محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829260487
نويسنده: اسماعيل اسماعيلي بررسي نشانههاي ظهور (قسمت چهارم)
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: اسماعيل اسماعيلي بررسي نشانههاي ظهور (قسمت چهارم)
خبرگزاري فارس: در اسلام, بويژه تشيع, برخلاف اديان و مذاهب ديگر, از ظهور مهدي موعود(ع) تفسير روشني ارائه شده و چگونگي قيام و رخدادهايي كه به عنوان نشانه نزديكي ظهور رخ خواهد داد، به شرح بيان شده است.
در روايات, در حالي كه از زياد شدن ستم, به عنوان نشانه ظهور ياد شده, به اين نكته نيز اشاره شده كه جامعه منتظر مهدي, بايد در به پا داشتن ارزشها و مبارزه با ضد ارزشها, تلاش جدّي بكند و منتظران, به تهذيب نفس بپردازند و….
شهيد مرتضي مطهري, روايتي را از شيخ صدوق مي آورد مبني بر اين كه: منظور از فراگير شدن ستم, آن است كه هر يك از شقي و سعيد,گروه حق و باطل, به نهايت كار خود مي رسند. ستمكاران و بدكاران, به نهايت درجه بدي و نابكاري مي رسند و لهيب آتش آنان همه را فرا مي گيرد. در اين هنگام, كه صالحان در مظلوميت و استضعاف به سر مي برند و همه راههاي چاره بر آنان بسته مي شود, مهدي(ع) ظهور مي كند و دنيا را پر از عدل و داد مي كند146.
10. زمينه سازان
انقلاب حضرت مهدي(ع) همچون ديگر انقلابها, بدون مقدمه و زمينه سازي, به وجود نمي آيد, بلكه در آستانه ظهور, حركتهايي پا مي گيرد و زمينه را براي ظهور آن حضرت فراهم مي آورد. اين سلسله قيامها و انقلابها كه از سوي حق پويان صورت مي گيرد, براساس آنچه در برخي روايات آمده, زمينه را براي حركت جهاني مهدي(عج) آماده مي كند.
پيشگويي تحقق اين نشانه ها, به تعبيرهاي گوناگوني در روايات آمده كه به چند نمونه از آن اشاره مي كنيم:
* پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد:
(يخرج ناس بالمشرق فيوطئون للمهدي سلطانه147.)
گروهي از ناحيه مشرق, قد بر مي افرازند و زمينه حكومت مهدي(ع) را فراهم مي سازند.
يا مي فرمايد:
(تجيء الرايات السود من قبل المشرق كانّ قلوبهم زبر الحديد فمن سمع بهم فليأتهم فبايعهم ولوحبواً علي الثلج148.)
افرادي با بيرقهاي سياه, از ناحيه مشرق مي آيند كه دلهاي آنان مانند قطعه هاي فولاد, محكم است. پس هر كس قيام آنان را شنيد, براي بيعت به سوي آنان بشتابد, هر چند لازم باشد, با سينه بر روي برف برود.
* امام باقر(ع) مي فرمايد:
(كانّي بقوم قد خرجوا بالمشرق, يطلبون الحق فلايعطونه, ثم يطلبونه فلايعطونه, فاذا رأوا ذلك, وضعوا سيوفهم علي عواتقهم فيعطون ماسألوا فلايقبلونه حتي يقوموا, ولايدفعونها الاّ الي صاحبكم قتلاهم شهداء, اَما انّي لو ادركت ذلك لأبقيت نفسي لصاحب الأمر149.)
گويي قومي را مي بينيم كه از مشرق در طلب حق قيام كرده اند, ولي بدانان نمي دهند و باز مطالبه مي كنند, ولي بدانها نمي دهند, پس چون چنين مي بينند, شمشيرهاي خويش را بر دوش مي گيرند [آماده نبرد مي شوند] پس در آن هنگام, آنچه را مي خواهند به آنان مي دهند, ولي نمي پذيرند تا اين كه پيروز مي شوند و آن را جز به حضرت صاحب الأمر(ع) تسليم نمي كنند. كشتگان آنان شهيدند. اگر من آنان را درك كنم, جانم را براي صاحب الأمر(ع) مي گذارم.
