تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 15 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):دانش پيشواى عمل و عمل پيرو آن است. به خوشبختان دانش الهام مى‏شود و بدبختان از آ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1838102493




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

*«روشنفكري» درگفت‌وگو بادكتر محمدرضا تاجيك* *روشنفكر بايد فرزند زمان خود باشد *بايد ازفضاهاي خاكستري عبوركنيم *مشكلات جامعه از وراي انديشه ديگران حل نمي‌شود


واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: *«روشنفكري» درگفت‌وگو بادكتر محمدرضا تاجيك* *روشنفكر بايد فرزند زمان خود باشد *بايد ازفضاهاي خاكستري عبوركنيم *مشكلات جامعه از وراي انديشه ديگران حل نمي‌شود


خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تاريخ

جريان روشنفكري در ايران از آغاز مشروطه تاكنون همواره در فراز و نشيب‌هاي بسياري قرار داشته است كه اين فراز و نشيب‌ها موجب شده تا اين جريان در مقاطعي تاثيرگذار و در برخي زمان‌ها بي‌اثر و به حاشيه رفته باشد. تحليل فراز و نشيب اين جريان تاثيرگذار در جامعه‌اي مانند ايران ضروري است. پرسش‌هايي مانند اينكه جريان روشنفكري تا چه اندازه شجاعت حضور و اثرگذاري در جامعه امروز ايران دارد؟ روشنفكران در كجاي جامعه امروز ايران قرار گرفته‌اند؟ آينده اين جريان چه خواهد شد؟ و بسياري از پرسش‌هاي ديگر، خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) را برآن داشت تا درباره جريان روشنفكري و جايگاه اين جريان با يكي از آشنايان با اين جريان به بحث وگفت‌وگو بپردازد.

دكتر محمدرضا تاجيك، استاد دانشگاه ، درگفت‌وگو با خبرنگار تاريخ و انديشه ايسنا در تببين عملكرد جريان روشنفكري در ايران با اشاره به اينكه همواره با جريانات متنوع و متعدد گفتمان‌هاي بسيار متكثر روشنفكري و شبه روشنفكري در جامعه ايران مواجه بوده‌ايم، بيان كرد: ريشه تاريخي روشنفكري در ايران به اولين نسيم مدرنيته كه در جامعه ما وزيدن گرفت و انسان ايراني با گفتمان مدرنيته آشنا شد، باز مي‌گردد؛ از اين دوران جامعه ايراني تلاش مي‌كند از منظر روشنفكرانه به جامعه، نگاه و تحولات را براين اساس در جامعه ايجاد كند.

وي درعين حال با بيان اينكه تنها مواجهه با مدرنيته موجب بروز و ظهور يك جريان روشنفكري نمي‌شود تصريح كرد: يك جريان روشنفكري تلاش مي‌كند كشكول و اثر مدرنيته را بگيرد و از وراي گفتمان مدرنيته به جامعه خود نگاه كند. اين دسته از روشنفكران را با تعبيري مي‌توان آيرونيست‌ها ناميد.

تاجيك ادامه داد: آيرونيست‌ها كساني هستند كه در هر صورت واژگان نهايي، فرهنگ و داشته‌هاي معرفتي خود را به نظام انديشه‌اي جوامع غربي ترجيح نمي‌داده‌اند و معتقدند اگر بخواهيم تحول و تغييري در جامعه ايجاد و جامعه را مهندسي و باز مهندسي كنيم، بايد به دامان گفتمان غرب پناه ببريم.

استاد دانشگاه تهران خاطر نشان كرد: گروه ديگري كه درتقابل با مدرنيته و تعامل مدرنيته ايجاد شده‌اند به گفته دريدا، هايدرويست‌ها يعني گروه‌هاي اختلاط و پيوندطلبي هستند كه تلاش كرده‌اند پيوندي ميان مدرنيته و فرهنگ و دين خود ايجاد كنند. اين گروه معتقدند نه اين، نه آن و هم اين و هم آن. هويت‌هاي كدري كه نه سفيد و نه سياه بودند، نه كاملا غربي بودند و نه كاملا اسلامي و تلاش كرده‌اند كه ميان اين دو يك پيوند ايجاد و تلاش كنند مفاهيم اسلامي را به بيان مدرن ببرند يا بيان مدرن و مفاهيم مدرن را روكش اسلامي بكشند.

وي گروه سوم روشنفكري را كساني ناميد كه درمواجهه با مدرنيته به نوعي به دين و اسلام بازگشتند و تلاش كردند از يك منظر واسازانه وارد دين و سنت شوند و افزود: بيان اين گروه آن بود كه دين براي هرعصر و نسلي پيام خاص خود را دارد و اينكه مسكوت و مهجور و عقب‌مانده است، از بابت طبيعت دين نيست بلكه از بابت رفتار و كردار ما مسلمان‌هاست و بايد تلاش كنيم دين را براي عصر جديد به صدا درآوريم و نيازمند اين نيستيم كه بيان مدرنيته را در زبان دين بگذاريم.

