واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس از صنعت ملي شعربافي گزارش ميدهد شعربافي بافته در تاريخ، تافته در فراموشي
خبرگزاري فارس: بباف شعرباف، شعرهاي سياهت را با تار و پود زندگيت در هم گره بزن شايد خستگي دستانت امروز، بتواند اين هنر را براي فردا زنده نگه دارد.
به گزارش خبرنگار اجتماعي فارس، "شعر" به فتحه به معناي موي انسان يا حيوان است و به پارچههاي سياهي گفته ميشود كه از جنس ابريشم هستند و در آنها به صورت راه راه از رنگهاي ديگر استفاده شده است.
شعر هم در يزد بافته ميشود و هم در كاشان. البته اين هنر در كاشان معروفتر است. تاريخ دقيق نخستين دستگاه بافندگي معلوم نيست. در حال حاضر حدود 50 دستگاه شعربافي در محلهها و كارگاههاي قديمي شهر كاشان فعال است. اين نوع پارچه زماني خيلي كاربرد داشته است و لي امروزه بيشتر كردهاي ايران و اعراب معروف كننده آنها هستند. شعرهايي كه هم اكنون به صورت سنتي در كاشان بافته ميشوند بيشتر زمينه مشكي دارند اما در موزه خانه هنرمندان كاشان عكسي است كه نشان ميدهد كسي در حال شعر بافي تمام سفيد است.
300 ميليون وام شعر بافان در پيچ و خم ادارات
سال 85 بنا به مصوبه هيئت دولت 300 ميليون تومان وام و تسهيلات كم بهره براي احياء كارگاههاي شعربافان تصويب شد كه 8 درصد سود بانكي اين وام را سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري بپردازد و بقيه آن را شعر بافان بدهند. اما از آن زمان اين پرونده هنوز در پيچ و خم ادارات مانده است.
محمد حسين دهقاني، معاون صنايع دستي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري كاشان نيز در اين رابطه مي گويد: عليرغم پيشينه تاريخي نساجي كاشان، نساجي سنتي اين شهر به دليل تغيير رويه سنتي به صنعتي در معرض نابودي است.
وي با اشاره به وجود 40 كارگاه و 80 بافنده در اين كارگاهها ميافزايد: جوانان رغبتي به اين هنرها ندارند و بافنده هاي فعلي هم مسن هستند.
دهقاني، احياي اين هنرها را نيازمند عوامل متعددي ميداند و خاطرنشان ميكند: آموزش در مراكز آموزش عالي و آموزشگاهها، ارائه تسهيلات براي مرمت كارگاههاي شعر بافي و خريد مواد اوليه و ايجاد بازار مناسب برخي از اين عوامل هستند.
وي بيمه را يكي از مشكلات بزرگ شعر بافان عنوان ميكند و ميگويد: علي رغم مصوبات هيئت دولت در معافيت هنرمندان از سهم بيمه تاكنون اين قانون اجرا نشده و شعر بافان بيمه نيستند، اگر هم هنرمند خودش بخواهد خود را بيمه كند با وجود درآمد كم و هزينه خانواده، امكان پذير نيست.
معاون صنايع دستي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري، معرفي دستمالهاي شعربافي و ايجاد بازار براي گردشگران داخلي و خارجي را عواملي مهم در رونق يافتن هنر سنتي شعربافي عنوان ميكند و تأكيد ميكند: شايسته است با ايجاد بازارها، نمايشگاهها و بازارچههاي تخصصي اين هنرها به شكل مطلوبي معرفي شوند و بازار مناسب خود را بيابند.
نساجي ايران؛ در گذر زمان
نساجي ايران در طي ساليان سال، فراز و نشيب هاي زيادي را پشت سر گذاشته است كه نگاهي به آن نشان ميدهد كه همواره اين صنعت در معرض توجه بوده است. شعر بافي يا ابريشم بافي كاشان از زمان رشيد الدين فضل ا... شروع شد، زماني كه او يكسري صنايع را در ربع رشيدي احيا و منسجم كرد. او در اين زمان يك سيستم بازرگاني راهاندازي كرد كه سالها بعد در دوره سلجوقي و ايلخاني به طراز معروف شد.
رشيد الدين فضل ا... ، اين طراز را با نظارت حكومت و همكاري تجار محلي شوش و شوشتر گرفته تا كاشان و خوارزم اداره ميكرد و در نهايت هم تجار سهمي از اين تجارت داشتند و هم مبالغ كلاني به خزانه مملكتي ميرسيد، به گونهاي كه در آن تاريخ، بيشتر خزانه كشور از تجارت پارچه و نساجي انباشته ميشد.
