واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - باراک اوباما باید پس از انتخابات میان دوره ای کنگره،سیاست خود در قبال خاورمیانه را تغییر دهد جاناتان فریدلند دموکرات ها در انتخابات هفته آتی در ایالات متحده باید چکشی ظاهر شوند. یکی از مولفه های دستگاه دیپلماسی باراک اوباما که چندان تاثیری بر این انتخابات ندارد اتفاقا همان فاکتوری است که باید تغییر هم کند. سومین روز از ماه نوامبر که فرا برسد، اوباما باید استراتژی خود را در خاورمیانه تغییر دهد. رویکرد اوباما در قبال مناقشه اسرائیل - فلسطین مقوله ای است که باید تغییر را تجربه کند. در این قبیل مسائل عمدتا اجماع و توافق نظر کلی امری بسیار بعید است .با این همه به نظر می ر سد که در میان دموکرات ها هم همگان به این اتفاق نظر رسیده اند که امور در مسائل خاورمیانه چندان موفق پیش نمی رود . مردی که با امیدهای فراوان خود و طرفدارانش به میدان آمد و البته در حوزه خاورمیانه هم وعده های بسیاری داد ، ماه ها است که همگان را از خود ناامید کرده است . نخستین روزهای حضور اوباما در قدرت بود که وی وعده برون برد خاورمیانه از بحران و برقراری صلح در دوره نخست ریاست جمهوری را داد . وی به صراحت اعلام کرد که برقراری صلح در منطقه هم به نفع امنیت ایالات متحده است و هم در راستای برقراری ارامش در منطقه. وی جورج میچل را که در جریان مناقشه ایرلند شمالی برگ برنده را به خود اختصاص داده بود ، به عنوان نماینده خود در امور خاورمیانه منصوب کرد . از ان زمان تا کنون اسرائیل بارها صبر امریکا را لبریز کرده است . اوباما در قاهره زیبا سخنرانی کرد اما از آن زمان تا کنون از عمل خبری نیست. اکنون هم اوباما تمام کارمندان خود در حوزه سیاست خارجی را به کار گرفته است تا مذاکرات مستقیم میان طرفین ادامه پیدا کند. زمانی که از کسانی که این مذاکرات را از نزدیک دنبال می کنند و از امید به ناامیدی در دو سال گذشته رسیده اند می پرسیم علت این شکست چیست؟ همگی متفق القول اعتقاد دارند که اوباما بسیار زود از اسرائیلی ها خواست که شهرک سازی ها را متوقف کنند. این طیف اعتقاد دارند که این موضع گیری اوباما در حقیقت پیش از زمانی که مقدمات برای مذاکرات مستقیم مهیا شود انجام گرفت و همین امر مخرب بود . حتی محمود عباس رهبر تشکیلات خودگردان فلسطین هم ادعا می کند که اولتیماتوم داده شده در حقیقت اشتباه بوده است . پیش از این هم مذاکرات بدون آنکه شهرک سازی ها متوقف شود ،آغاز شده بود . اما زمانی که محمود عباس این پیش شرط را مطرح کرد دیگر عقب نشینی از آن ممکن نبود . عباس تا کنون بارها تاکید کرده است که درج این پیش شرط مانند بالا رفتن از درخت بود و نداشتن نردبان برای پایین آمدن. برخی اما طرح این مساله را منطقی و درست می دانند. این گروه اعتقاد دارند که مشکل از عدم اصرار اوباما بر این استراتژی است . اوباما به جای آنکه بر این موضع گیری اصرار کند دائم موضع خود را تغییر داد و در حقیقت اسیر این موضع گیری شد . در نتیجه هم دولت تمام اعتبار خود را در این حوزه از دست داد . نخستین مرحله با ابروریزی بسیاری همراه بود . جو بایدن معاون اول رئیس جمهوری ایالات متحده در تل آویو حاضر شد و همزمان با این حضور ، نتانیاهو خبر ادامه شهرک سازی ها را اعلام کرد . نه