تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836994697
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشورو جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جمهوري اسلامي: درس بزرگ مقاومت «درس بزرگ مقاومت» عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛ با فرا رسيدن 13 آبان امسال، 46 سال از تبعيد امام خميني توسط رژيم وابسته و فاسد پهلوي به تركيه كه به دستور آمريكا و به دليل مخالفت امام با لايحه ضد بشري كاپيتولاسيون صورت گرفت ميگذرد. آن واقعه، در عين حال كه با هدف ريشه كن ساختن نهضت روحانيت شكل گرفته بود، برخلاف ميل و اراده آمريكا و مزدوران داخلياش به عميقتر شدن اين نهضت انجاميد و مردم ايران با اهداف و آرمانهاي انقلابي امام خميني آشنا شدند و زمينه براي قيام عمومي ملت ايران عليه استعمار آمريكا و استبداد داخلي فراهم شد. در روز 13 آبان 1357 هنگامي كه انقلاب اسلامي مردم ايران به اوج خود رسيده بود، شاه مرتكب جنايت بزرگي شد و به مزدوران خود فرمان داد دانش آموزان تهراني را كه به خيابانها ريخته بودند تا با نهضت امام خميني اعلام همبستگي نمايند به گلوله ببندند و تعدادي از آنها را به شهادت برسانند. اين جنايت كه درست در سالروز تبعيد امام خميني رخ داده بود، شتاب انقلاب مردم ايران را دو چندان كرد و عامل مهمي شد براي تسريع سقوط رژيم پهلوي. بعد از پيروزي انقلاب اسلامي و سقوط رژيم منحط شاهنشاهي در 22 بهمن 1357 با اينكه ملت ايران يكپارچه نسبت به استعمار آمريكا در ايران ابراز تنفر ميكرد و شعار "مرگ بر آمريكا" در سرتاسر ايران طنين انداز بود، مزدوران آمريكا در ايران به توطئه عليه انقلاب و نظام تازه تأسيس جمهوري اسلامي ادامه ميدادند و سفارت آمريكا در تهران به مكاني براي برنامه ريزي توطئهها عليه ملت ايران تبديل شده بود. به همين دليل، در 13 آبان 1358 دانشجويان پيرو خط امام در تهران به سفارت آمريكا حمله كردند و آنرا به تسخير خود در آوردند. اين اقدام، بقدري غيرمنتظره و جسورانه بود كه حتي رئيس دولت موقت در برابر آن واكنش نشان داد و بسياري از گروههاي سياسي كه با عمق انقلاب اسلامي آشنائي نداشتند نتوانستند آنرا درك نمايند. ولي در ميان ناباوريهاي سياسيون، اول كسي كه اقدام شجاعانه دانشجويان در تسخير لانه جاسوسي آمريكا در تهران را تأييد كرد آيتالله بهشتي بود كه آن زمان نايب رئيس مجلس خبرگان قانون اساسي بود و مديريت جلسات آنرا برعهده داشت. آيتالله بهشتي، عصر روز 13 آبان طي سخناني در مجلس خبرگان قانون اساسي، اقدام تاريخي دانشجويان را ستود و آمريكا را به خاطر دخالتهايش در امور داخلي ايران سرزنش و محكوم كرد. امام خميني، كه همه منتظر اظهارنظر ايشان بودند، تسخير سفارت آمريكا در تهران را "انقلابي بزرگتر از انقلاب اول" ناميدند و در روزهاي بعد در پاسخ به تهديدهاي آمريكا و براي شجاعت دادن به عناصر مردد داخلي، جمله تاريخي "آمريكا هيچ غلطي نميتواند بكند" را به زبان آوردند. اين جمله ماندگار در كنار جملات مهم و كليدي و تاريخ سازي از قبيل "آمريكاام