در اين روايات, به روشني از برپايي قيامها و انقلابهايي در آستانه ظهور حضرت مهدي(ع) خبر داده شده است. افزون بر اينها, روايات فراوان ديگري نيز وجود دارد كه صرف نظر از موارد اختلاف اندكي كه در جزئيات آن هست, در مجموع, همه آنها بر اين نكته اتفاق دارند كه پيش از ظهور مهدي(ع), حكومتي به رهبري يكي از صالحان, كه گمان مي رود از فرزندان, پيامبر هم باشد, در ناحيه مشرق تشكيل مي گردد و زمينه ظهور را مهيا مي سازد. و اين حكومت, تا ظاهر شدن مهدي(ع) و تسليم آن به حضرت ايشان, ادامه مي يابد.
بر همين اساس, برخي, تشكيل دولت شيعي مذهب صفويه را, كه پس از قرنها استيلاي حاكمان مستبد و متعصب عامي مذهب, روي كار آمد, همان دولتي دانسته اند كه در روايات, از جمله زمينه سازان حكومت مهدي(ع) به شمار آمده است150.
در زمان ما نيز, برخي با استناد به ويژگيهايي كه در روايات آمده, انقلاب اسلامي ايران را كه در سال 1357هـ.ش. به رهبري امام خميني به پيروزي رسيد, همان دولتي دانسته اند كه زمينه را براي ظهور و قيام مهدي(ع) آماده مي كند و ان شاء الله تا ظهور آن حضرت ادامه مي يابد151.
به باور اينان, بسياري از نشانه ها كه در روايات آمده, بر انقلاب اسلامي ايران تطبيق مي كند, بويژه در برخي روايات, به رهبري قيام, كه سيدي از اولاد پيغمبر است و از قم قيام مي كند و ياران او, بدون ترس و واهمه در برابر طاغوت پايدارند, اشاره شده است كه همگي آنها به انقلاب اسلامي, صدق مي كند152.
در هر صورت, گرچه قرائن فراواني اين احتمال را قوت مي بخشد, ولي دليل قطعي و صحيحي كه ثابت كند منظور از حكومت زمينه ساز كه ائمه(ع) از آن خبر داده اند, انقلاب اسلامي, به رهبري امام خميني است, در دست نيست.
البته اين, نخستين باري نيست كه علماي شيعه, چنين احتمالي را مطرح ساخته اند. پيش از اين نيز, هرگاه حركت و انقلابي از ناحيه شرق, بويژه منطقه خراسان صورت مي گرفت, اين احتمال قوت مي گرفت.
ولي, ناگفته نماند, هيچ يك از آن حركتها به اندازه انقلاب اسلامي, زمينه ساز انقلاب مهدي(ع) نبوده اند. بلكه اصلاً مقايسه آنها با انقلاب اسلامي باطل است, از اين روي احتمال اين كه مراد از (دولت زمينه ساز) از جمله انقلاب اسلامي ايران باشد و تا ظهور حضرت مهدي(ع) تداوم يابد, بسيار است.
بالآخره, چه اين احتمالها درست باشد و چه نباشد, با توجه به روايات بسياري كه در اين بخش رسيده, در دوره غيبت و در آستانه ظهور مهدي, دولتهايي به حمايت از حق روي كار مي آيند و انقلابهايي به حمايت از آن پا مي گيرند و زمينه را براي ظهور مهدي(ع) آماده مي سازند و اين, ازنشانه هاي ظهور است.