با سه جريان كلي روشنفكري مواجهيم

تاجيك با تاكيد بر اينكه نمي‌توانيم يك نقش موازي و متوازي ميان تمام جريان‌هاي روشنفكري در تحولات سياسي و اجتماعي يك جامعه قائل باشيم به ايسنا گفت: مي‌توان به جرات گفت برخي از اين جريان‌هاي روشنفكري به نوعي تاريخ تحول ما را به تعويق انداخته‌اند و برخي از اين جريان نيز تحولات جامعه ما را به تاريخ قفل كرده‌اند و اجازه تحرك نداده‌اند و گامي به پس گذاشته‌اند نه گامي به پيش و ما را به لحاظ تاريخي عقب برده‌اند. در آن مسير تاريخي و تحول تاريخي كه بايد قرار مي‌گرفتيم مسير ديگري را به جامعه ما پيشنهاد كرده‌اند و در آن مسير قرار داده‌اند و تا متوجه شويم كه در كج‌راه هستيم، دچار يك تعويق و عقب‌ماندگي تاريخي شده‌ايم.

وي تصريح كرد: برخي از اين جريان‌هاي روشنفكري تلاش كرده‌اند جامعه را در فضاي نظام دانايي و حقيقي و ارزشي خود مورد تحليل قرار دهند و اينها هم گروه‌هاي بسيار متفاوتي هستند. آنها از مذهبي‌هايي كه به نوعي سلفه‌گري را در درون خود پرورش داده‌اند و فلاح و صلاح جوامع اسلامي از جمله ايران را در بازگشت به صدر اسلام و مناسبات صدر اسلام مي‌ديده‌اند تا برخي از روشنفكران اسلامي كه با نوعي علم‌گرايي عجين شده‌اند و تلاش كرده‌اند از اين زاويه به جامعه نگاه كنند تشكيل شده بودند.

تاجيك با بيان اينكه اين دسته از روشنفكران را از دهه‌هاي 30 به بعد مي‌توان مشاهده كرد، گفت: تجلي اين دسته را مي‌توان در امثال جلال آل‌احمد و مرحوم شريعتي پيگيري كرد. آنها تلاش كرده‌اند تا از يك رويكرد برون ديني، دين را به شكل ديگري به صدا در آورند و با توسل به نوعي از ماركسيسم، سوسياليسم، وبرسيم و اگزيستانسياليسم و پديدارشناسي و در نوعي آشتي دادن ابن‌عربي و هايدگر از فضاي انتزاعي بين هايدگر و ابن‌عربي استفاده كرده و دستگاه نظري خود را ايجاد كنند تا از طريق اين دستگاه نظري بتوانند تحولات اجتماعي را سامان دهند.

وي افزود: جرياني كه موجب عمده تحولاتي در جامعه ايران شده است، بيشتر با اين نظام دانايي و نظام حاكم بر جامعه و اين جريان روشنفكري كه از دهه 30 به بعد شكل گرفته همگوني داشته است. بيان و تفكر روشنفكري در اين گروه تافته جدا بافته از فرهنگ و گفتمان مسلط بر جامعه محسوب نمي‌شد. جامعه مي‌توانست اين رويكرد را بپذيرد و آن را دفع نمي‌كرد و در مقابل آن موضع نمي‌گرفت.

جامعه ايراني درمقابل جريان‌هاي سكولار به سرعت واكنش نشان مي‌داد

جريان‌هاي روشنفكري مذهبي تحولات جامعه را ايجاد كردند

تاجيك خاطرنشان كرد: چون جامعه ايراني يك جامعه ديني بود در مقابل ساير جريان‌هاي سكولار به سرعت واكنش نشان مي داد، ولي در مقابل جريان‌هاي روشنفكري مذهبي چنين واكنشي را از خود نشان نمي‌داد. اگر چه اين جريان‌ها رويكرد ديگري نسبت به دين پيشنهاد مي‌كردند و از درون، دين سنتي را واسازي مي‌كرده‌اند اما به دليل همين فضاي ديني جامعه بيشتر مثمرثمر بوده‌اند و تحولات جامعه را ايجاد كردند.

وي با بيان اينكه گروه‌هاي روشنفكري در شرايط كنوني چه به صورت ايجابي و چه به صورت سلبي در ايجاد زيربناهاي فكري در جامعه ما موثر بوده‌اند اظهار كرد: حتي روشنفكران سكولار هم به دليل آنكه شرايطي در فضاي جامعه ايجاد كردند كه در نقيض آنها بايد از دين سخن گفته مي‌شد و براي پاسخ‌گويي به آنها دين بايد خود را شكوفا مي‌كرد در ايجاد فضاهايي براي حضور روشنفكران ديني موثر بوده‌اند اما بي‌ترديد سهم تلاش اين دو جريان يكي نبوده است.

