واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: اصلاحطلبان و اصولگرايان منتقد دولت در مجلس هشتم با يكديگر همراهند
احزاب- محمدرضا خباز از اعضاي شوراي مركزي حزب اعتمادملي است كه به مجلس هشتم راه يافته است با توجه به سابقهاي كه در ميان اصلاحطلبان مجلس هشتم دارد به نوعي اظهاراتش به پاي اصلاح طلبان نوشته ميشود
هرچند عدهاي او را فقط نماينده حزب اعتماد ملي بدانند ولي او خودش را اصلاحطلبي در دل اكثريت اصولگرا ميداند كه وظايفي پيش رو دارد. گفتوگوي رو در روي همشهري عصر را با او بخوانيد:
* با توجه به اين كه جناحبنديهاي زيادي در جريان انتخابات شكل ميگيرد و تغيير ميكند، آيا مجلس هشتم توانست در اين تغييرات جناحها اثرگذار باشد؟
از نظر سياسي، حزب و پارلمان همزاد هم هستند. به اين معنا كه وجود پارلمان واقعي در گرو حزب واقعي است. بنابراين پارلمان بدون حزب اصلا معنا ندارد.
در كشور ما چون تحزب هنوز جايگاه واقعي خودش را پيدا نكرده است؛ به جاي حزب جناح آمده است. يعني جايگاه حزب و جناح با هم عوض شده است. درحقيقت تفاوت حزب و جناح اين است كه اولا جناح برنامه ارائه نميدهد و ثانيا پاسخگوي شعارهاي اوليهاش نيست ولي اگر حزبي وجود داشته باشد در مرحله اول برنامه ارائه ميدهد و انتخابات بهصورت برنامه محور انجام ميشود و در مرحله دوم نيز در برابر ارائه برنامهاش نسبت به آن پاسخگو خواهد بود.
يكي از علل اصلي كه در كشور حزب به وجود نميآيد و به جايگاه واقعي خود نرسيده است و افراد زيادي حزبستيز هستند، به اين برميگردد كه اين افراد در نظر دارند بدون پذيرش مسئوليت كار سياسي انجام دهند، يا به معناي ديگر، هميشه اين افراد ميخواهند در رأس امور باشند؛ لذا در كشور ما، جناحها جاي احزاب را گرفتهاند. دو جناح قدرتمند از اول انقلاب بوده و هست؛ البته هر چه از انقلاب ميگذرد به خاطر حضور نيروها و افراد جديد در كشور، شعباتي از درون همان جناحها خارج و به وجود آمدهاند.
زماني كه ما از اصلاحطلبان يا اصولگرايان ياد ميكنيم يك مجموعهاي از طيف دو جناح خارج شده است. ما بايد به سمتي حركت كنيم كه طبق اصل 126 قانون اساسي حزب را به رسميت بشناسيم و به احزاب بها بدهيم و حزبستيزي و حزبگريزي را كنار بگذاريم. در حقيقت حدود 30 سال است كه از طول انقلاب سپري شده است و بايد باور كنيم افراد داخل نظام، امتحان خودشان را پس دادهاند و اين افراد سالهاست كه با خط امامخميني(ره) پيوند دارند و تمام سعي خودشان را براي سربلندي انقلاب و نظام جمهوري اسلامي انجام دادهاند؛ بنابراين بايد به اين افراد اعتماد كرد و به آنان اجازه دهيم حزب تشكيل دهند و فعاليت واقعي و رسمي حزبي خودشان را انجام دهند. بهصورت كلي معتقدم مجلس هشتم، خيلي روي جناحها تاثيرگذار نخواهد بود و مثل مجلس هفتم خواهد بود، بدين معني كه يك جناح اصلاحطلب در اقليت، البته بهتر از مجلس هفتم است.
* از چه لحاظ بهتر از مجلس هشتم خواهد بود؟
از نظر تعداد، اصلاحطلبان بيشتر حضور دارند. از طرفي ديگر اصولگرايان داخل مجلس، خودبهخود به اين نتيجه رسيدهاند كه ما چارهاي جز ايجاد حزب نداريم.
دور گذشته، (مجلس هفتم) نايب رئيس اول مجلس اعلام كرد كه بايد سه حزب قدرتمند در كشور به وجود آيد. به گفته ايشان كروبي حزب اعتماد ملي را به وجود آورد و همچنين هاشمي و ناطق نوري هم 2 حزب ديگر را به وجود آوردند؛ در حقيقت 3 حزب قدرتمند شكل ميگيرد تا افراد وگروهها با هر گرايش و خطي كه هستند به زير چتر اين 3 حزب بروند.
ما از لحاظ تفاوتهاي فرهنگي و معنوي و... با ديگر كشورها تفاوت داريم، اما از لحاظ سياسي و حزبي با بقيه دنيا فرقي نداريم، بنابراين معتقدم كه حزب، كمكم با شيب كند در كشور ما جا ميافتد. لذا افرادي كه در حال ساختن و سازماندهي حزب هستند، بايد تمامي مشقات و مشكلات اين امر را تحمل كنند و اگر تحزب در كشور ما جا بيفتد خيلي از جريانات سياسي كه كاملا مشهود است؛ از بين ميرود و در حقيقت نزديك انتخابات گروهي ادعاي داشتن حزب را بهصورت قارچگونه با هر نام و نشاني را نميكنند.
