واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: درباره كنسرت سهيل نفيسي از روزهاي خاطره
بنفشه سام گيس
كنسرت سهيل نفيسي در روزهاي 19 تا 21 تير ماه در تالار آبي كاخ نياوران برگزار شد.
---
پدران و مادران ما، آنها كه در دهه هاي 40 و 50 جواني كردند، از ياد مردي مي گويند كه شب هايي بر صفحه تلويزيون ظاهر مي شد با يك گيتار و ترانه هاي ساده يي مي خواند از عشق و پرنده و كوچه باغ خاطره و حافظ. «الا اي آهوي وحشي كجايي مرا با توست چندين آشنايي» بعد ها كه موسيقي رفت به سكوت، آن مرد هم عزم سفر كرد و نسل دهه هاي 20 و30 ماندند كه در تنهايي با فرزندان شان بنشينند و به ترانه هاي غمگين آن مرد تنها گوش دهند. مهم ترين ويژگي آنچه كه آن مرد از خود به يادگار گذاشت بي زماني بود؛ بي زماني براي موسيقي كه مي تواند ترانه يي را براي نسل ها جاودان سازد.
از آن زمان30 سال گذشته و امروز نسل من و بعدتر از من به ترانه هاي ساده مردي گوش مي دهيم كه هنوز در ميان ماست و سال ها دورتر و ديرتر مي توانيم براي فرزندان مان از ياد او بگوييم كه در دوران جواني ما ترانه هايي مي خواند با يك گيتار، بي زمان و از عشق و پرنده و كوچه باغ خاطره و حافظ و شاملو و اخوان و نيما.
سهيل نفيسي كه سه شب در هفته گذشته در كاخ نياوران در جمع دوستدارانش حاضر شد، آوازخوان نسل من و نسل بعد از من است؛ با صدايي گرم و بم، گيرا و مانا. چه آواز او را در ضبط صوت خانه ات بشنوي و چه روبه رويش بنشيني و به انگشتانش كه بر سيم هاي گيتار موج مي اندازد خيره شوي، بعد كه سكوت مي آيد و تو هوس مي كني كه ترانه يي را با خود زمزمه كني در عجب مي شوي كه آن ترانه از آن صداست. از صداي سهيل نفيسي. سهيل نفيسي يك هنرمند است. من از موسيقي پاپ نمي دانم و نمي توانم در نقد خوب و بد آن قلم ريزي كنم اما به عنوان يك شنونده كه با آلبوم ري را روزها گذرانده ام مي توانم بگويم كه نفيسي به واسطه آنكه در انتخاب شعر و ترانه، تنظيم موسيقي براي آن نوشتار و افت و خيز صدايش در خوانش هر واژه درست پيش مي رود يك هنرمند است و هنر چيست؟ آنچه كه تو به عنوان مخاطب به آن راه پيدا كني، ببيني يا بشنوي . هنرمند كيست؟ سال ها پيش آن خواننده يي كه امروز در ميان ما نيست گفت هنرمند با هنرش به دنياي ساده و پيچيده مردم مي آيد و مي ماند. نفيسي البته كه تنها هنرمند زمان ما نيست، مجال هم ندارم كه از آنان كه اين راه را پيشتر رفته اند نام بياورم قصد مقايسه يي هم نيست. براي من، نفيسي در كنار بسياري ديگر از هنرمندان ايراني و غيرايراني بسيار قابل احترام است.
از سهيل نفيسي تاكنون فقط يك مجموعه به بازار فرهنگ آمده است. «ري را». نامي برگرفته از شعر علي اسفندياري. اين مجموعه با شعري از نيما آغاز مي شود. «آي آدم ها».
در پرانتز اينكه سهيل نفيسي از شيفتگان ابراهيم منصفي است؛ آهنگساز، خواننده و ترانه سرايي كه بس مهجور ماند و در فقر و محنت درگذشت و آنچه كه درباره منصفي گفته مي شود اينكه عشق به تهيدست، عشق به آزادي و عشق به زندگي در او تجلي داشت. بسياري از ترانه هاي منصفي كه به گويش جنوبي بازمانده در وصف انسان هايي است كه چه دشوار مي جنگند تا بمانند.
چينش مجموعه «ري را» را نبايد سهل ديد. نفيسي به پاس آنچه كه از شعر و ترانه از منصفي آموخته احترام به انسان را در نخستين ترانه مجموعه اش گوشزد مي كند. «آي آدم ها كه بر ساحل نشسته شاد و خندانيد يك نفر در آب دارد مي سپارد جان» و قطعات بعدتر اين مجموعه هم بي ارتباط با آغاز نيستند و اين مهم است كه شما از چينش آثار يك كنسرت يا يك مجموعه شنيداري كه به خانه مي بريد تا چه حد لذت ببريد. اين لذت را مرهون نگاه آن هنرمند هستيد كه چه نظمي براي پيكره آثار خود قائل بوده است و اين نظم و بي نظمي از او يك هنرمند يا متظاهر به هنر مي سازد.
روزگار ستمگر است. با اين هجمه روزمرگي ها كه مثل كلافي ما را در خود گرفتار كرده چه انتظار بيهوده يي است كه يك ترانه تا روزها و روزها در يادمان بماند. براي وقت هاي دلتنگي. اما شنيدم كه تمام قطعاتي كه نفيسي آن سه شب خواند قرار است تا آخر تابستان به دست مان برسد. امروز چندم تابستان است؟
سه شنبه 1 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 864]