واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: سرمقاله و يادداشتهاي روز برخي روزنامههاي كشور در يك نگاه
سياسي. سرمقاله . روزنامه
برخي روزنامههاي كشور روز سه شنبه در سرمقاله و يادداشتهاي روز خود به موضوعاتي همچون، ضرورت اصلاح قانون انتخابات رياست جمهوري ، تاخيرهاي خسارت بار، ژست استراتژيك و بوش و سياست خريد زمان در عراق پرداخته اند.
مردم سالاري
********* روزنامه مردم سالاري در يادداشت روز خود به موضوع انتخابات دهم اشاره مي كند و مينويسد:نكته اول: ضرورت اصلا ح قانون انتخابات رياست جمهوري است روح الله حقيقت طلب نويسنده اين يادداشت مينويسد: شرايط انتخابشوندگان ماده ۳۵قانون انتخابات رياست جمهوري در ايران مصوب ۱۳۶۴ميگويد:
انتخابشوندگان هنگام ثبت نام بايد داراي شرايطي همچون ، از رجال مذهبي، سياسي،ايراني الاصل تابعيت كشور جمهوري اسلا ميايران، مدير و مدبر، داراي حسن سابقه و امانت و تقوي، مومن و معتقد به مباني جمهوري اسلا ميايران و مذهب رسمي كشور باشند.
دربخشي ازاين يادداشت روز ميخوانيم : شكي نيست قوانين عادي نبايد كش دار و قابل تفسيرهاي متضاد و مخالف روح قانون اساسي باشند بلكه بايد چنان شفاف و واضح باشند كه هيچ كس نتواند از آن سوء استفاده كند.
در اين يادداشت امده است:متاسفانه بندها و عبارات ماده ۳۵آن چنان دو پهلو و مبهم هستند كه امكان تفسيرهاي حتي متضاد با يكديگر در آن متصور است! كما اين كه ماده مذكور هيچ گاه از جامعيت لا زم در مورد ويژگيهاي نامزدهاي رياست جمهوري برخوردار نيست.
حقيقت طلب به اشكال موجود بر اين ماده اشاره ميكند و مينويسد: سكوت در مورد حداقل مدرك تحصيلي در اصلا ح قانون انتخابات مجلس شوراي اسلا ميمصوب مجلس هفتم شرط مدرك فوق ليسانس به عنوان حداقل مدرك تحصيلي براي نمايندگان مجلس بيان شده است اما در ماده ۳۵حتي شرط سواد خواندن و نوشتن هم براي داوطلبان رياست جمهوري وجود ندارد! آيا در شرايطي كه نمايندگان مجلس بايد داراي كارشناسي ارشد باشند نبايد دومين مقام رسمي كشور داراي حداقل مدرك دكتري يا همطراز آن باشد؟
او در پايان مينويسد: آيا يكي از دلا يل مهم وجود صف طويل افراد جهت ثبت نام در ستاد انتخابات وزارت كشور براي نامزدي انتخابات رياست جمهوري همين سكوت قانون مذكور در مورد حداقل مدرك تحصيلي نيست؟
**** رسالت
****** روزنامه رسالت در سرمقاله خود به موضوع :تاخيرهاي خسارت بار به نويسندگي محمدمهدي انصاري مينويسد: هرچند استقرار ديرهنگام دولت نهم و تغييرات پياپي در سطح وزيران و استانداران بعضا با انتقادهاي نه سازنده و مشفقانه كه از بابت تضعيف و تخريب موقعيت دولت اصولگرا و با رويكردي سياسي و جناحي مواجه گشته اما اگر با رويكرد نقد مصلحانه و خيرخواهانه و حتي بي طرف هم به كارنامه دولت نهم از حيث جابه جايي ،بركناري و استعفاي مديران ومسوولان ارشد كابينه بنگريم اين انتقاد و ايراد بر آن وارد است.
دربخشي از اين سرمقاله ميخوانيم : بدون ترديد آسيب زاترين آفت و مهمترين مانع بر سر راه تحقق شعارهاي دولت نهم همين تغييرات پي در پي و بيپايان كابينه آقاي احمدي نژاد است .