ما بايد بهدنبال افرادي برويم كه داراي اصالت و ريشه در انقلاب باشند يعني افرادي كه قبلا امتحان خودشان را در اين بوران دادهاند.
* يك حزب جامع و كامل چگونه شكل ميگيرد و چرا حزبستيزي در جامعه شكل گرفته است؟
حزبستيزي كه در كشور ما جا افتاده است دلايل مختلفي دارد. همانطور كه در ابتداي امر عنوان كردم يكي از دلايلش اين است كه اين اشخاص ميخواهند هميشه در رأس باشند و اگر در حقيقت حزب تشكيل شود هميشه در رأس نيستند و يك روز اين حزب به قدرت ميرسد و بار ديگر مردم به حزب ديگري رأي ميدهند. چون آنان نميخواهند گردش قدرت در كشور باشد، بنابراين به تحزب اهميت نميدهند و اين مسئله اولين و مهمترين دليل تشكيل حزب است. ثانيا اگر حزب وجود داشته باشد، اعضاي آن اگر سياستگذارانش تخلف كنند، جلوي آنها ميايستند و همچنين مردم. در نتيجه اگر كشور بهصورت هياتي اداره شود آسانتر است، چون حزب داراي چارچوب و قانونمندتر از هيات است.
كاركرد حزب بهصورت دستوري نيست، بلكه از پايين بدنه حزب به بالا عمل ميكند يعني در شعب و در استانها حرف و گفتوگوها بهصورت هماهنگ به رأس هرم حزب انتقال داده ميشود؛ در حقيقت حزب نميتواند از بالا به پايين دستور صادر كند بلكه حالت دستوري از بين ميرود و حالت مشاوره به وجود ميآيد؛ اين 2 دليل را كه عنوان كردم دلايل عمدهاي است كه در كشور حزبستيزي وجود دارد.
* فكر ميكنيد حزب چه موقع پديد ميآيد؟ آيا در كشور احزاب شكل ميگيرد؟
بله، در همه كشورها حزب بالاخره شكل گرفته است؛ همه اين مسير را طي كردهاند و ما اميدوار هستيم و معتقديم راه نجات كشور شكلگيري احزاب است و در واقع حزب بهصورت يك سپر در مقابل مشكلات و مسائل نظام عمل ميكند و اگر نتوانست به برنامههايي كه قول داده است عمل كند، دور بعدي انتخابات مجلس شوراي اسلامي رأي نميآورد و مردم به حزب ديگري رأي ميدهند.
در حال حاضر زمان انتخابات، همه اركان نظام را به روي صحنه ميآوريم و ما دچار هزينههاي سنگيني ميشويم، اما اگر انتخابات بهصورت حزبي انجام شود؛ مثلا در شهري يا استاني تعداد آراي كانديداي حزب تغيير ميكند و بايد بهصورت كارشناسي و علمي نظرات خودش را ارائه دهد؛ بنابراين وقتي شما ميگوييد حزب چه زماني شكل ميگيرد، تشكيل حزب يك تجربهاي است كه ما بايد مثل همه كشورهاي ديگر به وجود آيد. در واقع همه كشورهاي دنيا اين پروسه زماني را طي كردند.
* آقاي خباز فكر ميكنيد در جريان انتخابات مجلس هشتم تغييراتي نيز در بدنه دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب رخ داد؟
در جريان انتخابات، از نظر تعداد اصلاحطلبان نسبت به مجلس هفتم تعدادشان برحسب ظاهر بيشتر است ولي در عينحال اصولگرايان غالب هستند ولي نه بهصورت غالب مطلق.
* از چه لحاظ؟
در حال حاضر اصولگرايان دو نظر و عقيده دارند: اصولگرايان منتقد دولت، اصولگرايان همراه دولت. اصولگرايان منتقد دولت به وضعيت موجود جامعه انتقاد دارند در حقيقت ميتوان گفت به وضعيت اقتصادي معترض هستند و حزب اعتماد ملي هم به وضعيت اقتصادي در حال حاضر انتقاد دارد، حتما تورم بالاي 20 درصد در شرايطي كه ما نفت 100 دلاري ميفروشيم براي مردم وضعيت بد اقتصادي قابل دركي نيست؛ حتما بايد خطمشي و سياستهاي خود را تغيير دهيم. اولين قدم در اين راه اين است كه بودجه واقعي در كشور اصلاح شود و بدينمنظور بايد شرايط كشور را بررسي كرد و مهمترين مشكل در ايران ايجاد نقدينگي است.«نقدينگي» بيش از حد باعث شده گراني بيش از حد به وجود آيد.
