محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831223667
سرمقاله ها و يادداشت هاي روز برخي روزنامه هاي كشوردر يك نگاه
واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: سرمقاله ها و يادداشت هاي روز برخي روزنامه هاي كشوردر يك نگاه
تهران-خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا): برخي روزنامه هاي روز شنبه در سرمقاله و يادداشتهاي روز خود به موضوعاتي مسافر بدون بليت قطار هسته اي ، طرح تحول اقتصادي و مسووليت مجلس ،مذاكرات سعيد جليلي با گروه 1 + 5 پرداخته اند .
روزنامه رسالت در سرمقاله خود "مسافر بدون بليت قطار هسته اي" : صالح اسكندري
در ايستگاه ژنو ، يك مسافر بدون بليت منتظر قطار هسته اى ايران است كه البته در صورت حسن نيت و تغيير رويكرد و در نهايت دادن جريمه مى توان برايش يك صندلى دست و پا كرد.
اعلام ناگهانى حضور “ويليام برنز” مرد شماره سه وزارت امور خارجه آمريكا در مذاكرات ژنو بين دكتر جليلى و سولانا شايد رمزگشايى زود هنگام نامه غير رسمى سولانا و وزراى خارجه شش كشور1+ 5 به جليلى باشد و يا شايد ناشى از بى اعتمادى آمريكا به سولانا و يا همانطور كه مقامات آمريكايى گفته اند براى تبيين موضع كاخ سفيد در خصوص مذاكرات است . اما مهم اين است كه حساسيت اين دور از مذاكرات با حضور نماينده رسمى آمريكا دو چندان شده است البته به شرطى كه اين حضور به معناى تغيير رويكرد آمريكا و پرهيز از خطاهاى گذشته در قبال ملت ايران باشد.
“آمريكايىها هميشه راه درست را انتخاب مىكنند اما دقيقا بعد از آن كه تمام راههاى اشتباه را امتحان كردند.” اين ضرب المثل ديپلماتيك يك عكس العمل فورى از سياست خارجى آمريكا طى 30 سال گذشته در قبال ايران است. آمريكايى ها پس از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامى به اين نتيجه رسيده اند كه راهى جز مذاكره بدون پيش شرط و در وضعيت احترام متقابل با ايران ونيز به رسميت شناختن هويت وموجوديت انقلاب اسلامى ايران ندارند. رهبر فرزانه انقلاب اسلامى در بيانات اخير خود درباره مذاكرات اخير بين ايران و اروپا ضمن تاكيد بر اجماع بين مقامات ايرانى در اين موضوع افزودند: “مذاكره در صورتى پيشرفت خواهد داشت كه فضاى تهديد بر آن حاكم نباشد، اروپايى ها بايد توجه داشته باشند كه طرف مذاكره آنان، ملت ايران است و ملت ايران نيز ملتى غيور است كه از تهديد خوشش نمى آيد و زير بار هيچ تهديدى هم نخواهد رفت.”
اما چرا وضعيت كنونى به شرط تغيير رويكرد آمريكا براى مذاكره مهيا است؟
در حال حاضر يك دولت نيرومند در ايران بر سر كار است كه با اقتدار سكان سياست خارجى كشور را در دست دارد و حاضر نيست ذره اى از منافع ملى ايران كوتاه بيايد. رويكرد مردمى دولت باعث شده است كه فاصله اى بين دولت و مردم وجود نداشته باشد و يك پشتوانه عظيم اجتماعى دستگاه سياست خارجى را در مذاكرات اخير حمايت كند.كشور به لحاظ كيفيت اتحاد ملى و انسجام اسلامى در اوج خود قرار دارد. وفاق ملى بر سر موضوع هسته اى در وضع مطلوبى است و مسئولان و مردم يكصدا مصمم به احقاق حقوق كشور هستند. در مقابل دوران زوال ابرقدرتها به خصوص آمريكا آغاز شده است.قطبيت رنگ باخته و معادلات بين المللى به سوى يك دنياى بى قطبى در حركت است. تضاد منافع در بين قدرتهاى بين المللى كه اخيرا در مورد زيمبابوه به نمايش گذاشته شد به اوج خود رسيده است. چين، روسيه و حتى اتحاديه اروپا ديگر حاضر نيستند هزينه تك روى ها و جنگ طلبى آمريكايى ها را بپردازند.
