تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837048620
تحليلي بر فيلم « استشهادي براي خدا » سياست زدگي هاي سينماي ما
واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: تحليلي بر فيلم « استشهادي براي خدا » سياست زدگي هاي سينماي ما
رامين شريف زاده
براي شناخت ماهيت نظام جهاني سلطه و باطن حقيقي سياست در غرب و فهم جوهر فلسفه ها انديشه ها و دكترين هاي سياسي غربي بايد به درك حقيقت مدرنيته نائل آمد و آن ميسر نخواهد شد مگر آنكه ويژگي هاي مدرنيته به خوبي درك شود. آنچه كه در مجموع بايد به آن اشاره كرد آنكه مدرنيته ويژگي هاي خاصي چون حاكميت نظام سرمايه دموكراسي بر پايه نظام پول و قدرت زايش مكاتبي چون فمنيسم پلوراليزم سكولاريسم و ... را در خود پرورانده است كه در حقيقت شرط نخست ورود به دنياي مدرن براي هر جامعه و فرهنگي پذيرش و سر سپردن به آن قوانين و باورهاست . بدون شك اين اهداف محقق نخواهد شد مگر آنكه فكر و انديشه حاكم بر يك جامعه و به عبارتي فرهنگ عمومي جامعه آمادگي پذيرش آن را پيدا كند.
انديشمندان غرب به منظور تلقين باورهاي دنياي مدرن خود به ساير جوامع و فرهنگ ها از شيوه هاي مختلفي چون بدبين ساختن جامعه نسبت به مسئولان با بزرگ نمايي مشكلات و نكات منفي موجود در جوامع هدف ناكارآمدي سيستم و نظام حاكم بر آن كشورها ايجاد جو نااميدي اضطراب و فقدان اميد به آينده اي روشن و همچنين ناكارآمد نشان دادن دين در هزاره سوم و عدم تلقين توانايي آن در پاسخگويي به جنبه هاي مختلف زندگي انساني (مادي و معنوي ) و مانعي جهت پيشرفت علم و تكنولوژي استفاده مي كنند. آنان هنگامي كه موفق به القا ياس و نااميدي در ذهن مخاطبان خود شدند نوبت به اجراي فاز دوم طرح يعني ارائه راه حل براي نجات از اين وضعيت نابسامان و به اصطلاح خفقان آور مي شود. در اين مرحله است كه با مسائلي چون تشويق به آنارشي ابراز مخالفت و پذيرفتن يك باور جديد كه ريشه در مباحث سكولاريستي و پلوراليستي دارد روبرو مي شويم .
« استشهادي براي خدا » عنوان آخرين فيلم عليرضا اميني است كه براي نخستين بار در بيست و ششمين جشنواره بين المللي فيلم فجر به نمايش درآمد. اميني سه سال پيش نيز فيلم « زمان مي ايستد » را با سرمايه گذاري حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي ساخته بود كه هنوز موفق به اكران آن نشده است . تاكيد بر چرخه « دارما » (نظام تناسخ در عقايد بودا) و نمايش تصويري اسف بار از زندگي مردم ايران دو محور اصلي فيلم « زمان مي ايستد » را به خود اختصاص داده است . اما همانگونه كه در ادامه به آن اشاره خواهد شد « سياست زدگي » وجه آشكار و غالب فيلم « استشهادي براي خدا » است .
استشهادي براي خدا
كارگردان : عليرضا اميني
« فتحي » راننده قطار پس از 20 سال به روستاي خود بازگشته تا از مردم و همسرش حلاليت بطلبد . 20 سال پيش « نرگس » همسر فتحي به دليل ريزش بهمن به اجبار چند روزي را در كوهستان همراه دو سرباز سپري كرده بود اين موضوع باعث شد تا مردم روستا به او تهمت هاي ناروا نسبت دهند. فتحي كه ديگر تحمل تهمت هاي مردم را نداشت پس از آتش زدن مزارع روستائيان همسر خود را ترك كرده و 20 سال ناپديد مي شود تا اينكه در اواخر عمرش در حالي كه از بيماري تنفسي رنج مي برد و روزهاي آخر زندگي را پشت سر مي گذارد به روستا باز مي گردد.