تاجيك با اشاره به برخي جريان‌هاي روشنفكري كه در ضديت با دين حركت مي‌كنند بيان كرد: مبنا و استدلال اين دسته از روشنفكران در مخالفت با دين اين است كه رابطه بين دين و روشنفكري را يك رابطه پارادوكسي و ناسازگون مي‌دانند. آنها معتقدند چون دين مشتمل بر يكسري محكمات و از جنس متافيزيك است ما را به يكسري باورهاي ثابت دعوت مي‌كند و مي‌گويد كه در يك مسير و در يك شيوه خاص قدم برداريم و براي كوچكترين لحظات زندگي فردي تا بزرگترين مسايل اجتماعي برنامه دارد.

رييس سابق مركز بررسي‌هاي استراتژيك رياست جمهوري افزود: اين عده از روشنفكران معتقدند عقلي كه در عرصه دين مطرح مي‌شود، عقل محسور و محدود به شريعت است. اين عقل نمي‌تواند به صورت خرد خودمختار و نقاد كه لازمه روشنفكري است، عمل كند. روشنفكر زماني روشنفكر است كه خودمختار و نقاد باشد و دين نمي‌تواند چنين امري را تجويز كند بنابراين هرگونه انديشيدن به انتزاج اين دو پارادوكسيكال جلوه مي‌كند.

وي در پاسخ اين عده از روشنفكران مخالف دين گفت: در پاسخ اين عده بايد بگويم مگر نه اينكه هر متني از رهگذر قرائتش با ما سخن مي‌گويد و نه اينكه انسان‌ها از قرائت و خوانش خود با متنها رابطه برقرار مي‌كنند، متن ديني هم يك متن است بنابراين مي‌توان از آن قرائتي ارائه كرد كه با قرائت خاص از روشنفكري كنار هم بنشيند؛ البته بنده معتقد نيستم كه مي‌توان خارج از خوانش قرائت ديني متن دين را درك و فهم كرد، مي‌توان انديشيد كه قرائت‌ هايي از دين و دموكراسي و روشنفكري در كنار هم بنشينند و با هم رابطه هم زيستي برقرار كنند.

تاجيك با بيان اينكه لزوما يك مفهوم خاص از روشنفكري و يك مفهوم خاص از دين نداريم تصريح كرد: حتي مي‌توانيم قرائت‌هايي از دين داشته باشيم كه برخي از اين قرائت‌ها همديگر را دفع و نسبت به هم يك رابطه تقابلي و تضاد و برخي هم رابطه تعاملي ايجاد مي‌كنند و در كنار هم قرار مي‌گيرند.

روشنفكر بايد فرزند زمان خود باشد

اين استاد دانشگاه با تاكيد بر اينكه روشنفكر بايد فرزند زمان خود باشد خاطرنشان كرد: روشنفكران بايد بتوانند در متن و بطن جامعه و تحولات اجتماعي خود حضور داشته باشند و بتوانند بالاخره بافت‌ها و تافته‌هاي انديشه‌گري خود را به گونه‌اي بيان كنند كه مردم با آنها رابطه برقرار كنند. اگر قرار است عده‌اي روشنفكران برج عاج نشين داشته باشيم كه هم خود بگويند و هم خود بشنوند و هم خود راهبر باشند و هم خود پيروي كنند و كسي آنها را درك نكند، نمي‌توان شاهد حركتي در يك جامعه بود.

وي اظهار كرد: در يك جامعه ديني طبيعي است كه روشنفكري موفق‌تر است و مي‌تواند با مردم رابطه برقرار و تحولات اجتماعي خود را ايجاد كند و تاريخ خود را ورق بزند كه با فضاي فرهنگي، عقيدتي، هنجاري جامعه همگون باشد حتي اگر مي‌خواهد فضاي موجود را تغيير دهد و به يك فضاي مطلوب تبديل كند و فرهنگ و نظام ارزش جامعه را تغيير دهد، نمي‌تواند از برون و از يك نگاه برون گفتماني، وارد تحولات يك جامعه شود بلكه بايد از منظر نگاه درون گفتماني وارد شود تا مردم با سخنان و راهكارهاي او رابطه برقرار كنند.

تلاش براي جداكردن دين و روشنفكري به حاشيه راندن جريان روشنفكري در ايران است

وي با تاكيد بر اينكه تلاش براي جدا كردن دين و روشنفكري به حاشيه رانده شدن جريان روشنفكري در ايران است تصريح كرد: در اين صورت روشنفكر از متن جامعه به حاشيه كشيده خواهد شد و نمي‌تواند موجب ايجاد تحولات در جامعه آتي باشد.

