واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: تا كي بايد مردان الگو باشند؟ گفتوگو با "رباب شهريان" در ايسنا: نميگذارم حـق ورزش بانــوان تضييع شود طرح ادغام انجمـنها رنسـانس ورزش بانـوان بود
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: قهرماني - همگاني
"ورزش بانوان شغل من نيست دغدغهي فكري من است. ابزار كارم نظارتي است و هميشه بايد از خود مايه بگذارم، هرجا احساس كنم حق بانوان تضييع شده است وارد عمل ميشوم، من سهمم را از ورزش ميخواهم و براي آن مبارزه ميكنم، ورزش مقولهاي است در سطح كلان، بنابراين مسوولان بايد براي نيمي از جامعهي مخاطب كه زنان هستند برنامهريزي كنند."
اين بخشي از سخنان رباب شهريان – مديركل امور ورزش بانوان سازمان تربيت بدني است كه با حضور در محل خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) به تشريح وضعيت ورزش بانوان ايران پرداخت.
متن كامل اين گفتوگو به اين شرح است:
** همگانيكردن ورزش بانوان
سياست سازمان تربيت بدني در رابطه با توسعه بخش همگاني پس از بررسيهاي مداوم و بر طبق آمار به دست آمده از حضور بانوان در بحث پيادهروي و بعد همگاني نهادينه شده است كه البته بيانگر ايجاد باور و فرهنگ ورزشكردن در ميان زنان است. زنان به عنوان ستون و محور اصلي خانواده ميتوانند براي ورزش در خانواده فرهنگسازي كنند و فرزندان خود را با ورزش آشنا كنند.
راهكار سازمان براي توسعهي ورزش و جذب بانوان، ايجاد فضاي ورزشي اختصاصي براي تشويق زنان جهت رويآوردن به ورزش است، قرار شده است تا پايان سال 1388، 1500 سالن ويژهي بانوان ساخته شود،
معتقدم به لحاظ ايجاد اماكن ورزشي زنان بايد اين امكان را داشته باشند كه در فضاي مخصوص خود فعاليت كنند.
** 30 درصد از اماكن ورزشي براي بانوان
* توسعهي قهرمانپروري
معتقدم بعد همگاني، دامنه و قهرماني نوك قلهي ورزش است، ورزش همگاني اين امكان را فراهم ميكند كه قهرمانپروري كنيم و استعدادها و نخبگان را از سراسر كشور شناسايي كنيم. كسب سه سهميه المپيك كه در طول تاريخ ورزش ايران بينظير است اتفاق بزرگي در راستاي توسعهي ورزش بانوان است چراكه تاكنون نمايندگان زن ايران با وايلدكارت در المپيك حاضر ميشدند.
سازمان تربيت بدني با توسعهي ورزش بانوان هيچ مشكلي ندارد و در سطح كلان حركت ميكند و به قهرماني زنان در ميادين برون مرزي افتخار ميكند.
وقتي يك زن ايراني در مسابقات بينالمللي برروي سكوهاي قهرماني ميايستد فقط زن ايراني نيست كه شاد ميشود بلكه اين خوشحالي فراگير است، بنابراين قهرماني زنان يعني سهيمشدن تمام جامعه در شادي كه بيانگر رشد ورزش بانوان است.
* زنان و مديريت كلان ورزش
حضور نواب رئيسان زن در فدراسيونها يعني زنان در سياستگذاري كلان حضور دارند و از نگاه اجرايي مستقل عمل ميكنند، اين عملكرد در هيچ جاي دنيا وجود ندارد. حضور ابوالقاسمي (رييس فدراسيون آمادگي جسماني و ايروبيك) در رأس فدراسيون فرصت خوبي براي زنان به شمار ميرود. قبلا زنان در هياتهاي ورزشي، جداگانه فعاليت ميكردند ولي اكنون رياست نزديك به 50 هيات در اختيار بانوان است.
در بخش كسب كرسيهاي آسيايي نيز طي دوسال اخير در اندازهي 30 سال گذشته رشد داشتيم، كسب جايگاه آسيايي توسط بانوان و رياست 44 نايب رييس در فدراسيونها براي سازمان تربيت بدني افتخار محسوب ميشود. پيش از اين زنان 14 كرسي آسيايي داشتند كه خوشبختانه اكنون اين رقم به 29 كرسي رسيده است.
