واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: عبرتهاى قيام ملى 30 تير
صالح اسكندري
آسيب شناسى نهضتهاى صد ساله اخير ايران مسبوق به فهم تئوريك از شكافهايى است كه به مجارى اصلى نفوذ و دخالت بيگانگان در مسائل داخلى ايران تبديل شدند و جنبشهاى مردمى را با ناكامى مواجه كردند. يكى از مهمترين اين آسيبها، شكاف بين رهبران نهضت و مردم بود كه متاثر از عوامل مختلفى همچون قلب ماهيت اهداف نهضت، اختلافات رهبران، نا اميدى مردم و... شكل مى گرفت و زمينه شكست بطئى و مزمن يك جنبش مردمى را فراهم مى كرد.
در قيام تنباكو، نهضت مشروطه وملى شدن صنعت نفت، مردم با هدايت رهبران روحانىنهضت دشمن را از در بيرون مى كردند اما پس از مدتى همان دشمن از پنجره باز مى گشت و بسترهاى تبديل هويت نهضت و شكست نهايى آن را تدارك مى ديد.
امروز 30 تير مصادف با قيام ملى مردم ايران به رهبرى آيت الله كاشانى است. پس از پيروزى ايران در دادگاه لاهه در خصوص حقانيت ملى شدن صنعت نفت،مصدق خواستار عهده دار شدن وزارت جنگ شد، به دنبال مخالفت شاه با خواسته وي، بدون اطلاع به آيت الله كاشانى و ديگر مبارزان، در هفته آخر تيرماه 1331 ، وى استعفاى خود را تسليم شاه كرد و شاه بى درنگ فرمان نخست وزيرى قوام السلطنه را صادر كرد. اين در حالى بود كه على رغم همه مشكلات اقتصادي، آيت الله كاشانى مردم را همراه و همگام دولت نگاه داشت و با صدور يك اعلاميه شديد اللحن مردم را به خيابانها كشاند.مردم كفن پوش در تهران به خيابانها آمدند و از طرف كرمانشاه ، همدان و قزوين نيز به طرف تهران حركت كردند و پس از درگيرى هاى فراوان شاه مجبور شد كه به بركنارى قوام تن در دهد و حكم نخست وزيرى مجدد مصدق را صادر نمايد. درست يك سال بعد در 28 مرداد 1332 چيزى از اين همگرايى ملى باقى نماند و نهضت ملى شدن صنعت نفت در گرداب يك كودتاى آمريكايي-انگليسى با چند چمدان پر از دلارغرق شد.
فاصله تجربه قيام ملى 30 تير تا كودتاى 28 مرداد به ژرفاى قبض و بسط شكاف دولت-ملت يا رهبران نهضت و مردم است. انقباض اين شكاف مساوى با پيروزى نهضت و انبساط آن محملى براى دخالت عنصر خارجى و در نهايت شكست است. پر واضح است كه مسئوليت مديريت قبض و بسط اين شكاف بر عهده رهبران، اقشار آوانگارد و احزاب و جريانات سياسى است. اما آنچه كه در ملى شدن صنعت نفت رخ داد مديريت اين شكاف توسط سرويسهاى جاسوسى انگليس و آمريكا بود كه محفوف به عناوين ملى گرايانه و يا توده اى و يا ليبرال در سايه جريانات سياسى حاضر در ميدان غنوده بودند. كانون بازنشستگان ارتش، انتصاب سرلشگر وثوق به عنوان معاون وزارت جنگ توسط مصدق و دخالت دادن عناصر ديگرى همچون نصرت الله امينى و سايرينى كه بعد از 30 تير بايد مجازات مى شدند، حضورنظاميان طرفدار دربار درشهربانى و فرماندارى نظامى و... بخشى از اشتباهات استراتژيكى بود كه ضمن تعميق شكاف دولت-ملت، آيت الله كاشانى را نيز از مصدق جدا كرد.
يكى از دلايل پيروزى انقلاب اسلامى به رهبرى امام خميني(ره) و تداوم حيات آن را بايد در غلبه بر اين چالش جستجو كرد. جريانات سياسى و احزاب در ايران پس از انقلاب به خوبى توانستند شكاف دولت-ملت را مديريت كنند. اين چالش در دو برهه حساس رياست جمهورى بنى صدر و دوم خرداد 76 به طور جدى مطرح شد. ملت ايران با هدايت جريانات سياسى ضمن اعلام بى كفايتى بنى صدر در اداره كشور وى را بيرون كردند و پس از دوم خرداد نيز رئيس جمهور سابق آقاى خاتمي، شخصا مديريت اين شكاف را بر عهده گرفت و مانع از سوء استفاده سرويسهاى جاسوسى و عناصر بيگانه حاضر در برخى احزاب و جريانات سياسى شد.
احزاب در هر كشورى به عنوان بخشى از جامعه مدنى رسالت انقباض شكاف دولت-ملت را بر عهده دارند و نبايد اجازه دهند تا عناصر وابسته و عوامل دولتهاى خارجى در حدفاصل قدرت رسمى و مردم جولان دهند و با ايجاد گسل هاى غير قابل چشم پوشى امكان مداخله بيگانگان را در امور داخلى كشور فراهم كنند.
با اين تفاسير عبرتهاى قيام ملى 30 تير را براى حيات سياسى امروز جامعه مى توان ذيل سرخطهاى زير خلاصه كرد:
-1 اهتمام به اجماع جريانات سياسى و اقشار آوانگارد درباره مفاهيم كلانى چون منافع و مصالح ملي
-2استاندارد سازى زيرساختهاى مردمسالارى بر اساس مبانى ملى و مذهبى با مشاركت احزاب و جريانات پيشگام
-3 همگرايى كلان احزاب در عين اختلاف نظر در حوزه سياستگذارى ها
-4پذيرش بلوغ سياسى ملت ايران و نقش غير قابل انكار روحانيت به عنوان ضامن صيانت از اسلام و ميهن
-5پرهيز از جزئى نگرى و سطحى زدگى از جانب بازيگران سياسى و عدم غفلت از اهداف اصلى نهضت
و...
شنبه 29 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 298]