واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: بيماران تصادفي، بخشنامههاي تا واقعيتهاي بيمارستانها
يكي از بينندگان «تابناك» در يادداشتي، از آنچه پس از يك تصادف وي و خانوادهاش در بيمارستان با آن روبهرو شدند چنين نوشت:
غروب روز دهم تير ماه بود كه از سوي پدر خانمم ـ كه جانباز 60 درصد با محدوديتهاي حركتي خاص است ـ باخبر شدم كه برادر خانم شانزده ساله من بر اثر تصادف شديد، به اورژانس بيمارستان تهرانپارس رسانده شده و بايد خودم را سريع به بيمارستان برسانم. با عجله به بيمارستان رفتم و اورژانس را پيدا كرده و ديدم كه پس از اقدامات اوليه (پانسمان خونريزي سر) روي تخت رها شده. با اولين پرس و جوها، دريافتم كه احتمال خونريزي مغزي به شدت هست، چون ضربه تصادف به سر مصدوم وارد شده و بايد حتما در CCU تحت مراقبت قرار گيرد.
نكته جالب ماجرا، نوع برخورد برادران نيروي انتظامي بود كه با اصرار، تنها همراه تصميمگير ايشان يعني پدر خانم بنده را با به كلانتري برده تا پرونده تكميل كنند!!! برآورد هزينه كردم و ديدم شبي حدودا پانصد هزار تومان براي CCU بايد پرداخت كرد. به سرپرستار اورژانس مراجعه كردم و درخواست كردم بنا بر قانون، فورا براي اورژانس بيمارستان بقيةالله پذيرش بگيرد. خونسردانه خنديد و گفت: وقتي خودمان تخت خالي داريم، من اين كار را نميكنم! متوجه شدم براي وضعيتهاي اينچنيني كاملا توجيه شده و آموزش ديده هستند. فشار خردكننده وضعيت نابهنجار بيمار تصادفي آن هم از ناحيه سر بر خانواده مصدوم و هشدارهاي گاه و بيگاه پرسنل اورژانس را تصور كنيد كه دايما ميگفتند ما بيش از اين نميتوانيم بيمار را در اين وضعيت نگه داريم و بايد تعيين تكليف كنيد، همه دست به دست هم ميدهد تا بيمارستان خصوصي اميدوار شود كه قرباني (ببخشيد بيمار) در همان جا بستري خواهد شد.
طبيعي بود خودم دست به كار شوم و با بيمارستانهاي طرف قرارداد بيمه ايشان تماس بگيرم، اما هيچ كدام تخت خالي اورژانس نداشتند و تازه مدعي بودند كه اگر هم داشتيم، ديگر نبايد بيمار را تكان دهيد، چون بيمار شما به اورژانس وارد شده و بايد در همانجا كارهايش انجام شود و اصولا چون تصادفي است، مشمول بيمه نميشود! سرانجام با اصرار بنده به خانواده و براي اجتناب از رخداد ناخوشايند بعدي، بيمار در همان بيمارستان تهرانپارس پذيرش و فرمهاي پذيرش امضا شد.
شب اول اتفاق خاصي نيفتاد و اسكن مغزي و ويزيت پزشك متخصص چيزي را نشان نداد و دومين ويزيت بيمار مغزي ما موكول شد به روز بعد ساعت 4 بعدازظهر. حال در اين فاصله زماني بر خانواده به ويژه مادر ايشان چه گذشت، بماند. جالب نوع برخورد پرسنل CCU بيمارستان خصوصي! بود كه وقتي در مورد زمان حضور پزشك متخصص ميپرسيديم، ميگفتند هر وقت دلشان بخواهد خواهد آمد.
اسكن دوم نشان داد كه مغز ايشان خونريزي كرده و بايد جراحي مغزي شوند. سرتان را درد نميآورم، بيمار ما عمل مغزي شد و با پرداخت هزينه سه ميليون و ششصد هزار تومان (دو ميليون نقد و 6/1 كوپن بيمه) و بدون ارايه كوچكترين فاكتور و رسيدي! مرخص شد، آن هم با ماجراها و دردسرهاي خاص خودش.
اكنون كه اينها را مينويسم، بيمار ما در خانه دوران نقاهت را ميگذراند، اما پرسشهاي بسيار اساسي زير، ذهن بنده و همه كساني را كه درگير اين اتفاقات ناخوشايند شده و ميشوند، خواهد آزرد.
