واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: وي در ادامه بيان داشت: اين قول را به من دادند ولي من تا امروز دارم ميدوم كه 15 دقيقه وقت بگيرم. در اين فاصله 4ـ 5 بار نيمه خصوصي و 1.5 ساعت خصوصي رهبر مملكت را ديدم. يعني زانو به زانوي حضرت آقا، ولي امرمسلمين جهان نشستم اما هنوز دستم به آقاي احمدينژاد نرسيده است. محمدحسين جعفريان گفت: قول به من دادند رئيس جمهور را 15 دقيقه ببينم، اما همچنان ميدوم كه 15 دقيقه وقت بگيرم. در اين فاصله 4ـ 5 بار نيمه خصوصي و 1.5 ساعت خصوصي رهبر مملكت را ديدار كردم ولي هنوز دستم به آقاي احمدينژاد نرسيده است. به گزارش فارس، «محمدحسين جعفريان» شاعر و مستندساز شب گذشته در برنامه گفتوگو محور «راز» كه از شبكه چهار سيما پخش شد، درخصوص مسائل مربوط به افغانستان و عدم توجه مسئولان به نظرات كارشناسان فرهنگي صحبت كرد. * چند ديدار با رهبر انقلاب و عدم اختصاص وقت 15 دقيقهاي از سوي رئيس جمهور وي در بخشي از صحبتهايش گفت: در طول دوره رياست جمهوري آقاي احمدينژاد در مورد بحث افغانستان و موضوعات ديگر مصاحبههايي انجام دادم. در يك مصاحبه، من از ايشان در مقابل يك كانديداي ديگر تعريف كردم. گويا ايشان از اين مصاحبه خوششان آمده بود و به آقاي بذرپاش گفتند با من تماس بگيرد. با من تماس گرفتند و گفتند آقاي جعفريان از اين به بعد شما به عنوان سخنگوي ما صحبت كن. من گفتم به عنوان سخنگو حرف نميزنم ولي حرفم را ميزنم و باورم را بيان ميكنم، اما اين قول را به من بدهيد كه من 15 دقيقه نه بيشتر درباره افغانستان توضيحاتي براي ايشان بدهم. چيزهايي را ديديم كه با پوست و گوشت ما دفن ميشود. بگذاريد اين حرفها منتقل شود. وي در ادامه بيان داشت: اين قول را به من دادند ولي من تا امروز دارم ميدوم كه 15 دقيقه وقت بگيرم. در اين فاصله 4ـ 5 بار نيمه خصوصي و 1.5 ساعت خصوصي رهبر مملكت را ديدم. يعني زانو به زانوي حضرت آقا، ولي امرمسلمين جهان نشستم اما هنوز دستم به آقاي احمدينژاد نرسيده است. * «حضرت آقا؛ سيدمهدي خاموشي نميتواند منوچهر متكي را پيدا كند» وي افزود: در جلسهاي كه آقاي خاموشي رئيس سازمان تبليغات هم بودند و حضرت آقا به آقاي خاموشي گفتند پيگيري كنيد. يادم نميرود آقاي خاموشي خيلي تلاش كردند كه آقاي متكي را ببيند و توضيحاتي را به ايشان ارائه كنند. آخرش سال بعد يك نامه يك جملهاي به حضرت آقا نوشتند: «حضرت آقا؛ سيدمهدي خاموشي نميتواند منوچهر متكي را پيدا كند». جعفريان ادامه داد: ما نه امكانات ميخواهيم نه سمَت. آرزوي ما اين است كه تجربهها را بشنوند. ممكن است چيزي به دردتان بخورد وقتي يك آدم صفركيلومتر را به كابل ميفرستيد. گاهي اوقات ممكن است بگوييد از تو حركت؛ من حركتم را كردهام. اگر ايشان در شهرستانها و سفرهاي استاني يك پيرزن لرستاني را ميبينند، بنده با اين تجربه خودم را كشتم كه برخي از موضوعاتي را كه فكر ميكنم مهم است و بخشي از آن هم گذشته را بيان كنم. * اشتباه وزارت امور خارجه در امور افغانستان عدم استفاده از جعفريانهاست اين مستندساز اظهار داشت: حضرت آقا يك بار گفتند يكي از اشتباهات بزرگ وزارت امور خارجه در طول سالهاي گذشته در موضوع افغانستان عدم استفاده از آدمهايي مثل آقاي جعفريان است. سه بار اين جمله را در وسط حرفهايشان تكرار كردند و در يك جا گفتند «اين براي من عجيب است». * اصلا ما را آدم حساب نميكنند وي اضافه كرد: اصلا ما را آدم حساب نميكنند. يك نفر در يك خانهاي در كنار اتوبان نواب با بيماريها دست و پنجه نرم ميكند و كسي به آن توجه نميكند و از طرف ديگر هم به ما نامه مينويسند كه شما خوب پول ميگيريد و حال ميكنيد. * حضرت آقا شما بعد از ظهر ميرويد تهران؛ امام جمعه پدر ما را درميآورد محمدحسين جعفريان در ادامه بيان داشت: يكي از وزراي ارشاد دوره قبل -كه من خيلي هم از او خوشم نميآيد- در سايتش يك خاطرهاي نوشته بود با عنوان «ارگ جهرم». نوشته بود يك بار حضرت آقا آمده بودند جهرم براي حضور در يك مراسمي در ارشاد. چند نفر يك ارگ يا پيانو را گرفتند و گذاشتند روي سن. بعد از اينكه اعلام كردند چند مهمان آمده، چند نفر ديگر آمدند و پيانو يا ارگ را بردند. جلسه كه تمام شد حضرت آقا، جواني را كه مسئول برگزاري مراسم بود، صدا زدند و پس از خوش و بش گفتند اين ارگ بود؟، پيانو بود؟، چرا آورديد؟، چرا برديد؟، جوان گفت حضرت آقا اين ارگ بود، ميخواستيم سرود جمهوري اسلامي را با آن بزنيم. گفتند چرا برديد؟ جوان گفت: چون به ما گفتند امام جمعه جهرم آمده است. بعد آقا گفتند خوب من كه بودم. جوان گفت حضرت آقا شما بعد از ظهر ميرويد تهران. اين، پدر ما را اينجا درميآورد. * همان قدر كه به هديه تهراني توجه ميشود، به «حسين پرتوي» عكاس هم توجه شود اين مستندساز و شاعر با بيان اينكه درد الآن اين است كه رهنمودها اعمال نميشود و آقايان ساز خودشان را ميزنند، اضافه كرد: من از جانبازي فقط كارتش را دارم. فقط با آن وارد طرح ترافيك ميشوم. راه بنياد شهيد را هم بلد نيستم. ما فقط سهم مساوي ميخواهيم. همان قدر كه به هديه تهراني توجه ميشود و عكسهايش را ميخرند، بايد به «حسين پرتوي» عكاس هم توجه شود. بيشتر نه، همان اندازه. سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]