11. بارانهاي پياپي
در سال ظهور, بارانهاي پياپي, زمين را آباد و سرسبز مي كند و وضع مردم, بهتر مي شود. امامان(ع) در تبيين نشانه هاي ظهور و خبر دادن از رخدادهاي آن روزگار, از اين واقعه نيز, ياد كرده اند كه به چند نمونه از احاديثي كه در اين باره رسيده اشاره مي كنيم:
شيخ مفيد, با بهره گيري از روايات, مي نويسد:
(ثم يختم ذلـك بأربع وعشرين مطرة متصل فتحيي بها الأرض بعد موتها و تعرف بركاتها153.)
پس پايان مي گيرد اين (پديد آمدن نشانه ها) با بيست و چهار باران پياپي كه زمين را پس از آن كه مرده بود, زنده مي كند و بركات آن را مي شناساند.
شيخ طوسي از امام صادق(ع) روايت مي كند:
(انّ قدام القائم لسنة غيداقة, يفسد التمر في النخل فلاتشكوا في ذلك154.)
در آستانه قيام مهدي(ع), سالي پرباران خواهد بود كه در اثر آن, خرما بر روي نخل مي پوسد. پس در اين, ترديدي به خود راه ندهيد.
يا امام صادق مي فرمايد:
(واذا آن قيامه, مطر الناس في جمادي الآخرة وعشرة ايام من رجب, مطراً لم ير الناس مثله, فينبت اللّه به لحوم المؤمنين في ابدانهم في قبورهم…155.)
و چون هنگام ظهور مهدي(ع) نزديك شود, در تمام ماه جمادي الآخر و ده روز نخست ماه رجب, باراني بر مردم ببارد كه تا آن هنگام, مانند آن را نديده باشند. پس خداوند, به وسيله آن, گوشت بر بدن مؤمنان, كه در قبرهايشان خفته اند, بروياند.
بارش اين مقدار باران, آن هم پياپي, كم سابقه و يا بي سابقه است. با اين حال, حمل آن بر معجزه, وجهي ندارد, زيرا وقوع آن به گونه عادي ممكن است. البته احتمال ديگري نيز وجود دارد كه اين بارانها, همزمان و در همه جاي زمين ببارد كه در اين صورت, مي تواند جنبه اعجاز داشته باشد156.
اين نشانه را گرچه بزرگاني مانند: شيخ مفيد, شيخ طوسي و طبرسي در رديف نشانه هاي ظهور آورده اند, ولي بايد توجه داشت:
اولاً, روايت طبرسي و مفيد مرسله است.
ثانياً, جمله (فينبت اللّه به لحوم المؤمنين) در ذيل روايت طبرسي, نشان مي دهد كه مربوط به برپايي قيامت و زنده شدن مردگان است.
و ثالثاً, روايت شيخ طوسي نيز ضعيف است, زيرا در سند آن علي بن ابي حمزه157 قرار دارد كه از واقفيه است.
بنابراين, اثبات چنين نشانه اي براي ظهور, به استناد اين گونه روايات, مشكل است. البته از مجموع اين روايات و سخناني كه در اين باب گفته اند, با توجه به اين كه دوران ظهور, آغاز سامان يافتن امور و از بين رفتن مشكلات است, احتمال مي رود كه از نظر طبيعي, شرايط مساعدي پيش مي آيد, تا سال ظهور سالي پرباران و آبادان باشد.
12. جنگهاي خونين
در منابع ديني, از جنگ هاي خونين و كشتارهاي بزرگ نيز, به عنوان نشانه هاي ظهور ياد شده است158. گويا اين جنگها بين اهل باطل, بر سر رقابتهاي مادي و سياسي روي مي دهد كه در نهايت, بدون پيروزي هيچ يك از دو گروه و پس از برجاي گذاشتن. انبوهي از كشته ها, پايان مي يابد. بروز چنين فاجعه هاي بزرگ, نتيجه طبيعي فساد زمين و فراگير شدن ظلم و جور است. از برخي روايات, استفاده مي شود كه در منطقه (قرقيسا) جنگ عظيمي بين بني عباس و مرداني رخ مي دهد كه نوجوانان زورمند, فرسوده و پير مي گردد و لاشه هاي كشته ها بر روي هم انباشته مي گردد. از قرائن و شواهد بر مي آيد كه اين خون ريزيهاي بزرگ, در همان واقعه خروج سفياني و آشوبهاي آن زمان است و حادثه جداگانه اي نيست.
