واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: اللهكرم:همسرم مكاتبه عاشقانهام را پاره كرد اولين مكاتبه در چارچوب رفتارها بود كه ايشان آن را پاره كرد. مكاتبات بعدي در باب راز و نيازهاي شبانه در جبهه بود كه ايشان هم متقابلا راز و نيازهاي خود را ارسال ميكرد. يكي از مهمترين مكاتبات در باب دردها و رنجهاي مردم بوسني بود كه هنگام نوشتن با بارش اشك نوشته شد و جالب كه ايشان با بارش اشك آن را خوانده بود. روزنامه تهران امروز نوشت: حسين اللهكرم امسال از ماموريت سه سالهاي كه به عنوان وابسته نظامي در كرواسي داشت، به كشور بازگشت و فعاليتهاي فرهنگي و پژوهشي خود را از سر گرفت. هرچند چه پيش از سفر به كرواسي و چه بعد از بازگشت، او از علاقه اساسياش يعني سياستورزي غافل نبوده و البته اين علاقهمندي براي او بدون حاشيه نبوده است، هرچند كه او با اظهارنظرهاي ويژهاي در اين باب، نشان داده كه خود نيز بيعلاقه به چنين حاشيههايي است. اكنون حسينالله كرم، اگرچه چهرهاش كمي پيرتر از زمان آغاز ماموريتش شده اما نحوه زندگي، تعاملات و علايق او تفاوتي نكرده است. در آخرين شبهاي ماه مبارك رمضان از او كه تا سحرگاه در مسجد ارك تهران به دعا مشغول بود، خواستيم نه در باب سياست كه بخش اعظم زندگي او را تشكيل داده بلكه كمي متفاوتتر يعني در مورد زندگي خصوصي و شخصياش گفتوگويي داشته باشد. ساعت انجام گفتوگو 23:30 تعيين شد اما با يكربع تاخير در فضاي سبزي كه پشت مسجد ارك و روبهروي كلانتري بازار بود، با ما به گفتوگو نشست. گفتوگويي كه تا ساعت 3 بامداد به طول انجاميد چرا كه اين استاد دانشگاه عادت دارد پس از پرسيده شدن هر سوال، پاسخ آن را در دفترچه شخصياش مينويسد و سپس از روي همان نوشتهها ميخواند. در طول گفتوگو، هر چند برخي سوالات باب ميل او نبود اما هيچ كدام را بيپاسخ نگذاشت و پاسخهايي داد كه خودش بعد از آن با خنده ميگفت «ميدانم متوجه نشديد كه چه گفتم». نزديك سحر از ما خواست تا بقيه سوالاتمان را به فردا موكول كنيم اما تماسهاي بعدي براي تكميل مصاحبه بينتيجه ماند. با اين وجود، گفتوگوي پيشرو، ميتواند گوياي بسياري از ابعاد زندگي غيرسياسي حسين اللهكرم باشد. آقاي اللهكرم شما تازه از كرواسي بازگشتهايد. در آن كشور چه كار ميكرديد؟ بنده ديپلمات نظامي جمهوري اسلامي ايران در كرواسي بودم. اين كشور يكي از 5 كشور جدا شده از يوگسلاوي سابق است كه در قلب منطقه بالكان واقع شده است. منظورتان از ديپلمات نظامي همان وابسته نظامي است؟ بله. تفاوتي با هم ندارد. به عنوان ديپلمات نظامي با لباس نظامي در مراسمها شركت ميكرديد؟ هم لباس نظامي و هم غيرنظامي ميپوشيديم. ديپلماتهاي نظامي و غيرنظامي داراي لباسهاي رسمي، نيمهرسمي و غير رسمي هستند كه در هر مراسم، با توجه به وضعيت از يكي استفاده ميكنند. اصلا چه شد به عنوان وابسته نظامي به كرواسي رفتيد، چرا كه پيش از اين، به فعال سياسي اصولگرا معروف بوديد. سابقه حضور بنده در بالكان به سال 1991 ميلادي باز ميگردد. در اين سال يوگسلاوي سابق فرو پاشيد و سه كشور صربستان، بوسني و كرواسي شكل گرفت. بنده به عنوان عضو اصلي نيروي كمكرسان ايران به آنجا رفتم. اين سابقه سبب شد براي تقويت روابط به كرواسي بروم. چه سالي رفتيد؟ سال 1386 به كرواسي رفتم البته زمان ماموريت هر ديپلمات سه سال است لذا در سال 89 ماموريت بنده تمام شد و به كشور بازگشتم و اكنون فعاليتهاي سابق خود را در دانشگاه و مركز مطالعاتي همانند قبل ادامه ميدهم. در حال حاضر نظامي هستيد؟ بنده عضو سپاه پاسداران هستم. از آنجا كه سپاه ماموريت دفاع از انقلاب را دارد، ميتواند در چارچوبهاي مختلفي قرار گيرد. به عنوان مثال، چارچوب اصلي دوران 8 سال دفاع مقدس را شايد بتوان نيروهاي دفاعي ناميد اما در جنگ فرهنگي يا سياسي يا وضعيت كنوني كه با جنگ هوشمند و موازنه قدرت نرم روبهرو هستيم، اين چارچوب متفاوت خواهد بود و پاسداران عمدتا نيروهاي توليدكننده قدرت نرم نيمه سخت و سخت هستند. با توجه به سبقه مذهبي شما، آيا زندگي در كشوري كه با فرهنگ اسلامي ما فاصله دارد، احساس ناخوشايندي نداشتيد؟ گرچه زندگي در خارج از كشور با محدوديتهاي خاص خود روبهرو است اما از آنجا كه عمده خانواده ديپلماتها، متدين هستند لذا زندگي ايراني خود را حفظ ميكنند ضمن اينكه ارتباط با مردم كرواسي كه ريشه خود را ايراني ميدانند نيز جالب است، لذا احساس معذب بودن به افراد دست نميداد. در زاگرب هم مسلمانان زيادي حضور دارند و همچنين مساجد آن از زيباترين مساجد اروپاست كه احساس خوبي به انسان ميدهد. نمازهاي جماعت و جمعه هم از زيباترين خاطرات من در اين ماموريت سه ساله است. پيش از ماموريت، ذهنيتي خاص در جامعه نسبت به آقاي اللهكرم وجود داشت، بهويژه با توجه به فعاليتهاي سياسي. آيا اكنون كه بازگشتهايد تغييري در خودتان احساس ميكنيد؟ انسانها در طول زندگي و كسب تجارب دچار تحولاتي ميشوند. اين تحولات در برخي افراد آنقدر زياد است كه فرد را تحت عنوان پسين و پيشين ياد ميكنند. بنده هم جدا از اين وضعيت نيستم اما فكر نميكنم تفاوتها آنقدر باشد كه فرضا از اصولگرايي به تجديدنظر طلبيگذار كرده باشم. آقاي الله كرم بعد از بازگشت از كرواسي به چه كاري مشغول هستيد؟ با توجه به پاياننامه دانشجويان به كارهاي پژوهشي و تحقيقاتي مشغولم و در ضمن آن، به تدريس دروسي در دانشكده علوم سياسي هم ميپردازم. در يك مركزمطالعاتي هم مشغول به كار هستم. به تدريس اشاره كرديد. در كدام دانشكده مشغول هستيد؟ بنده عضو هيات علمي دانشكده علوم سياسي واحد مركز دانشگاه آزاد اسلامي هستم و در اين ترم دروس انديشه سياسي ايران و اسلام. انقلاب اسلامي و ريشههاي انقلاب و درس جديدي به نام دفاع مقدس را تدريس ميكنم. و اصلا مدرك خود را چه زماني دريافت كرديد؟ يكي از مداركم هم دكتراي مديريت علوم استراتژيك است كه در سال 1377 اخذ كرده و بر همين مبنا عضو هيات علمي دانشكده مديريت شدم. بعد از اخذ اين مدرك، عضويت در هيات علمي خود را از مديريت به علوم سياسي تغيير دادم كه اكنون هم عضو هيات علمي دانشكده علوم سياسي واحد تهران مركز هستم. اجازه دهيد به بحثهاي خانوادگي بپردازيم. چگونه با همسرتان آشنا شديد؟ آيا همانند جوانان امروز شما و همسر مرحومتان پس از عشق و عاشقي به هم رسيديد؟ از آنجا كه پدر بنده استاد عرفان عملي بود، افراد زيادي تحت نظر ايشان فعاليت ميكردند. از اين رو در خانواده ما علاوه بر رفت و آمدهاي فاميلي، رفت و آمدهاي عموميتر هم بود. بنده معتقد بودم كه عشقهاي دنيوي، عشقهاي مجازي هستند، براي اين عشقها اهميت زيادي قائل نبودم. بر اين اساس، عشقهايي اهميت مييابند كه در سفرهاي روحاني همراه انسان باشند. همسرم از خانواده مريدان پدرم بود، احساس كردم كه اين انديشه در ايشان هم وجود داشت. بنابراين ازدواج ما نه سنتي و نه بر اساس عشق و عاشقيهاي معمول بود بلكه ازدواج براي تكامل روحي و در راستاي عشق حقيقي بوده است. در نهايت بر چه مبنايي، ايشان را پسنديديد و به عنوان شريك زندگي با او همراه شديد؟ به نظرم حرفزدن و ديدن در چارچوب عشقهاي مجازي معنا پيدا ميكند. به عبارتي در عشقهاي حقيقي ابزاري مانند مكاشفه و مكاتبه و طيكردن برخي مراحل ايماني اهميت بيشتري دارد كه ايشان اين موارد را طي كردند. به تازگي برخي سياستمداران از نامههاي عاشقانه خود در زمان جواني صحبت كردند، آيا شما هم تابهحال براي همسرتان نامه عاشقانه نوشتهايد؟ نامه عاشقانه، ابزارهاي عشق مجازي هستند كه غالبا كار ساز نبودهاند. ابزارهاي عشق معنوي مراتب بالاتري دارد. انگار شما دوست نداريد از لفظ نامه استفاده كنيد. ولي در صحبتهايتان به مكاتبه اشاره كرديد. از مكاتباتتان با همسرتان بگوييد. اولين مكاتبه در چارچوب رفتارها بود كه ايشان آن را پاره كرد. مكاتبات بعدي در باب راز و نيازهاي شبانه در جبهه بود كه ايشان هم متقابلا راز و نيازهاي خود را ارسال ميكرد. يكي از مهمترين مكاتبات در باب دردها و رنجهاي مردم بوسني بود كه هنگام نوشتن با بارش اشك نوشته شد و جالب كه ايشان با بارش اشك آن را خوانده بود. قضيه مكاتبهاي كه توسط همسر مرحومتان پاره شد چه بود؟ مگر چه نوشته بوديد؟ رفتار در چارچوب عشق حقيقي به صورتبندي نيازهاي روحي ميپردازد كه از طريق ذكرهاي توحيدي قابل درك است. عامل اصلي پاره كردن نامه، گذر اينگونه رفتارها به خواستههاي مادي بود. (اين يكي از پرسشهايي بود كه اللهكرم تاكيد كرد ميدانم متوجه نشديد كه چه گفتم.) همسرتان چه زماني فوت كردند؟ دو سال پيش فوت شدند. دليل فوتشان چه بود؟ ... آيا بعداز فوت همسرتان فكر ازدواج مجدد به ذهنتان خطور كرد؟ من در يكي از مكاتبات به ايشان تاكيد كرده بودم كه اگر شهيد شدم، حتما ازدواج كنند زيرا پيامبر اكرم(ص) و اهل بيت با تاركالدنيا بودن، موافق نبودند. ايشان هم در مكاتبهاي همان را به من گفتند، لذا بعد از برگزاري سال ايشان، به فكر ازدواج افتادم و پس از بررسي با فردي از جنس ويژه ازدواج كردم. چه ويژگيهايي سبب ميشود كه همسر دومتان را ويژه بخوانيد؟ ايشان همسر شهيد است. 27 سال پس از شهادت همسرش با اراده فوق العادهاي به تربيت 3 فرزند خردسال شهيد پرداخت و آنها را تا تحصيلات دانشگاهي و ازدواج موفق همراهي كرد، لذا ويژه هستند. اكنون خانواده اللهكرم چند نفره است؟ امروز يك خانواده پر جمعيت را تشكيل ميدهيم 3 فرزند همسرم دارد و 2 فرزند هم بنده دارم در مجموع يك خانواده 7 نفره را تشكيل ميدهيم. مهريه همسران اول و دومتان چقدر بود؟ اين عوامل نه تنها از زندگي مشترك حفاظت نميكنند، بلكه گاه مشوق جداييها هم ميشوند، البته مهريه در عشقهاي حقيقي هم ميتواند باشد و بنده از 14 سكه كه عدد معصوم است، بهره گرفتم. اين تعداد از سوي امام(ره) و آقا به عنوان شرط براي خواندن خطبه عقد مطرح بوده است. پنج فرزندتان اكنون به چه كارهايي مشغول هستند؟ قاسم، فيزيوتراپ است و ندا، معلمي ميكند. علي مهندس عمران و فعال ساختماني و محسن مدير فرهنگي است و محسن ديگر، دانشجوي آرشيتكت است. تمام فرزندانتان ازدواج كردهاند؟ بهجز فرزند آخرم، همگي ازدواج كردهاند. ندا و محسن و علي نيز هر كدام يك دختر دارند. منزلتان در كدام نقطه تهران است؟ فكر كنم قبل از ماموريت، شرق تهران بوديد. حدود 50 سال است كه در خانهاي در ميدان قيام واقع در خيابان ري تهران زندگي ميكنم. مالك خانه خودتان هستيد؟ اين خانه سه طبقه دارد كه طبقه همكف آن را پس از فوت پدر و مادرم از برادر و خواهرانم خريداري كردم. با موتور به مسجد آمديد. وسيله نقليه ديگري هم داريد؟ يك موتورسيكلت از نوع وسپا دارم كه متعلق به خودم است و گاهي نيز از يك پيكان سفيد استفاده ميكنم كه متعلق به بيتالمال است و هنگام رفتن به مركز مطالعاتي از آن استفاده ميكنم. اگر ايرادي ندارد، بفرماييد حقوق ماهانه شما چقدر است؟ حقوق بنده در ماه گذشته كمي بيشتر از يك ميليون تومان بود كه بايد اعتراض كنم زيرا بايد حدود يك ميليون و 200 هزار تومان دريافت ميكردم. 300 هزار تومان نيز از دانشگاه دريافت ميكنم. حقوقتان در كرواسي چقدر بود؟ حدود 3 ميليون تومان حقوق رسميام بود و بيش از يك ميليون تومان حق خانواده پرداخت ميشد كه اين وجه يك سال و نيم دريافت نشد و اين حقوق بايد علاوه بر هزينه زندگي، هزينه رفت و آمد به كشور را هم در بر ميگرفت. سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]