واضح آرشیو وب فارسی:حيات: سينما - جسورانهترين انيميشن پيكسار
سينما - جسورانهترين انيميشن پيكسار
ريچارد كورليس: از ميان منظره شهري گرد و خاك گرفته بقاياي يك تمدن پديدار ميشود: بانكي متروك و بيلبوردهاي تكه پاره شده كوكاكولا و آژانسهاي مسافرتي كه بر همگيشان لوگوي شركت Buy-N-Large حك شده است؛ عنواني رنگ و رو رفته بر تصوير نقش ميبندد: «زمين با زبالههاي بسيار زيادي انباشته شده است». سياره زمين به يك آشغالداني بزرگ تبديل شده است و آسمانخراشهاي جديدي قد علم كردهاند كه همگي پر از محفظههاي مكعبي زبالههاي به هم فشرده هستند؛ گويي انسانها موزيسينهاي راكي بودهاند كه اتاق هتل را حسابي به هم ريختهاند و در نهايت آن را به حال خود رها كردهاند. تنها نشانه حيواني موجود بر زمين نيز يك حشره مرگناپذير است؛ يك سوسك.
در ميان اين ويرانههاي شهري چيز ديگري هم وول ميخورد. چيزي كه شبيه يكي از همان محفظههاي مكعبي زباله است كه البته بازوهايش شبيه بيلچه هستند، يك جفت چشم دوربين مانند دارد، و براي حركت در نواحي ناهموار به چرخهاي زنجيري مجهز شده است. نام اين موجود وال.اي است و كاري ندارد جز پاكسازي زمين از بقاياي مصرفگرايي ديوانهوار انسانها.
از قرار معلوم جديدترين فيلم حيرتانگيز استوديوي پيكسار كه صحنههاي آغازين آن را با هم مرور كرديم در 30 دقيقه ابتدايي خود هيچ ديالوگي ندارد و حتي مثلا به شيوههاي «جنگهاي ستارهاي» با نوشتهاي بينندگان را مطلع نميكند كه داستانش در كرهزمين 800 سال بعد ميگذرد. مخلوق مكانيكي داستان كه قهرمان فيلم هم است صرفا ميتواند با اصوات و نشانههاي الكترونيكي حرف بزند و مانند R2-D2 در «جنگهاي ستارهاي» كلمات را با مكث و فاصله ادا ميكند. موجود اصلي ديگر روباتي به نام ايو است كه او هم اتفاقا توانايي محدودي در سخن گفتن دارد. به همين دليل بايد گفت مسوولان استوديوي پيكسار جسارت زيادي به خرج دادهاند كه تصور كردهاند عموم تماشاگران براي فهم سرنخهاي بصري اين فيلم به قدر كافي هشيار خواهند بود. البته اطمينان سران استوديوي پيكسار به تواناييشان در مسحور كردن تماشاگران به توليد فيلمي فوتوريستي (آينده نگر) منجر شده كه تا حد زيادي شبيه يك فيلم صامت قديمي است.
وقتي نويسنده و كارگردان فيلم «وال.اي» اندرو استنتن – كه فيلمي قبلياش «در جستوجوي نيمو» به لحاظ فروش، قهرمان هميشگي پيكسار است – اولين صحنههاي فيلم را به جمع متفكران پيكسار نشان داد دوست كارگردانش براد بِرد (كارگردان «خانواده شگفتانگيز») گفت: «مرد! خيلي كار رو براي خودت سخت گرفتي». فيلمي كه به جاي سخن گفتن، نشان ميدهد و شخصيتهاي اصلياش هم در واقع لال هستند ميتواند در ميان هشت فيلم توليد شده توسط كمپاني پيكسار در رده هشتم قرار بگيرد و اقبال مستمر به فيلمهاي پيكسار را كه از سال 1995 با «داستان اسباب بازي» شروع شد و تا سال گذشته با «راتاتويي» ادامه پيدا كرد متوقف كند. اما استنتن با تنها دارايي كه در دست داشت يعني ايمان به ايدهاش و همكاري با طراح صدايي به نام بن برت به توصيه همكارانش گوش نكرد و توليد فيلم را به پايان برد.