اين احتمال نيز وجود دارد كه منظور از اين روايات, درهم كوبيدن مستكبران و دشمنان حق و عدالت باشد كه در زمان ظهور و به دست مهدي(ع) انجام مي شود, بنابراين از وقايع دوران ظهور است, نه نشانه ظهور.
13. خروج يأجوج و مأجوج
در برخي روايات, خروج مأجوج و مأجوج از نشانه هاي ظهور, دانسته شده159 كه با دقت در اين روايات, روشن مي شود كه ارتباطي به مسأله ظهور ندارند, بلكه بيشتر آنها, ناظر به برپايي قيامت هستند. دو موردي كه در قرآن از خروج يأجوج و مأجوج ياد شده هم160, هيچ دلالتي بر اين قضيه ندارد.
اين, افزون بر ضعف سند روايات اين باب و ضعف دلالت و نارسايي و گاه تناقض آنهاست.
14. طلوع خورشيد از مغرب
از جمله نشانه هاي ظهور كه در روايات به آن اشاره شده, طلوع خورشيد از مغرب است, وقوع چنين پديده اي, اگر معناي ظاهري آن مراد باشد, مستلزم در هم ريختن و از هم پاشيدن نظم جهان و تغيير در حركت منظومه شمسي خواهد بودو اين, با اصول حاكم بر نظام طبيعت, ناسازگاري دارد. به طور قطع حضرت مهدي(ع), بر روي همين زمين, حكومت جهاني خويش را تشكيل مي دهد161./p> بر اين اساس تحقق اين نشانه به گونه معجزه, چنانكه برخي پنداشته اند, ميسر نيست, زيرا معجزه در محدوده نظام حاكم بر طبيعت و جهان صورت مي گيرد162.
به نظر مي رسد, منظور از طلوع خورشيد از مغرب, حضرت مهدي(ع) است.
فيض كاشاني در توضيح روايتي در اين زمينه مي نويسد:
وكأنّه كنّي بطلوع الشمس من مغربها في الحديث عن ظهوره(ع) كما يظهر من بعض الأخبار163.)
گويا, طلوع خورشيد از مغرب, كنايه از ظهور حضرت مهدي(ع) است, همان گونه كه از برخي اخبار هم استفاده مي شود.
همان گونه كه مرحوم فيض اشاره كرده, از برخي روايات نيز اين مطلب استفاده مي شود. در ذيل روايت صعصعه, كه اين حادثه را به عنوان نشانه ظهور معرفي مي كند, جمله اي است كه روشنگر اين معناست. صعصعة در پاسخ فردي كه از منظور اميرالمؤمنين(ع) از جمله (لاتسألوني عما يكون بعد ذلك…) پرسيده بود, گفت:
(ان الذي يصلي خلفه عيسي بن مريم هوالثاني عشر من العترة التاسع من ولد الحسين بن علي(ع) وهو الشمس الطالعة من مغربها164.)
كسي كه حضرت عيسي(ع), پشت سروي نماز مي گزارد, دوازدهمين نفر از خاندان پيامبر(ص) و نهمين نفر از فرزندان حسين بن علي(ع) است و هم اوست خورشيدي كه از غروبگاهش طلوع مي كند.
بر اين اساس, طلوع خورشيد از مغرب, معناي كنايي دارد و در حقيقت تشبيه شده است ظهور حضرت مهدي(ع) به طلوع خورشيد از غروبگاهش. همان گونه كه خورشيد, پس از آن كه چهره در نقاب شب فرو مي كشد, دوباره پرده هاي سياهي را مي درد و طليعه روشن آن از كرانه هاي افق پرتوافشاني مي كند, حضرت مهدي(ع) نيز, پس از طي دوران محنت و محروميت و سپري شدن روزگار غيبت و انتظار, ظهور مي كند بسان خورشيدي, جهان فتنه عدالت و بستوه آمده از ظلم و ستم و بي عدالتي را با پرتو حياتبخش عدالت, زنده و روشن مي كند.
