واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: نشست مديترانه اي پاريس، راه آشتي با سوريه - 2
تهران-خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا): ... اولمرت در اين ديدارها چيزي براي از دست دادن ندارد، ولي چنانكه "باسبوس" كارشناس ارشد مسايل عربي و خاورميانه در پاريس مي گويد اسد در برابر تمامي ميراث گذشته خويش ايستاده است.
اولمرت ممكن است به هر اقدام ترحم انگيزي دست بزند تا اسد را غافلگير كند؛ چون مي داند كه اين رهبر عربي متخاصم در كشور خويش و منطقه خاورميانه به اندازه كافي براي حضور در اين نشست و اين ديدار در فشار است.
اولمرت در اين نشست با عباس نيز ديدار مي كند. ولي اين ديدار براي ناظران سياسي و بين المللي رويدادي نامنتظره نيست؛ عباس و هيات حاكمه فلسطيني ها مدتهاست اين تابو را شكسته و ديدار با خصم صهيونيستي را به امري عادي بدل كرده اند.
بشار اما اولين بار است كه در چنين موقعيتي گير افتاده است. اسد در حاشيه اين نشست نيز باز براي نخستين بار از زمان به قدرت رسيدن "ميشل سليمان" با او ديدار مي كند و اين نشست فرصتي است تا دو رهبر همسايه به مشكلات دروني لبنان و سوء تفاهم هاي پيش آمده نيز بپردازند.
بشار اسد نه تنها براي اين نشست آمده كه ميهمان ويژه مراسم 14 ژوييه، روز ملي فرانسه هم هست و اين نشست درست در آستانه روز ملي اين كشور برگزار مي شود.
علاوه بر اتهاماتي كه در سالهاي اخير به بشار و نظام سياسي او در فرانسه وارد مي آمد، فرار "خدام" معاون اول او و يار نزديك "حافظ اسد" رهبر فقيد سوريه به پاريس و اقامت در فرانسه از جمله مهمترين كدورت هايي بود كه روابط سوريه و فرانسه را بدتر از پيش كرد.
پيش از اين شيراك اولين رهبر غربي بود كه در مراسم تشييع جنازه حافظ اسد در سال 2000 شركت مي كرد و در موارد چندي روابط دوستانه خود را با سوريه گسترش داده بود. از جمله اين كه همين شيراك پس از به قدرت رسيدن بشار اسد از وي در پاريس استقبال رسمي كرد و او را به عنوان رهبري جوان و نوگرا ستود. ولي به نظر مي رسد كه اين استقبال گرم و صميمي در مدت زماني نه چندان بلند جاي خود را به بدبيني داد.
شايد دو دليل عمده را بتوان به عنوان زمينه بدبيني فرانسه دوره شيراك نسبت به سوريه بشار ذكر كرد: اول آن كه وزن سياست فرانسوي رهبران لبناني بيشتر در سوي مقابل دمشق قرار مي گرفت و دوم آن كه شيراك با ذهنيتي غربي گمان مي كرد كه بشار با ميراث پدر خداحافظي كرده و به عنوان رهبري از نسل جديد، يك خانه تكاني اساسي در سياست خارجي و داخلي سوريه خواهد كرد، ولي اين امر محقق نشد.
از اين پس بود كه همين شيراك به اعتراف آگاهان سياسي بيشترين تاثير را در تضعيف موقعيت سياسي سوريه در لبنان بازي كرد؛ بويژه از زماني كه مرگ رفيق حريري دوست نزديك شيراك اتفاق افتاد و سوريه متهم اول اين قتل قلمداد شد.
با اين همه شيراك در ميان روساي جمهوري فرانسه بيشترين سفر را به دمشق كرده است و اگر حضور ويژه و شايد ناگزير او را در مراسم تدفين حافظ اسد ناديده بگيريم، پس از سفر "فرانسوا ميتران" رييس اسبق جمهوري فرانسه در سال 1984، شيراك در سال هاي 1996، 2000 و 2002 به اين كشور سفر كرده است.