اگر قرار باشد نقدينگي مهار شود يك عزم راسخ ميخواهد، بنابراين معتقدم كه اصلاحطلبان و اصولگرايان منتقد دولت ميتوانند در اين مقوله با هم همكاري داشته باشند تا وضع موجود را عوض كنند. البته اين كار بهصورت يك مرحلهاي امكانپذير نيست. خراسانيها معتقدند كه بيماري به خروار، شفا به مثقال؛ يك بيماري سنگيني به نام تورم آمده است و يك جا اصلاح نميشود.
بودجه باز انبساطي بايد به بودجه انقباضي داراي چارچوبهاي درست مالي، تبديل شود، اين قدم اول محسوب ميشود.در مجلس پنجم تورم حدود 23 درصد بود؛ رئيس دولت و رئيس مجلس با وجود اين كه هر دو رقيب انتخاباتي هم بودند، اما در اين جهت با هم همگام شدند و با يك برنامه زمانبندي شده و با يك راهكار علمي توانستند تورم را پايين بياورند و ظرف 8 سال تورم را به حداقل برسانند.
هر كاري راهي دارد و بسياري افراد هنوز اعتقادي به علم اقتصاد ندارند؛ زماني كه خاتمي رياستجمهوري را به دولت نهم احمدينژاد تحويل ميداد، تورم از 23 درصد به 5/11 درصد رسيده بود. مجلس هفتم به تصويب قوانين بيحدوحصر دست زد و اين بودجههاي اختصاص يافته به جامعه ريخته شد و اختصاص اين بودجههاي مالي بدون حساب تبديل به افزايش نقدينگي شد. در نتيجه با افزايش نقدينگي، تورم افزايش يافت.
من به ياد دارم سال 77 وقتي بودجه را در مجلس تصويب ميكرديم قيمت نفت 8 دلار بود و ما نتوانستيم بودجه لازم و كافي را در نظر بگيريم ولي اكنون نفت 100 دلار است. در حال حاضر بافت مجلس هشتم بهتر از مجلس هفتم است؛ چون مجموعهاي آمدهاند كه به وضع موجود از نظر اقتصادي منتقدند و ميخواهند تورم و نقدينگي را كنترل كنند.
* با توجه به اين كه شما چند دوره نماينده مجلس بودهايد اولويتها و دستور كارهاي مجلس هشتم را چه ميدانيد؟
در جريان انتخابات بهعنوان يك نماينده، اولويت مجلس هشتم را مهار تورم ميدانم. در درجه دوم نيز مسئله «اشتغال» مطرح است. از نظر اقتصادي، اقتصاددانان معتقدند كه ايجاد اشتغال و مهار تورم با هم در تضادند بهطوري كه مهار تورم باعث كاهش اشتغال ميشود. پس در اين خصوص بايد راه ديگري اتخاذ شود و هنر دولت اين است كه در سياستگذاريهايش، نقدينگي بخش خصوصي را در جهت اشتغالزايي مولد سوق دهد. اگر اين اتفاق رخ دهد، همنقدينگي مهار و هم اشتغال زياد ميشود.
موضوع سوم امر كشاورزي است. در 18 استان كشور وضعيت بد كشاورزي موج ميزند. حتما بايد در اين خصوص تمهيدات لازم را اتخاذ كنيم. در حقيقت با انجام اولويتهاي مذكور در مجلس، مجلس هشتم مفيد و مؤثر واقع ميشود.
* در اين خصوص حزب اعتماد ملي، برنامهريزي خاصي در دستور كار خود دارد؟
سياستهاي حزب را بايد از دبيركل حزب يا سخنگوي حزب اعتماد ملي بپرسيد. در حزب قرار نيست هر كاري را انجام دهيم بلكه بايد بر پايه مشورت و مشاوره برنامهها پيريزي شود و هنوز در واقع كار ريشهاي در اين خصوص صورت نگرفته است و با شروع مجلس هشتم سياستهاي حزب را اعلام ميكنيم.
* آيا حزب اعتماد ملي براساس يك برنامه در مجلس هشتم حضور دارد يا تابع وضع موجود است؟
در زمان انتخابات حزب اعتماد ملي چندين بيانيه درخصوص امور سياسي، اقتصادي، فرهنگي و حتي در مورد وضعيت معلمين كشور داده است. بهصورت كلي معتقديم كه حزب بدون برنامه اصلا يك حزب محسوب نميشود و برنامههايمان را قبل از رأيگيري در انتخابات بيان كردهايم. در حقيقت دايره تبليغات حزب اعتماد ملي محدود است و به رسانهاي مثل تلويزيون دسترسي نداريم و رسانهاي جز روزنامه نداريم. طبق آمار 5 درصد مردم روزنامه مطالعه ميكنند و ميتوان گفت حرفمان را نتوانستيم به خوبي به گوش مردم برسانيم.
تاريخ درج: 23 تير 1387 ساعت 14:06 تاريخ تاييد: 23 تير 1387 ساعت 16:32 تاريخ به روز رساني: 23 تير 1387 ساعت 15:39
يکشنبه 23 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 101]