تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836885534
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از انها در زير ميآيد. جام جم: فتنه از كجا آغاز شد؟ «فتنه از كجا آغاز شد؟» عنوان سرمقاله روزنامه جام جم به قلم مهدي فضائلي است كه در آن ميخوانيد؛از يك منظر فرقي نميكند حوادث سال 88 را نتيجه طراحي از پيش برنامهريزي شده دشمنان خارجي و داخلي نظام بدانيم يا محصول روحيه استكباري و لجاجت چند نفر يا هر دو، در هر حال خسارتهاي وارد شده به مردم و كشور سنگين و در مواردي غيرقابل جبران بود هر چند همراه آن سختيها، عبرتها و دستاوردهاي ارزشمندي وجود داشت كه ميتواند انقلاب را تا سالها بيمه كند. امروز و در سالگرد حماسه 22 خرداد، حماسه بينظير و شيريني كه تلاشهاي زيادي براي تلخ كردن آن شد، يافتن پاسخ صحيح براي اين سوال كه فتنه از كجا آغاز شد، مهم است. مروري بر آغاز و روند فتنه سال 88، آشكارا نشان ميدهد «دروغ» و «فريبكاري»، مبنا و محور اصلي حوادث سال گذشته بود. فتنهاي كه با دروغ بزرگ «تقلب» آغاز شد و با دروغها و فريبكاريهاي پي در پي ديگر چون جمعيت حداكثر 500 هزار نفري 25 خرداد را 3 ميليون نفر معرفي كردن، قتل مشكوك ندا آقاسلطان، قتل ساختگي ترانه موسوي، فيلمها و عكسهاي مونتاژ شده متعدد، هتاكان و آشوبطلبان عاشورا را مردم خداجوي معرفي كردن و ... يكي پس از ديگري تا 22 بهمن 88 كه آخرين ايستگاه فتنه بود، ادامه يافت و به مدت 8 ماه فرصتهاي كشور را سوزاند و تهديدهاي زيادي را متوجه انقلاب، نظام و مردم كرد. چه وجه اشتراك عجيبي است بين اين مبنا در فتنه سال 88 با مبناي فتنههاي جهاني كه سردمدار استكبار و شيطان بزرگ آنها را مستقيماً راهبري ميكند. فتنهاي كه با دروغ بزرگ «11 سپتامبر» آغاز شد و با دروغهايي چون فيلم جعلي شادماني مسلمانان از اين حادثه، دخالت گروههاي خودساخته «القاعده» و «طالبان» در اين حادثه، وجود سلاحهاي كشتار جمعي در عراق و ادعاي مبارزه با تروريسم ادامه يافت و به اشغال افغانستان و عراق انجاميد يا ماجراي هستهاي ايران كه باز هم با دروغ بزرگ «پنهانكاري» ايران آغاز شد و با دروغهايي چون غيرصلحآميز بودن فعاليتهاي هستهاي ايران و مطالعات ادعايي ادامه يافت. و باز چقدر قريب است پيوند اين فتنهها با آنچه در تاريخ و بخصوص تاريخ صدر اسلام رخ داد. فتنههاي رنگارنگي كه در دوران امام علي(ع) با دروغ بزرگ «پيراهن عثمان» آغاز شد و با نيرنگها و تزويرهاي رنگارنگ معاويه در مقابل اميرالمومنين ادامه يافت. استناد بر «دروغ» و «نيرنگ» از جمله ويژگيهاي ذاتي جريان باطل براي فتنهانگيزي در هميشه تاريخ است كه شناخت صحيح آن به دليل پيچ در پيچ بودن و بهرهمندي فراوان از نيرنگ و فريب نيازمند «بصيرت» است. و بصيرت دست نايافتني است مگر به وسيله شناخت امام بر حق و پيروي صادقانه و همراه با شجاعت از او. مردم سالاري:رقابت هاي سياسي در چارچوب منافع ملي «رقابت هاي سياسي در چارچوب منافع ملي»عنوان سرمقالهي روزنامهي مردم سالاري به قلم ميرزا بابا مطهري نژاد است كه در آن ميخوانيد؛امروز 22 خرداد، سالروز انتخابات