«شاردن»، سياح و جهانگرد فرانسوي، در سفرنامهاش كه زمان متأخرتر از فضل ا... بوده نيز كل درآمد مردم كاشان را از ابريشم بافي ذكر كرده و حتي آورده كه در آران و بيدگل كاشان فقط 100 نفر مشغول به اين كار بودند. او پارچه را حتي جزء غلات به عنوان مالياتي كه از زارعان گرفته ميشده آورده است.
پارچه سنتي ديروز؛ لباس مدرن امروز
طراحي لباس مثل تمام مشاغل هنري ديگر نياز به انگيزه، ذوق و سليقه دارد صفاتي كه «آزاده ياسمن»، محقق و طراح پارچههاي سنتي ميخواست آنها را در كارهايش به نمايش بگذارد. او در حال حاضر كارگاه شعربافي را در مجموعه تاريخي فرهنگي سعدآباد اداره ميكند.
او بيشتر به دنبال طراحي است. ولي خود را بافنده مي داند. براي او شروع بافندگي مانند شروع اين حرفه در جهان است، زمانيكه انسانها از پارچه فقط به عنوان تن پوش استفاده ميكرند. وي احساس خود را در اين زمان نوعي شيفتگي بافتن مينامد و ميگويد: شيفتگي بافتن براي من مطرح بود يعني همان حرفهاي كه خدايان و پدران در اسطورهها و قصه ها انجام ميدادند. خيلي كم بافتههاي دستي را ميشناختم و اين كار براي من يك افسون داشت كه احساس ميكردم موقع بافت كاري آييني - عبادي انجام ميدهم.
ياسمن ميافزايد: تا قبل از حمله مغولها به ايران لباس ايرانيان از قطعات مربع و مستطيل تشكيل ميشدند كه لباس هر كسي براي ديگري هم قابل استفاده بود. «خفتان» نوعي از همين لباسهاست كه كه سواره نظام دوره هخامنشيان ميپوشيدند و در پازيريك جايي كه قديميترين فرش دنيا يافت شده ديده شدهاند . اين لباس مانند لنگي است كه به صورت چپ و راست روي هم قرار گرفته و دو آستين هم دارد. در اين لباس از شانه و سر شانه و يقه خبري نيست.
اما با آمدن مغولها لباس اقوام ايران شكل ميگيرد و قيچي، اتو، الگو، بقچه و.... وارد زبان فارسي ميشود. از اين پس خياط قديمي كنار ميرود و قيچي چي به ميدان ميرود . لباسها به قامت انسانها بريده ميشوند و لباسهايي مانند نيم تنه كرد، دامن قوچان و... با الهام از مغولها به وجود ميآيند.
علي خطيب شهيدي و آزاده ياسمن كه سرپرست يك گروه تحقيقاتي هستند تصميم گرفتند برا ي حفظ تعداد اندكي از شعر بافان كاشان و احياء دستگاههايي كه به مرور زمان در بافت اين پارچهها منسوخ و فراموش شدهاند قدم بردارند.
مواد اوليه اين دستگاهها، ابريشم طبيعي است كه نوسان قيمت ابريشم در طول سال به كم و زياد شدن تعداد دستگاهها كمك ميكند. پارچه هاي شعربافي كه در خود شهر و كارگاههاي خصوصي توليد ميشود، بيشتر به مناطق غرب و كردنشين كشور فرستاده ميشود.
مواد اوليه شعر بافي ابريشم طبيعي است اين نوع ابريشم هم در ايران توليد ميشود و از چين وارد ميكنيم. ولي خطيب شهيدي، محقق و توليد كننده پارچههاي سنتي، فقط در كارهايش از ابريشمهاي ايراني استفاده ميكند و در اين رابطه ميگويد: با وجود ابريشم چيني ما اصرار داريم كه از ابريشم ايراني استفاده كنيم؛ چرا كه نميخواهيم حتي يك ريال ارز كشور خارج شود.
وي و گروهش حتي در رنگ كردن ابريشمها نيز براي ايراني و اصيل ماندن كارشان از رنگهاي گياهي استفاده ميكنند و در اين رابطه از تجربه اساتيد رنگرزي سنتي در قاليبافي استفاده ميكنند.
يك معلول و چندين علت
رمضان رضايي، يكي از بافندهايي است كه 40 سال پارچه ميبافد. او ميگويد: كارگاه مال خودش نيست و متعلق به يكي از استادكاران اين هنر است كه سال گذشته فوت كرده است.
اين هنرمند ميگويد كه شعر بافي كه روزگاري تنها راه امرار معاش كاشانيها بوده امروزه ديگر نه تنها رونقي ندارد بلكه در مرحله منسوخ شدن و فراموشي است علاوه براين بافتهاي جديد ديگر حتي كيفيت مطلوبي هم نداشته و بازار محدودي دارند.
