واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: موانع ارتقاي سلامت
تأمين سلامت و برخورداري از زندگي سالم، از حقوق مسلم شهروندي است و از شاخصه هاي اصلي جامعه ايده آل، داشتن وضعيت سلامت مطلوب است. اگرچه تأمين اين حق شهروندي، از وظايف غير قابل ترديد دولت است، اما اينكه تمام مسئوليت ها را متوجه دولت بدانيم، نيز چندان منطقي نيست. با توجه به اينكه عوامل و فاكتورهاي متعدد و مختلفي در تأمين سلامت جامعه اثرگذار و دخيل اند و سطح بهداشت و سلامت جامعه، برآيند تأثيرات متقابل و پيچيده اين فاكتورهاست، براي ارتقاء شاخص هاي سلامت در جامعه چه بايد كرد؟ و چرا عليرغم اقدامات ارزشمند و قابل تقديري كه در اين راستا صورت گرفته است، همچنان با وضعيت ايده آل، فاصله داريم؟ مشكل واقعي كجاست؟برخلاف تصور عمومي كه تمام مشكلات و تنگناهاي بهداشتي را به دولت نسبت مي دهند، نقش مستقيم دولت و سيستم بهداشتي- درماني در سلامت عمومي هر جامعه اي حداكثر 25 درصد است و تنها يك چهارم مشكلات فراروي سلامت جوامع، مربوط به ضعف دولتها در انجام وظايفي مانند اختصاص بودجه كافي به سلامت، تأمين امكانات و تجهيزات بهداشتي و درماني مناسب، تربيت و جذب پرسنل و كادر متخصص و آموزش ديده و مجرب، بالا بردن ضريب دسترسي عمومي به خدمات سلامت، تجهيز و گسترش مراكز ارائه خدمات سلامت، بهبود پوششهاي بيمه اي، اجراي پروتكلهاي پيشگيري مؤثر، كسب شاخص هاي بهداشتي بين المللي مانند كاهش مرگ و مير مادران باردار، كاهش مرگ و مير نوزادان و... مي باشد و سه چهارم موانع ارتقاي سلامت مربوط به عواملي است كه يا اصولاً دولت ها نقشي در آنها ندارند و يا تاثير دولت ها و عملكرد مديريت جامعه در آنها، اثري غير مستقيم و ثانويه است و بديهي است كه براي رسيدن به وضعيت مطلوب و داشتن جامعه اي سالم و بهداشتي، نبايد از فاكتورهاي ديگر غافل ماند.براي مثال حداقل 10 درصد وضعيت سلامت جامعه متأثر از «عوامل ارثي و ژنتيكي» است. بدان معنا كه حتي با اتخاذ تدابير صحيح و برنامه ريزي دقيق، علمي و مستند، جهت كاهش شيوع و بروز بيماري هاي ژنتيكي و وراثتي، از طريق آگاه سازي و آموزش عمومي، تشخيص زودرس، موفقيت نظام سلامت خانواده، اجتناب از ازدواج هاي فاميلي و... (كه البته دولت، در تمام اين مسائل مؤثر و مسئول مي باشد) باز هم 10 درصد مشكلات بهداشتي و درماني جامعه مربوط به بيماريهاي ارثي و ژنتيكي است. طبيعي است كه مردم و ميزان آگاهي و مشاركت آنها در اين موضوع بسيار كليدي و مهم است. از ديگر عوامل مؤثر در وضعيت سلامت جامعه، «عوامل محيطي» است كه با در نظر گرفتن تغييرات و تحولات كه در شيوه زندگي (Life Style) بشر امروز رخ داده است، اين تأثير روال پيشرونده اي يافته است. در جهان امروز حداقل 15 درصد مشكلات بهداشتي بشر كه سلامت او را بخطر مي اندازد، معلول همين عوامل محيطي است. مواردي مانند آلودگي هوا، آلاينده هاي محيطي، حوادث غيرمترقبه، جنگها و كشمكش هاي نظامي، فقر، شرايط اقليمي و تغييرات آب و