رياست جمهوري دهم است، که افرادي مثل نگارنده دو احساس متفاوت در مواجهه به آن دارند. يکي احساس غرور، زندگي و زنده بودن از حضور چهل ميليوني مردم در مشارکت سياسي و احساس ديگر دغدغه و نگراني از تداوم منازعات سياسي و چالش هاي فراروي قدرت تصميم سازي سياسي. هر ملت داراي دو حيات است، حيات مادي و حيات معنوي، حيات مادي يک ملت را جمعيت، سرزمين، دريا، معادن، ذخاير و... تشکيل مي دهد و حيات معنوي يک ملت، مجموعه، دلا يل و عقلا نيتي که به موجب آن يک جمع يا يک حاکميت شکل مي گيرد. رقابت سياسي تلا شي است که گروه ها، نهادها و احزاب با تکيه و تاکيد بر حيات مادي و حيات معنوي براي دست يابي به قدرت از خود بروز مي دهند. رقابت سياسي از نظر پديدار شناسي به دو صورت در جهان متداول بوده و متداول است، رقابت در سايه قدرت و رقابت در سايه افکار عمومي، که در نظام هاي مبتني بر دموکراسي با همراه کردن افکار عمومي، کرسي رياست جمهوري يا مجلس تصاحب مي شود. هر چقدر حرکت سياسي در سايه همراه شدن با افکار عمومي پيش رود، به مشروعيت سياسي و مردمي نزديکتر و هر چقدر با اتکا به قدرت تصدي کرسي سياسي حاصل آيد از مشروعيت سياسي دور مي شود. به همين علت مشروعيت سياسي را «اقتدار» هم نام گذاشته اند. در باب نياز متقابل اين دو يعني «اقتدار» و «قدرت» به هم مباحث گسترده اي در ادبيات سياسي جهاني راه يافته است. آنچه امروزه به عنوان ارزش يعني عقلا نيت و حکمت يامصلحت (به معناي توسعه و تعالي) پذيرفته شده است «اقتدار» همراه با وجود نهادينه قدرت است که مي تواند منافع ملي را حفظ کند و با توليد نظم و آرامش شرارت ها و تهديدها و مزاحمت هاي داخلي و بين المللي را از ميان بردارد. هماهنگي دو عنصر «قدرت و اقتدار» يعني حکمراني خوب، که اين نوع حکمراني را خواجه نظام الملک در سايه هماهنگي قدرت شمشير با دوات قلم مي داند. حقيقت اين است که هر حکومتي نيازمند ايدئولوژي مشروعيت بخشي است که به صورت مستمر باز توليد وبه مسايل و رويدادهاي جديد و رويدادهاي مقتدر پاسخ گويد و در کشور ما براي آن که اين ايدئولوژي هماهنگي بين «اقتدار و قدرت» به وجود آورد، نمي تواند فقط توسط دولت باز توليد شود، بلکه بايد روشنفکران، نهادهاي مدني و متفکران مستقل و کانون هاي علمي اعم از حوزه و دانشگاه و... در اين باز توليد فعال و مشارکت داشته باشند و مردم سالا ري ديني يعني همين. مهمترين مساله يکسال اخير کشور و وجوه اختلا ف باقيمانده که به يک دغدغه براي دلسوزان نظام و علا قمندان و وفاداران به قانون اساسي و عاشقان «دين» و «کشور» بي هيچ ارتباط با بيگانه و بيگانه پرستان تبديل شده است مباحثي است چون «ضرورت مشارکت آزاد و گسترده مردم در عرصه تعيين سرنوشت»، «لزوم تکثرگرايي درون نظام و نهادهاي مدني»، «تاکيد بر پذيرش چند صدايي و تحمل نهادهاي مدني مقتدر و مستقل مانند مطبوعات آزاد و احزاب سراسري»،«به رسميت شناختن حق و فرصت نقد صاحبان قدرت و امکان بروز نقد علني در مجامع عمومي و صداوسيما «امکان طرح علني و آزاد نظريات منتقدان» و مهمتر از همه ظهور نشانه هايي مبني بر اين که عده اي به جاي اداره امور مردم و دولت به دنبال اداره ذهنيت هاي فردي و گروهي خود هستند و اين معنا در هر دو طرف مناقشه کم و بيش عيان است و بالا خره سرمايه گذاري روي نارضايتي هاي عمومي به جاي برنامه ريزي براي تبديل نارضايتي ها به رضايت و...