با اين حال «والاي» پرفروش ميشود چرا كه اين فيلم سرگرمكنندهترين و مسحوركنندهترين فيلم استوديوي پيكسار پس از «نيمو» است؛ يك حماسه علمي خيالي كه با پيچش هوشمندانهاي در پيرنگ «داستان آخرين موجود باقي مانده بر زمين» آغاز ميشود و به سمت حكايتي اخلاقي درباره «اتكاي مفرط بشر به تكنولوژي» خيز برميدارد.
اگر در آن جمعي كه استنتن صحنههاي اوليه فيلمش را نشان داده است نگراني بابت توليد فيلمي به سبك «من افسانهام» براي تماشاگران جوانتر وجود داشته است مطمئنا از جانب جانلستر نبوده است. لستر يكي از كارگردانان مبتكر پيكسار و خالق فيلمهاي «داستان اسباب بازي»، «زندگي يك حشره» و «ماشينها» است. وي كسي است كه راز موفقيتهاي پيكسار را اينگونه توضيح ميدهد: «آدمهايي كه اينجا هستند مشغول انجام كارهايي هستند كه دوست دارند تا آخر عمر به همان كارها بپردازند».
عشق به اسباب بازي – باور كودكانهاي كه بر اساس آن يك تكه پارچه و يك ماشين ميتوانند جان و احساس و شخصيت داشته باشند – بنمايه اكثر آثار پيكسار است. اين آثار با فيلمهاي كوتاه «لوكسو جونيور»، «روياي سرخ» و «اسباب بازي حلبي» به كارگرداني لستر در دهه 80 شروع شدند تا امكانات رسانه نوظهور « شبيهسازي كامپيوتري /CGI» را اثبات كنند و قدرت و چگونگي داستانگويي طبيعي را بيازمايند (چراغ مطالعه موجود در «لوكسو جونيور» بعدها در طراحي لوگوي پيكسار استفاده شد). استنتن ميگويد چندين و چند بار «لوكسو جونيور» را تماشا كرده است با اين حال «به طرز معجزهآسايي هر بار مسحور داستان بيكلام پدر و پسر آن فيلم ميشوم». 2 دقيقه به اين فيلم قديمي فكر كنيد. تجربه سال 1986 و «وال.اي» منطق رومانتيك مشتركي دارند: در هر دوي آنها يك اسباببازي با يك دختر ملاقات ميكند و به لحاظ تكنيكي هم در هر دوي آنها تصوير در برابر صدا قرار ميگيرد.
انيميشن «وال.اي» به خصوص در صحنههاي مربوط به زمين كيفيتي عكسوارنگارانه (Photorealistic ) دارد و ويرانههاي برجامانده از انسانها و زبالههاي روي هم انباشته شده را با جزئيات كامل و البته به زيبايي نمايش ميدهد. اسباب و اثاثيه داخلي و خارجي سفينه فضايي اكسيوم هم از جزئينگري خوب مجموعه فيلمهاي «جنگهاي ستارهاي يا «بيگانه» برخوردارند. اين جزئيات به قدري در فيلم به چشم ميخورند كه حتي اگر رفتار «وال.اي» و «ايو» قلبتان را تسخير نكند يا قلبتان را نشكند تحت تاثير طراحي گرافيكي فيلم قرار خواهيد گرفت.
پيكسار با توليد اين فيلم در بهترين حالت ممكن سابقه درخشان خودش را به چالش كشيده است. كارگردانها نوعا نگران نحوه تماشاي فيلمشان هستند چرا كه بيشتر مردم فيلمها را در خانه خود در حالي كه انگشتانشان دائما روي دكمههاي دور تند و توقف است، تماشا ميكنند. اين كارگردانها براي مبهم نبودن فيلمشان هرگونه عنصر داستاني را به سرعت قابل فهم ميكنند. به همين دليل اغلب فيلمها انگار براي مسافران سفينه فضايي اكسيوم توليد شدهاند! اما «وال.اي» با بازسازي زبان رفتاري ظريف و تاثيرگذار كمديهاي صامت باستر كيتون و چارلي چاپلين به احتياطهاي معمول پشت پا زده است تا لقمه را جويده در دهان تماشاگر نگذارد.
پيكسار با توليد اين فيلم وارد بزرگترين قمار عمر خود شده است؛ قماري كه البته برندهاي جز سينماروها نخواهد داشت!
منبع: تايم
شنبه 15 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]