تاجيك با اشاره به تاثير انديشه‌هاي روشنفكران در پيروزي انقلاب اسلامي ايران و پس از آن اظهار كرد: بي‌ترديد انقلاب اسلامي و جنبش اصلاحات از درون‌مايه‌ي فرهنگي و انديشگي برخوردار بوده و از سوي ديگر جنس آن و نوع اين دو تحول بزرگ در ايران فرهنگ بوده تا جنس سياست و قدرت.

امثال فوكو، انقلاب اسلامي ايران را اولين انقلاب پست مدرن درعصر حاضر تعريف مي‌كنند

وي ادامه داد: از اين‌روست كه امثال فوكو، انقلاب اسلامي ايران را اولين انقلاب پست مدرن در عصر حاضر تعريف مي‌كنند چون جنس انقلاب 57 با ساير انقلاب‌ها فرق مي‌كرد و از ميكروفيزيك قدرت و از ميكروپالتيك استفاده كرد و توانست پيروز شود.

تاجيك خاطرنشان كرد: ازسوي ديگر بايد اين مساله را مد نظر قرار داد كه زماني جنبشي تاريخي در شكل انقلاب يا جنبشي اصلاحي حادث مي‌شود، مفروض هركس آن است كه قبل از آن جنبش، بسترها و زير ساخت‌هاي فكري و انديشگي و فرهنگي آن فراهم شده است؛ درغيراين صورت نمي‌توان انتظار داشت يك انقلاب و جنبش در خلاء ايجاد شود. چون چنين انقلاب‌هاي فرهنگي و معرفتي و چنين جنبش‌هاي اصلاحي محصول دوران بلوغ جوامع نه دوران احساس و طفوليت جوامع هستند.

نمي‌توانيم از تاثير نخبگان ديني غافل شويم

ريس سابق مركز بررسي و استراتژيك رياست‌جمهوري افزود: در اين فضا جامعه به رشد بالاي فرهنگي رسيده و وضعيت موجود خود را تشخيص داده و وضعيت مطلوب خود را ترسيم كرده است. اين جامعه يك حركت اجتماعي توفنده را شكل مي‌دهند و حركت خود را ساماندهي مي‌كنند تا به فضاي مطلوب خود دست پيدا كند كه در ايجاد چنين فضايي كاركرد روشنفكر بي‌تاثير نبوده است.

تاجيك تصريح كرد: البته در فضا و بافت جامعه ما كماكان نخبگان انديشه و فرهنگ‌ساز بيش از آنكه روشنفكران تحصيل‌كرده مدرن باشند، اهل حوزه و روحانيت حوزه بوده‌اند كه به دليل نزديكي و رابطه‌اي كه با مردم داشته‌اند توانسته‌اند نوع فرهنگ خاص و انديشه خاص خود را به جامعه تزريق كنند.

وي اظهار كرد: نمي‌توانيم از تاثير انديشه اين نخبگان ديني چه در دوران مشروطه و چه در حركت انقلاب 57 و چه در جنبش اصلاحات غافل شويم چون روشنفكران ديني بوده‌اند كه به هر حال با ذائقه مردم جامعه ما آشنا بوده‌اند و توانسته‌اند اثرگذار باشند يا ذائقه جامعه را تغيير دهند.

تاريخ روشنفكري در ايران تكاملي نبوده است

تاجيك با بيان اينكه در عرصه روشنفكري خطي عمل نكرده‌ايم و تاريخ روشنفكري در ايران تكاملي نبوده است به ايسنا گفت: تاريخ روشنفكري در ايران تاريخ گسست و پيوست و تاريخ گشت و بازگشت و پر از فراز و فرود است بنابراين هيچگاه انباشت تجربه روشنفكري در جامعه ما شكل نمي‌گيرد و نظام انديشگي و روشنفكري در جامعه ما مشخص نيست.

وي تصريح كرد: روشنفكران در برخي مقاطع تاريخي به دليل فضاي خاصي كه ايجاد مي‌شود و دموكراسي ناقص كه به‌وجود مي‌آيد شروع به روييدن مي‌كنند و هنوز مجالي براي شيرازه‌بندي فضاي انديشگي خود پيدا نكرده‌اند كه فضا تغيير پيدا مي‌كند و به يك تعطيلات تاريخي مي‌روند و ديگر حضوري در تاريخ ما ندارند.

تاجيك با اشاره به اينكه چنين فضاهايي باعث شد كه تاثيرات روشنفكري در ايران بسيار مقطعي باشد اظهار كرد: روشنفكران ممكن است در مقطع زماني خاصي ديدگاه‌هاي روشنفكري خود را به بدنه جامعه تزريق كنند و تاثيرات خاص خود را بگذارند و چون فضا تغيير كرد و چون اين تاثيرات عميق نبوده و نشست و رسوب پيدا نكرده و به صورت رفتار اوليه جامعه در نيامده و در بدنه جامعه نهادينه نشده بعد مدتي كه فضا تغيير كرد اين تاثيرات خاصيت خود را از دست مي‌دهند.

