واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: دوران جديد مشكلات قديم
روابط بينالملل- ترجمه - محمدرضا نوروزپور:
اولين حضور جدي ديميتري مدودف در يك صحنه جهاني در نشست سران هشت كشور اقتصادي جهان، بيشتر از خارج در داخل روسيه مورد ارزيابي و دقت نظر قرار خواهد گرفت.
اين تجربه و ارزيابي عملكرد او در نشست جي هشت عرصه تنگ تري را، حتي نسبت به قبل براي مانور رئيسجمهوري روسيه كه تازه دوماه است زمام امور را در درست گرفته فراهم ميآورد. اگر ملي گرايان بر اين باورند كه ولاديمير پوتين، و تنها او، روسيه را بار ديگر بهعنوان يك قدرت جهاني به نقشه بازگردانده است، جانشين او بايد نشان دهد كه درست مانند خود او با صلابت و مستقل است.
از اينرو ايفاي نقش مدودف در نشست جي هشت ناچار به همان اندازه ميتواند در هنگام بازگشت او به خانه با شرايطي منفي مورد ارزيابي قرار گيرد: نخبگان رقيب كه روسيه را اداره ميكنند درباره توانايي او در ايجاد روابطي مؤثر با رهبران غربي نگراني خاصي ندارند بلكه عمده نگراني آنها اين است كه اولين زلف گشايي در حمايت پولادين از روند پوتينيسم را در عملكرد او تشخيص دادهاند. جوانترين مرد در نشست بايد نشان ميداد كه قوي است و اين كار را قرار نيست با در آغوش كشيدن آدمهايي مانند گوردون براون به اثبات برساند.
نشانههايي در همان اولين ملاقات اين دو در روز اول نشست سران بود كه معلوم ميكرد او چنين كرده است. با وجود فرارسيدن دورهاي جديد، آنها همچنان با موانعي سخت و مشكلاتي حل نشده و برجاي مانده از قبل مواجهند و هر چند ماه يك بار نيز اختلافاتي دوجانبه پديد ميآيد.
آخرين آنها مربوط به درگيري در هيأتمديره بريتيش پتروليوم و پنج شريك اليگارش روسي آن بود كه ميخواستند مردي را كه سرمايهگذاري مشترك آنها موسوم به TNK-BP را مديريت ميكرد اخراج كنند. قبل از آن نزاعي بود كه بر سر تعطيلي دو دفتر منطقهاي كنسولگري انگليس در روسيه سرگرفته بود و باز پيش از آن امتناع روسيه از استرداد مظنون اصلي پرونده قتل الكساندر ليتويننكو، جاسوس سابق و در تبعيد روسيه در انگلستان بود.
نشست سران جي هشت و ديدار دو رهبر دوران جديد برگزار شد اما در مورد هيچيك از اين موارد پيشرفت خاصي پديد نيامد. حتي اتحاديه اروپا نيز چندان شفافتر از انگليس نميداند كه چگونه بايد با اين روسيه كه درست به اندازه قدرتمندي اش در خانه، در خارج از روسيه نيز مقتدر است، برخورد كند. رفتار اتحاديه اروپا در قبال روسيه ترديد ميان تطابق و تقابل است. براي تطابق و همزيستي با روسيه بايد به روي ارزشهايي كه در قلب طرح اروپايي قرار گرفته، چشم فرو بست و همه چيز را ناديده گرفت؛ انتخابات دمكراتيك، حكومت قانون، احترام به حقوق بشر كه هركدام در دوران پوتينيسم به شكل دردناكي وضعيت وخيم تري نسبت به گذشته پيدا كردهاند.
از سوي ديگر مقابله و مواجهه با روسيه اين خطر را در پي دارد كه همين مناسبات نامناسب رو به وخامت بگذارد و با توجه به همه لفاظيهايي كه اين روزها در باره بازگشت به دوران جنگ سرد مطرح ميشود اين رويه ميتواند اوضاع را بيش از حد تصور خطرناك و وخيم كند. بنابراين در حاليكه اتحاديه اروپا در روش پست مدرنيستي خود همچنان متحير و مذبذب است و توانايي تصميمگيري ندارد، روسيه با استفاده از روش كاملا ماقبل مدرنش، تفرقه بينداز و حكومت كن، شركاي خود را انتخاب ميكند و ثروتهاي نفتياش را خرج ميكند.
اميد به ظهور نسل جديدي از رهبران به تنهايي كافي نيست. رهبران روسيه همينند كه هستند و ما مجبور به تعامل با آنها هستيم چه اينكه آنها حتي بدون كمك انتخاباتي قابل اعتنا و خدشهناپذير از محبوبيت چشمگيري برخوردارند و اتحاديه اروپا مجبور است كه چراي آن را بداند؛ زيرا اين رهبران بهنظر ميرسد دربرابر نفوذ فراگير غرب ايستادهاند.
اما در حالي كه ملي گراها در تشخيص خطر سريع هستند، ذاتا در تعريف اهداف ملي كند و نامناسبند و اينجاست كه اروپا ميتوانند مباحثي را كه در روسيه در ميگيرد را سازماندهي كرده و شكل دهد. ابتدا اروپا بايد تشخيص دهد كه آنچه در شرق اين قاره جواب داده، لزوماً در چهل تكه قوميتي اوكراين جواب نخواهد داد.
غرب بايد هرگونه آرزوي دور و دراز خود، مبني بر اينكه ميتواند رژيمهاي حامي غرب مانند اوكراين يا گرجستان را با ارائه پيشنهاد عضويت در ناتو زير سيطره خود درآورد را دور بيندازد. ارائه يك ضمانت نظامي براي هر دو كشور كه اعضاي ناتو نميتوانند از عهده آن برآيند به همان اندازه كه احمقانه و بيمعني است، خطرناك و موحش است. اين موضوع همچنين هويت و آرزوهاي نيمي از اوكراينيهاي روسي زبان را به چالش ميكشد. آنها هر دو كشورهاي مستقلي هستند كه ميتوانند آزادانه شركاي خود را انتخاب كنند، اما اين بدين معني نيست كه ناتو مجبور به پذيرفتن آنهاست، آن هم در زماني كه منطقه به شدت بحراني و ناآرام است.
دوم اينكه، دولتهاي غربي بايد از موافقتهاي موجود و مواردي كه در مذاكرات آينده به دست ميآيد بهمنظور اصلاح رفتار كرملين استفاده كنند. روسيه يكي از امضاكنندگان معاهده چارت انرژي است كه مقولههايي چون دسترسي به بازار انرژي، امنيت منابع و حمايت از سرمايهگذار را ضمانت ميكند اما در عمل به هيچيك از آنها احترام نميگذارد. اگر روسيه ميخواهد بدون رواديد به همه اروپا دسترسي داشته باشد، حداقل بايد بداند كه براي به دست آوردن چنين امتيازي بايد چگونه رفتار كند. از اينرو اگر بحث عضويت و مشاركت تنها در حد حرف نيست، بايد وارد حيطه عمل شد.
گاردين
تاريخ درج: 2 مرداد 1387 ساعت 14:45 تاريخ تاييد: 2 مرداد 1387 ساعت 15:43 تاريخ به روز رساني: 2 مرداد 1387 ساعت 15:39
چهارشنبه 2 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 96]