الفساد قرن است" و "در اين انقلاب، آمريكا شيطان بزرگ است" مبارزه عليه استعمار آمريكا را در ميان مردم ايران به اوج رساند و اين شناخت عميق را به ملت ايران داد كه آمريكا دشمن اصلي ملت هاست و همهي فريادها بايد عليه آمريكا باشد و همه قلمها بايد آمريكا را هدف بگيرند. اينگونه بود كه مبارزه عليه آمريكا در نهاد ملت ايران نهادينه شد و از آن پس هر ساله روز 13 آبان به مناسبت اين سه واقعه مهم براي ملت ايران روزي است فراموش نشدني كه "روز جهاني مبارزه با استكبار" نام گرفت و فرياد "مرگ بر آمريكا" در سرتاسر ايران طنين افكن ميشود. آمريكا البته براي جبران تحقير بزرگي كه در ماجراي تسخير لانه جاسوسي خود در تهران تحمل كرد دست بكار شد و با اعزام كماندوهاي تعليم ديده و هواپيماها و هليكوپترهاي ويژه براي آزادسازي كاركنان سفارت خود در تهران كه به گروگان دانشجويان در آمده بودند اقدام كرد اما قبل از آنكه به تهران برسد در صحراي طبس گرفتار قهر الهي شد و شكست سختي از طوفان شن خورد و براي بار دوم تحقير شد. جيمي كارتر، رئيسجمهور وقت آمريكا، كه با اين واقعه شانس خود براي انتخاب مجدد به رياست جمهوري از دست داده بود، تلاش زيادي براي رها شدن از دام بزرگي كه در آن گرفتار شده بود به عمل آورد اما نه تهديدها، نه تطميع ها، نه نامه نگاري ها، نه واسطه تراشيها و نه اظهارات ملتمسانهاش هيچكدام نتوانستند او را نجات دهند و مجبور شد با خفت و پذيرش شكستي مفتضحانه، كاخ سفيد را ترك كند... آمريكا از آن زمان تاكنون به شگردهاي گوناگوني براي جبران شكست سختي كه از ملت ايران خورد متوسل شد ولي همواره ناكام ماند و تا امروز كه 31 سال از 13 آبان 1358 ميگذرد نتوانسته لكه ننگ تحقيري كه توسط دانشجويان ايراني تسخير كننده لانه جاسوسي خود در تهران تحمل كرد را پاك نمايد. تحميل جنگ از طريق رژيم بعث عراق، تحريمهاي اقتصادي، فشارهاي تبليغاتي، تهاجم فرهنگي، كارشكنيهاي پيوسته عليه فعاليتهاي هستهاي و تحريكات سياسي عليه ايران از مهمترين اقدامات آمريكا در طول 31 سال گذشته بودند كه همگي با شكست مواجه شدند و اين جمله تاريخي امام خميني كه فرمودند آمريكا هيچ غلطي نميتواند بكند در عمل به اثبات رسيد. ايران در اين مدت 31 سال به پيشرفتهاي مهمي در زمينههاي علمي، صنعتي، پزشكي و دفاعي دست يافته است كه با توجه به آنهمه مانع تراشي آمريكا و غرب، نشان دهنده قدرت مقاومت و عزم و اراده ملت ايران است. اين موفقيت ها، براي ملتهاي آزاديخواه جهان درس بزرگي به همراه دارد و آن اينست كه هر ملتي در صورتي كه به خود متكي شود و اراده كند ميتواند به اهداف خود برسد حتي اگر بزرگترين قدرتهاي جهان در برابر آن درصدد مانع تراشي باشند. اين درس بزرگ و تاريخي را ملت ايران بايد به كمال برساند و براي تحقق اين هدف بزرگ، به وحدت و همدلي نياز داريم. بايد با دستهاي تفرقه افكن برخورد شود و همهي زبان ها، قلمها و فكرها در جهت وحدت و همدلي آحاد ملت بزرگ ايران فعاليت كنند، چيزي كه عامل اصلي پيروزي انقلاب اسلامي و تداوم آن تا امروز بوده و از اين پس