وضعيت كنونى بهترين موقع براى بازنگرى آمريكايى ها در سياست خارجى نسبت به ايران و جبران اشتباهات گذشته است. 30 سال از قطع رابطه ايران و آمريكا مىگذرد و آمريكايىها در اين مدت تمام اشتباهات ممكن را تجربه كردهاند. بلوكه كردن اموال و دارايىهاى ايران پس از انقلاباسلامي، اجحاف غيرقابل چشمپوشى به جمهورى اسلامى در بيانيه الجزاير كه تا به امروز نيز ادامه دارد، همراهى وحمايت از ديكتاتور بدعاقبت عراق در حمله به خاك ايران، درگيرى مستقيم نظامى با جمهورى اسلامى در آبهاى خليجفارس و سرنگون كردن هواپيماى مسافربرى ايرباس،تحريمهاى اقتصادى عليه ملت و دولت ايران، به رسميت نشناختن مشروعيت و جايگاه بينالمللى جمهورى اسلامى وحمايت همه جانبه از گروههاى اپوزيسيون وضد نظام ايران و...
اما امروز آمريكا به اين نتيجه رسيده كه تنها راه باقيمانده كه احتمالا درست نيز هست مذاكره، گفتگوى مستقيم و به رسميت شناختن جايگاه منطقهاى و فرا منطقهاى جمهورى اسلامى است.
آمريكايى ها حتى به صراحت درخواست گشايش دفتر حافظ منافع در ايران را مطرح كرده اند. ولى در اين بين تكليف 30سال اشتباه،اجحاف، قلدرى و خون هزاران جوانى كه به ناحق به زمين ريخت چه مىشود؟
آمريكايىها از كودتاى 28 مرداد 1332 به ملت ايران بدهكار هستند و هر ساله بر ميزان اين بدهى افزوده شده است. چه كسى بايد اين بدهى را بپردازد؟
اگر به تعبير “نيكلاس برنز” معاون سابق وزير امور خارجه آمريكا و سلف سابق آقاى ويليام برنز “دستگاه سياست خارجى جمهورى اسلامى پيرامون مذاكرات تا كنون درنگ كرده و پاسخ روشنى ارائه نمىكند” به خاطر اين است كه هنوز كسى پاسخ اين سوال را به ملت ودولت ايران نداده است و آمريكايى ها تضمين لازم را براى تغيير رويكرد خود در قبال ايران نداده اند.
عيار سنجى بسته پيشنهادى ايران به اروپا نشان مى دهد كه در اين بسته علاوه بر موضوع هسته اي، مسائل ديگرى درباره تعريف روابط ايران با غرب ارائه شده است كه مى تواند آينده تعاملات تهران با غرب را قابل پيش بينى كند. عقب نشينى ديپلماتهاى آمريكايى از پيش شرط كذايى خود درباره تعليق ، فضاى كنونى را آبستن يك فرصت بى نظير در 30 سال گذشته براى آمريكايى ها كرده است تا بخشى از مشكلات لاينحل خود را حد اقل در قبال ملت ايران فرو بكاهند و تعريف شفافى از نوع رابطه خود با ملت ايران عارى از هر گونه تهديد و اجحاف ارائه دهند.
****
روزنامه مردم سالاري در يادداشت روز خود به موضوع طرح تحول اقتصادي و مسوووليت مجلس است
نويسنده : م - مطهري نژاد
اين روزها مهمترين دغدغه نخبگان جامعه و سياستگذاران امور «چيستي» طرح تحول اقتصادي رئيس جمهور و چگونگي ارائه و اجراي آن است.
