستان نوراني ائمه هدي(عليهمالسلام) موجب جلب رضاي صاحب عزاي واقعي، حضرت وليعصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) و زمينهساز ظهور حضرتش گردد.
تاريخچه قمهزني :
1. قمه زني چيست؟
قمهزني مراسمي است كه در بعضي شهرستانها و بلاد شيعي و توسط برخي از عزاداران امامحسين(عليهالسلام) اجرا ميشود و در تأسي به مجروح و شهيد شدن سيدالشهدا(عليهالسلام) و شهيدان كربلا و بهعنوان اظهار آمادگي براي خون دادن و سر باختن در راه امام حسين(عليهالسلام) انجام ميگيرد شرکت کنندگان در اين مراسم، صبح زودِ روز عاشورا، با پوشيدن لباس سفيد و بلندي همچون كفن، بصورت دستهجمعي قمه بر سر ميزنند و خون، از سر بر صورت و لباس سفيد جاري ميشود.
بعضيهم براي قمه زني نذر ميكنند، برخي هم چنين نذري را درباره كودكان خردسال انجام ميدهند و بر سرِ آنان تيغ ميزنند، تا از محل آن خون جاري گردد.
در اينجا به توصيف صحنه هايي از دسته قمهزني در شهر کاظمين به نقل از کتاب "تراژدي کربلا" مي پردازيم:
"روز عاشورا در بيشتر شهرها و روستاهاي عراق، روز حزن و اندوه و سوگ است. ديدگان اشکبار و رنگ سياه پرچمها و چهرههاي خاک آلود، در همه جا به چشم مي خورد؛ تنها کفنهاي قمه زنان به رنگ سفيد و با لکه هايي از خون ديده مي شود. مرداني که شعار "فداييان حسين" را بر کفنها نگاشته، قمه، شمشير و يا خنجري بر دستان گرفته و بر سرهاي تراشيده خود زخمهايي گاه بسيار عميق و شديد وارد ميآورند. دسته بيضوي شکل آنها با عبور از خيابان اصلي کاظمين به حرم وارد مي شود... عزاداران با رسيدن به حرم کاظمين، با حماسه بسيار فرياد "حيدر... حيدر" سر مي دهند و با هر ضربه طبل و نواي شيپور، ضربهاي بر فرق سر ميزنند. گاه اين ضربهها چنان شديد است که فرق سر را شکافته و خون بسياري از آن جاري مي سازد.
در برخي موارد نيز افراد از هوش رفته و بر زمين ميافتند و يا از شدت ضربه ها جان مي دهند...
گروه سرشکافته و خونآلود قمهزنان، چنان منظره دهشتناکي پديد ميآورند که وحشت و اندوه، سراسر وجود تماشاچيان را فرا ميگيرد...
خون، با نخستين ضربه فوران مي زند؛ اما گاه برخي آنچنان به شور و هيجان ميآيند که ضربههاي محکمي بر سر فرود آورده و خون بيشتري از سر خود جاري مي سازند. برخي نيز با سطح قمه بر سر ضربه ميزنند تا خطر کمتري برايشان داشته باشد. قمهزنان بلافاصله پس از پايان مراسم به حمامهاي عمومي رفته و پس از مداواي زخمهايشان به شيوهاي سنتي، خود را شسته و بهبود مييابند. آماده سازي قمهها و کفنها و گروههاي موزيک و ديگر لوازم مورد نياز، بر عهده هيئتهاي عزاداري است. جمعآوري کمکهاي مردمي و دادن مبلغي به شاعر، نوحهخوان، سخنران و ديگر مخارج نيز بر عهده هيئتها است."(. تراژدي کربلا، ابراهيم حيدري، ترجمة علي معموري)1
قمهزني نيز مثل شبيهخواني، از دير باز مورد اختلاف نظر علما و پيروان و مقلدين آنان بوده و به استفتاء و افتاء مبني بر جواز يا عدم جواز آن ميپرداختهاند.
2. پيدايش قمهزني
در مورد منشأ اصلي و اولي قمهزني، اقوال مختلفي وجود دارد(. مقاله رسانة شيعه، مروري بر تاريخ تکوين مجالس و آيين هاي عزاداري در ايران، محسن حسام مظاهري، مجله اخبار اديان، شماره 18، فروردين و ارديبهشت 1385)2؛ اما آنچه که بيشتر از همه مستند و قابل اثبات است، اين است که تيغزني و قمهزني رسومي عاريتياند که از جانب ترکهاي آذربايجان به فارسها و اعراب منتقل شدهاند.(. شرح زندگاني من يا تاريخ اجتماعي و اداري دوران قاجاريه، عبدالله مستوفي، ج1 و 3)3
نويسنده عراقي الأصل کتاب "تراژدي کربلا" نيز بر اين عقيده است که مراسمهايي از قبيل قمهزني، قبل از قرن نوزدهم در عراق مرسوم نبوده و به تدريج از اواخر اين قرن در آن کشور رواج يافته است. بنابراين مراسم قمهزني و... از خارج عراق به آن کشور وارد شده و ريشه عربي ندارد.(. تراژدي کربلا، ابراهيم حيدري، ترجمة علي معموري، ص 475)4
شيخ کاظم دجيلي نيز در تأييد اين نظر مي گويد: "عربهاي عراق تا آغاز قرن بيستم در اين گونه مراسمها شرکت نميکردند؛ اين اعمال در ابتدا در ميان ترکهاي عراق، فرق صوفيه و کردهاي غرب ايران مرسوم بود."(. عاشوراء في النجف و کربلا، کاظم دجيلي، ص 287؛ جيات عراقي من وراء البوابه السوداء، محمود درّه، ص 24)5
گزارشي از مقامات بريتانيايي درباره مراسم عاشوراي 1919م. در نجف حاکي است که گروهي صد نفره از شيعيان ترک در آن سال به قمهزني پرداخته بودند.(. نقاش، ص 269 dministration Report of The Shamiyya Division, Great Britain6 )
خاطرهاي از سيد محمد بحرالعلوم، اين نظر را تأييد مي کند: "هنگامي که حدود 50 يا 60 سال پيش درنجف بودم، تنها چند هيئت ترک در آن شهر حضور داشت. آنان در ايام عزا به منزل سيد بحرالعلوم بزرگ ميرفتند و با کسب اجازه از ايشان به خواندن ابياتي سوزناک درباره امام حسين (عليه السلام) مي پرداختند. برخي از آنان نيز در ضمن ذکر مصيبت براي همدردي با امام حسين (عليه السلام) جراحتهاي خفيفي به خود وارد ميکردند. به تدريج اين گونه اعمال رو به تحول و گسترش گذاشته تا آن که پس از ممنوعيت قمهزني در دوره نخست وزيري ياسين هاشمي، در سال 1935 م. به اوج خود رسيد. در واقع اين اعمال زور، تأثيري معکوس داشت؛(. به حکم "الإنسان حريص علي ما منع" هرگاه اعمال فشار با تبيين علمي و فرهنگسازي همراه نباشد، اثر معکوس خواهد داشت.)7 به نحوي که يک هيئت قمهزني، به سه هيئت تبديل شد."(. گفتگو با سيد محمد بحرالعلوم پيرامون عزاداري حسيني، مجله "النور" شماره 74، ژوئيه 1997م.)8