در مقابل، اسد پدر در سال 1998 از پاريس ديدن كرد و بشار پسر او در 2001 (ديدار رسمي به عنوان رييس جمهوري جديد) و 2002 از پاريس بازديد به عمل آورد.
ساركوزي پيش تر در جريان قطع روابط با دمشق گفته بود كه اين روابط تجديد نخواهد شد؛ مگر اين كه انتخابات آزاد لبنان برگزار شده و رييس جمهوري منتخب اين كشور دور از دخالت سوريه بر تخت بنشيند.
اين اتفاق پس از دخالت قطر و با ديپلماسي ابتكاري ايران سرانجام افتاد و رييس جمهوري لبنان پس از ماهها كشمكش و خونريزي انتخاب شد و سوريه در اين انتخاب باز هم دست بالا را پيدا كرد.
امروز با وجود اين كه جناح نزديك به سوريه در عرصه سياسي لبنان دست بالا را پيدا كرده و غائله اين كشور با حق وتوي حزب الله و متحدين پايان يافته، ولي ساركوزي از همنشيني با اسد در پاريس ابايي ندارد. چرا كه شرط او يعني انتخاب رييس جمهوري لبنان نيز محقق شده است!
به علاوه امروز پاريس معترف است كه در جريان غائله لبنان، سوريه به وظايف و تعهدات خود عمل كرده است. شايد با همين رويكرد بود كه ساركوزي از گذشته اي نزديك شروع به باز كردن كانال هاي سياسي كرد تا بتواند بر تيرگي روابط غلبه كند.
در اين مدت كوتاه، ديدارهايي ميان سوري ها، "برنار كوشنر" و مقامات اليزه و مشاورين ساركوزي صورت گرفت و ديپلمات هاي فرانسوي به ساركوزي توصيه كردند تا همپاي آمريكا در محكوميت سوريه پيش نرود، چرا كه جايگاه اين كشور در منطقه، مهمتر از آن است كه رييس جمهوري فرانسه گمان كرده است.
سياسيون معتقدند اگر تا ديروز به قول كسينيجر نمي شد بدون حضور مصر در خاورميانه جنگ راه انداخت امروز بدون حضور سوريه نمي شود بساط صلح را در اين منطقه پهن كرد!
امروز پاريس علاوه براين كه براي روشن شدن علل و عوامل قتل حريري به همكاري دمشق نياز دارد، همچنين مي خواهد به هر بهانه و قيمتي شده، دمشق را از تهران دور كند.
فرانسه مي خواهد به تعبير كارشناسان از سوريه يك كشور آرام در منطقه بسازد. سوريه اي كه امروز دوست نزديك تهران و از ديد غربي ها متهم به دخالت در لبنان است، رقيب و خصم استراتژيك اسراييل در منطقه است و نيز متهم به پناه دادن به عوامل اغتشاش و آشوب در عراق شناخته شده است.
شايد حضور بشار در نشست پاريس اگر نتواند با وساطت فرانسه موجب آشتي با اولمرت و تل آويو شود، دستكم بتواند زمينه رفاقت و دوستي با عباس رهبر فلسطيني ها را فراهم آورد و همين، اتفاق مهمي براي دوري دمشق از مواضع حماس خواهد بود.
شايد در حاشيه اين نشست هم بتوان مساله بلندي هاي جولان را به گونه اي آبرومندانه سامان داد تا گام مهم ديگري براي ورود دمشق به عرصه مناسبات مورد انتظار فرانسه و غرب برداشته شود.
فرانسه البته زمينه هاي ديگري براي بازي دارد، هر چند كه روابط اقتصادي دو كشور تعريفي ندارد و در سال هاي گذشته دمشق پنجاه و هشتمين مشتري پاريس محسوب مي شده، ولي امكانات علمي، فني، مالي و بانكي فرانسه مي تواند سوريه را وسوسه كند.