نيز ميتواند ضامن استمرار آن باشد. رسالت:خود را به قيد و بند کشيدن «خود رابه قيد و بند کشيدن» عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم الهامنصرتي-دکتر حامد حاجي حيدري است كه در آن ميخوانيد؛ تقوا=پرهيز=خودنگهداري=ول نبودن=خود را به قيد و بند کشيدن=آرام راه رفتن=کم سخن گفتن=زود قضاوت نکردن= ... و "لباس تقوا"، يعني خودت را به بند بکش. آرام راه برو و مراقب باش که از اين همه خاشاکي که روي "زمين" ريخته، چيزي به لباست آويزان نشود. کم سخن بگو و آرام و شمرده سخن بگو. در دهانت سنگي بگذار، تا بيهوده نجنبد. اي بني آدم! براي شما معايبي است كه جز لباس تقوا چيزي آن را نميپوشاند و لباس تقوا همان لباسي است كه ما از راه فطرت به شما پوشاندهايم. پس، گوش و چشم خود را تيز کنيد كه شيطان فريبتان ندهد و اين جامه خدادادي را از تن شما بيرون ننمايد، همان طوري كه در بهشت از تن پدر و مادرتان بيرون كرد. ما شيطانها را اولياي كساني قرار داديم كه به آيات ما ايمان نياورده با پاي خود دنبال آنها به راه بيفتند. كاري كه ابليس در بهشت با آدم و حوا كرد (كندن لباس براي نماياندن عورتهايشان)، تمثيلي است كه وقاحت كندن لباس تقوا را از تن همه آدميان به سبب فريفتن ايشان نشان ميدهد و هر انساني تا فريب شيطان را نخورده در بهشت سعادت است و همين كه فريفته او شد خداوند او را از آن بيرون ميكند. يا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُوارِي سَوْآتِكُمْ وَ رِيشاً وَ لِباسُ التَّقْوي ذلِكَ خَيْرٌ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ يا بَنِي آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَي اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَ أَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ ادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ فَرِيقاً هَدي وَ فَرِيقاً حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلالَةُ آن هم اتَّخَذُوا الشَّياطِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ يَحْسَبُونَ آن هم مُهْتَدُونَ كريمه 17: اعراف/30-26 كوتاه سخن، در داستان بهشت آدم اصل ثابتي هست و آن اينكه باعث خروج آدم و همسرش از بهشت همانا بروز "سوءات" بود و از آن اصل ثابت نيز چنين استفاده شد كه خداي تعالي به هيچ وجه راضي نيست كه بني آدم مرتكب فحشا و عمل زشت شوند. اينك به دنبال آن داستان در اين آيه فحشا و اعمال شنيع مشركين را ذكر فرموده و عذرشان را كه گفتهاند: "اولا پدران ما چنين ميكردهاند و ثانيا خدا هم به ما چنين دستور داد. نيز ذكر فرموده، سپس به اصل ثابت فوق تمسك جسته و به رسول گراميش ميفرمايد تا به آنان بفهماند كه اين حرف افترا به خدا است، زيرا خداوند امر به فحشا نميكند و به هيچ وجه به آن راضي نيست، اگر راضي ميبود آدم و همسرش را به خاطر آن از بهشت بيرون نميكرد. همان طوري كه اشاره شد در اين آيه براي مشركين دو عذر ذكر شده كه در ارتكاب فحشا با آن اعتذار ميجستهاند: يكي اينكه "پدران ما چنين ميكردهاند" و ديگري