واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: گزارشي از چهارمين پيشهمايش «نفت و تحولات مناطق نفتخيز جنوب ايران»
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران سرويس: انرژيچهارمين پيشهمايش نفت و تحولات مناطق نفت خيز جنوب ايران، با حضور كارشناسان و محققان عرصه صنعت نفت كشور و پژوهشگران جهاد دانشگاهي در پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات اجتماعي جهاد دانشگاهي برگزار شد. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در ابتداي اين نشست، دكتر حسينعلي قبادي - رييس پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات اجتماعي جهاد دانشگاهي - بر ضرورت توجه به علوم انساني و مبنا قرار دادن آن در جامعه تاكيد و اظهار كرد: اگر نگاه علوم انساني و مبنا قرار دادن آن در جامعه وجود نداشته باشد، نگاه فناورانه و سخت افزاري قادر به تبيين و حل مشكلات نيست و در مواردي نگاه فناورانه به ضرر انسان تمام ميشود. وي توازن ميان رشتهاي فناوري و رشد علوم انساني را ضروري دانست و گفت: كار علوم انساني مساله شناسي و مساله يابي است و در موضوع نفت نيز مسايل زيادي وجود دارد كه بايد در حوزه علوم انساني مورد بحث و پژوهش قرار گيرد. او خاطرنشان كرد: در موضوعاتي مانند نفت در دوران دفاع مقدس و فرهنگ نفت غفلتهاي زيادي شده است، اما پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات اجتماعي توانسته گوشههايي پنهان از اين بخش را آشكار كند. در ادامه اين نشست، دكتر مسعود غفاري - دبير علمي همايش - به موضوع «نگاه تمدن به انرژي در تحولات عملي جهان» اشاره كرد و گفت: در قرون آينده منابع انرژي فعلي پايان مييابد و جوامع مجبورند كه به سطوح ديگري از انرژي دست يابند كه ميتواند آب و هوا را اصلاح كند و همه چالشهاي بشري را حل كند. وي با اشاره به اينكه ادبيات ما در حوزه نفت بسيار محدود و در حدود 100 جلد كتاب است، گفت كه در ايران نيز بايد نگاه به انرژي تمدني باشد و تحولات آينده كشور بر اساس آن تئوريزه شود. در ادامه اين نشست، مهندس ايرج قاسمي - عضو هيات علمي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات اجتماعي جهاددانشگاهي - به ارائه سخناني در مورد «تحولات شهرسازي و مناطق نفتي جنوب ايران» پرداخت و گفت: يك حلقه ارتباطي بين تاريخ و تحولات نفت و شهرسازي در كشور وجود دارد كه با تحقيقي كه در مناطق نفت خيز جنوبي كشور انجام شد، اين حلقه ارتباطي را پيدا كرديم. وي به تحقيق خود در مورد اينكه آيا پيدايش و توسعه نفت و عمليات نفتي در طول 100 سال گذشته تاثيري بر تحولات شهرسازي داشته است؟ اشاره و تشريح كرد: براي مطالعه اين موضوع مناطق نفت خيز جنوب مانند مسجد سليمان، آبادان، اهواز، آغاجري و اميديه از يك دهه قبل از كشف نفت تا كنون مورد بررسي قرار گرفته است. به گفته او در يك دهه قبل از كشف نفت در مناطقي مانند مسجد سليمان كه اولين چاه نفت كشور كشف شد (7 خرداد 1287)، هسته اوليه ايجاد شهر شكل ميگيرد كه مساحت آن حدود يك كيلومتر و براي 250 نفر ساخته شده بود كه از آن زمان به بعد مهاجرت عشاير اطراف به سوي مسجد سليمان تشديد ميشود و به تدريج آب و بيمارستان نيز به آنجا منتقل ميشود. وي تاثير نفت بر تحولات شهرنشيني، اقتصادي و امكانات رفاهي و خدمات را بر شهرهايي مانند آبادان و ديگر شهرها مثبت ارزيابي و تصريح كرد: با كشف نفت دو گونه شهر و آبادي داراي سابقه و يا شهرهاي خود بنياد (شركت – شهر) وجود دارد كه همزمان دو نوع برخورد جدايي طبقاتي (شهر نفتي و شهر غير نفتي) و همزيستي مسالمت آميز را شاهد هستيم. او تاكيد كرد: حتي شهرها قبل از اسكان مردم طراحي ميشدند و معمولا در كنار هر خط لوله نفتي يك راه لوله با جادهاي ايجاد ميشد كه تاثير مستقيم بر نظام استقرار جمعيت منطقه داشت. عضو هيات علمي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات اجتماعي جهاددانشگاهي به تاثير نفت بر بزرگسري جمعيت آبادان و مسجد سليمان (جمعيت حدود 200 تا 300 هزار نفري آبادان در مقابل آباديهاي خيلي كم جمعيت) اشاره و اظهار كرد: در طراحي بيمارستانها و منازل مسكوني به مسائل بومي و اقليمي و وارد كردن مصالح غير بومي توجه ميشد. وي در بخش ديگري از سخنان خود گفت: شايد بتوان گفت كه مدرنيته ايران از طريق نفت خوزستان بوده و شهرسازي نوين نيز از آنجا توسعه پيدا كرده كه با استقرار صنعت نفت در آنجا شكل گرفته است. سيد كاظم چاوشي - عضو هيات علمي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات اجتماعي جهاددانشگاهي - نيز به سخنراني درباره « تحولات سازمان نفت، رهاورد گذشته، رهنمود آينده» پرداخت