واضح آرشیو وب فارسی:ابرار: روته مولر:ايرانى ها مى توانند در خارج مربيگرى كنند
سومين حضور اريش روته مولر، مدرس آلمانى فدراسيون جهانى فوتبال در ايران بسيار خبرسازتر از دو حضور پيشين او بود. رفتن انگين فيرات از تيم ملى به باشگاه سپاهان و خلا مربى در نيمكت تيم ملى ايران باعث شد تا خبرها درمورد حضور مولر در نيمكت تيم ملى ايران قوت بگيرد. علاقه مندى مولر به على دايى در كنار توجه سرمربى تيم ملى ايران به اين مدرس نام آشناى آلمانى و كارنامه پربار او همه و همه به شايعه حضور مولر در تيم ملى شدت بخشيدند. مولر اين موضوع را به شدت رد كرد و گفت در ديدارهايش با كفاشيان و يا دايى هيچ گاه موضوع مربيگرى او در تيم ملى ايران مطرح نشده است: قسم مى خورم هرگز در اين باره حرفى زده نشد. اريش روته مولر در اين گفتگو به فوتبال ايران و آسيا، لژيونرهاى ايران در بوندسليگا، دوره آموزشى اخير و سرانجام رقابت هاى يورو ۲۰۰۸ پرداخت.
- دوره هاى مربيگرى در ايران
اين دوره آموزشى بدون ترديد، كلاس هايى با موضوع گوناگون بودند كه در آن مربيانى از نقاط مختلف حضور داشتند. بيشتر آنها بازيكنان سال هاى پيش تيم ملى هستند. بازيكنانى البته خوب كه تجربه هاى خوبى هم در مربيگرى دارند. اين موضوع از اهميت ويژه اى برخوردار است. چرا كه اين دوره آموزشى، دوره اى حرفه اى شمرده مى شود و حاضران در آن بايد تجربه مربيگرى داشته باشند، اين چيزى است كه از آنها انتظار مى رود. بيشتر آنها هم از اين تجربه برخوردار بودند، بخشى از آنها در باشگاه هاى بزرگ كار كرده اند و در ليگ برتر ايران. بايد بگويم كه سطح اين دوره كاملا خوب و رضايت بخش بود.
- فوتبال ايران
صحبت از فوتبال ايران در آسيا و جايگاهش در اين قاره چندان موردى ندارد. ايران در كنار تيم هايى هم چون ژاپن، كره جنوبى و گاهى هم چين از جايگاهى در فوتبال آسيا برخوردارند كه نياز به گفتن ندارد. آنها پيشتازان فوتبال قاره هستند. بدون ترديد آنها در فوتبال دنيا حرف زيادى براى گفتن دارند و جاى زيادى هم براى پيشرفت و بهتر شدن! آنچه در اين دوره هاى آموزشى رخ مى دهد، گامى براى رسيدن به اين هدف است. اگر بتوان در اين دوره ها كارى كرد، آن وقت مى توان به منظور رسيد.
- تفاوت ها در دو دوره آموزشى
در دوره پيش كه چند ماه قبل برگزار شد، مدل هايى ارائه شد كه با اين دوره تفاوت داشت. در آن نكات دشوار و مهم مربيگرى از جمله در تكنيك و مسايل تاكتيكى آموزش داده شد. اين بار هم مدل ها و روش هاى ديگر اما، كلاس هاى اين دوره تنها تئوريك نبودند و دوره آموزشى تنها محدود به كلاس نمى شد. با حضور در تمرين تيم هايى همچون استقلال و پرسپوليس از نزديك شاهد تمرين دو تيم و در بخش هايى هم اجرا و پياده شدن موارد آموزش داده شده بوديم. يعنى آنچه در كلاس ها مطرح شد، بايد در عمل هم پياده مى شد. آن هم از سوى مربيانى كه تعدادى از آنها در كلاس ها حضور داشتند. مى توان گفت تركيب ايده آلى از آموزش تئورى و عملى در كنار هم بود. ضمن آنكه در اين كلاس به مسايلى همچون مسايل روحى و روانى نيز توجه و اشاره شد. يعنى خواستيم دوره آموزشى كامل داشته باشيم.