يادآوري:
اكنون كه برخي از نشانه هاي ظهور را مورد بررسي قرار داديم و به ميزان صحت هر يك و نيز اقسام آن اشاره كرديم, يادآوري اين نكته را نيز لازم مي دانيم كه در باب نشانه ظهور, گاهي اشكالاتي مطرح شده است كه بد نيست در اين جا به آنها اشاره كنيم.
1. دلسردي و يأس
با توجه به اين كه نشانه ها بر اساس پيش بيني معصومان(ع), در طول دوره غيبت واقع مي شوند, مسلمانان چاره اي ندارند جز آن منتظر تحقق آنها بمانند و در برابر رخدادها تسليم باشند. روشن است كه اين, سبب دلسردي و يأس آنان مي شود و در نتيجه از تعقيب اهداف بلند اسلامي و انجام وظايف و مسؤوليتهاي خويش, دلسرد مي شوند165.
اين اشكال درست نيست, زيرا همان گونه كه پيش از اين اشاره كرديم, نشانه هاي ظهور, چه حتمي و چه غير حتمي, اموري نيستند كه تغيير ناپذير باشند و بدون هيچ تغييري و به گونه خودكار, در موقع مقرر واقع گردند, بلكه آنها براساس پيش بيني معصومان(ع) در صورتي كه اوضاع و احوال, به همان روال كه پيش بيني شد, جلو رود واقع مي شوند و تنها بيانگر نزديك تر شدن ظهورند, نه چيز ديگر.
در ميان اين همه نشانه اي كه براي ظهور بيان شد, تنها شمار اندكي از نشانه ها, ناگزيرند و بر اساس تفسيري كه از ناگزير بدون آنها ارائه شد, آنها نيز, اموري جبري و تغيير ناپذير نيستند و ممكن است به اراده خداوند, تغيير كنند و يا پيش و پس داشته شوند.
افزون بر اين, نشانه هاي حتمي ظهور, نشانه هاي در آستانه ظهور واقع مي شوند. بنابراين, پيش بيني و تبيين نشانه هاي ظهور, نه تنها مايه دلسردي و سستي مؤمنان نمي گردد كه چراغ اميد را در دل آنان روشن نگه مي دارد و آنان را در به عهده گرفتن نقشهاي اساسي دلگرم مي كند.
2. آگاه شدن مخالفان
تشريح نشانه هاي ظهور, به همان نسبت كه براي مؤمنان و دوستان آن حضرت رهگشاست و موجب مي گردد كه آنان با درك و بينش صحيح از زمان, خويش را براي پيوستن به جبهه حق و كمك و ياري امام(ع) آماده سازند, براي غير مسلمانان و دشمنان حضرت مهدي(ع) نيز مي تواند, هشداري باشد تا بهنگام, خود را براي مخالفت و موضع گيري در برابر آن حضرت مهيا سازند و به تهيه ساز و برگ جنگي و اقدامات پيشگيرانه بپردازند؟ بويژه آن كه وقتي دسته اي از اين نشانه ها در زمان واحدي و در نزديكي ظهور واقع شود, چه بسا اسباب آن شود كه دشمنان از واقع امر مطلع شوند و به سرعت اقدامات لازم را براي رو در رويي با وي به عمل آورند و مشكلات جدي بر سر راه انقلاب امام(ع) به وجود آورند؟ بنابراين, بيان نشانه هاي ظهور, چه بسا به زيان قيام امام(ع) و ياران وي تمام شود! در پاسخ به اين اشكال چند نكته را يادآور مي شويم:
الف. مخالفان از دو حال خارج نيستند:
1. گروهي اصلاً منكر وجود مهدي(عج) و مسأله ظهورند و به هيچ يك از اين نشانه ها, اعتقادي ندارند, مانند كافران, مشركان و….