اينكه "خداوند هم به ما چنين دستور داده". از اين دو عذر آن عذري كه مربوط به خطاب عمومي "يا بَنِي آدَم" است كه در اين داستان مكرر ذكر شده همانا عذر دوم است و به همين جهت در آيه شريفه متعرض رد و پاسخ از همان شده است و اما عذر اولشان گر چه در جاي خود عذر غير موجهي است و خداوند هم آن را موجه نميداند و در موارد زيادي از كلام مجيد خود آن را به امثال آيه "أَوَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ" (بقره/170) رد كرده الا اينكه داستان مورد بحث تنها شاهد بطلان عذر دوم آنان است (ترجمه الميزان، ج.8، ص.88). در نتيجه... * بهره 61.فعاليت مؤثر شياطين جن و انس، جامعه، روابط اجتماعي، و فرد را به سوي وضعيت سكولار سوق ميدهد. انفعال افراد در قبال وساوس شيطاني كه خود از فقر فهم عميق دين و دستورات حياتبخش آن ناشي ميشود، خود ميتواند يكي از دلايل گسترش فعاليت جبهه شيطان باشد. همچنين گاه در برخي شرايط، اين ابهام در صفبندي جبهه شيطان و جبهه حق است كه باعث فعاليت مؤثر افزونتر جبهه شيطان ميشود. در اين باب سخن بسيار است.... تا کنون، شصت و يک رهنمود از مصحف شريف آموختيم. صد و بيست و چهار رهنمود ديگر باقياست. تا پايان ساخت اين الگو براي فهم عوامل بيديني با ما همراه باشيد... مردم سالاري: ماجراي گروگانگيري «بازخواني يک رويداد» عنوان سرمقالهي روزنامهي مردم سالاري به قلم کتررضا جلا لي است كه در آن ميخوانيد؛در تاريخ اول آبان 1358 تعداد زيادي از مردم در جلوي سفارت آمريکا در تهران تظاهرات مي کنند و خشم خود را با فريادهايشان عليه آمريکا نشان مي دهند. سه روز بعد تعدادي از دانشجويان که ظاهرا در تظاهرات مذکور شرکت داشتند در دانشگاه اميرکبير براي نشان دادن عکس العمل لا زم در مقابل پذيرش شاه توسط آمريکا تجمع کرده و تصميم مي گيرند که تظاهراتي در روز 13 آبان که مصادف با حمله ارتش به دانشگاه در سال قبل و روز دانشآموز بود سازماندهي کرده و عليه شاه در مورد سرقت اموال و دارايي و ثروت به چپاول رفته کشور وزجر و شکنجه مخالفان سياسي اش دادخواهي کنند. متعاقب آن در روز 13 آبان ماه 1358 و به دنبال پذيرش شاه ازسوي آمريکا سفارت ايالا ت متحده آمريکا در تهران توسط دانشجويان عضو انجمنهاي اسلا مي اشغال مي شود. ساعت 30:10 صبح روز 13 آبان ماه خيابان آيت الله طالقاني وضع خاصي دارد. گروهي- حدود 400 نفر- در حالي که طول خيابان را طي مي کنند به سوي سفارت آمريکا در حرکتند. هنگامي که به مقابل ساختمان مي رسند بلا فاصله از دروديوار سفارت بالا مي پرند. جمعي هاج و واج به اين صحنه نگاه مي کنند و از هم مي پرسند چه شده است؟