حاج حميد راضي(متوفي سال 1953 م.) از معمرين اهل کربلا که نزديک به 110 سال عمر کرده بود، خاطرات خود درباره عزاداري امام حسين (عليه السلام) نقل مي کند که مراسم قمهزني و... در ايام جواني او در شهر نجف و کربلا مرسوم نبود.(. گفتگو با دکتر شاکر لطيف، 12/4/1996 م.، کتاب تراژدي کربلا)9 همچنين در خاطرات شفاهي هيچ يک از کهن سالان نجف و کربلا از برگزاري مراسم قمهزني و... قبل از نيمه قرن نوزدهم ياد نشده است. اينگونه مراسمها براي اولين بار توسط برخي زائران ترک از طايفه قزلباش رواج يافت. آنان به هنگام زيارت امام حسين (عليه السلام) با شمشيرهايي مخصوص به سرهاي خود ضربه مي زدند.(. النجف الاشرف عاداتها و تاليدها، طالب علي شرقي، ص 223-220)10
از نظر تاريخي مسلم است که قمهزني در ايران تا پيش از صفويه هيچگونه سابقهاي نداشته است و محور ترديدها در آن است که آيا در زمان صفويه به وجود آمده است و يا اينکه بعد از صفويه در در زمان قاجاريه وارد شده و رواج يافته است؟(. قمه زني، سنت يا بدعت؟ مهدي مسائلي، ص 19)11
الف- ورود قمهزني به ايران در زمان صفويان و جريانفداييان
اقدامات مهم صفويان در زمينه عزاداري، يکي، رسمي و حکومتي کردن مجالس سوگواري و ديگري، ابزارمند کردن و نيز پديدآوردن آيينها و رسوم جديد عزاداري بود.(. مقاله رسانة شيعه، مروري بر تاريخ تکوين مجالس و آيين هاي عزاداري در ايران، محسن حسام مظاهري، مجله اخبار اديان، شماره 18، فروردين و ارديبهشت 1385)12
"پيتر دلاواله" سياح ايتاليايي از عزاداري شيعيان در اصفهانِ عصر صفوي سال 1037 قمري چنين گزارش ميدهد: "تشريفات و مراسم عزاداري عاشورا به اين قرار است که همه غمگين و مغموم به نظر ميرسند و لباس عزاداري به رنگ سياه - يعني رنگي که در مواقع ديگر هيچ وقت مورد استعمال قرار نميگيرد- بر تن ميکنند. هيچکس سر و ريش خود را نميتراشد و به حمام نميرود. به علاوه نه تنها از ارتکاب هر گناه پرهيز ميکنند، بلکه خود را از هرگونه تفريح و خوشي محروم ميسازد.
جمعي در ميدان ها و کوچه هاي مختلف و جلوي خانههاي مردم، برهنه و عريان در حالي که فقط با پارچه سياه يا کيسه تيره رنگي ستر عورت کرده و سر تا پاي خود را با ماده اي سياه و براق... رنگ زدهاند، حرکت ميکنند... به همراه اين افراد، عدهاي برهنه نيز راه ميروند که تمام بدن خود را به رنگ قرمز درآوردهاند؛ تا نشاني از خونهايي که به زمين ريخته و اعمال زشتي که در آن روز [عاشورا] نسبت به حسين انجام گرفته است، باشد. همه با هم، آهنگهاي غمانگيز در وصف حسين و مصائب وارد بر او ميخوانند و دو قطعه چوب يا استخواني را که در دست دارند، به هم ميکوبند و از آن صداي حزنانگيزي به وجود ميآورند و به علاوه حرکتي به سر و تن خود ميدهند که علامتي از اندوه بي پايان آنها است و بيشتر به رقص شباهت دارد..."(. سفرنامه پيتر دلاواله، ترجمة شجاع الدين شفا، انتشارات علمي فرهنگي)13
علاوه بر ابزار آلات جديد، از اين دوره بود که آداب و رسوم نويني هم در سلک آيينهاي عزاداري درآمد؛ آدابي چون "تيغزني"، "قفلزني"، "سنگزني" و "قمهزني" را از اين جمله شمردهاند.(. مقاله رسانة شيعه، مروري بر تاريخ تکوين مجالس و آيين هاي عزاداري در ايران، محسن حسام مظاهري، مجله اخبار اديان، شماره 18، فروردين و ارديبهشت 1385)14
استاد يوسفي غروي نيز در اين باره ميگويد: " از نظر تاريخي، ظاهراً آن وقت كه صفويه سر كار آمدند، قمه زني پديد آمد و مسلماً هيچ سابقهاي هم بر صفويه ندارد؛ اما هنوز به يقين نرسيدهايم كه آيا قبل از عثمانيها هم اين کار انجام ميشده است يا نه؟ روال حكومتها اين است که اعمال و رفتارها را از همديگر يادميگيرند؛ عثمانيها گروه فدائيان داشتند؛ صفويه هم يك گروه فدائيان درست كرده بودند و مانند آلبويه که در قرن سوم و چهارم در بغداد، عمدتاً دستههاي اوليه عزاداريشان، دستههاي نظاميشان بود، به ارتش دستور داده بودند که به طور منظم و دستهبندي شده، دسته عزاداري راه بياندازند. صفويه هم وقتي سر كار آمدند اين برنامه را تكرار كردند. يكي از افواج فدائيان، قزلباش صفوي بودند كه هميشه به نشانه آماده به خدمت، سرشان تراشيده بود. در كتاب "تاريخ شاه عباس كبير" از نصرالله فلسفي -كه در پنج جلد نوشته شده و يكي از وسيعترين و دقيقترين تواريخ است- به تفصيل، "فوج فدائيان" معرفي شدهاند. در وصف آنان آمده كه حتي در تمريناتشان گوشتِ حيوانات مختلف و حتي مار را ميخوردند كه هنوز هم در بعضي از ارتشهاي جهان معمول است؛ مثلاً در ارتش صدام نيز يك فوج فدائي اين طوري وجود داشت. خلاصه اين كه فدائيانِ صفويه در روز عاشورا شمشير به دست، بيرونآمدند و تصورشان اين بود كه نوعي همدردي و مواسات با اصحاب امام حسين(عليهالسلام) داشته باشند. آنان ميگفتند در چنين روزي که اصحاب امام حسين(عليهالسلام) و خود امام، و بني هاشم تير ميخورند، پس ما هم اين حالت را براي خودمان ايجاد ميکنيم؛ يعني نشان دهيم كه ما در راه امام حسين(عليهالسلام) فدوي هستيم و حاضريم سرمان بريده شود؛ و اين شروع قمهزني شد."(. مصاحبه با دکتر يوسفي غروي، به آدرس: http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=15281)15