و گفت: سازمان نفت به عنوان يك سيستم باز هم بر محيط خود تاثير گذار بوده و هم تاثير پذيرفته است. براي تحليل ويژگيهاي سازمان نفت از زمان تشكيل كنسرسيوم تا پيروزي انقلاب اسلامي (1333 تا 1357) شاخصها و ابعاد محتوايي و ساختار مورد استفاده قرار ميگيرد. وي افزود: ابعاد محتوايي مربوط به ويژگيهاي كلي سازمان است و عبارتند از تكنولوژي، اندازه، محيط، اهداف و استراتژيها و فرهنگ و بعد ساختاري شامل متغيرهايي مانند رسميت، استاندارد بودن، پيچيدگي، سلسله مراتب، سازماني و تخصصي بودن شاخصه اصلي سازمان نفت در اين دوره بزرگي اندازه، تكنولوژي مهندسي، فرهنگ عملياتي، محيط نسبتا با ثبات و پيچيدگي متوسط و داراي هدف استحصال بيشتر و سريعتر از مخازن است. او رسميت، استاندارد بودن و تخصصي بودن زياد را از ديگر شاخصههاي سازمان نفت در اين دوران دانست و گفت: رويهها و فرآيندهاي منظم و مكتوب از جمله مسير شغلي پرسنل و كاركنان، رويههاي آموزشي دقيق و برنامه ريزي نيروي انساني به صورت كلي از نكات مثبت اين سازمان است. وي تشكيل شركت خاص خدمات نفت (اسكو) و واگذاري امور عملياتي به اين شركت را از وقايع سازماني اين دوران برشمرد و تصريح كرد: شركت اسكو به لحاظ سازماني بسيار انديشيده و مرتب بوده است كه ميتواند به عنوان الگويي براي طراحي سازمان آينده نفت ملاك عمل قرار گيرد. در ادامه مرتضي شمس - هيات علمي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات اجتماعي جهاددانشگاهي - نيز به «مناطق نفت خيز جنوب و انقلاب اسلامي»اشاره كرد و گفت كه اعتصابات در مناطق نفت خيز جنوب نقش مهمي را در فلج كردن رژيم شاه داشت. وي چهار ركن اصلي قدرت شاه را ارتش، حمايت خارجي، طبقه نفتي و تبليغات دانست و گفت كه تمامي اين چهار ركن متكي به نفت هستند و حتي در شكل گيري و توسعه برخي از اين اركان نيز تاثير گذار بوده است. شمس گفت: اعتصابهاي كارگران نفت جنوب در سالهاي 1356 و 1357 هم حمايت خارجي، هم درآمدهاي نفتي و هم حمايت داخلي را از شاه كاهش داد. وي با اشاره به اينكه در اكثر سازمانها و شركتهاي صنعتي اعتصابات كارگري صنفي است، گفت: در شركت نفت دليل اعتصابات صنفي نبود و دلايل ايدئولوژيك و اعتقادي بود. او بر نحوه ساماندهي اعتصابات در شركت نفت جنوب اشاره و اظهار كرد: تعدادي از محركان اعتصابات گلوگاههاي استخراج نفت را شناسايي كرده بودند و آن را كنترل ميكردند، به طوري كه دولت كاملا درمانده شده بود و نه ميتوانست نفت را استخراج و نه آن را صادر كند، بنابراين بحران كاهش 50 درصدي درآمدهاي نفتي در آن دوره براي پهلوي دوم بهوجود آمده بود. خسرو قبادي - عضو هيات علمي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات اجتماعي جهادانشگاهي - نيز طي سخناني به تبيين «نقش شركت ملي مناطق نفت خيز جنوب در جنگ ايران و عراق» پرداخت و گفت: خوزستان يكي از سه جبههاي بود كه از طريق عراق براي حمله به ايران هدفگذاري شده بود، تا بتواند با در دست گرفتن نبض اقتصادي در كشور، نظام جمهوري اسلامي ايران را ساقط كند و يا به تجزيه ايران همت گمارد. وي در تشريح شرايط آن دوره گفت: به دليل سياستهاي خاص دفاعي در زمان شاه كه بحرانهاي عليه كشور را در خارج از مرزها سركوب ميكرد و در مرزهاي ايران پادگاني وجود نداشت، نيروهاي عراقي توانستند به خوزستان نفوذ كنند. قبادي افزود: در سال 1359 تا فتح خرمشهر (سال 1361) عراق هنوز به پيشروي در ايران اميد داشت، اما از سال 1361 تا فتح فاو (1364) عراق فهميد كه توان پيشروي ندارد و بايد جلوي پيشروي ايران را به طرف عراق بگيرد. بر همين اساس از سال 1364 تا 1367 با گسترش بمبارانها به مناطق نفتي اين مناطق شكل مناطق عملياتي جنگي به خود گرفت. وي اظهار داشت كه در طول جنگ تحميلي استخراج و صدور نفت و گاز وجود داشت و تامين بودجه كشور، خدمات گوناگون به نيروهاي مسلح و آسيب ديدگان جنگ از طريق فروش نفت انجام ميشد و حتي منجر به گشودن جبهه جديد در مقابل دشمن و كاهش فشار شده بود. قبادي گفت: در طول دفاع مقدس 5.53 ميليارد بشكه نفت و 25 هزار و 856 تريليون فوت مكعب گاز در كشور توليد شد كه علاوه بر صادرات و رفع نياز داخلي، براي تامين سوخت خودروهاي نظامي و ترميم خسارات وارده بر تاسيسات نفتي، بازنگه داشتن خطوط صادرات و حفاظت و بازسازي خطوط انتقال به كار گرفته ميشد. گفتني است، اين نشست «چهارمين پيشهمايش نفت و تحولات مناطق نفت خيز جنوب ايران» بود كه به منظور تدارك «همايش بينالمللي 100 سال نفت در ايران» كه قرار است در آبانماه سال جاري برگزار شود، صورت گرفت. انتهاي پيام
دوشنبه 17 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 820]