خيابان بند مي آيد، جوانها تندوتيز يکي پس از ديگري از گوشه و کنار سفارت به داخل مي روند در حالي که هرکدامشان روبندي به صورت و عکس امام(ره) را به سينه دارند. سفارت به اشغال دانشجويان پيرو خط امام در ميآيد و آنان در اطلا عيه خود سفارت آمريکا را لا نه جاسوسي خواندند و اعلا م کردند ما به پيروي از موضع قاطعانه امام در مقابل آمريکاي جهانخوار به منظور اعتراض به دسيسه هاي امپرياليستي سفارت سابق آمريکا را در اختيار گرفتيم تا از اين طريق اعتراض خود را به گوش جهانيان برسانيم. تسخيرلا نه جاسوسي آمريکا داراي اهميتي فراوان بود چنانکه رهبرکبير انقلا ب آن را انقلا بي بزرگتر از انقلا ب اول ناميدند و به عقيده نگارنده اين سطور در پروسه تحولا ت انقلا بي مي توان بعد از انقلا ب 22 بهمن 57 آن را انقلا ب دوم ناميد. هدف اصلي دانشجويان پيرو خط امام انجام يک کار سمبليک در اعتراض به رفتار قيم مابانه آمريکا نسبت به انقلا ب ايران بود. اما با تاييد امام و تبديل اين اعتراض ملي به يک خبر بين المللي، اين اقدام، آثاري در ابعاد يک انقلا ب برجاي گذاشت و به حق انقلا ب دوم نام گرفت. مهمترين تاثير داخلي اشغال سفارت سابق آمريکا استعفاي دسته جمعي دولت موقت به رهبري مهندس مهدي بازرگان بود. گرچه با توجه به اينکه دولت بازرگان ديگر توانايي همگام شدن با سيل خروشان و هيجان زده ملت را نداشت تسخير سفارت و ماجراي گروگانگيري درتهران تنها به صورت عامل تسريع کننده استعفاي دولت موقت درآمد. همانطور که مهندس بازرگان در کتاب انقلا ب در دو حرکت تصريح مي کند دولت موقت از نظر مسووليت اداري و سياسي مملکت و حفظ حقوق نمايندگان و اتباع خارجي برطبق تعهدات بين المللي نمي توانست مخالف نمايندگان اين عمل نباشد و چون قبلا تصميم به استعفا گرفته بود هيچ گونه اعلا ميه و اقدامي دراين زمينه ابراز نکرد. با اين وجود تاثيرات جهاني اين اقدام بسيار عميق تر از تاثيرات داخلي آن بود آنچنان که جهانيان 2 نوامبر 1979 را بيشتر از 11 فوريه 1979(22بهمن 1357) به ياد دارند. خيلي از تحليلگران سياسي و نظريه پردازان عرصه روابط بين الملل، انقلا ب ايران را پيش بيني مي کردند اما هيچکس تسخير سفارت يکي از دو قطب قدرت جهان راهيچگاه به مخيله خويش راه نمي داد و حتي گمان نمي کرد به مانند زماني که ايالا ت متحده تصميم مي گرفت چه کسي درايران برمسند قدرت بنشيند روزگاري برسد که ايران قادر به تعيين سرنوشت انتخابات رياست جمهوري آمريکا باشد. آزادي گروگانها حتي در پايان دوره رياست جمهوري کارترنيز حکايت از سقوط او و حزب دموکرات مي کرد. اما مجلس دقيقا زماني- 11 آبان 1359- شرايط خود را براي آزادي گروگانها اعلا م کرد که ديگر فرصت تبليغات از دست رفته بود. بدين ترتيب همانطور که هميلتون جردن (رئيس ستاد کاخ سفيد در دوران کارتر)نيز در کتاب خاطراتش به نام «بحران»مي نويسد:«صبح سه شنبه بسياري از افراد نامصمم چون تحملشان به آخر رسيده بود با عصبانيت به خيابان آمدند و راي خود را عليه دموکرات ها به صندوق ريختند.» سرانجام 17 ژانويه 1981(مصادف با 27دي ماه 1359) پس از شکست عمليات دلتا در صحراي طبس مذاکرات ايران و آمريکا براي آزادي گروگانها به نتيجه رسيد و طبق توافق نامه اي قرار شد قدم به قدم همراه با رفع انسداد دارايي هاي ايران در آمريکا گروگانهاي آمريکايي نيز آزاد شوند. بعد از امضاي متن بيانيه الجزاير از سوي وارن کريستوفر معاون وقت وزارت خارجه آمريکا در 19 ژانويه، ايران گروگانها را 442 روز پس از تسخير سفارت، پنج دقيقه