2. گروهي, ظهور مصلح كلي را در آخر الزمان, قبول دارند, و لي اين كه آن منجي, حضرت مهدي(ع) باشد, با ويژگيها و نشانه هايي كه ما معتقديم, قبول ندارند. مانند مسيحيان و يهوديان و…
روشن است كه هر دو گروه, اصل ظهور حضرت مهدي(ع) و نشانه هايي را كه ما براي نشان دادن نزديكي ظهور معتقديم, قبول ندارند و همه را از اساس منكرند, بنابراين معني ندارد كه آنها مترصد باشند كه به محض تحقق نشانه ها, آماده مخالفت و كارشكني شوند.
ب. بر فرض كه دشمنان, حضرت مهدي(ع) نشانه هاي ظهور را هم بشناسند و بدانند, باز هم نمي توانند جلوي حركت او را بگيرند, زيرا مسأله ظهور امري اتوماتيكي نيست كه تا آن نشانه ها آشكار شد, بدون فاصله محقق شود و در نتيجه آنها بتوانند ابراز مخالفت و كارشكني بكنند. بلكه ظهور به اراده خداوند است هر گاه زمينه را مهيّا ديد, به آن حضرت اذن ظهور مي دهد.
ج. نكته مهم تر اين كه, به موجب روايات, ظهور حضرت مهدي(عج) در شرايطي صورت مي گيرد كه به اراده خداوند, حيله گري و توطئه دشمنان, آشكار و خنثي مي گردد و دشمنان آن حضرت از رويارويي با وي ناتوان مي شوند و هر كاري بكنند نمي توانند به هدفهاي شوم خويش دست يابند. از اين روي, اگر همه را به درستي بشناسند, باز هم نمي توانند از نشانه ها سوء استفاده بكنند و…
د. خداوندي كه ظهور حضرت مهدي(ع) را در آخرالزمان و در شرايطي كه دنيا در آتش ظلم و تباهي مي سوزد, مقرر داشته, خود ضامن فراهم شدن شرايط و خنثي كردن توطئه دشمنان و محافظت ازآن حضرت است. انقلاب حضرت مهدي, انقلاب عادي نيست, بلكه انقلابي است كه به اراده خداوند تحقق مي يابد و خداوند, بهترين پشتيبان و نگهدارنده آن است.
هـ. از اين نكته نيز نبايد غافل بود كه عقايد انحرافي و باطل و ديد مادي مخالفان و دشمنان حضرت مهدي(عج), سبب مي شود كه براي همه اين مسائل توجيهات مادي داشته باشند و از واقعيتها و حقايق, هيچ گاه آگاه نشوند: (وجعلنا من بين ايديهم سداً و من خلفهم سداً فأغشيناهم فهم لايبصرون166.)
--------------------------------------------------------------------------------
1. (عهد عتيق), مزامير مزمور , مزمور 96; (عهد جديد),انجيل متي, باب24.
2. (بحارالأنوار), محمد باقر مجلسي, ج212/52, مؤسسة الوفاء, بيروت; (بقية اللّه), جمعي از نويسندگان 169/, نشر آفاق.
3. (كتاب الغيبة), محمدبن ابراهيم نعماني 251/, مكتبة الصدوق, تهران.
4. (همان مدرك) 255/.
5. (سنن), ابو داود, سليمان بن الأشعث السجستاني ج109/4 حديث 4292, دار احياء السنة النبوية, بيروت.
6. (همان مدرك).
7. (بحارالأنوار), ج52/.
8. (تاريخ الغيبة الكبري), سيد محمد صدر, ج472/2, مكتبة الأمام اميرالمؤمنين(ع), اصفهان.
9. (همان مدرك).
10. (همان مدرك).
11. (همان مدرك).
12 . (همان مدرك)474/.
13. (همان مدرك).