اوباما و نه بایدن نتوانستند تصادفی بودن این ماجرا را بپذیرند. برخی ادعا می کنند که مشکل از آنجا ریشه می گیرد که باراک اوباما نتوانست جای خود را در دل مردم اسرائیل باز کند. اوباما برای موفقیت در این حوزه باید همان کاری را انجام می داد که بیل کلینتون. وی باید به اسرائیلی ها اثبات می کرد که باراک حسین اوباما نیست. اوباما اما در این مسیر حرکت نکرد. وی حتی با یک رسانه یا جریده اسرائیلی هم گفتگو نکرده است . این خلا هم با سیاه نمایی موضع گیری اوباما در قبال اسرائیلی ها توسط دیگر رسانه ها پر شد. بنیامین نتانیاهو دوست ندارد شرایط به گونه ای شود که رهبران ایالات متحده در اسرائیل محبوب تر از مقامات خود اسرائیل باشند . پس از حادثه ای که برای جو بایدن اتفاق افتاد همگان به این نتیجه رسیدند که تقابل با اسرائیل نتیجه منفی می دهد. همزمان با افول جایگاه جورج میچل ، خورشید طالع دنیس راس دیگر میانجی گر ایالات متحده درخشیدن آغاز کرد. در کاخ سفید همگان می دانند که اگر می خواهند به سمت جلو حرکت کنند باید با اسرائیل همکاری کنند نه اینکه مقابل تل آویو قرار بگیرند . در ماه سپتامبر اسرائیلی ها و فلسطینی ها برای نخستین بار پای میز مذاکرات نشستند و آنچه که منجر به توقف این مذاکرات شد پایان ضرب الاجل زمانی تعیین شده برای شهرک سازی ها بود و عدم تمدید آن از سوی تل آویو . اکنون امریکایی ها در شرایط ناامیدی کامل قرار گرفته اند و نمی دانند باید با بن بست بوجود آمده چه کنند؟ اصلی ترین مشکل اینجا است که دو طرف برای پایان دادن به مشکلات خود هیچ گونه مرجع واحدی دارند. نمی دانند که به کدام یک از توافقهای انجام گرفته پیشین مانند کمپ دیوید یا مادرید می توانند تکیه کنند. مشکل دیگر اینجا است که اوباما برای پای میز مذاکره نگاه داشتن نتانیاهو امتیازات بسیاری به وی داده است . همین امتیازدهی های هم خشم فلسطینی ها را بر انگیخته است . علاوه بر این در پشت پرده هم اوباما تمام تلاش خود را به کار می گیرد تا با تماس های تلفنی که با رهبران کشورهای خاورمیانه می گیرد در حقیقت به نوعی آنها را به عدم قرار گرفتن در مسیر منزوی کردن تل آویو متقاعد کند . واشنگتن تمام این کارها را به این امید انجام می دهد که تل آویو با توقف شهرک سازی ها حتی به شکل موقت موافقت کند . واشنگتن به توقف 60 روزه این شهرک سازی ها هم رضایت داده است . علاوه بر این واشنگتن وعده ای را داده است که به هیچ وجه از پس آن برنخواهد آمد . تشکیل کشور فلسطین با توجه به مرزهای 1967. اسرائیل تا کنون موافقت خود را با این مساله اعلام نکرده است . پس از انتخابات میان دوره ای کنگره ، اوباما و همراهانش باید استراتژی را اتخاذ کنند با استناد به حقیقت جاری در این پرونده . این برنامه باید استراتژی های دولت در آینده را هم ترسیم کند . اوباما باید از فشارهای نه چندان حساب شده ای که بر اسرائیل آورد درس بگیرد و موضع خود را در ماه های آتی تغییر دهد . شاید بتوانیم اوباما را به این دلیل که ماجرای خاورمیانه را به فراموشی نسپارد مورد ستایش و تقدیر قرار دهیم اما اوباما باید بداند که اکنون زمان فشار دادن دکمه نهایی فرارسیده است .گاردین بیست و ششم اکتبر / ترجمه : سارا معصومی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 565]