جريان روشنفكري ايران بسيار متاثر از شرايط زمانه خود است

اين استاد دانشگاه با بيان اينكه جريان روشنفكري ايران بسيار متاثر از شرايط زمانه خود است خاطرنشان كرد: تغيير و تحولات در دستگاه فكري، نظري و انديشگي اين جريان موجب شده روشنفكران نتواند يك فضاي نظري خاص در جامعه ايجاد كنند. آنها خود نيز دچار دگرديسي شده‌اند و اين دگرديسي‌ها باعث شده كه نتوانند با مردم رابطه برقرار كنند؛ به همين جهت فضاي اطمينان‌بخشي كه بايد ميان مردم و روشنفكر ايجاد شود در جامعه ما ايجاد نشده است.

تاجيك بر ضرورت خروج روشنفكران از نابالغي تاكيد كرد و گفت: انديشمندان مدرن به ويژه كانت معتقدند كه روشنفكري به نوعي خروج از نابالغي خود كرده است؛ امروز روشنفكران جامعه ما نيز احتياج دارند كه از نابالغي خارج شوند و تلاش كنند در عرصه‌هاي نظري و عملي به رشد لازم برسند. به همين جهت ما نيازمنديم كه روشنفكر ما علاوه بر انديشه‌هاي ديگران نيم نگاهي هم به شرايط بومي خود داشته باشد.

وي با اشاره به اينكه روشنفكر نبايد دريچه اذهان خود را به روي يافته‌هاي نظري انديشمندان غربي ببندد تصريح كرد: ژوليسي مي‌گويد روشنفكران جهان سوم هر زماني كه مي خواهند مشكل جامعه خود را حل كنند از وراي كتب ديگران سعي مي‌كنند مشكلات را حل كنند؛ البته اين مساله هم مشكل‌گشا نبوده است.

اين استاد دانشگاه ادامه داد: روزگاري روشنفكر ايراني زماني كه كتابي در جامعه از «فيرباخ» ترجمه مي‌شد دست به دست مي‌چرخيد و فرض مي‌شد از اين كتاب مي‌توان مشكلات جامعه را حل كرد. يك زمان «كيركگارد» مطرح مي‌شد و يك كتاب از او ترجمه مي‌شد و روشنفكر ايراني اين كتاب را دست به دست مي‌چرخانده و فرض مي‌كرد كه از وراي اين يافته مي‌تواند مشكلات را حل كند و زماني ديگر از «سارتر» كتابي مطرح مي‌شد و باز روشنفكر ايران احساس مي‌كرد تمام مشكلات و راه‌حل‌هاي او در اين كتاب وجود دارد.

هيچگاه معتقد نيستم از وراي انديشه ديگران مي‌توان مشكلات جامعه را حل كرد

تاجيك خاطرنشان كرد: روشنفكربايد با انديشه بشري آشنا باشد و بايد بداند كه در فضاي انديشه‌اي جوامع ديگر چه چيزي مطرح مي‌شود، اما هيچگاه معتقد نيستم از وراي انديشه ديگران مي‌توان مشكلات يك جامعه متفاوت را حل كرد بلكه هر جامعه‌اي روايت، حكايت، فرهنگ، خصوصيات، ويژگي‌ها و شاخصه‌هاي خاص خود را دارد و نمي‌توان فرض كرد ما مي‌توانيم راه‌حل‌هايي كه در يك فضاي انديشگي معني پيدا كرده است و كارآمد بوده از بسترش جدا كرده و در يك بستر متفاوت قرار دهيم و همان نتايج را بگيريم.

وي با بيان اينكه متاسفانه برخي از روشنفكران ما دچار چنين ساده‌نگري شده‌اند اظهار كرد: روشنفكران ما مي‌انديشند همان فضاي انديشگي و راه‌حل‌ها و تحليل‌ها و تدبيرهايي كه انسان غربي انجام داده را اگر بتوانيم در جامعه خود قرار دهيم مشكل جامعه ما حل مي‌شود. معجوني است كه مي‌تواند ما را از عقب ماندگي نجات دهد و به مدرنيته برساند و دموكراسي در جامعه ما ايجاد كند و قانونمندي را براي ما ارمغان بياورد و توزيع قدرت را به ما هديه دهد.

رييس سابق مركز بررسي و استراتژيك رياست جمهوري خاطرنشان كرد: متاسفانه هيچ كدام از نتايج حاصل نشده است و ما به سوي تصلب بيشتر پيش رفته‌ايم و حتي به تعبير بزرگي، روشنفكر تبديل به يك نظام توتاليتر كوچك شد؛ خود او هم دچار تصلب و تبديل به يك ديكتاتور كوچكي كه خوب سخن مي‌گفت شد و با اينكه تيپي انديشمند و تحصيلكرده داشت ولي بالاخره ديكتاتور بود.