مجلس شوراي اسلا مي كميته اي ويژه را مامور بررسي اين طرح و گزارش به مجلس كرده است. گراني و تورم نه تنها از اين طرح و دورخيز آن به هراس نيفتاده است بلكه بي محابا به پيش مي تازد.
در اين راستا جا دارد نكاتي پراهميت مورد توجه قرار گيرد:
1- بهترين راه براي تامين عدالت اجتماعي، توسعه است.
2- توسعه سياسي، فرهنگي، در توسعه اقتصادي سالم است.
3- بهترين شاخص توسعه سياسي، چگونگي به حكومت رساندن قاعده جامعه است.
4- قاعده جامعه يعني بيش از 70درصد اقشار واجد شرايط راي دادن كه بدون اتكا به هيچ رانتي با فعاليت سالم خود زندگي مي كنند.
5- كدام روش قاعده جامعه را به حكومت مي رساند؟
رسيدن به عدالت اجتماعي در انقلا ب اسلا مي يك اصل خدشه ناپذير و راهبردي است، همگان بايد به طور يكسان امكان استفاده از فرصت ها براي ورود به بازار اشتغال، بازار مبادله، بازار توليد و توزيع، تحصيلي و استفاده از امكانات فرهنگي، تفريحي، رفاهي و درماني و ... را در اختيار داشته باشند.
نكته كليدي در اين خصوص استفاده از فرصت ها است و نه استفاده از امكانات.
بديهي است امكانات در اختيار كساني قرار مي گيرد كه پتانسيل بهره برداري و به كارگيري و استفاده بهينه از امكانات را داشته باشند و اين پتانسيل اعم است از پتانسيل علمي، تجربي، اخلا قي و پتانسيل هاي مالي و غيره و اين نكته فصل تمايز نگرش ماترياليست ها، سوسياليست ها، كمونيست ها و ليبراليست ها و اومانيست هاست.
بهترين راه براي تامين اجتماعي توسعه است، توسعه توانايي فرد و جامعه را در استفاده از فرصت ها افزايش مي دهد و توسعه ممكن نيست مگر آن كه ساختار اجتماعي، اقتصادي هدف دار تغيير كند. توسعه بدون تغيير در رفتار مردم، نهادهاي اجتماعي و بافت هاي اقتصادي غيرممكن است.
كشور و نسل آينده براي شرايطي خاص چون: «جهاني شدن»، «اداره كشور بدون تكيه بر نفت» و امثال آن بايد خود را آماده كند، نسل نو را براي زندگي در هزاره سوم بايد قبل از ورود به اين هزاره آماده مي كرديم و اينك نيز با اندكي تاخير بايد آماده كنيم، پس بحث اين نيست كه نبايد تحول اقتصادي صورت گيرد، بلكه بحث بر سر اين است كه چه كساني بايد عامل تغيير باشند و چه كساني بايد مروج چرايي توسعه باشند و چه كساني بايد مبلغ نتايج مثبت توسعه باشند؟ چه كساني بايد مردم را توجيه و آموزش دهند كه براي فردايي بهتر چه بايد كرد؟ چه كساني بايد رفتار مورد انتظار را يادآور شوند و راه حل نشان دهند و ده ها مطلب ديگر و اينان براي مرجع شدن در اين امر خطير چه كارنامه اي دارند؟ چقدر توان اقناع دارند و چقدر پذيرش عمومي دارند؟
توسعه با مشاركت ميسر است، مشاركت نياز به اطلا عات مشترك دارد، بايد اطلا عات سود يك گروه به اطلا عات مديريت و به اطلاعات مشترك مدير و جامعه تبديل شود. اطلا عاتي كه در اختيار يك گروه محدود و در انحصار است نمي تواند مشاركت زا باشد. اگر جامعه از درد نقدينگي رنج مي برد، به اين علت است كه مردم در فقدان اطلاعات سرمايه هاي خود را به بازارهاي توليد روانه نمي كنند، اگر مهار افزايش قيمت مسكن از دست در رفته است، براي اين است كه سرمايه هاي توليدي جامعه بازارها را و بازار مسكن را آرام نمي گذارد و اين همه به خاطر نداشتن اطلاعات مشترك است و گريز از مشاركت است.