البته در آن زمان نيز اکثر جامعه به علمايي که با اين بدعتها به مخالفت برميخاستهاند، توجه خاصي نميکردند، تا آنجا که عالمي مثل "مقدس اردبيلي" به خاطر مخالفت با اين نوع حرکات در عزاي امام حسين(عليهالسلام) از سوي اکثريت جامعه طرد مي شود:(. مقاله رسانة شيعه، مروري بر تاريخ تکوين مجالس و آيين هاي عزاداري در ايران، محسن حسام مظاهري، مجله اخبار اديان، شماره 18، فروردين و ارديبهشت 1385)16
"ميرزا عبدالله افندي - از علماي شيعه معاصر شاه سلطان حسين- در بخشي از کتاب "تحفه فيروزيه" خود به اين مخالفتها اشاره ميکند ... مطابق روايت جاسم حسن شبر در "ارشاد الخطيب"، داستان از اين قرار است که مقدس اردبيلي چندي از حرکات ناشايستي که بعضي مردم در امر عزاداري امام حسين(عليهالسلام) مرتکب ميشدهاند، رنجيده خاطر شده و با اين استدلال که اين اعمال جزو رسوم اقامه عزا نيست و در سيره اهلبيت (عليهمالسلام) نيز وجود ندارند، آنان را از اين کار نهي ميکند. لکن مردم به منع او وقعي ننهاده، بر شدت و گستره عمل خود افزودند. تا آنجا که وي آزرده شده، حتي در مقام اعتراض، ترک آن ديار (اردبيل) کرده و به يکي از قريههاي اطراف ميرود تا صداي عزاداري مردم به آن شيوه را نشنود. "(. ارشادالخطيب، جاسم حسن شبر، ص 47 و 48)17
ب- رواج قمهزني در دوران قاجار
از شاخصههاي عزاداري در دوره قاجار، عموميت يافتن رسم تيغزني و قمهزني است؛ رسمي که البته پيش از آن هم مسبوق به سابقهاي چند ساله بود، اما مشخصا در اين دوره گسترش و رواجي بيسابقه يافت.(. مقاله رسانة شيعه، مروري بر تاريخ تکوين مجالس و آيين هاي عزاداري در ايران، محسن حسام مظاهري، مجله اخبار اديان، شماره 18، فروردين و ارديبهشت 1385)18
بنجامن، سفير کبير آمريکا در ايرانِ عهد ناصرالدين شاه، در توصيف مراسم قمهزني در سفرنامهاش چنين مينويسد: "سال 1884 ميلادي من در تهران اقامت داشتم. دستههايي در خيابانها حرکت ميکردند و احساسات تند و شديد بيسابقهاي از خود نشان ميدادند...در اين ميان ناگهان جمعي سفيدپوش که کاردهايي در دست داشتند، پديدار شدند که با هيجان زياد کاردها را بالا برده و به سر خود مي زدند و خون از سر آنها و از کاردهايي که در دست داشتند، فواره مي زد و سر تا پايشان را سرخ کرده بود. واقعا که منظره دلخراش و بسيار تأثرآوري بود که هرگز نميتوانم آن را از ياد ببرم. کساني که در اين دستهها قمه ميزنند، گاهي اوقات آنقدر به هيجان آمده و يا خوني که از آنها ميرود [آن قدر زياد است] که بيحال شده و روي زمين ميافتند و حتي ممکن است اگر فوراً مداوا نشوند، جان خود را از دست بدهند."(. ايران و ايرانيان، بنجامن، س. ج. و.، ترجمه محمدحسين کردبچه، ص 284)19
بايد گفت در اين دوره، خطبايي مثل آخوند ملاآقا بن عابد شيرواني (معروف به فاضل دربندي) با کتابش به نام "اکسير العبادات في اسرار الشهادات" همين قدر که در رونق بخشي به مجالس عزا در آن دوره نقش داشتند، در ورود مطالب سست و جعلي وخرافات و در نتيجه عوام گرايي اين مجالس هم مؤثر بوده اند.(. مقاله رسانة شيعه، مروري بر تاريخ تکوين مجالس و آيين هاي عزاداري در ايران، محسن حسام مظاهري، مجله اخبار اديان، شماره 18، فروردين و ارديبهشت 1385)20
در اين دوره نيز علماي بزرگي مثل علامه سيدمحسن امينعاملي، قمهزني و نظاير آن را غير شرعي و شيطانپسند خوانده و به مخالفت با آن پرداختند که باز هم - با توجه به اين که قمهزني به سرعت جايگاه مطلوبي نزد عوام الناس يافته و جزئي لاينفک از مظاهر دينداري، با لعاب تعصب مردم شده بود- نه تنها مخالفت اين دسته از علما مؤثر واقع نشد، بلکه به تشکيل جبههاي در بين مردم و برخي علماي موافق قمهزني منجر شد؛(. همان)21 تا جايي که براي مثال به علامه سيد محسن امين عاملي تهمت زدند که ميخواهد اخبار را نسخ کند و از اجراي اعمال دين جلوگيري کند!(. المجالس السنيه، علامه سيد محسن امين عاملي)22
3-نقش استكبار در ترويج و بهرهوري از قمه زني
الف- نقش استعمار انگليس
تا حدود قرن هيجدهم سه امپراطوري بزرگ دنيا، هند، ايران و عثماني مسلمان بودند که بر تمام جهان متمدن آنروز، حکومت هاي مرفه و مقتدري پديد آورده بودند. اسپانيا و فرانسه و هلند وانگليس به رهبري زرسالاران يهودي ومسيحيان صليبي، به فکر افتادند که مقاومت مسلمين را بشکنند. انگليسي هاي تازه به دوران رسيده، براي رسيدن به اين هدف چاره هايي جستند؛ از جمله در هند و ايران که هسته اصلي مقاومت را شيعيان تشکيل ميدادند، اينان از شيعيان هندوستان شروع کردندکه از مرکز تشيع و مرجعيت نجف به دور بودند. انگليسي ها از جهل و سادگي شيعه و عشق زياد آنان به امام حسين(عليهالسلام) سوءاستفاده کردند و قمه و شمشيرزني بر پيشاني را جعل کرده و به آنان آموختند... متاسفانه برخي شيعيان هند، اين بدعت را بدون مجوز علما و نواب امام زمان(عجل الله فرجه)پذيرفتند!