- پيشرفت شاگردان
پى بردن به تفاوت و دگرگونى در كار حاضران در اين دوره ها در اين محدوده زمانى كار دشوارى است. من مربيان را هم اكنون بهتر مى شناسم و بهتر مى توانستم با آنها و طرز كارشان روبه رو شوم. چيزى كه نبايد فراموشش كرد، آن است كه مربيان موظف بودند، در اين دوره گزارش كار خود را ارائه كنند. يعنى بايد در اين گزارش كار، عملكرد تكنيكى خود را ثبت و يادداشت مى كردند. يعنى بايد به تجزيه و تحليل هم مى پرداختند و به ذهنيات خود بسنده نمى كردند. گزارش كار ارائه شده از سوى مربيان از سوى من و مرتضى محصص مورد ارزيابى قرار مى گيرد اما، درمورد دگرگونى عظيم در كار مربيان نمى توانم چيزى بگويم چون در اين فاصله در ايران نبودم تا كار آنها را از نزديك زيرنظر داشته باشم.
- مكتب مربيان خارجى
با اين گونه پرسش ها به خوبى آشنا هستم. چون بارها و بارها از من پرسيده شده اند. در برابر پرسش مربى خارجى و يا وطنى نظرى قطعى دارم و آن هم اين است كه شما در طول زمان بايد يك مربى ايرانى داشته باشيد اما، درمورد اينكه مربيان باشگاه ها بايد از يك مكتب خاص باشند و يا خير، بايد بگويم كه پاسخ دادن به اين پرسش دشوار است. همه دوست دارند آموزش ها و روش هاى گسترده اى را در اختيار داشته باشند. مى خواهند از فوتبال دنيا تأثيرهاى همه جانبه اى را بپذيرند. چرا كه نه؟ از فوتبال برزيل مى توان چيزهايى آموخت. از فوتبال ايتاليا مى توان چيزهايى را بدست آورد، از مربيان آلمان مى توان نكته هايى را فراگرفت. با اين همه ابتدا بايد از امكانات گوناگون در اين زمينه به خوبى آگاهى يافت از شيوه بازى و سبك هاى مختلف موجود. در پايان هم بايد تصميم گرفت كه با كدام سبك و انديشه بهتر و بيشتر مى توان كنار آمد و هماهنگ شد. بايد آگاه بود كه در پى چه هدفى هستيم و در ادامه با دانستن و شناختن امكانات موجود در اين زمينه تصميم گيرى و اقدام كرد. در فوتبال باشگاهى آلمان هم شاهد مربيان خارجى زيادى هستيم كه با حضور آنها موافق هستم. چرا كه از مربيان بزرگ خارجى مى توان چيزهاى تازه اى را فرا گرفت.
- مربيان لژيونر
بدون ترديد شما مى توانيد مربيانى داشته باشيد كه در خارج از فوتبال ايران هم مربيگرى كنند. آنها به خوبى آموزش ديده هستند آنها مى دانند موضوع بر سر چيست؟ چرا مربيان ايرانى نتوانند در خارج از مرزهاى ايران مربيگرى كنند؟ به باور من آنها از توانمندى قانع كننده اى در اين زمينه برخوردار هستند. در فوتبال اروپا مربيان با داشتن مدرك مربيگرى از سوى اتحاديه فوتبال اروپا اين امكان را مى يابند تا در همه كشورهاى اروپايى مربيگرى كنند. در آسيا و يا آفريقا هم با پديد آمدن شرايط مشابه مى توان انتظار چنين چيزى را داشت. دنيا به سوى همين موضوع پيش مى رود و هر روز بازتر از گذشته مى شود.
- آينده لژيونرهاى ايرانى در بوندسليگا
پيش از هر چيز نبايد از نظر دور داشت كه بازى در بوندسليگا كار ساده اى نيست. حتى بازيكنان چينى و ژاپنى هم كه در آنجا توپ مى زده اند، كار سختى داشتند. همانند آنچه براى كريمى در بايرن مونيخ رخ داد. در نهايت براى آن كه بتوان خود را به تيم تحميل كرد، بايد به راستى بازيكن خوب و آماده اى بود و اين كار ساده اى نيست. شايد براى بازيكنان خارجى تازه وارد كار با مربيان جديد كه البته استفاده از بازيكنان داخلى را ترجيح مى دهند اندكى دشوار باشد. درمورد شرايط كنونى مهدوى كيا و يا فصل پيش هاشميان هم روى هم رفته بايد بگويم كه همه چيز هم به كيفيت بازيكنان برنمى گردد. كريمى را هم در بايرن زيرنظر داشتم. او شروع بسيار خوبى با بايرن داشت و خيلى زود به بازيكنى اصلى در تيم فليكس ماگات تبديل شد اما، در ادامه نمى دانم برايش چه اتفاقى رخ داد كه ديگر با شيوه بازى موردنظر ماگات نخورد! درمورد آينده هم با اطمينان مى گويم كه بوندسليگا به بازيكنان خوب ايرانى نياز دارد. اميدوارم كه لژيونرهاى ايرانى در فوتبال آلمان بيشتر شوند.