آنها که در رقابت سياسي تمام حقيقت را در شناخت ايدئولوژي دولت در فهم خود انحصار مي کنند و احساس نياز به شناخت ديگران نمي کنند و رسالتي خارج از توانائي خود براي خود قائلند و... قطعا در جهت منافع ملي حرکت نمي کنند. در چنين شرايطي منافع ملي امروز جامعه، يعني: کاهش فاصله ها و پرکردن خلا» ها و تقويت امنيت ملي، پذيرش استقلا ل، تماميت ارضي و قانون اساسي به عنوان اصول رقابت سياسي و خروج نهادهاي «اجماعي» همچون شوراي نگهبان، قوه قضائيه، صداوسيما، نيروهاي نظامي و انتظامي از عرصه منازعات سياسي و به رسميت شناختن قانونمند و مدني رقابت هاي سياسي و عشق به اسلا م، ايران، امام و رهبري،... به قول زنده ياد مجتبي کاشاني عشق يعني دشت گلکاري شده درکويري چشمه اي جاري شده عشق يعني گل به جاي خار باش پل به جاي اين همه ديوار باش سياست روز:براي آنها كه كام مردم را تلخ كردند «براي آنها كه كام مردم را تلخ كردند»عنوان سرمقالهي روزنامهي سياست روز به قلم محمد صفري است كه در آن ميخوانيد؛از 22 خرداد يک سال گذشت.شيريني روز22 خرداد را همه به ياد دارند. حضوري پرشور و شعور براي انتخابي ديگر در عرصه رياست جمهوري. اما پس از آن انتخابات باشکوه مردمي، فرداي آن روز، فتنه اي به پا شد که کامها را به تلخي گراييد. به ياد داريد که پيش از 22 خرداد چه جنب و جوشي در وجود همه مردم ايران زمين بود. چه شور و حالي براي نماياندن نامزد خود داشتند. اما به ناگاه و پس از انتخابات، تنها به خاطر يک ادعايي که هيچگاه وهيچ وقت براي اثباتش ادلهاي ارائه نشد، شيريني مردم به تلخي رسيد. ادعاي «تقلب» در يک انتخابات 40 ميليوني از سوي افرادي که هيچکس توقع اينگونه رفتار را از آنها نداشت. آنها که خود يک زماني در مسند خدمتگزاري اين مردم شريف بودند. ناگهان يک شبه همه را به باد دادند و آن سابقه را بدنام کردند. هر انتخاباتي، بازنده و برندهاي دارد. اصول بازي را بايد فرا گرفت. حتي در کودکان هم ميتوان اين را ديد. چانه نميزنند، جر نميزنند، قاعده بازي را خراب نميکنند اما مردان بزرگ ما هنوز اين را ياد نگرفتهاند. حضرت رسول اكرم(ص) حديثي زيبا درباره کودکان دارد، ايشان ميفرمايند: کودکان با يکديگر دعوا ميکنند ولي زود آشتي کرده و کينه به دل نميگيرند، با هم خاکبازي ميکنند، يعني هيچ تکبر و نخوت و خودپسندي در آنها نيست، خانه ميسازند و سپس خراب ميکنند، دلبسته و وابسته به امور دنيوي نيستند... اگر اين سه ويژگي کودکانه همچنان در بزرگسالي نيز باقي ميماند، آيا اينگونه اتفاقات رخ ميداد؟ آنهايي که آن گونه از 22 خرداد 88 تاکنون رفتارهايي کردند که کشور و مردم هزينههاي بسياري را تحمل کرد، چه پاسخي براي مردم حال و آيندگان خواهند داشت؟ آقايان موسوي و کروبي بايد بپذيرند که يک سياستمدار، کاري نميکند که ديگر نتواند خود را وارد عرصه سياست کند. آنها خود را سوزاندند و بسياري را نيز در آتش خود از بين بردند. اما باز هم همچنان برعقايد خود پافشاري ميکنند و اين پافشاري بر مواضع ناحق خود، باز هم هزينههاي سنگيني را بر ملت و کشور تحميل خواهد کرد. دعا ميکنيم پروردگار عالم همه را به راه راست هدايت فرمايند. كيهان:فصل هشت ماهه ! «فصل هشت ماهه!» عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم حسين شريعتمداري است كه در آن ميخوانيد؛روز چهارشنبه 20 خرداد 88 يعني دو روز قبل از برگزاري انتخابات رياست جمهوري دهم، تيتر اول روزنامه كيهان را به اين خبر اختصاص داده و با حروف درشت در صفحه اول نوشتيم «اين هشدار جدي است! آخرين پرده سناريوي افراطيون، آشوب پس از شكست». آن روز پس از انتشار روزنامه، با تماس هاي فراواني روبرو بوديم. برخي از كساني كه پيش بيني هاي قبلي كيهان درباره مسير حركت فتنه گران را خوانده و تحقق آن را به چشم ديده بودند، در صحت اين پيش بيني هم ترديدي نداشتند و تنها چگونگي آن را جويا مي شدند. پاسخ ما به اين عده از خوانندگان - كه چند تن از مسئولان كشور نيز در شمار آنان بودند- بازگويي فرمول مشترك جرج سوروس، جين شارپ و ريچارد رورتي بود و براي آنها توضيح مي داديم كه سران فتنه از آغاز فعاليت انتخاباتي خود تاكنون دقيقا و بي كم و كاست از اين فرمول پيروي كرده اند و نتيجه مي گرفتيم كه فاز ششم اين فرمول اعلام دروغين پيروزي در انتخابات و فاز هفتم آن، آشوب هاي خياباني است. چند تن از آنها با تعجب مي پرسيدند «آيا شما معتقديد كه موسوي و خاتمي و كروبي در پي مقابله با اسلام و انقلاب هستند؟» پاسخ ما به اين سؤال مثبت بود و البته از كروبي با عنوان «نخودي» كه در اين فرمول نقش دم دستي دارد ياد مي كرديم. پرسش بعدي اين بود كه «با چه جرأتي موسوي و خاتمي را مامور بيگانگان و دشمن امام و انقلاب و نظام معرفي مي كنيد؟ و از كجا معلوم كه هدف نهايي آنها مقابله با اساس نظام باشد؟» در پاسخ به اين پرسش، ابتدا پرسش كنندگان را به يادداشت همان روز كيهان با عنوان «شمع كه خاموش شد...» ارجاع مي داديم. در آن يادداشت به انحراف تلخ طلحه و زبير اشاره شده بود و براي پرسش كنندگان توضيح مي داديم وقتي افرادي نظير طلحه و زبير با آن سوابق درخشان جهاد و فداكاري در ركاب پيامبرخدا(ص)، به چرب و شيرين دنيا آلوده مي شوند، انحراف و استحاله افرادي نظير موسوي و خاتمي كه هيچكدام سابقه درخشاني در كارنامه خود ندارند، به آساني امكان پذير است و در ادامه به طيف ائتلاف كنندگان و هويت متفاوت و در مواردي متضاد آنها با يكديگر اشاره مي كرديم و توضيح مي داديم كه «وقتي موسوي و خاتمي و كروبي و... با منافقين و بهايي ها و سلطنت طلب ها و كومله و دموكرات و گروههاي ماركسيست و نهضت آزادي و... ائتلاف مي كنند و اين ائتلاف مورد حمايت جدي مالي، تبليغاتي، سياسي و اطلاعاتي مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس قرار مي گيرد، اولين سوال منطقي آن است كه اين طيف به ظاهر ناهمگون و با هويت هاي بعضاً متضاد در كدام نقطه اشتراك نظر دارند كه روي آن به ائتلاف