كوبيدن شمشير بر سر و پيشاني در سوگ سيدالشهدا(عليه السلام) در روز عاشورا، توسط استعمار انگليس، از هند به ايران و عراق رخنه نمود.
تا گذشتهاي نهچندان دور، سفارتهاي بريتانيا در تهران و بغداد، هيئتهاي عزاداري را که به آن صورت انزجارآور و زشت در كوچه و خيابانها ظاهر ميشدند، تأمين ميکردند. غرض از سياست استعماري انگليس از كمك به رشد اين مراسم زشت، به دست آوردنِ دليلي معقول براي استعمارش بود كه همواره با معارضه مردم بريتانيا و برخي نشريات آن كشور روبرو ميشد.
استعمار انگليس ميخواست ثابت كند كه مردمان مستعمره هند و كشورهاي اسلامي ديگر كه به آن صورت وحشيانه در خيابانها ظاهر ميشوند، احتياج به ولي و قيمي دارند كه آنان را از جهل و توحش موجود برهاند. در نتيجه، عكس و تصاوير دستههاي عزادار كه در روز عاشورا به زنجير به پشت خود نواخته و با شمشير و قمه بر سر خود ميكوفتند و خونهاي جاري شده در نتيجه اين جريانات، در روزنامههاي بريتانيا و اروپا به چاپ ميرسيد؛ و سياستمداران استعمارگر در نتيجه اين تصويرها، استعمارِ اين كشورها را به عنوان ضرورتي انساني اعلام ميكردند كه ميتواند مردم آن كشورها را از جهل و توحش رهانيده و به جاده تمدن و تقدم رهنمون سازد.
نقل شده است، هنگامي كه "ياسين هاشمي" نخستوزير عراق در عهدِ استعمار انگليس براي گفتگو جهت پايان دادن استعمار، به لندن رفته بود، انگليسيها به او گفتند: ما به خاطر كمك به مردم عراق به آنجا آمدهايم تا آنان را از توحش و حماقت خارج ساخته و مزه سعادت را به آنان بچشانيم!
اين سخن، خشم ياسين هاشمي را برميانگيزد و باعث ميگردد با عصبانيت از جلسه خارج شود؛ اما انگليسيها از او عذر خواهي كرده و او را به ديدن فيلمي مستند از عراق دعوت ميكنند. اين فيلم كه از هيئتهاي حسيني به راه افتاده در خيابانهاي نجف، كربلا و كاظمين تهيه شده بود، حاوي مشاهد مهيب و نفرتآور از شمشيركوبي و قمهزنيِ مردمِ عزادار بود. گويي انگليسيها ميخواستند بگويند: "آيا مردماني روشنفكر كه از تمدن بويي بردهاند، با خود چنين ميكنند؟!"(.http://abarkooh.parsiblog.com/148569.htm23)
ب- نقشه سيا در رابطه با فرهنگ عاشورا
اخيراً كتابي به نام "نقشهاي براي جدايي مكاتب الهي" در آمريكا انتشار يافته كه در آن گفتگوي مفصلي با دكترمايكلبرانت يكي از معاونان سابق سيا (سازمان اطلاعاتي مركزي آمريكا) انجام شده است.(. روزنامه جمهوري اسلامي 5/3/83)24 او در اين زمينه ميگويد: "بعد از مدتها تحقيق، به اين نتيجه رسيديم كه قدرت رهبر مذهبي ايران و استفاده از فرهنگ شهادت، در انقلاب ايران تأثيرگذار بوده است. ما همچنين به اين نتيجه دست يافتيم كه شيعيان، بيشتر از ديگر مذاهب اسلامي فعال و پويا هستند. در اين گردهمايي تصويب شد كه بر روي مذهب شيعه تحقيقات بيشتري صورت گيرد و طبق اين تحقيقات، برنامهريزيهايي داشته باشيم. به همين منظور، چهل ميليون دلار بودجه براي آن اختصاص داديم و اين پروژه در سه مرحله بهترتيب زير انجام شد... پس از نظرسنجيها و جمعآوري اطلاعات از سراسر جهان، به نتايج مهمي دست يافتيم؛ متوجهشديم كه قدرتِ مذهبِ شيعه در دست مراجع و روحانيت ميباشد... اين تحقيقات ما را به اين نتيجه رساند كه بهطور مستقيم نميتوان با مذهب شيعه رودر رو شد و امكان پيروزي بر آن بسيار سخت است و بايد پشت پرده كار كنيم. ما به جاي ضربالمثل انگليسي "اختلاف بيانداز، حكومت كن!" از سياست "اختلاف بيانداز، نابود كن!" استفاده كرديم و در همين راستا برنامهريزيهاي گستردهاي را براي سياستهاي بلندمدت خود طرح كرديم. حمايت از افرادي كه با مذهب شيعه اختلاف نظر دارند و ترويج كافر بودن شيعيان به گونهاي كه در زمان مناسب عليه آنها توسط ديگر مذاهب اعلام جهاد شود. همچنين بايد تبليغات گستردهاي را عليه مراجع و رهبران ديني شيعه صورت دهيم تا آنها مقبوليت خود رادر ميان مردم از دست بدهند.
يكي ديگر از مواردي كه بايد روي آن كار ميكرديم، موضوع فرهنگ عاشورا و شهادتطلبي بود كه هرساله شيعيان با برگزاري مراسمي اين فرهنگ را زنده نگهميدارند. ما تصميم گرفتيم با حمايتهاي مالي از برخي سخنرانان و مداحان و برگزاركنندگان اصلي اينگونه مراسم كه افراد سودجو و شهرتطلب هستند، عقايد و بنيانهاي شيعه و فرهنگ شهادتطلبي را سست و متزلزل كنيم و مسائل انحرافي در آن به وجود آوريم؛ به گونهاي كه شيعه يك گروه جاهل و خرافاتي در نظر آيد. در مرحله بعد، بايد مطالب فراواني عليه مراجع شيعه جمع آوري شده و بهوسيله مداحان و نويسندگانِ سودجو انتشار دهيم و تا سال 1389 مرجعيت را -كه سد راه اصلي اهداف ما ميباشند- تضعيف كرده وآنان را به دست خود شيعيان و ديگر مذاهب اسلامي نابود كنيم و در نهايت تير خلاص را بر اين فرهنگ و مذهب بزنيم."(.نقشهاي براي جدايي مكاتب الهي، منتشر شده در آمريکا، گفتگو با دكترمايكل برانت، يکي از معاونان سابق "سيا")25
سير تاريخي مقابله علما با انحرافات عزاداري
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صليالله عليه و آله): يَحْمِلُ هَذَا الدِّينَ فِي كُلِّ قَرْنٍ عُدُولٌ يَنْفُونَ عَنْهُ تَأْوِيلَ الْمُبْطِلِينَ وَ تَحْرِيفَ
الْغَالِينَ وَ انْتِحَالَ الْجَاهِلِينَ كَمَا يَنْفِي الْكِيرُ خَبَثَ الْحَدِيدِ.(. وسائلالشيعه ج 27، ص 150)26
پيامبر اکرم (صلياللهعليهوآله) مي فرمايند: در هر قرني، افراد عادلي پاسداري دين را به عهده ميگيرند و تأويل اهل باطل و تحريف غلوکنندگان و دروغ نادانان را از دين ميزدايند؛ همانگونه که دمِ آهنگر، مواد زائد را از آهن ميزدايد.