بايد استعدادهاي جامعه بدانند تسهيلات، اعتبارات، نيازها، حمايت ها و خلا»ها چه هستند؟ و هر فرد يا گروه قادر باشد شرايط خود را با آنها تطبيق دهد تا زمينه بارور شدن استعداد خود را مساعد نمايد. عادت معمول دولت انتشار اطلاعات محدود كننده جامعه است و نه اطلاعات توسعه دهنده، اطلاعات مشترك، ارتباط مستمر، تغيير رفتار در روابط و مناسبات، گره اي گشودني است، مشروط بر آن كه در كلان جامعه به موانع مشاركت اصالت داده نشود.
مجلس شوراي اسلامي بايد با توجه به چگونگي اداره جامعه و نگرش به آينده، طرح تحول اقتصادي را بررسي و قانونمند كند، مباد چنين اقدام مهمي در خدمت شكل گيري انديشه هاي قدرت ساز، به منظور حضور در انتخابات رياست جمهوري آينده درآيد و اساسا بدين منظور طراحي شده باشد نه به منظور تامين عدالت و تضمين توسعه.
از جمله مواردي كه مجلس و كميسيون ويژه بايد به آن عنايت جدي داشته باشند عبارتند از:
1- طرح هاي اداره جامعه، از جمله طرح تحول اقتصادي رئيس جمهور هم در مرحله انديشه و هم در مرحله اجرا و بازدهي داراي توانايي باشند، 2- در برابر سوالات و مشكلا ت پاسخ هاي كهن تكرار نشوند.
«توين بي» جامعه شناس معروف مي گويد: آن چه كه يك تمدن را مي ميراند اين است كه حاكمان و رهبران در برابر سوالات و مشكلات نوين همان پاسخ هاي كهن را تكرار كنند.
3- با شاخص هاي علمي و تحقيق شده و پذيرفته شده به ارزيابي گذشته بپردازيم و با همان شاخص ها تصوير آينده را ارايه نماييم.
شاخص يعني كمي كردن يك خصيصه كيفي، مثلا شاخص هاي توسعه در ديدگاه «سپرز» عبارتند از: درآمد خانوار، نرخ بيكاري امكانات آموزشي، مشاركت در امور دولتي، اهداف آموزش سياسي و در نظر «ميردال» همين مفهوم يعني توسعه با شاخص هايي چون: عقلا نيت، برنامه ريزي توسعه، افزايش بهره وري، بهبود سطح زندگي، تعادل هاي اجتماعي و اقتصادي، بهبود رفتار، وحدت ملي، استقلا ل كشور، بنيان هاي آزادي و دموكراسي، نظم اجتماعي، مورد بررسي قرار مي گيرد.
عقلا ني بودن يك فرآيند با عقلا يي بودن آن متفاوت است عقلا ني بودن به لحاظ نظري يعني تناسب بين مدعا و دليل و از نظر علمي يعني تناسب يعني هدف و وسيله.
4- هر توسعه اعم از توسعه اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي يك تغيير ساختاري است، مدعي بايد به طور آشكار بگويد چه كساني اين تغيير را به وجود خواهند آورد؟ دولت؟ بازار؟ مردم؟ دانشگاه؟ نيروي انتظامي؟ بسيج؟ و...