رسيده اند؟» به يقين مساله «رياست جمهوري» و «انتخابات» نمي تواند نقطه اشتراك يا همان محور و نقطه ائتلاف آنها باشد، چرا كه گروههايي مانند منافقين، بهايي ها، سلطنت طلب ها و سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا و اسرائيل و انگليس و... كه در اين ائتلاف شركت كرده اند، اساساً به اسلام و انقلاب و نظام جمهوري اسلامي ايران اعتقادي ندارند كه «انتخابات رياست جمهوري دهم» موضوع ائتلاف آنها باشد. بنابراين به آساني و بدون كمترين ترديدي مي توان درك كرد كه هدف نهايي اين ائتلاف نقطه اي بيرون از دايره نظام و اسلام و انقلاب است و ائتلاف ياد شده فقط در اين نقطه قابل ارزيابي است. نگارنده يكي از شخصيت هاي سياسي را به خاطر مي آورد كه عصر چهارشنبه 20خرداد88 به كيهان آمده و درباره تيتر آن روز كيهان با يكديگر به گفت وگو نشسته بوديم. در اين نشست گعده مانند علاوه بر توضيحات مورد اشاره درباره ائتلاف، سندي از ديدگاه اعلام شده «ريچارد هاوس» رئيس شوراي روابط خارجي آمريكا به ايشان ارائه شد. «ريچارد هاوس» تاكيد مي كند كه اگر محور ائتلاف بيش از يك نقطه باشد، دايره آن كوچك خواهد بود، چرا كه اشتراك نظر گروه هاي اپوزيسيون روي چند نقطه، به سختي امكان پذير است ولي چنانچه محور ائتلاف فقط «يك نقطه» باشد- بخوانيد مقابله با اساس نظام اسلامي- تمامي گروه هاي اپوزيسيون روي اين نقطه اشتراك نظر دارند و ائتلافي با دامنه گسترده و فراگير شكل خواهد گرفت. ريچارد هاوس از اين فرمول ائتلاف با عنوان «ائتلاف سفيد»! ياد مي كند و آن را راهبرد جديدي در مقابل راهبرد «فوكوياما» مي داند. راهبرد فوكوياما، عنوان «مهندسي معكوس» داشت و ريچارد هاوس معتقد است مهندسي معكوس فوكوياما در صحنه عمل نتيجه معكوس داده است. گفتني است كه در آغاز فعاليت انتخاباتي فتنه گران و در حالي كه هنوز نامزد اصلي خود را اعلام نكرده بودند، آقاي كرباسچي در مصاحبه اي گفته بود برنامه ما- مدعيان اصلاحات- آن است كه در انتخابات رياست جمهوري دهم روي يك «نقطه» ائتلاف كنيم و توضيح داده بود كه آن نقطه «مخالفت با وضع موجود» است. آقاي كرباسچي در آن مصاحبه اشاره اي نكرده بود كه منظورش از «وضع موجود» چيست؟ آيا حضور اصولگرايان در دولت را «وضع موجود» مي داند كه قرار است ائتلاف مورد نظر براي مخالفت با آن شكل بگيرد؟ و يا مخالفت با «نظام موجود»! را نشانه رفته اند؟! يكي از پرسش كنندگان آن روزها، بعد از شنيدن توضيحات كيهان و اسنادي كه از فرمول ياد شده حكايت مي كرد، اين نكته را پيش كشيده و پرسيد؛ «از كجا معلوم كه موسوي و خاتمي در پي اطلاع از اين كه فرمول ديكته شده به آنها لو رفته است، تغيير مسير ندهند و براي پيشگيري از رسوايي وطن فروشي و همراهي با دشمنان بيگانه، در بخش هايي از برنامه خود تجديدنظر نكنند؟!» جواب ما، اين بود كه آنها از خود اختياري ندارند و «گزك»ها و «آتو»هايي نزد قدرت هاي بيگانه دارند كه آنان را به گروگان مثلث آمريكا، اسرائيل و انگليس تبديل كرده است و نمي توانند بيرون از خواست و اراده ديكته شده اين مثلث بيگانه تصميمي بگيرند. براي اين عده