گوهر يکدانه اقامه عزاي ائمه هدي(عليهمالسلام) چون اکسيري حيات بخش، يکي از مهمترين کارکردها را در حفظ مکتب اهلبيت (عليهمالسلام) به عهده دارد؛ از اين رو، علماي اعلام در حفظ و صيانت از اين مجالس اهتمام تامّ داشته و کوشيدهاند آن را از گزند انحرافات و تندرويها محفوظ نگاه دارند.
در دوران معاصر نيز اين رسالت حساس، مورد توجه و اهتمام زعماي حوزه علميه قرارداشته، علماي روشنبين به سهم خود در زدودن آفاتي که از روي جهالت عوام و گاه با تحريک و توطئه معاندان، دامنگير اين محافل گرانقدر ميشد، کوشيدهاند.(. چراکه حضرت رسول اکرم (صلياللهعليهوآله) فرمودند: "إِذا ظَهَرتِ البِدعُ في اُمَّتي فَليظهَر العالِمُ عِلمَهُ، فَمَن لم يفعَل، فَعَلَيهِ لَعنَةُ الله"؛ هنگامي که بدعتهايي (نوآوريهاي باطلي) در امتم ظاهر شد، عالم دين بايد علمش را اظهار کند و کسي که چنين نکند، لعنت خدا بر او باد. اصول کافي، ج1، ص54)27
جريان مقابله علماي ربّاني با اين انحرافات را در دوران معاصر، ميتوان در سه مقطع مورد بررسي و کنکاش قرار داد:
1. موج اول؛ مبارزه علامه سيدمحسنامين(رحمهالله) با انحرافات عملي در عزاداري و حمايت سيد ابوالحسن اصفهاني(قدسسره) از نهضت تنزيه
2. موج دوم؛ مقابله حضرت امام خميني(قدس سره) با قمه زني و امثال آن
3. موج سوم؛ حکم حکومتي رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالي) در مورد قمه زني، با هدف پيراستن عزاداري حسيني از پيرايههاي قابل سوءاستفاده دشمنان تشيع
1. موج اول؛ مبارزه علامه سيدمحسنامين(رحمهالله) با انحرافات عملي در عزاداري و حمايت سيد ابوالحسن اصفهاني(قدسسره) از نهضت تنزيه
مرحوم علامه سيد محسن امين در کتاب خويش به نام "التنزيه لأعمال الشبيه"(. جلال آل احمد در کتاب "عزاداري نامشروع" به ترجمه اين کتاب پرداخته است.)28 با استدلال و برهان ثابت ميکند قمهزني و برخي ديگر از اعمال رايج در عزاداري امام حسين(عليهالسلام) نه تنها ثوابي ندارد، بلکه از نظر شرع مقدس حرام است. در پي انتشار اين اثر، که با هدف پاکسازي گردهمايي هاي مذهبي از بدعت ها و گمراهي ها انجام شد، مردم ناآگاه چنان در برابرش موضع گرفتند که برخي از دوستانش خطر "انقلاب عوام" را به وي گوشزد کردند. ايشان در اين باره مي گويد: "در برابر اين رساله برخي از مردم برخاسته، هياهو برپا ساختند و ناآگاهان را به هيجان آوردند... آنها در ميان بخش گسترده ناآگاه جامعه چنين پخش کردند که فلاني [سيد محسن امين] برپا داشتن عزاي امام حسين (عليه السلام) را حرام کرده و علاوه بر اين، مرا به خروج از دين متهم کردند."(. اعيان الشيعه، ج 10، ص 363)29
تبليغات فراگير درباره دانشمند مصلح دمشق، چنان مؤثر افتاد که حتي گروهي از گويندگان مذهبي در مسجدها او را گمراه معرفي کردند و برخي از مردم با گرو نهادن خانه خود و به دست آوردن اندکي پول، در جهاد نامقدس ضدّ سيد محسن شرکت جستند.(. گلشن ابرار، ج 2، ص 612)30 ولي از آنجا که حق با سيد بود، بالاخره پيروز و سربلند شد. تا آنجا که پس از اندک زماني، آيت الله العظمي سيد ابوالحسن اصفهاني - که در آن زمان مقام رياست تامه و مرجعيت عامه را داشتند - به طرفداري از امين عاملي و کتاب بيداري بخش او فتوا صادر کرده و به صراحت گفت: "إن استعمال السيوف و السلاسل و الطبول و الابواق و مايجري اليوم أمثاله في مواکب العزاء بيوم عاشورا انّما هو محرم و غير شرعي"(. دايرة المعارف تشيع، ج 2، ص 531؛ اعيان الشيعه، ج 10، ص 378؛ تاريخ سياسي عراق معاصر، استاد حسن شبر، ج2، ص 340)31؛ همانا استفاده از امثال شمشير و زنجير و طبل و بوق و امثال آنچه امروزه در دستهها و مواکب عزاداري عاشورا رايج شده، قطعا حرام و غير شرعي است.
اين فتوا نيز موجب اختلافات و سر و صداي شديدي شد و برخي از وعاظ در سخنراني هاي خود آيت الله اصفهاني را به سختي مورد انتقاد و حتي اهانت قرار دادند. ولي وي هرگز حاضر نشد از فتوا و عقيده خود دست بردارد.
در بصره نيز آيت الله سيد مهدي قزويني به حمايت از علامه سيد محسن امين برخاسته و در آثار خويش به انتقاد از قمه زني پرداخت.(. ايشان يک سال پيش از انتشار کتاب "التنزيه" نيز در کتابي به نام "کشف الحق لغفله الخلق" به انتقاد از قمه زني پرداخت و مدتي پس از سيد محسن امين نيز به تکرار انتقاداتش در کتاب "دوله الشجره الملعونه الشاميه علي العلويه" اقدام کرد.)32 وي بر اين اعتقاد بود که استفاده از آهن، يعني زنجير و قمه در مراسم عزاداري حدود يک قرن قبل و توسط مردماني که تسلط زيادي به قوانين شريعت نداشتند، پديد آمده است.(. دوله الشجره الملعونه، ص 136)33
سيد حسن امين، فرزند علامه سيد محسن امين، گزارشي جالب از اين وقايع مي دهد: "... در اين راه، بزرگاني چون سيد ابوالحسن اصفهاني و شيخ عبدالکريم جزائري و ديگران و جالب اين است که گروهي از زهاد و عباد معروف نيز از او حمايت کردند. از آن جمله مرحوم شيخ علي قمي(. شيخ علي بن شيخ محمد ابراهيم قمي نجفي از شاگردان عارف بزرگ مولي حسينقلي همداني و پس از او از خواص آيت الله کشميري بود. او در زمان حيات خويش ضرب المثل تقوي و زهد بود، به گونه اي که همه اهل علم از عرب و عجم بر اين نکته اتفاق داشتند که او پرهيزگارترين عالم زمان خويش است. مستدرکات اعيان الشيعه، ج 3، ص 152)34 معروف به زاهد و شيخ جعفر بديري.(. ايشان يکي از علما و زهاد معروف نجف بود که قناعت و ساده زيستي او در نزد عام و خاص مشهور بود.)35 اين فتوا نجف را به دو گروه تقسيم کرد؛ گروهي موسوم به "امويين" که همان طرفداران مرحوم امين بودند و گروهي به نام "علويين" که همان مخالفين او بودند.(. طرفداران قمه زني با اموي ناميدن مخالفان خود، توانستند جمع کثيري از شيعيان را قانع کنند که انتقادات سيد محسن امين در مورد انحرافات عزاداري، زنده کردن امويان است. همچنين يک سخنران محبوب و مشهور عراق را جذب کردند تا مردم را عليه سيد محسن امين و طرفدارانش برانگيزاند. هکذا عرفتهم، جعفر الخليلي، ج 1، ص 212 )36
پس از يک سال از شروع سر و صداها مرحوم امين قصد سفر به عراق را نمود و با آن که بسياري از دوستانش او را از سفر نجف منع نمودند، ليکن وي به نجف آمد، جعفر الخليلي(. يکي از مورخان مشهور عراق در قرن 14 قمري)37 در کتاب خود "هکذا عرفتهم" مي گويد: نجف به استقبال او بيرون شهر رفت. هنچنين سيد ابوالحسن اصفهاني در مقدم پيشواز کنندگان بود. خليلي اضافه مي کند که من اشخاصي را ديدم و نام آنها را ذکر مي کند و سيد مي گفت: من از همه شما گذشتم؛ به جز آن افرادي از شما که غافلين را تحريک نمودند.
2. موج دوم؛ مقابله حضرت امام خميني(قدس سره) با قمه زني و امثال آن
پس از پيروزي انقلاب اسلامي جرياني تحت تاثيرمحافل روشنفکري در ايران شکل گرفت که با عزاداري حسيني به صورت سنتي، به مخالفت پرداخت. بنيانگذار جمهوري اسلامي در مقابل اين تفکر با شدت و حدّت ايستادند و طي چند سخنراني، به تبين نقش مجالس عزاي حسيني در حفظ و بقاي مکتب تشيع پرداخته و ضرورت برگزاري مراسم عزاداري به همان شيوه سنتي را مورد تاکيد قرار دادند.(. رجوع کنيد به صحيفه نور، ج 10، ص 32-26؛ و ج 16، ص 210-207؛ و ج 17، ص 62-58)38
با گسترش برخي مظاهر آزار جسماني در مراسم سوگواري امام حسين(عليه السلام) و امکان بهره برداري دشمنان ازاين رفتارها، ايشان با صدور حکمي از قمه زني نهي و جواز شبيه خواني را مشروط به عدم وهن اعلام فرمودند.
در پي اين اقدام حضرت امام(قدس سره)، آيت الله شهيد سيد محمد باقر صدر(قدس سره) (. "آنچه که امروز با نام قمهزني و جاري ساختن خون بر بدن انجام ميشود از افعال عوام مردم و جاهلين آنهاست ... " کل الحلول عند آل الرسول، دکتر تيجاني، ص 150؛ تراجيديا کربلا، ابراهيم الحيدري، ص 459)39 و شهيد آيت الله مرتضي مطهري و جمعي از علماي بصير به حمايت از اين حکم ومحکوميت اين اعمال پرداختند.
شهيد مطهري با ذکر سابقه ورود قمه زني به ايران مي نويسد: "قمه زني و بلند کردن طبل و شيپور، از ارتدوکس هاي قفقاز به ايران سرايت کرده و چون روحيه مردم براي پذيرفتن آنها آمادگي داشت، همچون برق در همه جا دويد."(. جاذبه و دافعة علي عليه السلام، ص 154)40
شهيد آيت الله مطهري در کتاب حوزه و روحانيت نيز به اين مبحث پرداخته، ميفرمايند: "قمه زني در شرايط فعلي هيچ دليل عقلي و نقلي بر آن نداريم و يكي از مصاديق بارز تحريف محسوب مي گردد و حداقل اينكه در زمان فعلي، باعث زير سوال رفتن تشيع مي گردد. از برنامههايي كه هيچ ارتباطي با اهداف امام حسين(عليه السلام) ندارد، تيغ، قمه و قفل زدن است؛ قمه زدن هم همين طور است. اين كار، كار غلطي است. يك عده قمهها را بگيرند، به سرهاي خودشان بزنند و خون ها را بريزند كه كه چه شود؟ كجاي اين حركت، عزاداري است."( . حوزه و روحانيت، ج 2، ص 173.)41
روحاني شهيد سيد عبد الکريم هاشمي نژاد(. شهيد سيد عبدالکريم هاشمي نژاد يکي از چهره هاي برجسته سياسي و مذهبي قبل و بعد از انقلاب مي باشد که فعاليتهاي سياسي خويش را قبل از سال 1340 شروع نموده و از سال 1341 به بعد که نهضت امام خميني(قدس سره) آغاز گرديد، تحت لواي ايشان به مبارزه مي پرداخت. او طي اين مدت بيش از پنج مرتبه به علت سخنراني و مبارزه عليه شاه دستگير و روانه زندان شد. شهيد هاشمي نژاد پس از انقلاب نيز بر فعاليتهاي خود ادامه داد و در آغاز به عنوان نماينده استان مازندران در مجلس خبرگان انتخاب شده، و در تدوين قانون اساسي و به خصوص در جهت تثبيت اصل ولايت فقيه زحمات فراواني کشيد. سرانجام ايشان در هفتم مهر سال 1360 در پايان کلاس درس، به دست منافقان کوردل به شهادت رسيد.)42 نيز به تاثيرات سوء قمه زني در تخريب چهره تشيع پرداخته، مي گويد: "سوگواري براي حسين بن علي (عليهماالسلام) و ياد نمودن از فاجعه خونين نينوا، اگر به طرز صحيح انجام گيرد، علاوه بر ارزش هاي اسلامي و معنوي که دارد، اصولاً خود يک عمل منطقي و معقولي است که از عواطف انسانيت و حسّ حمايت از مظلوم سرچشمه مي گيرد. اما با کمال تأسف گاهي به نام عرض ارادت به پيشگاه مقدس حسين (عليه السلام) کارهايي انجام مي شود که در برابر دنياي روز موجب شرمساري و سرافکندگي است. کارهايي که نه با مقررات اسلامي سازش دارد و نه از نظر منطق، صحيح و قابل درک است. براي نمونه بايد موضوع "قمه زدن" را ياد کرد. اين عمل ناراحت کننده و چندشآور... نه تنها با هيچ اصلي قابل تفسير نيست، بلکه مخالفان و دشمنان اسلام در داخل و خارج، از آن به صورت يک حربه مؤثر و قاطع عليه آيين مقدس ما استفاده مي کنند.