مكانيزم ورود اين عناصر به وجوه مختلف و مقدر موضوع چگونه است؟
بالا خره آيا اين ادعا و اين روش قاعده جامعه را به حكومت مي رساند يا يك گروه خاصي را؟
باور ما اين است كه بايد سخن ها، انديشه ها، رفتارها و كردارها در ترازوي دقيقي كه بتواند 4 محور فوق را اندازه گيري كند به كيل درآيد و اين مسووليت مجلس است. تاباور شما چه باشد؟
****
روزنامه خراسان در يادداشت روز خود به موضوع مذاكرات امروز سعيد جليلي دبير شوراي عالي امنيت ملي كشورمان با خاوير سولانا و نمايندگان 1+5 كه اين بار با حضور ويليام برنز نماينده آمريكا در اين گفت و گو همراه شده است طي چند روز گذشته به خبر اصلي و محور تفسيرهاي محافل رسانه اي جهان بدل شده است اينكه چرا آمريكا به يكباره و پس از تهديدهاي تند و مطرح شدن احتمال حمله نظامي در طول كمتر از چند هفته با عدول از پيش شرط قبلي خود مبني بر تعليق غني سازي از سوي ايران براي ورود به مذاكرات، پذيرفته است در اين گفت و گوها حضور يابد دلايل متعددي دارد.
مخالفت هاي عمده با رويكرد واشنگتن در قبال ايران از محافل دروني و افكار عمومي آمريكا گرفته تا نشست هاي متعدد با اروپا و سران گروه 8 طي چند ماه اخير همراه با شرايط آمريكا در عراق و افغانستان، وضعيت اقتصادي اين كشور، قيمت نفت و ايستادگي ايران را مي توان از دلايل اين تغيير موضع مقطعي كه البته بيشتر تغيير تاكتيك مي باشد تا تغيير استراتژي قلمداد كرد.
در اين ميان به نظر مي رسد توجه به اين نكته ضروري است كه عقب نشيني آمريكا از شروط پيش گفته خود براي حضور در مذاكرات هسته اي با ايران اگرچه يك امتياز براي ايران محسوب مي شود اما اين مساله را وقتي مي توان يك پيروزي محسوب كرد كه شاهد تغيير در رويكرد آمريكا در لزوم تعليق دائمي غني سازي از سوي ايران و پذيرش حق كشورمان در برخورداري از اين فناوري باشيم وگرنه عدول آمريكا از يك موضع براي رسيدن به هدف ديگري شاهد مثال هاي فراواني در عالم سياست دارد كه در اصلاح «يك گام به پس؛ دو گام به پيش» اطلاق مي شود.
براساس اين فرض حتي مي توان گفت: آمريكا با پذيرفتن هزينه هاي اين عقب نشيني مقطعي و فرستادن نماينده خود به مذاكرات مي خواهد به همه بگويد اعزام نماينده اين كشور به مذاكرات آخرين اقدام دولت آمريكا براي حل ديپلماتيك موضوع هسته اي ايران است و اگر بعد از اين مذاكرات توافقي بين طرف هاي مذاكره حاصل نشد آمريكا چاره اي جز برخورد نداشته است. در اين ميان تكيه بيش از حد بر عقب نشيني آمريكا درحالي كه هنوز هيچ شاهدي براي تغيير رويكرد واقعي اين كشور در قبال ايران مشاهده نمي شود نيز ناخواسته اين توقع را به وجود مي آورد كه آمريكا يك گام به عقب نهاده لذا ايران نيز بايد مواضع خود را تعديل كند.
اين كه اتخاذ اين رويكرد از سوي واشنگتن در شرايط حاضر باتوجه به دلايل و وضعيت پيش گفته اجتناب ناپذير بوده امري بديهي است اما آن چه مهم است اين كه دستگاه ديپلماسي ايران از اين وضعيت بهره مناسب را براي برآورده كردن منافع ملي ببرد. بدون شك جليلي امروز وارد مذاكرات حساسي خواهد شد كه نيازمند پيش بيني و آمادگي براي وضعيت هاي مختلف از سوي ايران است.
شبد* 1528 *1647
شنبه 29 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 413]
-
گوناگون
پربازدیدترینها