از دوستان- كه برخي از آنها نيز چندان دوست نبودند- به بيانات 4 سال قبل رهبرمعظم انقلاب اشاره مي كرديم كه وقتي اشتباهات آمريكا را برمي شمردند، به اين نكته اشاره فرمودند كه ممكن است گفته شود اشاره به اين اشتباهات مي تواند آمريكا را هوشيار كرده و اشتباهات خود را تصحيح كند، ولي اين اشتباهات برخاسته از هويت آمريكاست كه نمي تواند از آنها دست بردارد (قريب به همين مضمون). و اما... بعدها، وقتي فتنه انگيزي فتنه گران-بخوانيد پروژه آمريكايي،انگليسي، اسرائيلي آنها- با هوشياري و درايت رهبرمعظم انقلاب و بصيرت و فداكاري توده هاي ميليوني مردم روبرو شد سران فتنه گام هاي بعدي را با سرعت بيشتري برداشتند. حمايت آشكار از آمريكا و اسرائيل، نفي وجود مبارك امام زمان(عج)، اهانت به ساحت مقدس حضرت امام حسين(ع)، توهين مكرر به حضرت امام(ره)، تاكيد بر جمهوري ايراني و نفي «اسلام» از ساختار نظام، حمايت از تروريست هاي منافق و سلطنت طلب و... براي ديرباورترين افراد نيز كمترين ترديدي باقي نگذاشت كه در جريان فتنه 88 با خط نفاق جديد و ستون پنجم سال ها پنهان شده دشمنان بيروني روبرو بوده اند. فتنه اي 8ماهه كه از 22 خرداد آغاز شده و در 22 بهمن همراه با سران فتنه به خاك سپرده شد. چيزي شبيه جنگ تحميلي 8 ساله. دشمنان بيروني اين بار صدام هاي حقير و بزدل داخلي را كوك كرده و با ساز بد صداي خود كه از آن سوي مرزها مي نواختند به رقص آورده بودند. وقتي فتنه آغاز شد، اگرچه توده هاي عظيم و پا به ركاب اسلام و انقلاب مي دانستند در حالي كه آمريكا با آنهمه ادعا نتوانسته و نمي تواند هيچ غلطي بكند، از مهره هاي دست چندم آن كاري ساخته نيست ولي شايد كمتر كسي تصور مي كرد كه اين فتنه در ادامه خود به يك موهبت بزرگ الهي براي انقلاب اسلامي، نظام و مردم اين مرز و بوم تبديل شود، كه شد. و بالاخره چه زيبا و حكيمانه است اين كلام معصوم عليه السلام كه گاه خداوند تبارك و تعالي به دست افراد فاسق، دين خود را ياري مي كند. تهران امروز:آموختهها و آموزههاي 22 خرداد «آموختهها و آموزههاي 22 خرداد»عنوان سرمقالهي روزنامهي تهران امروز به قلم حسامالدين كاوه است كه در ان ميخوانيد؛امروز بيست و دوم خرداد مصادف است با سالگرد برگزاري دهمين دوره انتخابات رياستجمهوري، انتخاباتي كه پيش و پس از آن حاشيههاي بسياري داشت و بهويژه پس از برگزاري آن، التهاب و تنش چنان جامعه را فراگرفت كه بزرگان نظام از آن با تعبير «فتنه» ياد كردند. اينك اما يك سال پس از آن التهابها و تنشها، جامعه روي آرامش به خود ديده است و ميرود كه جريان امور، سير طبيعي خود را طي كند، گرچه هنوز برخي از جريانهاي درگير، مايلند كه همچنان بر تنشها بيفزايند و با كوچكترين بهانهاي جنجالآفريني كنند. تجربه يكسال گذشته نشان داد كه مردم با سربلندي از بوته آزمايش خيزابها و تندبادهاي سياسي بيرون آمدهاند، آنچه كه مقام معظم رهبري از آن به عنوان «بصيرت» ياد ميفرمايند بيش از خواص نزد عوام مشاهده شد و متاسفانه برخي از خواص و اشخاص معنون نتوانستند ثابت كنند كه داراي آن بصيرتي هستند كه ميتوان هنگام «واقعه» به آنها تكيه كرد. از وقايع و حوادث تلخ و شيرين گذشته ميتوان درسها آموخت. انتخابات بيست و دوم خرداد اگر چه كام ملت را شيرين كرد اما گويي برخي از عناصر سياسي لجوجانه و ستيزهجويانه درصدد بودند كه اين كام شيرين را به تلخي بياميزند، گرچه به نظر ميرسد كه گاه چنين شده است اما آرامش موجود نشان ميدهد كه خوشبختانه اين عناصر خودمحور در كار خود موفق نبودهاند و چرا؟ بدين علل كه بر شمرده ميشوند. 1 - رهبري نظام به مثابه سكاندار و لنگر جامعه و نظام جمهوري اسلامي: بيترديد نقش رهبر معظم انقلاب و نظام جمهوري اسلامي ايران، از مهمترين نقشها در كاهش التهابات و تنشها بوده است. نقش بيبديل و بينظير رهبري نظام در توجه و تنبه دادن به همه طرفهاي درگير، نقشي است كه بيچون و چرا بايد پذيرفت بزرگترين تاثير را در بازگشت آرامش به جامعه داشته است. رهبري نظام آنگاه كه نياز به هشدار و انذار ميديدند به موقع هشدار و انذار ميدادند و آنگاه كه نياز به اخطار بود نيز همچنين اما هيچگاه نقش پدري كه رهبريهاي دهيانه ايشان هم موجب دلجويي از بيگناهان بوده و هم ضرورت برخورد با مقصران و دسيسهچينان را يادآوري ميكرده، نه امروز كه در تاريخ ايران اسلامي هرگز فراموش نخواهد شد. به ياد داشته باشيم كه رهبر فرزانه انقلاب همواره هشدار دادهاند كه دشمنان و رسانههاي آنان با ايجاد فضاي غبارآلود و گلآلود كردن آبها مترصد دسترسي به منافع خويشند و ديديم كه در عمل نيز چنين بود. متاسفانه گاه «دوستان سابق» بدون در پيش چشم داشتن اين واقعيت كه دشمن در كمين است، خواسته يا ناخواسته در مسيري كه دشمنان جهت نمايي كرده بودند، حركت كردند و اين امري نيست كه از ديد ملت و نظام جمهوري اسلامي ايران پوشيده و پنهان مانده باشد. 2 - نيروهاي وفادار به نظام :انصافا نيروهاي وفادار به نظام جمهوري اسلامي ايران اعم از بسيج، سپاه، نيروي انتظامي و ساير دستگاهها و سازمانهاي مرتبط در كنترل و مديريت تنشها از جان مايه گذاشتند. اگر از برخي خطاهاي فردي كه بگذريم– كه قطعا به دليل فضاي ملتهب پيش آمده اجتنابناپذير مينموده است – نيروهايي كه موظف به كنترل حوادث پيش آمده بودهاند، با حداكثر توان اما با دقت و شكيبايي فراوان در اين حوادث رفتار كردند. حتي چنين مينمايد كه اگر اين دقت و شكيبايي نبود هزينه كنترل و مديريت امنيت بسيار افزايش مييافت. 3 - نيروها و جناحهاي سياسي: بسياري از نيروها و جناحهاي سياسي درگير در ماجرا متاسفانه نمره قبولي نگرفتند. بخش بزرگي از نيروهاي سياسي بدون در نظر گرفتن هزينههاي رفتارهاي التهابآفرين خود، موجب ميشدند تا پرخاشگري جاي گفتوگو و اصلاح را بگيرد. از نيروهاي سياسي و بهويژه احزاب و گروههاي شناخته شده انتظار ميرود كه عنصر مذاكره را بر بحرانآفريني ترجيح دهند، اما متاسفانه بسياري از نيروهاي سياسي، كسوت سياست را از تن به در كردند و گويي رفتار لوطيها و داشها را در پيش گرفتهاند كه با قمه سرگذر را بر مردم ميبستند. اينگونه رفتارها و اينگونه لمپنيسم و دا� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 329]
-
گوناگون
پربازدیدترینها