نويسندگان دغل و قلم هاي شومي که سالياني دراز در اين کشور مشغول سمپاشي و آلوده ساختن افکار بي خبران از اسلام و نظام عالي و جهاني آن بودند، اکثراً از اين نمونه کارها که جمعي از شيعيان پاکدل به نام دين و اسلام انجام مي دادند، سوءاستفاده مي کردند و در نوشتههاي خود - که سراپا تهمت و افترا به اسلام و تشيع است- آنها را به نام يکي از دستورات مذهبي شيعه معرفي کرده، از مظاهر "شيعهگري" مي شمرده اند. سپس در پناه اين حربه هاي مؤثر، فحشها و ناسزاهاي خود را نثار اسلام و مکتب آسماني آن نموده و با اين قبيل تهمت ها - که اين کارها جزء دستورات اسلامي است- اين آيين مقدس را ناصحيح و نامعقول جلوه مي دادند...
اگر در داخل يک کشور اسلامي موضوع "قمه زدن" و مانند آن اين گونه مورد بهرهبرداري و سوءاستفاده دشمنان اسلام قرار گيرد، در خارج از کشور نسبت به قدرتهاي بزرگ و مذاهبي که به نيروهاي استعماري تکيه دارند، مي توان به خوبي استنباط کرد که چگونه از اين حربه هاي مؤثر عليه اسلام و مکتب آسماني آن از يک طرف و تحقير نمودن و کوچک شمردن مردم مشرق زمين از سوي ديگر استفاده ميکنند.
يکي از دوستانم که دانشجوست و در آلمان غربي مشغول تحصيل است، سال گذشته برايم حکايت مي کرد که در آنجا ما به ديدن فيلمي رفتيم که در آن قسمتي از عادات و اعمال مردم مشرق زمين نشان داده مي شد؛ اعمالي که نشان دهنده انحطاط فکري آنها است.
در آن فيلم، از کشور هندوستان مثلاً دستان گاوهاي مقدس و احترامهايي که مردم آنجا در برابر آنها انجام ميدادند نشان داده شده، ولي هنگامي که نوبت به ايران رسيد، منظره "قمه زدن" با همان وضع چندشآور در فيلم منعکس شد.
... باز داستان ديگري در اين باره دارم که دانشجوي آلماني به علّت آن که منظره قمه زدن را در يک فيلم تلويزيوني ديده بود و دشمنان اسلام، آن را به عنوان "يکي از دستورات اسلامي که بايد يک مسلمان واقعي آن را اجرا کند" معرفي کرده بودند، تا مدتها حاضر نبود مسلمان شود و اسلام را بپذيرد..."(. درسي که حسين عليه السلام به انسانها آموخت، شهيد هاشمي نژاد، ص 261 و 262)43
3. موج سوم؛ حکم حکومتي رهبر معظم انقلاب(مدظلهالعالي) در مورد قمه زني، با هدف پيراستن عزاداري حسيني از پيرايههاي قابل سوءاستفاده دشمنان تشيع
پس از گسترش غير عادي تظاهر به قمه زني پس از رحلت حضرت امام خميني(قدسسره) و ايجاد زمينه بهرهبرداري خبرگزاريها و پايگاههاي اطلاع رساني معاند از اين صحنه ها براي ضربه زدن به اساس تشيع، رهبر معظم انقلاب در بياناتي که در آستانه محرم الحرام در جمع روحانيون استان کهکيلويه و بويراحمد فرمودند(. بيانات معظم له در تاريخ 17/3/73)44، بر لزوم هرچه باشکوهتر برگزار شدن عزاي حسيني تأکيد و انحرافي بودن جريان قمه زني در عزاي حسيني را تبيين فرمودند و خواستار زدودن اين حرکات وهنآميز از ساحت قدسي عزاي حسيني شدند.(. در فصل چهارم اين مجموعه، به تبيين فلسفه و دلايل اين موضعگيري مي پردازيم.)45
پس از انتشار اين بيانات و صدور حکم حرمت قمه زني از سوي ايشان(. حضرات آيات عظام؛ مظاهري، مشکيني، احمدي ميانجي، مؤمن، يزدي، مقتدايي، موسوي تبريزي و... به "حکم" بودن فتواي معظم له تصريح فرموده اند. متن بيانات و فتاوي رهبر معظم انقلاب در فصول سوم و چهارم به تفصيل آمده است. )46، جمعي از علما و شخصيتهاي فقهي حوزه علميه، با صدور فتاواي جديد و برخي نيز با تصريح به لازم الإتباع بودن حکم(. آيت الله سيد محمد كاظم يزدي در كتاب "عروة الوثقي" مينويسد: "حكم الحاكم الجامع للشرائط لا يجوز نقضه و لو لمجتهد آخر..."؛ يعني اگر حاكم جامع الشرائط حكمي صادر كند، هيچ كس حق نقض و مخالفت با آن را ندارد؛ حتي اگر مجتهد باشد؛ اين مسأله فتواي جميع فقها، از جمله آيت الله العظمي اراکي، آيت الله العظمي گلپايگاني و آيت الله العظمي خويي است. عروهالوثقي، سيد محمدکاظم يزدي، مسأله 57، ص 20 . شيخ انصاري(رحمه الله عليه) نيز در کتاب مکاسب مي فرمايند:
"...و اما لو استندنا في ذلک الي عمومات النيابه . و انه فعل الفقيه کفعل الامام و نظره کنظره الذي لا يجوز التعدي عنه فالظاهر عدم جواز مزاحمه الفقيه الذي دخل في امر و وضع يده عليه و بني فيه بحسب نظره علي تصرف و ان لم يفعل ذلک التصرف لان دخوله فيه کدخول الامام ، فدخول الثاني فيه و بناوه علي تصرف آخرمزاحمه له فهو کمزاحمه الامام ... هذا کله مضافا الي لزوم اختلال نظام المصالح المنوطه الي الحکام سيما في مثل هذا الزمان الذي شاع فيه القيام بوظائف الحکام ممن يدعي الحکومه و کيف کان، فقد تبين مما ذکرنا عدم جواز مزاحمه الفقيه لمثله في کل الزام قولي او فعلي يجب الرجوع فيه الي الحاکم..."