هوا، گازهاي گلخانه اي، وضعيت لايه اوزن، تسليحات كشتار جمعي غير متعارف، عوامل شغلي، عوارض غير بهداشتي، پيشرفت هاي صنعتي و... . طبيعي است كه، اولاً در بسياري از كشورها، سهم عوامل محيطي در سلامت و افت سطح بهداشت بيش از 15 درصد است. ثانياً، اگرچه دولت ها و صد البته با مشاركت فعال مردم مي توانند نقش مهمي در كاهش اين عوامل داشته باشند، اما در بسياري از موارد عواقب ناگوار عوامل محيطي، اجتناب ناپذيرند.اما آنچه جالب توجه و شايد باورنكردني باشد آنست كه 50 درصد مشكلات بهداشتي بشر، مربوط به عوامل اجتماعي و رفتاري است. فاكتورهايي كه عمدتاً مربوط به عوامل فرهنگي و آداب و رسوم بومي، ميزان مشاركت پذيري عموم مردم و سطح دانش و آگاهي آنهاست. به عبارت ديگر حداقل 50 درصد سطح سلامت جامعه مستقيماً به رفتار و باور و نوع نگاه مردم به مقوله بهداشت و سلامت وابسته است. يك رفتار پرخطر و غيربهداشتي، يك باور اشتباه و ناصواب يا تلقي ناصحيح از مسائل بهداشتي مي تواند سلامت و بهداشت جامعه را به شدت به مخاطره انداخته يا اقدامات ارزشمند و مؤثر مديريت بهداشتي جامعه را بي نتيجه و عقيم نمايد. مصرف دخانيات، رفتارهاي پرخطر جنسي، بي توجهي به بهداشت فردي، اعتياد، الكليسم، بي توجهي به ايمني در محيط زندگي و كار، حوادث مرگبار جاده اي، مصرف غذاهاي آماده، عدم مراجعه به موقع بيماران جهت درمان، مصرف خودسرانه دارو، بي اعتنايي به توصيه هاي پزشكي، عدم ارائه اطلاعات صحيح و حتي گاهي ارائه اطلاعات ناصحيح به مراكز ذي ربط و... برخي مصاديق رفتاري و اعتقادي افرادند كه نه تنها باعث افت سطح سلامت جامعه مي شود، بلكه باعث مي شوند، بخش قابل توجهي از بودجه بهداشتي جامعه و نيز توانمندي ها و پتانسيل هاي مراكز بهداشتي و درماني را به خود اختصاص مي دهند و رسيدن به اهداف بلند بهداشتي را به تأخير مي اندازند.واقعيت اين است كه براساس رويكردي منطقي و قضاوتي علمي، اگرچه دستيابي به آخرين تكنولوژي و امكانات تشخيصي و درماني، گسترش فضاهاي درماني، تجهيز مراكز موجود و... در ارتقاي سطح سلامت جامعه بطور جدي مؤثرند، ليكن بايد در كنار اقدامات ضروري فوق، نظام راهبري و مديريت خدمات بهداشتي و درماني دولت با جلب مشاركت مردم و بسيج عمومي به سمتي معطوف شود كه علاوه بر كاهش بيماريهاي ارثي و ژنتيكي و حذف عوامل محيطي مخرب، عوامل اجتماعي مؤثر بر وضعيت بهداشت و سلامت جامعه، شناسايي و با تغيير الگوي رفتاري جامعه و بهبود فرهنگ بهداشت مردم و فرهنگ سازي و نيز ارتقاي دانش و آگاهي هاي عمومي، در راه نيل به جامعه اي سالم قدم برداشته شود. به عبارت ديگر و خلاصه آنكه داشتن جامعه اي سالم و بهداشتي، نه تنها بايد به يك خواست و مطالبه عمومي تبديل شود، بلكه بايد به يك اراده و همت ملي منتهي شده و مردم بيش و پيش از آنكه ديگران را مسئول سلامت جامعه بدانند، خود را مكلف به حفظ و ارتقاي سلامت جامعه ببينند.محمد جعفر طالب پور
سه شنبه 18 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 132]