وي مي افزايد: مواد اوليه شعر بافي، ابريشم طبيعي است كه در حال حاضر كيلويي 70-80 هزار تومان به فروش ميرسد و رشد قيمت زيادي دارد. به طور مثال در يكسال و نيم گذشته 50 درصد قيمت ابريشم افزايش داشته است .علاوه بر اين بافت آن هم سخت بوده و نيازمند مراحل مختلفي است. با اين وجود اين نوع پارچه ديگر بازار خوبي ندارد.
در ادامه صحبتهاي رمضاني، ياسمن يكي ديگر از عوارض نبود بازار مناسب را افت كيفيت شعر بافي كاشان ميداند و خاطرنشان ميكند: شعر بافان براي از دست ندادن مصرف كنندگان ثابتشان از كيفيت كارشان زدند و بر مشكلات اين هنر افزودند. ابريشم قبل از اينكه براي شعر بافي استفاده شود بايد فرآوري شود و به اين ترتيب صمغي كه روي آن است گرفته شود. اين صمغ 25 گرم به وزن ابريشم اضافه ميكند و نگرفتن آن هم وزن ابريشم را بالا ميبرد و هم هنگام رنگرزي خوب رنگ را جذب نميكند در نتيجه پارچه به دست آمده از اين ابريشم نه تنها براي هميشه رنگ ميدهد بلكه حتي موقع دوختش هم پاره ميشود.
پس چرا اين كار را مي كنند؟ ياسمن ميگويد: ابريشمي كه صمغش را نگرفتهاند هم سنگينتر است و هم زودتر بالا مي آيد در نتيجه قيمتش ارزان تر ميشود.
اما اين كار چه آثاري روي شعر بافي گذاشته است؟ خطيب شهيدي در اين رابطه ميگويد: هم اكنون شعر بافي صنعتي ورشكسته است و مردم كاشان روي يك صنعت ورشكسته سرمايهگذاري نميكنند. آنها ترجيح ميدهند به همان روش هميشگيشان شعر را توليد كنند و به همان بازار هاي محدود قانع هستند.
نداشتن بازار مناسب حتي روي شيوه بافت شعر هم اثر گذاشته است. به هر دستگاه بافت شعر كارگاه و محيطي كه در آن است كارخانه ميگويند. در روش سنتي كارگاههاي شعر بافان 4 ورد چوبي داشت كه بافت با آن نياز به مهرت زياد داشت و پارچه حاصل از آن متراكم بود ولي براي بالا رفتن سرعت كار هم تعداد وردها از 4 به 2 كاهش يافته و هم شانههاي چوبي تبديل به شانههاي فلزي شدهاند.
گام به گام تا شعربافي سنتي
نداشتن بيمه يكي از مشكلات اساسي و زيرساختي شعربافان كاشان است كه حاج حسين رضا زاده،استاد كار شعرباف، به آن اشاره ميكند و مي افزايد: اگر سقف كارگاههاي شعربافي بريزد كسي صداي ما را نميشنود. اين كارگاهها نيازمند تعمير است، اما تاكنون هر كسي از مسئولان كه آمده فقط سر تكان داده و وعده و عيد ميدهد.
حاج حسين در حال حاضر اصلاً از هنر دستش راضي نيست. او مي گويد: اگر كار ديگري بلد بودم به طور يقين به سراغ آن حرفه ميرفتم.اكنون هم از سر ناچاري و عادت، صبح ها از خواب بيدار ميشوم و پاي دستگاه مينشينم.
ياسمن و خطيب شهيدي در چنين شرايطي تصميم ميگيرند كه اين هنر - صنعت را آنگونه كه بوده احيا و بعد برايش بازاريابي كنند.
گروه خطيب شهيدي و آزاده ياسمن با توجه به يافتههاي خود پروژهاي 5 ساله را ترسيم كردند تا در طي اين مدت اين هنر را به جايگاهش برسانند. حتي با استفاده تكنولوژي روز، علي رغم تمام مشكلات بانكداري الكترونيك كشور بازارهاي خوبي را هم در داخل و خارج از كشور پيدا كردند و در حال حاضر با گذشت 3 سال از كارشان، پيشرفت خوبي داشتهاند و ميخواهند به سراغ چاپ كلاغهاي اسكو كه در معرض منسوخ شدن است بروند و از اين نوع چاپ كه شبيه چاپ باتيك است روي شعرهاي سفيد استفاده كنند.
خطيب شهيدي با انتقاد از حذف برخي از حرف و نيروي انساني كه درگير توليد هنرهاي سنتي بوده اند، ميگويد: حرفههاي زيادي براي ورود به عصر مردنيته حذف و ناديده گرفته شدهاند كه به كرامت انسان لطمه زده و هنر آنها را هم از بين برده است.
بايد همه براي زنده ماندن اين هنر - صنعت تلاش و براي بودنش احساس نياز كنند.
انتهاي پيام/
چهارشنبه 2 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 294]