اميد كه كسي از متوليان بهداشت و درمان اين مردم از وزارت عريض و طويل بهداشت و نظام پزشكي گرفته تا دادسراي پزشكي، خود را مكلف ديده و پاسخ دهد يا چگونگي شكايت از متخلف و پيگيري حقوقشان را يادآور شود:
1- آيا اگر كسي در اين ابرشهر تصادف كرد كه امري است محتمل، بيمارستانهاي دولتي اين شهر حق دارند از نبود تخت خالي، فقط اظهار تأسف كنند؟
چه شرطي لازم است تا بيمه به فرياد مصدوم برسد و انصافا اگر بيمه در چنين شرايطي به ياري انسان نيايد، ديگر به چه كار ميآيد؟ و مگر رويداد تصادف چند بار در زندگي براي هر فرد رخ خواهد داد تا تعهد سيستم بيمه و درمان كشور آزموده شود؟
2- متأسفانه (از نظر بيمارستانها خوشبختانه) اولياي مصدوم در لحظه تصادف و رساندن به اولين اورژانس حضور ندارند و طبيعتا درباره انتخاب بيمارستان، صاحبنظر نخواهند بود تا پس از Stable شدن وضعيت بيمار در نزديكترين اورژانس. اين چه قانوني است كه به همراهان حكم ميكند بيمار بايد در بيمارستان همان اورژانس اوليه پس از تصادف، بستري شود، وگرنه هيچ تضمين و تعهدي براي حفظ جان بيمار تا بيمارستان جديد وجود ندارد و همه مسئوليت به عهده همراهان بيمار خواهد افتاد؟
3- بارها توسط برخي از پرسنل بيمارستان آن هم در گوشي و با ترس و لرز به ما تذكر داده شد كه بنا بر قانون، هزينههاي اورژانس موارد تصادفي، مطلقا نميبايست از بيمار گرفته ميشد، چراكه توسط دولت به بيمارستان پرداخت خواهد شد و اين امر در تماس تلفني با داديار پزشكي تهران دكتر رحيمي به تأييد ايشان هم رسيد. چرا اين خدمت دولت در رسانهها اعلام نشده تا زمينه سوءاستفاده و پنهانكاري و فشار و تهديد بر بيماران و خانواده هاي آنان فراهم نيايد؟
4- ريالي سند و فاكتور خدمات بيمارستاني در ازاي وجه پرداخت شده به ما ارايه نشد. ابتدا درخواست چهار ميليون و نهصد هزار تومان كردند. (دو شب CCU و عمل جراحي يك ساعته و دو روز بخش)؛ سپس كوپن بيمه را مطالبه كرده و با دريافت آن، به سه ميليون و سيصد هزار تومان بسنده كردند. با خودداري ما از پرداخت كل مبلغ، به دريافت يك و نيم ميليون به علاوه دو عدد شناسنامه راضي شده و در پايان با دريافت پانصد هزار تومان، شناسنامهها را بازگرداندند.
حال شما خودتان قضاوت كنيد: مثل يك مسافرخانه يا بقالي. گروكشي تا دريافت حداكثر مبلغ. اگر قانون و ضابطه و نظارتي در كار بود، آيا ميتوانستند اين همه مبهم و بيحساب كتاب عمل كنند؟ پس دانشگاههايي كه اين بيمارستانها را تحت پوشش دارند، چه ميكنند؟ اگر در مطالبه اين پولها محق بودند، آيا ارايه تخفيف يك ميليون و ششصد هزار توماني محلي از اعراب داشت و آيا در ازاي اين پول نبايد به ما سند و فاكتوري داده ميشد؟ اگر گرفتن اين هزينهها قانوني است، فرار از ارايه فاكتور و سند پرداخت و تهديد به نگهداري بيمار و عدم ترخيص چه دليلي دارد؟
5 ـ اگر احتمالا در سطور بالا مطلب يا برداشت غير واقعي يا اشتباه از قانون هست، باز هم مقصر، بنده حقير نيستم. حقيقت اين است كه مسئولان عالي كشور، دغدغه مردم و آسايش آنها را دارند، اما واقعيت اين است كه وضعيت امروز تعامل بيمار با بيمارستانها، ملغمهاي است از ابهامات قانوني و بيخبري بيماران از قوانين و حقوق قانونيشان از يك طرف و اطلاعرساني كاملا محدود و گيجكننده بيمارستانها در مورد همه چيز: از تعرفه و بيمه گرفته تا فرانشيز و ... و اين همه زمينه را براي سوءاستفاده و تهديد و گروكشي و بي احترامي به بيماران و همراهان وي فراهم ميكند. شما حتي نميدانيد اين بيمارستان به كجا وابسته است و بايد به كجا شكايت كنيد.
6ـ اين وضعيت قانوني و نظارتي درمان در يك بيمارستان خصوصي و نحوه تعامل آنها با بيماري با بيمه معتبر و در پايتخت كشور است. تو خود حديث مفصل بخوان از مجملي كه قرار است با حذف همه يارانهها در دورترين نقاط كشور براي همه مردم ساري و جاري شود.
يکشنبه 23 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 160]