* حجاب و حضور فعال در ميادين بينالمللي
زنان مسلمان ايراني عليرغم مشكلاتي كه وجود داشت با گرفتن تأييديه لباس موفق به حضور در ميادين برونمرزي شدند، حضور زن مسلمان ايراني در مسابقات بينالمللي يعني تعامل دنياي غرب با ايران.
ورزش اين امكان را فراهم ميكند كه زن ايراني با حجاب خود روي سكوهاي قهرماني به نمايندگي از كشورش بايستد، پيش از اين هيچ رشتهي تيمي به مسابقات برون مرزي اعزام نشده بود، براي حضور رشتههاي تيمي، پوشش نكتهي بسيارمهمي بود، دريافت مجوز پوشش اسلامي از كنفدراسيونهاي آسيايي و جهاني باعث شد تا نه تنها زن ايراني بلكه تمام زنان مسلمان جهان امكان حضور در ميادين بينالمللي را پيدا كنند و بتوانند ورزش را به گونهي حرفهاي دنبال نمايند. البته رشتههايي كه به لحاظ پوشش با مشكل مواجه هستند به مسابقات اعزام نميشوند.
در رابطه با دوچرخهسواري نيز حضور دوچرخهسواران زن در مسابقات هيچ اشكالي ندارد، ولي برخي نگاهها در جامعه كه مخالف حضور زنان است تقصير ورزش و مسوولان نيست، تمرين بانوان دوچرخهسوار در داخل ورزشگاهها هيچ اشكالي ندارد. دوچرخهسواري در ملأعام بحث فرهنگي است و به سازمان ورزش مربوط نميشود.
* مشكلات ورزش بانوان
بودجهاي كه به ورزش اختصاص ميدهيم شايد يك درصد نياز است، 9 هزار هيات ورزشي در كشور فعاليت ميكنند كه حداقل بودجهي اختصاصيافته به آنها نزديك به 10 ميليون تومان است. بودجهي ورزش در سالهاي اخير افزايش بسياري داشته است اما جامعهي مخاطب به سرمايهي بيشتري نياز دارد. معتقدم عمده مشكل ورزش در سطح كلان تنها بودجه است.
در گذشته اماكن ورزشي هم براي بانوان و هم براي مردان كم بود ولي اكنون با احداث فضاي ورزشي ويژه اين مشكل درحال حلشدن است.
عدم حضور مربيان خارجي در رأس تيمهاي ورزشي نيز مسايلي در پي دارد، البته گاهي اوقات عدم دستيابي به مربيان خارجي براي زنان ايراني يك فرصت محسوب ميشود، ولي زماني كه زنان نميتوانند از داور و مربي مرد داخلي استفاده كنند راه براي جذب مربي خارجي باز ميشود.
* نگرش سازمان كسب سكوست
فدراسيونها در بخش قهرماني به مدالآوري ميانديشند، بنابراين در اين زمينه به ورزش بانوان صنفي نگاه نميكنند. زماني هدف از ورزش بانوان تنها حضور در ميادين برون مرزي بود ولي اكنون نگرش سازمان كسب سكو است و همه به دنبال اين مهم هستند كه المپيكيها چه نتايجي خواهند گرفت. در گذشته توجه مسوولان براي جذب مربي خارجي كم بود طي سالهاي اخير بيش از 19 رشته ورزشي مربي خارجي به خدمت گرفتند، از طرفي تربيت 80 هزار مربي و 60 هزار داور داخلي در داخل كشور ميتواند به توسعهي ورزش همگاني و قهرماني بانوان كمك كند.
* رسانهها و ميزان توجه به ورزش بانوان
رسانهها به دنبال فروش هستند و از آنجاييكه ورزش بانوان حاشيه ندارد، به اين مقوله نميپردازند، تا كي مردان بايد الگو باشند؟ به زن ايراني كه در خارج از كشور قابل قبول است بايد بها داده شود.
سازمان تربيت بدني به همراه هياتهاي 30 استان و فدراسيونها چهقدر توان توسعه دارد، چرا صداوسيما در تلويزيون فرهنگسازي نميكند؟ سازمان اين آمادگي را دارد كه مباحث تخصصي اين كار را انجام دهد تا صداوسيما مردم را در ورزشكردن ياري كند.