در اين سرمقاله نوشته شده است: آفاتي چون شكاف در برنامه و اجرا ، فقدان تمركز فكري وتصميمسازي در مديران ارشد، بيثباتي در لايههاي زيرين مديريتها و دستگاهها ، بلاتكليفي مسوولان همكار و درجه اول مديران ارشد ، افتادن در ورطه امور جاري و روزمره ، بياعتمادي مردم به درست بودن انتخابهاي بعدي دولت و مواردي از اين قبيل در زمره آسيبهايي هستند كه امروز دولت نهم كه به نام جريان اصولگرا و به نمايندگي از آن مشغول خدمت است از تبعات آنها رنج ميبرد.
نگارنده اين سرمقاله مينويسد:مسالهاي كه اخيرا شكل ديگري از تاخير فاز را در دولت نهم به نمايش ميگذارد مساله اتمام قانوني دوره سرپرستي آقاي صمصامي در وزارت اقتصاد و دارايي است كه نمايندگان مجلس از اواسط تيرماه به دولت تذكر دادهاند كه فرصت قانوني مديريت وزارت اقتصاد و دارايي با وضعيت سرپرستي تا ۲۸تير است و حتي نامهاي به ديوان عدالت اداري ارسال شد و بعد هم دست اندركاران دولت اعلام كردند حكم سرپرستي آقاي صمصامي سوم ارديبهشت به ايشان ابلاغ شده لذا هنوز فرصت هست!!
درنكته پاياني اين سرمقاله اينكه از آقاي رييس جمهور بايد پرسيد به نظر شما نخبگان اجتماعي و تودههاي جامعه اين اتفاقات را به چه عنوان تعبير خواهند كرد و چه قضاوتي خواهند داشت؟! به هر حال مردم ما منتظر ثمره تلاش هاي شبانه روزي رييس جمهور هستند و مهم اين است كه دولت كارآمدي و لياقت خود را به نمايش بگذارد . از مسايل فرعي ميشود گذشت وموضوعات حاشيهاي و تبليغاتي نيز براي مردم جذابيت بلندمدت ندارد اما اين گونه رويدادها معياري ماندگار و مضبوط در ذهن و فكر مردم باقي خواهد گذارد .
***** كيهان
**** روزنامه كيهان در يادداشت روز خود به موضوع ژست استراتژيك به نويسندگي حميد اميدي
اشاره ميكند و مينويسد:نفس اعزام معاون سياسي وزارت خارجه آمريكا به مذاكرات ژنو، در حالي كه دولتمردان آمريكا پيش تر تاكيد داشتند تعليق غني سازي اورانيوم از سوي ايران، پيش شرط هرگونه مذاكره با آن كشور است، كافي بود تا اين مذاكرات را دركانون توجه تحليل گران و رسانههاي جهان قرار دهد.
او مينويسد:اين نكته حائز اهميت است كه چرا آمريكا از مواضع قبلي خود در قبال پرونده هستهاي ايران و پيش شرط تعليق عدول كرد؟ و آيا توانست با حركت جديد مهره خود در صفحه شطرنج مناقشه هستهاي با ايران، بازي را به نفع خود برگرداند؟ در اينباره چند نكته گفتني است.
در بخشي از اين يادداشت نوشته شده است: گري سيمور معاون رييس شوراي روابط خارجي آمريكا ميگويد: آمريكا متوجه شده است كه ديگر نميتواند با چالشهاي سياسي خارجي به وسيله ارعاب، فشار و استفاده از زور مقابله كند.
اكنون تحريم نشستها با مقامهاي بلندپايه ايراني از سوي آمريكا يك كار احمقانه است.
او مينويسد:به نظر ميرسد آمريكا، رژيم صهيونيستي و برخي از هم پيمانان اروپايي آنان، درك اين مساله را آغاز كردهاند كه سياست شان در شكست كساني كه آنها را دشمن خود ميدانند، از طريق انزوا و بدنام كردن، سياستي شكست خورده است. تبادل اسرا بين حزب الله لبنان و اسرائيل در روزي كه ۵ زنداني لبناني در ازاي ۲تابوت اسرائيلي مبادله شدند، نشانه بارزي از اين شكست است.