14. (همان مدرك)459/.
15. كتاب الغيبة) 247/ ـ 283.
16. (بحارالأنوار), ج210/5, 211.
17. (اصول كافي), محمدبن يعقوب كليني, ج536/1, دارالتعارف للمطبوعات, بيروت.
18. سوره (اسراء), آيه 17/.
19. (اصول كافي), ج537/1.
20. (همان مدرك)536/.
21. (دراسات في ولاية الفقيه), حسينعلي منتظري, 243/1.
22. (تحف العقول), ابن شعبه حراني, 229/, مؤسسه اعلمي, بيروت.
23. (بحارالأنوار), ج235/52.
24. نام شهري است در هند و در نزديكي غزنه [غزنه اكنون در افغانستان واقع است] كه مردمان آن از دير باز مسلمان بوده اند. ر . ك (مراصد الاطلاع), ج1105/3.
25. جزيره كاوان, يا جزيره بني كاوان, جزيره بزرگي بوده در خليج فارس, بين عمان و بحرين كه داراي روستاها و كشتزارهايي بوده و اكنون مخروبه است. ر . ك: (مراصد الاطلاع), ج333/1.
26. (آبر) يكي از روستاهاي سجستان است. ر.ك: (مراصد الاطلاع), ج1/.
27. (فرهنگ معين), محمد معين, ج445/5. اميركبير, تهران.
28. (همان مدرك) ج2313/6.
29. جيلان, همان گيلان است كه نام سرزمين وسيعي از كرانه هاي بحر خزر است كه شامل شهرهاي زيادي از منطقه طبرستان مي شود. ر.ك: (مراصد الإطلاع), ج368/1.
30. (كنزالعمال) حسام الدين هندي, ج205/11, 206, 348, 386, مؤسسة الرسالة, بيروت; (سنن أبي داود), ج94/4ـ 125; (كمال الدين) شيخ صدوق 525/; (سنن ابن ماجه), ج1370/2; (كشف الغمة), ج281/3.
31. (بحارالأنوار), ج209/52.
32. (تاريخ الغيبة الكبري), ج248/2.
33 . (همان مدرك)476/.
34. (سنن ابن ماجه), ج1347/2; (بحارالأنوار), ج227/52; (كنزالعمال), ج205/11.
35. (نور مهدي), مقاله آقاي دواني 70/; (دادگستر جهان) اميني 220/.
36. تاريخ الأمم والملوك), محمدبن جرير طبري, ج25/7; (الكامل في التاريخ), ابن اثير, ج249/6, دار صادر, بيروت; (الأعلام), خيرالدين زركلي, ج303/4, دارالعلم للملايينِ, بيروت.
37.( الكامل في التاريخ), ج553/7.
38. (منتخب الأثر), لطف الله صافي, 458, داوري, قم.
39. (الأغاني), ابوالفرج اصفهاني, ج342/17, دارالكتب العلمية, بيروت.
40. (مقاتل الطالبيين) ابوالفرج اصفهاني) 164/.
41. (سنن أبي داود), ج106/4 ـ 109.
42. (الجامع الصحيح), معروف به (سنن ترمذي), محمدبن عيسي بن سورة, تحقيق ابراهيم عطره عوض, ج505/4, دار احياء التراث العربي, بيروت; (كشف الغمة), ج266/3.
43. در كتاب (معجم احاديث المهدي), از بيش از چهارصد منبع شيعه و سني, كه مجلدات آن به هزار جلد مي رسد, اين روايات, گرد آمده است. ر . ك: (مجموعه مقالات و گفتارها پيرامون حضرت مهدي) 203/.
44. (علامات الظهور و الجزيرة الخضراء), سيد جعفر مرتضي عاملي 79/, منتدي جبل عامل اسلامي, قسم الطباعة والنشر, قم.
45. (ارشاد), شيخ مفيد, ج368/2, چاپ شده در مجموعه (مصنّفات شيخ مفيد), ج368/11, كنگره جهاني هزاره شيخ مفيد.