فرانسه مي خواهد سوريه را متقاعد سازد كه در اين چند سال گذشته به اندازه كافي انزواي بين المللي را تحمل كرده است و امروز وقت آن است تا با يك ابتكار صلح و معامله بر سر جولان و تشريك منافع در حوزه مديترانه، پا به عرصه همكاري هاي بين المللي بگذارد.
ساركوزي با وجود اين كه از نگاه يك غربي مغرور، بشار اسد را واجد همه خصوصيات يك مدافع آزادي نمي داند، با اين همه از دعوتي كه كرده خرسند است و در برابر انتقادات وارده اشاره كرده كه حتي دوستان آمريكايي اش هم در نشست جي هشت توكيو ابتكار او را در دعوت از اسد ستوده اند.
به نظر مي رسد كه تمامي تلاش ها براي جذب اسد به اردوگاه غرب با هدف انزواي تهران صورت مي گيرد. اسد امروز در پاريس با تعبيرهايي مورد استقبال قرار گرفته است كه در پاي كمتر رهبري چنين فرش قرمزي پهن كرده و او را چنين ملامت هم كرده اند.
تعبيرهاي تند و انتقادي از اسد براي اين صورت مي گيرد كه بار گناه پاريس را در دعوت از او كم كند و هم از سويي گناه گذشته اسد از نگاه غربي ها را بشويد تا او را شايسته موقعيت جديد بين المللي با تعريف غربي آن سازد.
تعبيرهاي تشويق آميز نيز با اين هدف صورت مي گيرد كه در باغ سبزي به دمشق نشان دهند و گذشته هاي قابل سرزنش را از نظر غربي ها كم اهميت نشان دهند و سوري ها را به آينده اي كه ويترين آن "صلح خاورميانه و انزواي ايران" است اميدوار سازند.
رسانه هاي فرانسوي چنان از سويي سفر بشار را با توصيف لاييك بودن نظام سياسي سوريه و حزب بعث آن به نزديكي به اردوگاه غرب و تضاد ذاتي با اسلامگرايي تعبير مي كنند كه گويي با شركت اسد در اين نشست رنسانسي در ديپلماسي سوريه رخ داده است.
سوريه البته بويژه در زمان اسد پدر از اين بازيها زياد ديده است و بعيد است كه با در باغ سبز غرب بر همه ميراث گذشته خود پشت پا زده و گمان كند كه اين همه جلوه براي سعادت و پيشرفت ملت سوريه و ملت هاي مسلمان منطقه است كه به رهبران اين كشور عرضه مي شود.
انبوه اعتراضاتي كه در پاريس به رخ اسد و همراهان كشيده مي شود براي اين است كه به او تفهيم شود كه اين نزديكي براي پاريس خرج فراوان برداشته است و اسد هم براي اين نزديكي بايد قدم هاي لازم و مورد انتظار صحنه گردانان اروپايي را بردارد.
نشريه "كورير انترناسيونال" در خاتمه مطلبي به قلم "رابرت فيسك" و با توصيف عاقبت صدام آورده است كه اسد نبايد نگران باشد، او عاقبت صدام را نخواهد داشت، كمك هاي اقتصادي فرانسه را خواهد پذيرفت و ملت اش سربلند خواهد شد.
بشار اسد هم در پاريس با زيركي نيت غربي ها را خوانده و از آنها خواسته تا بدون آن كه آزادي و حقوق بشر را ميان سوريه و غرب مقايسه كنند، شرايط آن كشور را براي دستيابي به صلح و حقوق بشر به نيكي دريافته و بدون آن كه درس اخلاق به او بدهند، سوريه را در دستيابي به اين امر ياري كنند.
ولي آيا اين همه ي حرف سوريه است ؟
2093**1375
يکشنبه 23 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 170]