روشنفكري بايد دستگاه نظري بومي ايجاد كند

تاجيك با تاكيد بر اينكه بايد تلاش كنيم جريان روشنفكري آهسته و پيوسته و عميق ريشه‌هاي خود را در زمين جامعه بدواند تصريح كرد: جريان روشنفكري بايد با تمام آموزه‌هايي كه همراه خود دارد بتواند يك دستگاه نظري بومي ايجاد كند كه در آن فضا هر نوع رفتار انسان ايراني و تحول در جامعه ايران معني پيدا كند چون در آن فضا مي‌توان تدبير و تحليل كرد و درغير اين صورت همواره در خم يك كوچه خواهيم بود.

روشنفكران به نوعي قدرت‌هراسي دارند

وي با اشاره به اينكه روشنفكران همواره هويت اپوزيسيوني در ايران داشته‌اند به ايسنا گفت: مشكل روشنفكران سكولار، چپ و مذهبي همواره اين بوده كه آنها گفتمان مسلط خود را بر قدرت تعريف كرده‌اند چون معتقدند روشنفكر نمي‌تواند هويت خود را در قدرت تعريف كند. چون روشنفكر مخالف و منتقد وضع موجود و فضاي سياسي جامعه است، روشنفكر محسوب مي‌شود. از اين رو كمتر انديشيده شده كه كسي آيا مي‌تواند در قدرت باشد و روشنفكر باشد؟ چون روشنفكران همواره هويت اپوزيسيون داشته‌اند.

اين استاد دانشگاه افزود: در جامعه‌اي كه تشكل‌هاي غيردولتي و احزاب آن در چارچوب قانون ايجاد شده‌اند حتي اگر نوعي هويت اپوزيسيونيستي داشته باشند، اپوزيسيون راديكال نيست بلكه اپوزيسيون در چارچوب قانون است. سوال اينجاست كه آيا روشنفكران هم مي‌توانند در قالب احزاب پوزيسيون يا اپوزيسيون خود را تعريف كنند؟ اين پارادايم غالب هنوز در جامعه ما وجود دارد و بعد از انقلاب هم به عنوان يك پارادايم غالب باقي مانده است.

به گفته تاجيك، روشنفكران به نوعي قدرت‌هراسي دارند و تلاش روشنفكر اين است كه با چيزي كه به قدرت ربط دارد هم‌نشيني نكند و همواره به عنوان جريان مخالف نقش‌آفريني كند بنابراين روشنفكران كمترين تمايلي براي ورود به اين فضاها و حتي فضاهاي خاص احزاب اپوزيسيوني دارند.

رييس سابق مركز بررسي و استراتژيك رياست جمهوري با بيان اينكه روشنفكران درجامعه ما همواره در شكل فردي مطرح بوده‌اند نه در شكل جمعي اظهار كرد: هيچگاه دو روشنفكر در يك اقليم نخسبيده‌اند. همه روشنفكران در طرد و نقد همديگر كوشيده‌اند و كسي ديگر را تحمل نكرده‌اند لذا هيچگاه روشنفكران نتوانسته‌اند به علت خاصيت تفرد خود از خاصيت جمع‌شدگي و جمعيت‌شدگي به تعبير مولانا، برخوردار شوند بلكه بيشتر در فضاي فردي خود موثر بوده‌اند.

وي ادامه داد: اگر روزي روشنفكران در يك فضاي جمعي هم قرار مي‌گرفته‌اند، خود را قطب عالم امكان فرض مي‌كردند و خود را نوك پرگار عالم مي‌دانستند كه ديگران بايد به گرد آنها بچرخند و انديشه‌هاي آنها بايد در شكل حزبي ترويج شود و شكل جمعي به خود بگيرد و تبلور پيدا كند و مانيفست يك حزب و گروه خاص شود كه البته اين مساله هم امكانش حاصل نشده است.

تاجيك با تاكيد بر اينكه روشنفكران امروز جامعه از خاصيت بالاي سياسي و سياست‌ورزي برخوردار نيستند تصريح كرد: روشنفكران در باب انديشگي و فلسفه علم سخن گفته و مي‌گويند و بحث‌هاي غليظ و شديد با بيان سنگين بازگو مي‌كنند ولي كمتر توانسته‌اند اهل فعاليت‌هاي سياسي از نوع مرسوم آن باشند.

لزومي ندارد روشنفكر هويت خود را بيرون از قدرت تعريف كند

استاد دانشگاه تهران با بيان اينكه برخي از متفكران اين دسته از روشنفكران را روشنفكران فرهنگي ناميده‌اند اظهار كرد: اين نام‌گذاري براي آن بوده كه اين دسته از روشنفكران به نوعي از وادي سياست و قدرت هراس داشته‌اند. اين نوع نگاه نسبت به قدرت باعث شده كه رغبتي از سوي روشنفكران براي ورود به فضاها و حركت‌هاي جمعي وجود نداشته باشد.