مطبوعات نيز بايد از سه بعد رواني، اجتماعي و جسماني به ورزش بپردازند، حضور پسران و دختران سالم در جامعه خواستهي مسوولان جامعه است، ورزش بايد به زنان امكان سلامت دهد و نقايص اندامي نبايد براي ما مشكل محسوب شود. چه كسي بايد در اين راستا به ما كمك كند؟ سازمان دوست دارد براي سلامت جامعه وارد عمل شود ولي به تنهايي اين امكان وجود ندارد، اگر جامعهاي سالم ميخواهيم بايد رسانهها اين فرهنگ را به خورد مردم بدهند.
* زيرسازي براي حرفهاي شدن ورزش بانوان
درحال حاضر ليگ بانوان در دستههاي مختلف در 30 استان فعال است، بيش از 17 ليگ منظم داريم و مشكلي براي حرفهايشدن وجود ندارد. ليگ، پروسهاي است كه براي حرفهاي شدن بايد آن را طي كرد و پيش رفت.
سازمان تربيت بدني با دستگاههاي نظارتي فضايي را ايجاد كرده كه زنان و مردان فعاليت كنند، سازمان مانع حرفهايشدن نيست.
* طرح ادغام انجمنها، رنسانس ورزش بانوان
در زماني كه ورزش زنان و مردان جدا از هم بود نيازمند تربيت مربي و داور بوديم كه البته اينكار را بسيار خوب انجام داديم. وقتي مديركل شدم احساس كردم طرح جامع ورزش نگاهي در سطح كلان دارد و از آنجايي كه به ورزش بانوان نگاه قشري ميشد و معاونت اين بخش از سازمان تربيت بدني جدا بود احساس كردم اين طرح به نفع ورزش بانوان است، 21 سال از 100 درصد بودجهي سازمان ورزش، 91 درصد متعلق به مردان و 9 درصد مخصوص بانوان بود، اين بودجه جوابگوي سلامتي نيمي از مخاطبان جامعه نبود،
* سازمان متولي توسعهي ورزش زنان و مردان
بودجهي ورزش زنان تنها 10 ميليون تومان بود، با وجود بودجهي كم بسيار تلاش ميكرديم و اين به معني نفي زحمات گذشتگان نيست، نيمي از جمعيت جامعه توقع امكانات ورزشي را داشتند كه البته اين ميزان بودجه مكفي نبود، روساي فدراسيونها 30 برابر اعتبارات مالي انجمنها را ميگرفتند، در كنار آن كمك مردمي، بخش خصوصي و سودآوري از تبليغات را نيز داشتند، بنابراين معتقدم طرح ادغام انجمنها با فدراسيونها يك رنسانس در ورزش بانوان بود، با اينكار من بودجهي انجمن را به رييس فدراسيونها دادم تا تقسيمبندي عادلانهاي در هر دو بخش داشته باشند. زنان 21 سال با فرهنگي مستقل كار كردند، در هيچ جاي دنيا اين ساختار وجود نداشت، تشكيلات مستقل به ورزش بانوان كمك نميكرد، از طرفي در خارج از كشور انجمنها را قبول نداشتند. براي توسعهي ورزش بانوان، روساي انجمنها بايد نايبرييسان فدراسيونها ميشدند البته ورزش بانوان در كار اجرايي مستقل از مردان عمل ميكند، فدراسيونها بايد سياستگذاري كلان در دو بخش را انجام دهند و نايب رئيسان در اجرا مستقل عمل كنند. اين طرح در سالهاي گذشته وجود نداشت در واقع 21 سال ورزش بانوان مظلوم واقع شد.
* حرف آخر
نگاه من براي بخش بانوان شخصي نيست كه در محل مناسبي مديريت كنم يا نه، وضعيت ما مطلوب نيست و با ايدهآلها فاصلهي بسياري داريم كه ناشي از جدابودن 21سالهي ورزش زنان از مردان است، بايد اين فاصلهها را كم كنيم، مديران بايد راهكار دهند، علم در دنيا درحال تغيير است بنابراين ساختار مديريتي زنان نيز با اين تغيير بايد عوض شود. در دنيا استانداردهايي براي ورزش وجود دارد انجمنها را به نايب رييس مبدل كرديم و جايگاه مديريتي زنان را ارتقاء بخشيديم، اميدوارم راه براي پيشرفت بانوان با وجود پتانسيل و توانايي بالاي اين قشر باز شود و رسانهها، مطبوعات و مديران ورزش بيشتر از اينها به توسعهي ورزش بانوان توجه كنند.
انتهاي پيام
يکشنبه 23 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 143]