... و اما اگر در اثبات ولايت فقيه به عمومات نيابت تمسک کنيم، چون مفاد آن ها اين است که فعل فقيه مانند فعل امام و نظرش مانند نظر امام است که تعدي از آن ها جايز نيست؛ پس ظاهر، عدم جواز ايجاد مزاحمت بر فقيهي است که در امرِ معروفي تصرف کرده باشد و يا حتي نظر و بناي بر تصرف داشته باشد؛ اگر چه آن تصرف را انجام نداده باشد؛ چرا که نظر و تصميم او مانند نظر امام است. لذا دخالت فقيه ديگر در آن امر و تصميم و ابراز نظر ديگر مزاحمت و مداخله در کار فقيه اولي مي باشد که همانند مزاحمت بر نظام امام معصوم مي باشد ....
مضافا به تمامي استدلال هاي گذشته بر عدم جواز مداخله در حکم فقيه متصرف ، بايد توجه کنيم در صورت ايجاد مزاحمت، اختلال در مصالح نظام رخ مي دهد؛ مصالحي که مرتبط با حکام است. به ويژه در مثل اين زمان که اقدام به انجام وظايف حاکمان از سوي مدعيان افزايش يافته است .(کتاب المکاسب، شيخ انصاري،جلد 2، ص 571 تا 573)47
رهبر معظم انقلاب، بر خلاف فتواي پيشين خود - که گاه به جواز يا حتي استحباب قمه زني قائل بودند- به عدم جواز اين عمل فتوا دادند.(. شيخ الفقهاء و المجتهدين حضرت آيت الله العظمي اراکي، حضرت آيت الله العظمي فاضل لنکراني و حضرت آيت الله العظمي شيخ جواد تبريزي (رضوان الله تعالي عليهم) از اين دسته اند. متن فتواي اين بزرگواران در فصل سوم موجود است.)48
اين موج حمايتي و دلايل محکم ارائه شده براي موهن و غير مشروع بودن اين رفتارها، حمايت مجامع حقيقت طلب ديگر کشورهاي اسلامي را نيز به دنبال داشت.(. علماي شيعه عربستان (در بيانيه اي به تاريخ 19 صفر 1417)، مجلس اعلاي شيعيان لبنان، مجمع التقريب بين المذاهب الإسلامي و بسياري ديگر از مجامع شيعي جهان اسلام با صدور بيانيه هايي به اعلام حمايت از موضع ولي امر مسلمين پرداختند. رجوع کنيد به کتاب "قمه زني، سنت يا بدعت" ص 144 و 203)49
ابراهيم الحيدري، نويسنده عراقي کتاب "تراجيديا کربلاء" در اين باره مي نويسد: "فتواي آيت الله خامنه اي با عکس العمل هاي متفاوتي در جهان اسلام مواجه شد؛ از يک سو بسياري از علما و مصلحان و مؤسسات اسلامي به حمايت از اين اقدام شجاعانه برخاسته و آن را تلاشي آگاهانه براي حفاظت از اصالت و خلوص اسلام شمردند؛ چراکه اين فتوا بيانگر عزمي والا براي پاکسازي نهادهاي مذهبي از بدهت ها و گمراهي ها و مظاهر انحراف بود که از دوران عقب ماندگي و رکود مسلمانان بر جاي مانده بود. از سوي ديگر، احساسات و عواطف برخي عوام بر ضدّ آقاي خامنه اي به هيجان آمده و ايشان را مورد توهين و ناسزا قرار داده و متهم به کفر و خروج از اسلام کردند."(. تراجيديا کربلاء، ابراهيم الحيدري، ص 491)50
البته مقاومت عوام در تغيير سنت هاي خود، طبيعي و در گذشته هم سابقه دار بوده است. براي مثال، شنيدن ماجراي تلاش حضرت آيت الله العظمي بروجردي در جلوگيري از سنت هاي غلط در عزاداري هيئات مذهبي قم، از زبان مورخ بنامِ معاصر، حجت الاسلام رسول جعفريان خالي از لطف نيست:
"حضرت مستطاب آيت الله العظمي آقاي بروجردي(مد ظله العالي) که رهبري شيعيان جهان را به عهده گرفته و داراي رياست عامه مي باشند و حوزه علميه قم نيز با رهبري حضرت معظم له اداره مي شود، از جريانات نامطلوب بعضي از موکب هاي عزا اظهار انزجار فرموده و مخالفت خود را با اعمالي که مناسب با جهان تشيع نبوده و مخصوصاً شايسته يک شهر مقدس نمي باشد، ابراز نموده اند؛ ولي متأسفانه بعضي از گردانندگان دستجات عزا گفته اند ما دوازده ماه سال را در تمام امور به حضرت آيت الله مراجعه نموده و از ايشان تقليد مي کنيم ولي دهه عاشورا را درعزاداري از معظم له تقليد نخواهيم کرد؛ بلکه از آنچه که خود ما تشخيص مي دهيم، پيروي خواهيم کرد!"(. برگهايي از تاريخ حوزه علميه قم، رسول جعفريان، ص 71)51
اينجاست که درد و رنج پنهاني عالمان دلسوز وفقهاي دينشناسي چون آيت الله العظمي حکيم(قدسسره) برايمان روشنتر ميشود که فرمودند:"إن قضيه التطبير هي غصّه في حلقومنا"؛ قضيه قمهزني چون خاري در گلوي ماست.(. شعائر الحسينيه؛ ين الوعي و الخرافه، شيخ محمود الغريفي، ص 137 ؛ الحوارات، شهيد محمد باقر حکيم، ص 2)52
فصل سوم- علل صدور فتواي عدم جواز قمه زني از سوي علما
اشاره- در اين فصل، علل صدور فتواي حرمت از سوي مراجع عظام و علماي اعلام مورد بررسي قرار ميگيرد؛ از اين رو آنچه مبناي تنظيم و ترتيب ذکر فتاواست، علت صدور حکم (ذکر شده
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 360]
-
گوناگون
پربازدیدترینها