وي ادامه داد: در شرايط كنوني بسياري از متفكران و روشنفكران پست مدرن شيوه تحول قدرت را قرار گرفتن در چرخه قدرت مي‌دانند. فوكو مي‌گويد اگر مي‌خواهيد پيامي را تغيير دهيد بايد در چرخه آن قرار بگيرد؛ برديو، بنيس و... بحث جدي درباره چگونگي محدود كردن قدرت در درون آن و نه در خارج از قدرت مي‌كنند. لزومي ندارد روشنفكر هويت خود را بيرون از قدرت تعريف كند بلكه مي‌تواند در درون قدرت باشد ولي قدرت موجود را تغيير دهد؛ در اين حالت لزوما قدرت را پذيرفته و بيرون آن هم قرار نگرفته است.

تاجيك با اشاره به اينكه قرار گرفتن روشنفكر در درون يا بيرون از قدرت به استراتژي‌هاي آنها باز مي‌گردد به ايسنا گفت: ممكن است استراتژي آن باشد كه ما بيرون قدرت بايستيم و از بيرون، دستگاه نظري و گفتمان مسلط را تغيير دهيم يا مي‌توانيم در درون آن قرار بگيريم و تغييراتي را حاصل كنيم؛ البته درون قدرت قرار گرفتن آفات خود را دارد و كمتر كسي در اين فضا قرار مي‌گيرد و بر قدرت عمل مي‌كند ولي اين مساله همواره صادق نيست.

اين استاد دانشگاه با تاكيد بر اينكه تراوشات فكري روشنفكران ما در زمينه‌سازي و ايجاد يك جنبش اصلاحي در كشور موثر بوده است خاطرنشان كرد: به‌طور مثال جنبشي مانند جنبش اصلاحات داراي ريشه‌هاي فرهنگي بوده و محصول دوران بلوغ يك جامعه است. طبيعي است كه روشنفكران در اين عرصه تاثيرگذار بوده‌اند اما ما به نوعي با باز تكرار تاريخ مواجهيم كه جنبش ديگر بي‌فرجام در جامعه ما باقي مي‌ماند و آغاز نشده رخت مي‌بندد و ترك اين وادي مي‌كند.

چرا هيچگاه آغازهاي ما امتداد پيدا نمي‌كند؟

تاجيك افزود: چرا ما مردان و زنان آغازهاي متعدد هستيم؟ چرا هيچگاه آغازهاي ما امتداد پيدا نمي‌كند و امتداد ما به فرجام نمي‌رسد و جنبش در نهايت نشست و رسوب نمي‌كند و به شكل رفتار اوليه ما در نمي‌آيد و فرهنگ خود را تمام و كمال پيدا نمي‌كند و حاملان آن نارفته كوله‌بار را به زمين مي‌گذارند و دل به چيزهاي ديگر مي‌بندند؟ ما اين موارد را در قالب جنبش دوم خرداد هم مشاهده مي‌كنيم.

رييس سابق مركز بررسي و استراتژيك رياست جمهوري گفت: چگونه يك جنبش به اين توفندگي و زيبايي و شادابي و با پيام‌هاي غني فرهنگي به وجود مي‌آيد كه در نهايت از دل او جرياني كاملا متضاد بيرون مي‌آيد؟ و در عرض 7 سال خيل انبوه حاملان و عاملاني كه پرچم آن را به دوش گرفته‌اند و آن را به گفتمان مسلط جامعه تبديل كرده‌اند ديگر در جامعه يافت نمي‌شوند و فضا را فراهم مي‌كنند كه جريان مخالف جريان اصلاح‌طلبي بر سر كار بيايد؟

اين استاد دانشگاه تصريح كرد: اين عوامل نشان مي‌دهد كه تراوشات فكري و روشنفكري ما به صورت مقطعي و به صورت يك مسكن و محرك موقت عمل كرده است؛ ما بعد از اين تحريك احتياج به امتداد و فضايي داشتيم كه بتوانيم اين فضايي كه بر اثر تحريك حاصل كرده‌ايم، امتداد دهيم اما اين اتفاق نيفتاد. اين امر نشان مي‌دهد كه بنيان‌هاي انديشه‌اي و معرفتي روشنفكري در اذهان جامعه نشت و رسوب نكرده‌اند. اين انديشه‌ها روحي را نوازش داده‌اند، فضاي احساس ايجاد كرده‌اند اما در فرداي اين تحرك نيازمند امتداد بوديم كه وجود نداشت.