شيخ اميرمحمد روحاني روستا و رحمت گوركن روستا به او خبر مي دهند كه همسرش سالهاست كه در بالاترين نقطه كوه جايي كه كمتر انساني تاب و توان رفتن به آنجا را دارد يكه و تنها زندگي مي كند. فتحي از آنان مي خواهد تا او را براي يافتن همسرش و همچنين گرفتن حلاليت از مردم روستا كمك كنند. شيخ اميرمحمد تلاش فراواني مي كند تا شايد مردم را راضي كند از گناه فتحي بگذرند اما تنها در چند مورد موفق به گرفتن رضايت مي شود. ساير مردم رضايت خود را منوط به گرفتن رضايت از نرگس مي دانند. آنان معتقدند كه نرگس در اين واقعه بيشترين لطمات را ديده است چرا كه از يكسو مظلومانه متهم به بي عفتي شده و از ديگر سو شوهرش بيرحمانه او را تنها گذاشته و 20 سال او را ترك كرده بود .
به اصرار فتحي سرانجام شيخ اميرمحمد رحمت و همچنين بهيار روستا به همراه فتحي روانه سفري مي شوند تا نه تنها نرگس را بيابند بلكه بهيار روستا نيز به زن زائويي كه زمان وضع حملش فرا رسيده كمك كند. مسير طولاني و هوا كولاك است . رحمت به همراه بهيار در ميانه راه راهي روستا شده و فتحي و اميرمحمد راهي خانه نرگس كه در بالاي كوه قرار دارد مي شوند. امير محمد در ميانه راه بر اثر خستگي و جراحات از ادامه سفر باز مي ماند اما فتحي با سختي و مشقت فراوان سرانجام خود را به منزل نرگس مي رساند. فتحي به خود اجازه ورود نمي دهد بلكه در اطراف خانه طواف مي كند و پشت در خانه از شب تا صبح به انتظار مي نشيند.
علي اميني در فيلم « استشهادي براي خدا » به نكات عميق و در عين حال ظريفي اشاره كرده كه درك آنها نيازمند دقت نظر بسيار است . فيلم با نمايي از روستايي دور افتاده و محروم از مظاهر تمدن در فضايي پوشيده از برف و سرما آغاز مي شود. به قول رحمت گوركن روستا و مشاور روحاني روستا تعداد مرده ها در اين روستا بيشتر از زنده هاست و تنها جوان روستا نيز خود اوست . با وجود تعداد اهالي كم روستا بازهم در آنجا دزدي و بد اخلاقي رواج دارد چنانچه صندوق امام زاده توسط فردي نامعلوم سرقت شده است و زني روستايي نيز از دست رفتارهاي خشن شوهرش گله مند است . سقوط بهمن در اين روستا تا كنون لطمات جبران ناپذيري به مردم وارد كرده و جان برخي را نيز گرفته است . در واقع علت اصلي جدايي فتحي و نرگس نيز سقوط بهمني در 20 سال پيش بوده كه به موجب آن نرگس مجبور شده با دو سرباز مدتي را تنهايي در پشت بهمن سر كنند و اين موضوع تهمت هايي را متوجه نرگس كرده بود.
وظيفه اصلي و به قولي تنها وظيفه شيخ امير محمد روحاني روستا برگزاري مراسم كفن و دفن احيانا خواندن خطبه عقد و مراقبت از دفتر مخابرات روستا است كه در آن تلفني يكطرفه وجود دارد . 20 سال پيش فتحي كه تحمل تهمت ها و زخم زبان هاي مردم روستا نسبت به همسرش را نداشته با آتش زدن مزارع روستائيان خانه و زندگي خود را رها كرده است حال كه به علت بيماري روزهاي پاياني عمرش را مي گذراند تصميم به بازگشت و گرفتن حلاليت از مردم روستا و به خصوص همسرش را گرفته است . فتحي از رحمت و شيخ اميرمحمد مي خواهد كه در راه پيدا كردن همسرش او را كمك كنند.
سه سال پيش بود كه محسن اميريوسفي با ساخت فيلم « خواب تلخ » نام فيلم جديدي را در فهرست آثار غير قابل دفاع سينماي ايران به ثبت رساند. اميريوسفي در آن فيلم با محور قرار دادن يك قبرستان به عنوان نمادي از جامعه ايران پس از انقلاب به نقد شديد سياست هاي نظام و وضعيت موجود جامعه پرداخت . او در فيلم « خواب تلخ » تلاش كرد تا با به تصوير كشيدن وضعيت اسفبار مردم و جامعه آينده اي مبهم و مايوس كننده از ايران را به مخاطب خود القا كند. پس از گذشت دو سال از توليد فيلم « خواب تلخ » مهرداد فريد سال گذشته با فيلم « آرامش در ميان مردگان » به نحوي با آرمان و هدف اميريوسفي تجديد ميثاق كرد. امسال نيز اميني با شيوه اي نو با از ميان برداشتن مرزهاي جغرافيايي و زماني جامعه كوچكي را مصور مي كند كه نام و نشان خاصي ندارد اما نكبت بدبختي سراسر روستا و مردمش را در كام خود فرو برده است . اين ترفند زيركانه روشي قديمي براي طرح انتقادات شديد از وضعيت جامعه و سياست هاي نظام توسط كارگرداني است كه تلاش مي كند خود را از مذان اتهام دور نگاه دارد.
با توجه به نشانه هاي پيدا و پنهان موجود در فيلم فضاي كلي حاكم بر فيلم به اصطلاح اشاره اي به وضعيت ايران در دوران انقلاب اسلامي دارد. يك روحاني كه نماد نظام روحانيت سالار است (هم از جنبه ديني و هم سياسي ) بر اركان آن روستا تكيه زده و همه امور آنجا كه اتفاقا بسيار مختصر و در حد نيازهاي زيستي يا اجباري (مرگ ) است را كنترل كرده و حضور ثابت دارد. اين شخص نه تنها در امور حيات پس از مرگ مردم مداخله مي كند (جمع آوري امضا از مردم روستا جهت آمرزش روح هر فردي كه دنيا را وداع مي گويد) بلكه بر خصوصي ترين ارتباطات آنها (تلفن ) نظارت دارد. به عبارتي روستا نماد كشوري است كه شخصيت برجسته آن يك روحاني است يعني براساس مديريت ديني اداره مي شود. (به ادعاي جنبش هاي نو پديد ديني مذاهب سنتي در حال از بين رفتن هستند ـ روستايي بدون آباداني و در حال از بين رفتن )
كارگردان وقتي توانست ميان فضاي ايران و روستاي مورد نظرش تطبيق ايجاد كند وارد فاز دوم كار مي شود. نمايش كشور نيمه مخروبه و در حال اضمحلالي كه تعداد مرده هاي آنجا بيشتر از زنده هاي آن است و جوانانش به دلايل مختلف از آنجا كوچك كرده اند. برف و سرما نيز به مدد آمده تا هر چه بيشتر بر وضعيت اسف بار آنجا كه با وجود مردمان اندكش دزدي و خشونت وجود دارد تاكيد داشته باشد. كم شدن جمعيت نشانه مهاجرت و به عبارت روشن تر فرار مغزها از روستا است چون اگر قرار بود رشد منفي جمعيت روستا ناشي از نازا بودن اهالي روستا باشد رحمت و يا زن زائو هم در روستا حضور نداشت . به گفته رحمت از جمعيت روستا فقط كم مي شود. در انديشه هاي جديد غربي دين هاي سنتي علي الخصوص اسلام بسيار منفعل نشان داده مي شود و فشارهاي تبليغاتي بر آن است كه دين هاي سنتي جوابگوي نيازهاي بشر مدرن امروزي نيستند در نتيجه روز به روز از جمعيت دينداران كم مي شود. رحمت نيز كه به عنوان تنها جوان روستا معرفي مي شود و سمت مشاور روحاني را دارد طبيعتا بايد نوگرا و آشنا به امور فني باشد اما به دليل عقب نگاه داشته شدن تنها در سمت دستيار روحاني روستا انجام وظيفه مي كند.
در اين روستا هيچ نوع ابزار تفريحي و سرگرمي يافت نمي شود. تفريح مردم نيز در جمع شدن مردم جلوي مخابرات براي تشييع جنازه هم ولايتي هايشان خلاصه شده است . در اين روستا حتي تلفن كه نماد ابزاري براي ارتباط با جهان بيرون از روستا است يكطرفه مي باشد . يك طرفه بودن خط تلفن برداشت آزادي از رمان (1984 ) جرج اورول است كه در آن كشوري معرفي مي شود كه در آن فقط يك حزب حاكم است و تلويزيون نه به عنوان يك وسيله ارتباط جمعي بلكه در نقش دوربيني است كه رهبر حزب از طريق آن حركات و سكنات افراد جامعه را كنترل مي كند. اين موضوع در فيلم « خواب تلخ » امير يوسفي نيز مورد تاكيد قرار گرفته بود. در آنجا مرده شور روستا تلويزيوني در اختيار داشت كه توسط آن خصوصي ترين حركات كارمندانش را زير نظر داشته و كنترل مي كرد.
اما كليدي ترين ماجراي فيلم به اتهامي باز مي گردد كه بر مبناي آن نرگس زن فتحي به رابطه جنسي خارج از خانواده متهم شده است . يكي از مهمترين نقدهاي مخالفان حكومت ديني معطوف به رعايت مسائل جنسي و خط كشي هاي محرم و نامحرمي است كه دين و بالطبع نظام اسلامي بر آن تاكيد دارد. آنان اصرار دارند كه اين خط كشي ها نه تنها از ميزان ارتباطات نامشروع كم نمي كند بلكه بر آنها البته در خفا افزوده و البته زمينه هاي تهمت هاي ناروا به زنان را نيز افزايش مي بخشد. در فيلم « استشهادي براي خدا » با توجه به عدم وجود شهود و عدم اقرار زن و تنها بر اساس گمانه زني مردمي كه علي رغم داشتن اعتقادات ديني به راحتي به يكديگر تهمت مي زنند زن بدون محاكمه مجرم قلمداد مي شود.
واكنش فتحي به اين مساله نيز يكي ديگر از مسائل جامعه شناختي حاكم بر جوامع سنتي را به نمايش مي كشد و آن ماجراهايي است كه در اوج خود به قتل ناموسي منجر مي شود يعني اقدام هايي كه مردان براساس تعصب بي جا غيرت بدون تفكر خشك مذهبي عقايد پوسيده سنتي و متحجرانه عليه زنان خود انجام مي دهند. اين موضوع از زاويه ديگري نيز قابل بررسي است . رفتن فتحي از روستا پس از آنكه پل هاي پشت سرش را خراب مي كند مي تواند ترك كشور به خاطر وجود خود بوده كه البته به زعم كارگردان نيز عملي نابخشودني است و بازگشت مجدد به روستا پس از بيست سال به خاطر وطن دوستي است كه امروزه در تبليغات خارج از كشور فراوان ديده مي شود. (بايد دستي از آستين بيرون آيد و با عذرخواهي از مام ميهن كه در اين مدت او را رها كرده است حركتي نوع بيافريند.) نكته قابل تامل آنكه به دست آوردن اين بخشودگي نيازمند تلاش جانكاهي بوده و به راحتي امكان پذير نيست .
به عبارتي ديگر رحمت (نماد قدرت و صلابت مردانه در هر جامعه اي ) تاب و توان مقابله با سيل تهمت هاي پس از سقوط بهمن نسبت به همسرش (نماد مام وطن ) را نداشته و پس از آنكه جامعه را در قهر و كينه خود به آتش مي كشد زبونانه از مملكت گريخته اما با گذشت بيست سال تصميم به بازگشت و اصلاح امور دارد شايد كه بتواند از اين طريق زمينه هاي پذيرش عذرخواهي خود در ميان مردم را فراهم كند. (عبور پياپي قطار از تونل هايي كه فاقد نور است تاكيدي بر گذر ايام فتحي در طول زندگي بيست ساله اش خارج از روستا مي باشد.
اما همانگونه كه اشاره شد تنها كاربرد شيخ اميرمحمد در روستا گرفتن حلاليت از مردم براي اموات است كه به نوعي به امور فرامادي مربوط مي شود. گرفتن اين استشهاد نيز چندان جنبه ديني و عقلاني ندارد چرا كه صرف امضا گرفتن از چهل آدم بر روي كفن يك مرده با معنايي كه در دين به آن اشاره شده مبني بر شهادت چهل مومن به درستكار بودن ميت بسيار متفاوت است . جمع كردن امضا و استشهاد برداشتي از فروش بهشت و جهنم از قرون وسطي است كه كارگزاران دين يعني كشيشان آن را در ازاي پول مي فروختند. حضور روحاني در دو سمت مشخص عقد و عزا برداشت آزاد از اكثر فيلم هاي هاليوودي و غربي است كه در آن كشيش را در دو نقش سنتي مراسم عقد در كليسا و قبرستان نشان مي دهد ولاغير (روحاني در صحنه هاي ديگر اجتماع ديده نمي شود).
اما بحث ما به آنجا اشاره دارد كه فتحي براي رسيدن به مقصود خود نيازمند كمك رحمت و شيخ اميرمحمد است . فتحي رحمت و شيخ اميرمحمد به همراهي بهيار جوان روستا كه قصد كمك به يك زائو را دارد سرانجام در مسيري سخت جهت گرفتن استشهاد براي مردي كه پس از بيست سال برگشته و آرزوي بخشش دارد به راه مي افتند. وسيله سفر آنان ريل رويي است كه سكان داران آن نيز شيخ و دستيارش است . استفاده از اين وسيله قديمي و بدوي تاكيدي مجدد بر پوسيده و ناتوان بودن سنت هايي است كه با استفاده از آن مملكت داري و مردم داري صورت مي گيرد كه البته در ميانه راه نيز از ادامه باز مي ماند. اين موضوع آنجا رخ عيان مي كند كه مسافران ريل رو در مسير خود با مردماني روبرو مي شوند كه سالها در كنار ريل قطار در انتظار آمدن قطار (نماد پيشرفت و ترقي در دنياي مدرن ) اميدوارانه ايستاده اند غافل از اينكه به قول شيخ تمامي اين ريل ها پوسيده و هيچگاه قطار به آنجا نخواهد آمد.
در طول مسيرسخت و ناهموار رحمت و بهيار از آنان جدا شده و روحاني و فتحي با پاي پياده ادامه سفر مي دهند اما خيلي زود شيخ نيز از ادامه راه باز مي ماند و فتحي يكه و تنها بايد مسير سخت رسيدن به بخشايش را بپيمايد. فتحي سرانجام همسر خود را در محوطه اي كوهستاني در كلبه اي متروك مي يابد اما از شرم اشتباهي كه درباره زن خود داشته وارد كلبه نمي شود و اطراف كلبه طواف مي كند. راه هاي دشوار و صعب العبور سرما و برف در حقيقت نشانه آن است كه بايد سختي هاي فراواني را تحمل كرد تا به كعبه موعود و مدينه فاضله رسيد. مرد پس از طواف و با سردي ناشي از نااميد بودن از اينكه نتوانست استشهاد زنش را براي بخشش خود بگيرد در سرماي تنهايي و نااميدي يخ مي زند و مي ميرد.
در سكانس پاياني فيلم با جسد فتحي پيچيده شده در كفن روبرو مي شويم كه ناگهان در ميان هاله اي از نور دستي به منظور امضاي پاكي و تاييد او (بخشش ) كفن را امضا مي كند. امضاي بدون حضور روحاني سكانس آخر فيلم نشان از آن دارد كه با حركت خود خواسته و آگاهانه مردم ديگر نيازي به وجود روحاني در روستا و بالطبع كشور نيست . شيخ نيز كه تشخيص داده ديگر كاري در آن روستا ندارد و در اصل جايگاهي هم ندارد آنجا را ترك مي كند و از همان راه آمده باز مي گردد.
به عبارتي مردم به موازات آگاه شدن و اقدام ارادي چه در مورد دين و چه در مورد مسائل سياسي سرنوشت خويش را خود تعيين مي كنند و در اينجاست كه روحاني بايد روستا را ترك كند. (انسان مي تواند براساس تجربه ديني و معنويت جديد خود عاملي باشد و نياز به شخص خاص و واسطه اي ندارد). نكته قابل تامل سكانس پاياني فيلم جايي كه شيخ گوش خود را بر روي ريل راه آهن گذاشته تا صداي آمدن قطار را بشنود آن است كه روحاني در روي ريل قطار منتظر شنيدن صداي پاي دگرگون شدن و پايان مبناي وجوديش مي باشد. زماني كه مردم براي تامين آخرتشان ديگر نيازي به وجود او ندارند.
انديشمندان غرب به منظور تلقين باورهاي دنياي مدرن خود به ساير جوامع و فرهنگ ها از شيوه هاي مختلفي چون بدبين ساختن جامعه نسبت به مسئولان با بزرگ نمايي مشكلات و نكات منفي موجود در جوامع هدف ناكارآمدي سيستم و نظام حاكم بر آن كشورها ايجاد جو نااميدي اضطراب و فقدان اميد به آينده اي روشن و همچنين ناكارآمد نشان دادن دين در هزاره سوم و عدم تلقين توانايي آن در پاسخگويي به جنبه هاي مختلف زندگي انساني (مادي و معنوي ) و مانعي جهت پيشرفت علم و تكنولوژي استفاده مي كنند
اميني با شيوه اي نو با از ميان برداشتن مرزهاي جغرافيايي و زماني جامعه كوچكي را مصور مي كند كه نام و نشان خاصي ندارد اما نكبت بدبختي سراسر روستا و مردمش را در كام خود فرو برده است . اين ترفند زيركانه روشي قديمي براي طرح انتقادات شديد از وضعيت جامعه و سياست هاي نظام توسط كارگرداني است كه تلاش مي كند خود را از مذان اتهام دور نگاه دارد
يكي از مهمترين نقدهاي مخالفان حكومت ديني معطوف به رعايت مسائل جنسي و خط كشي هاي محرم و نامحرمي است كه دين و بالطبع نظام اسلامي بر آن تاكيد دارد. آنان اصرار دارند كه اين خط كشي ها نه تنها از ميزان ارتباطات نامشروع كم نمي كند بلكه بر آنها البته در خفا افزوده و البته زمينه هاي تهمت هاي ناروا به زنان را نيز افزايش مي بخشد. در فيلم « استشهادي براي خدا » با توجه به عدم وجود شهود و عدم اقرار زن و تنها بر اساس گمانه زني مردمي كه علي رغم داشتن اعتقادات ديني به راحتي به يكديگر تهمت مي زنند زن بدون محاكمه مجرم قلمداد مي شود
يکشنبه 30 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 182]
-
گوناگون
پربازدیدترینها