واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: رازگشايي پرونده كشف جنازه در باغ سيب
مردي كه متهم است دوستش را قرباني كينه جويي كرد امروز در دادگاه كيفري تهران محاكمه شد.
مردي كه متهم است دوستش را قرباني كينه جويي كرد امروز در دادگاه كيفري تهران محاكمه شد.
در نست ريسدگي به اين پرونده كه روز يكشنبه در شعبه 71 دادگاه كيفري تهران به رياست قاضي «نور ا... عزيزي» و با حضور چهار مستشار برگزار شد ابتدا نماينده دادستان ، كيفرخواست را خواند.
«محمدرضا حيدري» اعلام كرد : غلامحسين 22 ساله متهم است عصر 26 مهر 1384 دوست 55 ساله اش«امان ا...» را در فيروز كوه كشت و جنازه را در باغ سيب رها كرد.اكنون با توجه به اعتراف هاي او و همچنين مدرك هاي موجود برايش اشد مجازات (قصاص نفس) خواهانم.
سپس وكيل مدافع خانواده داغدار از طرف پدر قرباني براي «غلامحسين» حكم اعدام خواست.همچنين نوبت به متهم كه رسيد منكر جنايت شد:« يك سال بود كه با امان ا... آشتي كرده بودم و به خانه اش رفت و آمد داشتم.آن شب هم به خانه اش رفتم ، افطاري خودم و برگشتم اما صبح روز بعد روز بعد زنش تماس گرفت و گفت امان ا... گم شده است.10 روز بعد هم جنازه دوستم در باغ سيب پيدا شد.
*قاضي: امان ا... چه ساعتي از خانه خارج شد؟
*متهم: نمي دانم، من اول بيرون رفتم اما آخر شب او را با مردي به نام «نبي» ديدم.
*قاضي: با زن امان ا... چه ارتباطي داشتي؟
*متهم : هيچ ارتباطي نداشتم فقط بعضي وقت ها براي او خريد مي كردم.
*قاضي: بعد از مرگ دوستت باز هم به خانه اش مي رفتي؟
*متهم: روزي كه فهميدم امان ا... ناپديد شده با زنش به دنبال او گشتم.
*قاضي: خبر داشتي كه قرباني با همسرش اختلاف داشت؟
*متهم: بله آنان چند بار جلوي من با هم دعوا كرده بودند.
*قاضي: در بازجويي مقدماتي گفته اي امان ا... حرف هاي ركيك به زبان آورد و 12 ضربه كارد به او زدي ، حالا انكار مي كني؟
*متهم: من تحت فشار ، جنايت را گردن گرفتم.باور كنيد بي گناهم.
قاضي عزيز محمدي پس از اين سوالها دستور داد فيلم كشف جنازه و بازسازي صحنه جرم پخش شود تا متهم ، اعترافات هاي خود را ببيند.
غلامحسين كه دستپاچه شده بود ، سكوت معناداري كرد.
رييس شعبه 71 از اركان 9 ساله (پسرقرباني) خواست تا بگويد پدرش آن شب براي چه بيرون از خانه رفت؟
*اركان: پدرم آن شب رفت تابرايم سيب بياورد اما ديگر برنگشت.
*قاضي: تحقيق پليس ، خلاف حرف تو را ثابت مي كند. چه كسي گفته اين حرف را بزني؟
*اركان: هيچ كس.
*قاضي: پدر و مادرت با هم اختلاف داشتند؟
*اركان: بله پدرم ، مادرم راكتك مي زد.
مجاوره (همسر قربني) وقتي در جايگه ويژه قرار گرفت حرف هاي پسرش را تكذيب كرد:«من و امان ا... هيچ اختلافي با هم نداشتيم و نمي دانم چه كسي او را كشت.»
*قاضي: چرا 9 روز بعد از ناپديد شدن شوهرت ، ماجرا به پليس اطلاع دادي؟
*مجاوره: من از شب اول به پليس گفتم اما نمي دانم چرا در پرونده منعكس نشده است.
*قاضي: علت جدا شدن تو از همسر اولت چه بود؟
*مجاوره: با هنم اختلاف داشتيم ، به همين خاطر چهار فرزندم را رها كردم و زن امان ا... شدم.
*قاضي : در تحقيق پليس ، مشخص شده به خاطر مزاحم تلفني با امان ا... اختلاف داشتي ، قبول داري؟
*مجاوره: باور كنيد من بي گناهم.شوهرم از دست مزاحمان تلفني ناراحت بود اما من با آنها هيج ارتباطي نداشتم.
در پايان اين نشست ، پنج قاضي وارد شور شدند تا به انشاي راي بپردازند.اين در حالي است كه صدور حكم اعدام غلامحسين ، حتمي به نظر مي رسد.
يکشنبه 23 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 67]