تاجيك با بيان اينكه ما نيازمند ممارست و انديشه‌سازي بيشتر و نشت و رسوب آن در بدنه جامعه هستيم اظهار كرد: اگر نشت و رسوب انديشه در جامعه صورت نگيرد، تاريخ ما كماكان تاريخ سينوسي، گسست و پيوست خواهد بود و هر دم فضايي باز مي‌شود اما بايد منتظر باشيم با همان سرعت كه اين فضا در جامعه ما ايجاد شد با همان سرعت از در ديگر خارج شود.

شجاعت و دليري بايد همواره چاشني كار روشنفكري باشد

وي با تاكيد بر اينكه شجاعت و دليري بايد همواره چاشني كار روشنفكري باشد تصريح كرد: نبود شجاعت در روشنفكران، وي را تبديل به انساني عافيت‌طلب مي‌كند كه هرگاه مسيري گشوده و فضا آماده باشد و هزينه‌اي در كار نباشد، شروع به سخنوري و خودنمايي مي‌كند اما هرگاه هوا بد شود، نشاني از اين روشنفكر وجود ندارد. متاسفانه بسياري از كساني كه نام روشنفكري را با خود يدك مي‌كشيدند از اين دليري برخوردار نبوده‌اند.

بسياري از روشنفكران امروز تكليفشان با خودشان مشخص نيست

به گفته اين استاد دانشگاه، بسياري از روشنفكران امروز جامعه ايران دچار يك نوع اغتشاش فكري و انديشگي هستند كه تكليفشان با خودشان هم مشخص نيست. آنها در فضاي گفتماني خود نيز چهل تكه و خاكستري هستند و هر از چندگاهي انديشه‌هايشان متحول مي‌شود.

تاجيك ادامه داد: روشنفكري كه تكليفش با خودش مشخص نيست و هنوز نمي‌داند در مورد مسايل مختلف جامعه و نظام معرفتي حاكم بر جامعه، تاريخ، سنت و آينده و مردمانش و نظام سياسي فرهنگي خود تكليفش چيست، چگونه مي‌تواند جامعه را با مسايل روز آشنا كند.

وي خاطرنشان كرد: جز اندك روشنفكران جامعه ما كه در يك دستگاه نظر خود را تعريف كرده‌اند و چارچوب نظري براي خود يافته‌اند و تلاش دارند چارچوب نظري خود را تعيمق و گسترش دهند، مابقي روشنفكران ما در يك فضاي تيره و تار قرار دارند كه نمي‌توان تعريفي از نظام انديشگي و معرفتي يا گفتمان آنها به دست داد و بسياري از آنها كماكان به نسيم‌هاي نظري كه از آن سوي مرزها به كشور ما مي‌وزد، دل بسته‌اند.

رييس سابق مركز بررسي و استراتژيك رياست جمهوري اظهار كرد: به نظر مي‌رسد اين دسته از روشنفكران كساني هستند كه تكليفشان با خودشان مشخص نيست؛ هر از چند گاهي در يك سرزمين معرفتي فرود مي‌آيند و چندي در آنجا سكنا مي‌گزينند و چون آن سرزمين رنگ مي‌بازد آنها هم كوچ مي‌كنند؛ البته برخي سرزمين معرفتي‌اشان از استقامت بيشتري برخوردار است و با نسيمي تغيير پيدا نمي‌كنند و اين روشنفكران در جامعه ما بسيار اندك ولي تاثيرگذارند.

بايد از تنش‌ها و فضاهاي خاكستري عبور كنيم

تاجيك با اشاره به اينكه ما بايد از تنش‌ها و فضاهاي خاكستري عبور كنيم تصريح كرد: عبور از اين فضاها زمان مي‌برد. جامعه ما هم در حال تنش و جا افتادن است و دارد از يك حالت انقلابي به دوران پسا انقلابي و از حالت ايدئولوژيكي به حالت پساايدئولوژيكي حركت مي‌كند و شاخصه‌هاي آنها متفاوت مي‌شود. در جامعه امروز شاهد ظهور بروز و ظهور خرده فرهنگ‌هاي مختلف، هويت‌هاي متفاوت، سبك‌هاي مختلف فكري و آميزه‌شدن هويت‌هاي اجتماعي هستيم.

به آينده روشنفكري اميدوارم

اين استاد دانشگاه با بيان اينكه به آينده روشنفكري در جامعه خود نسبت به شرايط كنوني اميدوارم تصريح كرد: معتقدم جامعه روشنفكري ما دريافته كه بايد عميق‌تر از گذشته و نيم نگاهي هم به شرايط جامعه داشته و در بطن جامعه حضور داشته باشد؛ چون نمي‌توان مشكلات جامعه را از فراسوي آموزه‌هاي ديگران حل كرد. اين تجربه تاريخي موجب خروج از نابالغي جامعه مي‌شود و مي‌توان در آينده انتظار بيشتري از روشنفكري داشت.

گفت‌وگو از خبرنگار ايسنا: ميثم احمديان

انتهاي پيام
 جمعه 21 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 565]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن