واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: مشاركت اجتماعي سالمندان
در حال حاضر قريب به 10 درصد از جمعيت جهان را «سالمندان»تشكيل ميدهند و پيشبيني ميشود تا سال 2050 اين رقم به بالاي 20 درصد يعني يك پنجم جمعيت جهان برسد. همچنين در 40 سال اخير، جمعيت سالمندان ايران نسبت به كل جمعيت روندي رو به افزايش داشته است و در سال 1385 به 29/7 درصد رسيده است.
برخي برآوردها، شمار سالمندان را تا سال 1388، 4 ميليون و 700 تا 5 ميليون و 700 هزار پيشبيني كردهاند كه از اين گروه نزديك به يك ميليون سالمند در شهر تهران زندگي ميكنند كه 3/7 درصد از جمعيت شهر تهران را تشكيل ميدهند. به اين ترتيب در آيندهاي نزديك، بافت جمعيت سبز و جوان جهان به جمعيت خاكستري و پيرتبديل خواهد شد.
يكي از نيازهاي سالمندان «احتياج به شركت در زندگي اجتماعي» است. سالمندان از احساس بطالت و بيكاري و بركنار ماندن از زندگي رنج ميبرند كه اين موجب افسردگي و بروز ناراحتيهاي جسماني در ميان آنان ميشود. اما سالمنداني كه عليرغم سن بالا در فعاليتهاي اجتماعي حضور دارند و از روابط اجتماعي نسبتاً خوبي برخوردارند به بيماريهاي رواني كمتري دچار ميشوند. از اين رو ضروري است كه بستر مناسب جهت حضور فعال اين قشر در عرصههاي اجتماعي فراهم شود تا تهديدات اين موضوع به فرصتي براي توسعه و پويايي تبديل شود.
مشاركت اجتماعي سالمندان را ميتوان مشاركت جمعي از سالمندان در فعاليتهايي از قبيل؛ شوراياري، هدايت و ارشاد، به اشتراك گذاشتن تجربهها (از طريق بانك تجربههاي ماندگار)، سرپرستي محفلهاي مذهبي (مساجد، تكايا، هيئتها)، امور خيريه، عضويت در كانونهاي جهانديدگان شهر تهران تعريف كرد. در نتيجه انتقال دانش و تجربه، گسترش تعادل و واقعبيني، تبليغ و ترويج ارزشهاي انساندوستانه و ترويج روح جمعي و مصلحت عمومي همه كاركردهاي مهمي هستند كه اغلب سالمندان ميتوانند آنها را محقق كنند.
مشاركت در امور اجتماعي و داشتن سهم فعال و موثر در برنامهها و تصميمگيريهاي جامعه از حقوق سالمندان است. اين مشاركت ضمن توجه به حقوق سالمندان در حفظ نظم اجتماعي و بهبود زندگي روزمره موثر است.
فعاليتهاي اجتماعي نقش مهم و سازندهاي در زندگي سالمندان دارد، اگر جامعه، سالمندان را به ايفاي نقشهاي فعالتر و متنوعتر تشويق كند، زندگي آنها معنا و مفهوم بيشتري پيدا ميكند. چنانچه مشاركت اجتماعي سالمندان حس ابتكار و خلاقيت آنان را افزايش ميدهد. و اين احساس مسئوليت و داشتن هدف برروند پيري اثر مثبت ميگذارد و نتيجه آن سلامت رواني بهتر و ميزان مرگ و مير كمتر است.
بسياري از سالمندان به اميد دوران استراحت و آرامش، روزهاي سخت و فعال كار را ميگذرانند ولي با فرا رسيدن اين دوران، بيشتر افراد به سختي با شرايط جديد منطبق ميشوند كه اين موضوع به عوامل متعددي بستگي دارد.
از دلايلي كه بهطور ناهشيار بر نگرش جامعه نسبت به سالمندي اثر منفي ميگذارد، اعتقاد به مرگ حتمي و قريبالوقوع سالمندان است. وقتي ما ميدانيم كه فردي تا يكسال يا نهايت دو سال ديگر خواهد مُرد، از برنامهريزي جهت افزايش كيفيت زندگي وي دلسرد ميشويم. بنابراين كهولت، ناتواني جسمي و رويارويي با مرگ از مشكلهاي حاد رواني سالمندان نيست، بلكه درك سالمندان از نگرش جامعه و اينكه به موجب قريبالوقوع بودن مرگ، اقدام مفيدي براي آنها صورت نميگيرد، گرانبارترين فشار رواني را بر سالمند وارد ميكند.
از سويي ديگر، براساس باور و نگرش متقابل ميان سالمندان و جامعه به دليل اين كه آنان باري بر دوش خانواده و جامعه تلقي ميشوند، دچار انزوا شده و فعاليت اجتماعي ايشان كاهش مييابد. اما اگر اين نگرش تصحيح شود و به سالمندان به عنوان نيرويي تازه براي توسعه نگريسته شود، در كنار ساير افراد جامعه و در صحنه اجتماع، پويا و اثرگذار خواهند بود.
همانگونه كه پيش از اين گفته شد سالمندي فرآيندي است كه خواه ناخواه جامعه ما را در برخواهد گرفت، اما ميتوان با به كارگيري تدابيري اثرات منفي آن را كاهش داد و چالشهاي رواني ـ اجتماعي و بهداشتي را تقليل و تحت كنترل درآورد:
ـ هرگونه برنامهريزي در موضوع نيازهاي سالمندان بايد متضمن شناخت اقتضائات، ظرفيتها وانتظارات دوره سالمندي باشد.
ـ هرگونه فعاليت در موضوع رفع نيازهاي سالمندان بايد با مشاركت فعال آنان همراه باشد.
ـ بايد به روحيه نوگرايي، توان و تنوع طلبي ويژه دوران سالمندي توجه كرد و امكان خلاقيت و نوآوري را برايشان فراهم نمود.
ـ بايد به بعد طراوت بخشيدن و فرحبخش نمودن آن توجه نمود تا روحيه نشاط و شادابي دوره سالمندي توجه نمود تا روحيه نشاط و شادابي دوره سالمندي در فعاليتها محفوظ و همچنان شكوفا و پايدار بماند و سالمند از اجراي برنامهها و فعاليتهاي متناسب با اين دوره لذت ببرد.
ـ بايد روح اميد و اعتماد به آينده، نظام و انقلاب در ذهن و خمير سالمندان دميده شود.
ـ گرايش به كار گروهي و مشاركت جمعي افزايش يابد.
ـ نيازهاي هر دو جنس (مرد و زن) رفع شود.
ـ برنامه اوقات فراغت سالمندان بايد مستمر، پويا و پيوسته باشد.
ـ در برنامهريزيهاي ملي ويژه نسل سالمند بايد به رفع نيازهاي سالمند در حوزه شهري و روستايي توجه شود.
ـ برنامههاي فراغتي بايد جنبه حقوقي (پاسخگويي به نيازها و انتظارات سالمندان) و جنبههاي مسئوليتدهي (پاسخگويي به نيازهاي جامعه مدني در زمينه سازندگي و محروميتزدايي در ابعاد فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي) داشته باشد.
ـ تشكيل باشگاههاي سالمندان به صورت روزانه.
ـ تلاش همه جانبه در راستاي اعتلاي موقعيت اجتماعي سالمندان در خانواده، جامعه و تقويت مباني نظام خانواده براساس ارزشهاي فرهنگي و اسلامي حمايت از سالمندان.
ـ بسترسازي مناسب جهت برخورداري از تفريحات و تسهيلاتي همچون برگزاري سفرهاي متعدد.
ـ عضويت در كانونهاي جهانديدگان شهر تهران.
دوشنبه 17 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1269]