قبل از 9 شب به وقت تهران و درست سه دقيقه پس از پايان رياست جمهوري جيمي کارتر آزاد کرد تا او بتواند خبر آنرا در آخرين نطق خود در مراسم تحليف رياست جمهوري ريگان اعلا م کند وريگان موفق شود در اولين نطق رياست جمهوري اش آزادي گروگانها را ناشي از اقدامات خود بداند. البته نبايد از ذکر اين نکته بسيار مهم غافل بود که امام خميني(ره) ضمن اعلا م شرايط چهارگانه که عبارت بود از: استرداد دارايي شاه، لغو درخواست هاي مربوط به خسارات توسط آمريکا، رفع توقيف دارايي هاي ايران در آمريکا و تعهد آمريکايي ها داير بر عدم دخالت درامور داخلي ايران، اجراي امر را بر عهده مجلس گذاردند و مجلس نيز که بعد از دوماه افتتاح شد همان شرايط امام خميني را تاييد کرده و دولت شهيد رجائي را مامور مذاکره و اجراي تصميمات متخذه کردند. گروگان ها آزاد شدند اما تسخيرکنندگان اصلي سفارت آمريکا هيچ نقشي در پايان امر نداشتند. دکتر معصومه ابتکار مترجم دانشجويان در کتاب «تسخير» در اين باره مي نويسد: ما دانشجويان هيچ گاه در اجراي فرآيند آزادسازي دخالت نداشتيم. هيچ کس با ما مشورت نکرد و ما را در جريان نگذاشت. تنها پس از تکميل همه کارها بود که بهزاد نبوي رئيس گروه کاري مجلس در ماجراي گروگانگيري درخواست ملا قاتي از رهبران ما براي بحث درباره جزئيات آزادي گروگان ها به عمل آورد. در آن جلسه مودبانه از ما پرسيد درباره اين توافق چه نظري داريد ولي چون قبلا تصميم ها اتخاذ شده بود در پاسخ تنها لبخند زديم. آري، ماجرا پايان يافته بود اما سرانجام جنبش دانشجويان پيرو خط امام هنوز معلوم نبود. گروهي سياسي به نام دانشجويان مسلمان پيرو خط امام تاسيس شد. کساني که با فکر تشکيل حزب مخالف بودند استدلا ل مي کردند اين گروه ها هرگز با چنين نيتي گرد هم نيامده اند بدين ترتيب در نهايت اکثر دانشجويان تصميم گرفتند بهترين راه براي جنبش اعلا م انحلا ل آن است. وا کنون که در دهه چهارم انقلا ب واقع شده ايم گروهي از تسخيرکنندگان سفارت سابق آمريکا در تهران يا به مرور زمان جذب در قدرت شده اند و عده اي نيز استحاله شده و عده ديگري نيز توبه سياسي کرده اند! كيهان: زير خيمه سبز لندن «زير خيمه سبز لندن»عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم محمد ايماني است كه در آن ميخوانيد؛29 دي 1388 روزنامه «واشنگتن تايمز» در خبري قابل تأمل نوشت «شوراي امنيت ملي و سازمان جاسوسي آمريكا (سيا) ايران را در اولويت و رتبه نخست فعاليت جاسوسي قرار داده اند و چين در رتبه دوم قرار گرفته است». اين خبر به خودي خود جايگاه قدرت فزاينده و پيش رونده ايران را در معادلات بين المللي نشان مي داد، همچنان كه تأكيد مي كرد تسخير لانه جاسوسي آمريكا در 30 سال پيش (13 آبان 1358) به معناي خاتمه عمليات جاسوسي و اخلال و خرابكاري عليه ايران نيست. به عبارت ديگر نه مشاهده ابعاد فزاينده اقتدار جمهوري اسلامي ايران مي تواند ما را از كمين و مراقبت و شبيخون دشمن غافل كند و نه اطلاع از ابعاد گسترده جاسوسي و يارگيري و دام گستري دشمن، ملازم فراموشي «پشتوانه هاي