اين يادداشت روز همچنين ميافزايد: شان مك كورمك سخنگوي وزارت امور خارجه آمريكا نيز درخصوص حضور نماينده اين كشور در مذاكرات ژنو، بارديگر درخواست غيرقانوني خود را از كشورمان براي انصراف از حقوق مشروع هسته اي و غنيسازي اورانيوم تكرار كرده و ميگويد: ويليام برنز يك پيام ساده و روشن را با خود به همراه داشت و آن اينكه اگر ايران غنيسازي اورانيوم را متوقف كند آنگاه آمريكا در فكر مذاكره با اين كشور خواهد بود.
او در پايان مينويسد: كاخ سفيد در حالي به جبههگيري و جوسازي عليه ايران دست ميزند كه سولانا مذاكرات ژنو را مذاكراتي سازنده توصيف كرده است.
**** جمهوري اسلامي
************** روزنامه جمهوري در سرمقاله روز سه شنبه خود در مورد بوش و سياست خريد زمان در عراق
اين چنين مينويسد:كاخ سفيد با صدور بيانيهاي رسمي اعلام كرد كه در خصوص تعيين جدول زماني كلي براي خروج نظاميان آمريكايي از عراق با بغداد به توافق رسيده است .
نگارنده اين سرمقاله مينويسد:علي الدباغ سخنگوي دولت مالكي هم ضمن تاييد اين مطلب خاطرنشان كرده است كه توافقات فيمابين بر روي انتقال كامل مسووليت امنيتي در استانهاي باقيمانده به نيروهاي عراقي متمركز است كه مقدمهاي براي كاهش تعداد نظاميان اشغالگر و عقب نشيني آنها خواهد بود.
دربخشي ازاين سرمقاله ميخوانيم :كاملا آشكار است كه توافقات اخير بوش مالكي دقيقا مغاير با مواضع كاخ سفيد حتي در روزهاي اخير است و بوش از مواضع هميشگي خود مبني برعدم اعلام و تعيين يك جدول زماني براي خروج اشغالگران از عراق به شدت عقب نشيني كرده است .
اين سرمقاله اين سووال را مطرح ميكند كه چه عواملي باعث تغيير موضع بوش گرديده و آيا بوش به تعهدات اخيرش پايبند ميماند يا آنكه پذيرش اين موضوع يك تاكتيك فريبكارانه براي فريب افكار عمومي در عراق آمريكا و سراسر جهان است .
در اين سرمقاله همچنين امده است : برخي مقامات دولتي و همچنين گروههاي سياسي و نمايندگان مجلس ملي عراق به عقب نشيني فوري بوش در اين زمينه با ديده ترديد نگاه ميكنند و نگران اقدامات پنهان و آشكار اشغالگران به زيان امنيت ملي عراق هستند.
در اين سرمقاله ميخوانيم : تلاش دولت مالكي براي آگاهي از ابعاد و جزئيات عمليات تجهيز و سازماندهي تروريستها و شورشيان توسط بلك واتر و ساير شركتهاي با ماموريت موازي به جايي نرسيده و دولتمردان و احزاب سياسي عراق از آن بيم دارند كه اشغالگران با اقدامات پنهان خود نطفه يك كودتا در آينده را شكل داده باشند.
در اين سرمقاله ميخوانيم: درك ابعاد همين مسايل و مشكلات داخلي آمريكا در آستانه انتخابات رياست جمهوري نشان ميدهد كه عقب نشيني بوش و پذيرش اصل ضرورت خروج نظاميان و تعيين جدول زماني تصميمي راهبردي براي حل بحران عراق نخواهد بود و فقط حركتي تبليغاتي براي خريد زمان و دعوت دولت مالكي به صبوري تا پايان انتخابات آمريكا و تعيين سرنوشت كاخ سفيد است .
درپايان اين سرمقاله امده است: اين شگرد سياسي بوش در واقع پاسخي به مالكي در خصوص كنار گذاشتن پيشنهاد آمريكا در مورد توافقنامه امنيتي بغداد واشنگتن نيز هست . اگر مالكي آن پيشنهاد را كنار ميگذارد بوش هم در عين پذيرش جدول زماني همه چيز را به تعيين سرنوشت انتخابات آمريكا محول ميكند. در اينصورت جز خروج جنجالي و تبليغاتي نظامياني كه دوره ماموريتشان در عراق به پايان رسيده شايد هيچ اتفاق مهم و قابل ذكري در اين خصوص رخ ندهد.
سه شنبه 1 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 249]