- سفير فوتبال
پس از نامه نگارى هاى انجام شده و گفتگوها با سران فدراسيون فوتبال ايران به آلمان خواهم رفت و از اين گفتگو گزارش خواهم داد و به آنها خواهم گفت كه طرح هايى مدنظر است و سپس ديدار ميان روساى فدراسيون صورت خواهد گرفت.
- بازگشت مهدوى كيا و هاشميان
اگر مربى تيم ملى ايران شوم، آن وقت درباره مسايلى از جمله بازگشت مهدوى كيا و هاشميان با دايى صحبت خواهم كرد.
- ايران در جام جهانى ۲۰۱۰
اين بدون شك خواسته شماست. اين طور نيست؟ كاملا بر اين باور هستم كه ايران در جام جهانى ۲۰۱۰ آفريقاى جنوبى حاضر خواهد بود. من در جام جهانى گذشته هم با علاقه بازى هاى تيم ملى ايران را تماشا كردم. در آسيا هم ژاپن براى من همواره يك مدعى حضور در جام جهانى است. به نظر من ايران و ژاپن جدى ترين گزينه هاى مدعى حضور در جام جهانى هستند. در پى آنها هم كره جنوبى، عربستان سعودى و شايد هم چين و البته استراليا. اين آخرى را هنوز هم اروپايى مى دانم براى همين آن را فراموش كردم (باخنده) . براى من كه از دور همه چيز را در نظر دارم، حضور ايران در جام جهانى قطعى است و توقع و انتظار شما بايد همين باشد. مطمئن هستم ايران از پس آن برمى آيد.
- يورو ۲۰۰۸
پيش از هر چيز بايد بگويم براى من به عنوان يك آلمانى بسيار نااميدكننده بود. اما روى هم رفته بايد بگويم روسيه، هلند و اسپانيا عالى بازى كردند. اين آخرى در تمام طول رقابت ها عملكرد ثابتى داشت و با شايستگى قهرمان اروپا شد. آلمان اگرچه خوب نتيجه گرفت اما عملكرد بازيكنان آلمان خوب نبود. در جام جهانى ۲۰۰۶ ما به خاطر هيجان بازى هاى خانگى بهتر بوديم و فكر مى كردم قهرمان خواهيم شد. سوم شدن برايم نااميد كننده بود. من تا سال ۲۰۰۵ با لو و كلينزمن كار مى كردم و از طرفى ديگر مى دانستم كه فرانسه و يا انگليس در خانه خود قهرمان جهان شده اند. همين را هم براى آلمان احتمال مى دادم. بايد نتايج در يورو ۲۰۰۸ را فراموش كرد و به اين موضوع انديشيد كه چرا آلمان خوب بازى نكرد و يوگى لو بدون شك آن را مى داند و به آن خواهد پرداخت. آلمان به بازيكنان مستعد ديگرى در كنار لام، شواين اشتايگر و بالاك نياز دارد. اين بازيكنان كافى نيستند.
- كلينزمن؛ انقلاب در فوتبال آلمان
كلينزمن در فوتبال آلمان دگرگونى ايجاد نكرد. او از آمريكا چيزهايى با خود به فوتبال آلمان آورد. دگرگونى هايى در تيم ملى پديد آورد اما انقلاب نه. او در فوتبال آلمان انقلابى به پا نكرد. من از هواداران او و كارهايى كه صورت داد، هستم اما اين طور نيست كه بتوان گفت همه آنچه او كرد صد درصد درست بودند و اشتباهى در كار نبود. او تغييراتى صورت داد كه به خوبى هم جواب دادند. مى دانست بحث بر سر چيست. شخص بسيار باهوشى است. توانايى خوبى در يادگيرى زبان هاى ديگر دارد و افق هاى بسيار بازى نيز دارد. همه ما مشتاق تماشاى عملكرد او در بايرن مونيخ هستيم و با هيجان كار او را دنبال مى كنيم.
- قهرمانى ماتادورها
قهرمان شدن اسپانيا برايم هيچ جاى شگفتى نداشت. آنها چهل سال بود كه زيبا بازى مى كردند اما، نتيجه نمى گرفتند و بايد روزى اين چنين مى شد و شد. آنها در سطح اروپا همه افتخارها را به دست آورده بودند و اين يعنى آنها پتانسيل قهرمانى را داشتند. آنها بازيكنان بسيار، بسيار خوبى داشتند.
دوشنبه 24 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابرار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]