قدرت كشور» و «نقش بر آب شدن اغلب اين توطئه ها» است. اگر سفارت آمريكا در ايران به همت دانشجويان «مسلمان» و «پيرو خط امام» به تسخير درآمد و انقلابي بزرگ تر از انقلاب اول در ابعاد اطلاعاتي، فرهنگي و سياسي رخ داد- و پرده از چهره بسياري از گروهك هاي نفاق و سران موجه آن افتاد- اين به معناي پايان جاسوسي و خيانت نبود. 4 بهمن سال گذشته روزنامه كانادايي «گلوب اند ميل» فاش كرد «كن تيلور سفير كانادا در ايران در جريان تسخير سفارت آمريكا و عمليات ناكام چنگال عقاب (طبس) به عنوان رئيس غيررسمي ايستگاه CIA در تهران عمل مي كرد. پروفسور رابرت رايت در كتاب خود تحت عنوان مأمور ما مي نويسد درخواست جمع آوري اطلاعات توسط تيلور، مستقيماً از سوي جيمي كارتر رئيس جمهور آمريكا به مك دانالد، وزير خارجه كانادا منتقل شده بود. تيلور مي گويد كشف ارتباط با سازمان سيا مي توانست تبعات بسيار سنگيني براي من در ايران داشته باشد. من defacto CIA station chief (رئيس غير رسمي ايستگاه سيا) در تهران بودم. تيلور ضمن جمع آوري اطلاعات، 6 نفر از كارمندان سفارت آمريكا را نيز از ايران فراري داد.» 31 سال پس از آن ماجرا، اكنون جان ساورز (سائرز) رئيس سرويس جاسوسي خارجي انگليس MI6 از جاسوسي در ايران براي ممانعت از گسترش برنامه هسته اي جمهوري اسلامي- يعني همان محور مورد پي گيري سازمان سيا و شوراي امنيت ملي آمريكا- خبر مي دهد و ادعا مي كند افشاي برخي ابعاد برنامه هسته اي ايران بر اساس همين جاسوسي ها بوده است. رئيس MI6 عناويني چون «مشاور توني بلر نخست وزير سابق، سفير انگليس در سازمان ملل، نماينده انگليس در عراق اشغال شده، سفارت در برخي كشورهاي عربي و مديركل سياسي وزارت خارجه» را در پرونده خود دارد و سالها نماينده انگليس در مذاكرات هسته اي با ايران بوده است. 10 بهمن ماه 86، ساورز زماني كه سفير انگليس در سازمان ملل بود به اعتبار توهم و آدرس هاي غلطي كه از داخل ايران دريافت كرده بود، گفت «يك فشار ديگر بر ماشه ]صدور قطعنامه تحريم[ ايران را به سمتي سوق خواهد داد كه به كنار گذاشتن برنامه هسته اي راضي شود. اتحاد براي صدور قطعنامه باعث ايجاد بحث هاي جدي در داخل ايران شده كه اين كشور تا چه حد بايد براي پيگيري جاه طلبي هاي هسته اي هزينه بدهد». كدام محافل و چه كساني در دهه گذشته به ويژه يك سال اخير مي توانسته اند قليان جاسوسي آمريكا و انگليس را در ابعاد گوناگون آن- از جمع آوري اطلاعات تا عمليات رواني و اختلاف افكني و تخريب روابط سياستمداران و مردم، و القاي يأس و تفرقه و ترديد- چاق كنند؟ جنبش خلق مسلمان و سازمان مجاهدين خلق و جبهه ملي و كساني چون حسن نزيه و عليرضا نوري زاده و ميناچي و بني صدر؟! اينها و نظاير اينها كه يا فراري و يا فرسوده- و يا هر دو- هستند! نهضت آزادي و گروهك هاي چپ استحاله شده و دموكرات مآب؟ حتماً! اما آنها هم اغلب مانند طيف اول، ورشكسته و گاو پيشاني سفيدند اگرچه در داخل باشند. آنها حتي اگر ت سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 316]
-
گوناگون
پربازدیدترینها