46. (كتاب الغيبة), نعماني, 182/.
47. (كشف الغمة في معرفة الأئمة), علي بن عيسي بن ابي الفتح اربلي, ج248/3, دارالكتب الأسلامي, بيروت.
48. (ارشاد) ج370/2.
49. (بحارالأنوار), ج182/52.
50. (كتاب الغيبة), شيخ طوسي 425/, مؤسسه معارف اسلامي, قم.
51. (بحارالأنوار), ج103/52.
52 . (منتخب الأثر) 124/, 224, 226.
53. (همان مدرك).
54. (ارشاد), ج379/2.
55. (منتخب الأثر) 469/ ـ 421; (بحارالأنوار), ج180/52 ـ 279; (كنزالعمال), ج205/11 ـ 348; (سنن ابي داود), ج106/4 ـ 109.
56. (ارشاد), ج368/2; (المسائل العشر), چاپ شده در (مصنفات شيخ مفيد) ج122/3, كنگره هزاره مفيد.
57. (بحارالأنوار), ج279/52 ـ 180.
58. (البرهان في علامات مهدي آخر الزمان), علاءالدين هندي 183/ ـ 120, مطبعه خيام, قم; (الصواعق المحرّقه), احمدبن حجر هيثمي مكي 161/ ـ 167,محمّديه, قم.
59. (بحارالأنوار), ج256/52 ـ 260; (كمال الدين) شيخ صدوق 280/ ـ 289.
60. (كتاب الغيبة), نعماني 282/.
61. (بحارالأنوار), ج249/52.
62. سوره (انعام), آيه /2.
63 . (وافي), ج444/2; (بحارالأنوار), ج249/52.
64. (علامات الظهور والجزيرة الخضراء) سيد جعفر مرتضي عاملي 57/ ـ 69.
65. (بحارالأنوار), ج217/52.
66. (كتاب الغيبة), نعماني 282/.
67. (جامع الرواة), محمدبن علي اربلي, ج338/1, دار الأضواء, بيروت.
68. (بحارالأنوار), ج233/52.
69. (ارشاد)ج370/2.
70. (بحارالأنوار), ج235/52.
71. (كتاب الغيبة), شيخ طوسي, 440/.
72. (ارشاد), ج375/2.
73. (بحارالأنوار), ج248/52.
74. (همان مدرك)215/, 216.
75. (كمال الدين) 651/, (كنزالعمال) ج272/14 ح3869.در روايتي از امام صادق(ع) مي خوانيم:(السفياني من المحتوم و خروجه من اول خروجه الي آخره خمسة عشرة شهراً سنة اشهر يقاتل فيها, فاذا ملك الكور الخمس, ملك تسعة اشهر ولم يزد عليها يوماً) بحارالأنوار) ج248/52.خروج سفياني از نشانه هاي حتمي است. مدت خروج وي, از ابتداي خرج تا آخر, پانزده ماه به درازا مي كشد. شش ماه از آن را مي جنگد تا به بر شهرهاي پنج گانه مسلط گردد و نُه ما بدون يك روز اضافه حكومت مي كند.براساس اين روايت, جمع بين پانزده ماه, نُه ماه و شش ماه كه در روايات آمده به اين است كه بگوييم فاصله خروج سفياني تا ظهور, 15 ماه است, ولي با توجه به اين كه شش ماه آن را صرف مبارزه مي كند تا به حكومت مي رسد, مدت حكومت و تسلط وي نُه ماه خواهد بود.
76. شهيد مطهري احتمال داده است كه منظور, وقوع انقلاب اسلامي و هجرت امام خميني از پاريس به ايران است. ر.ك: (پيرامون جمهوري اسلامي) 86/.
77. (تاريخ غيبت كبري) 199/.
78. (قنسرين) نام شهري بوده در نزديكي حلب كه در سال 351 هـ.ق. در زمان استياي روميان بر آن شهر, ويران شد و مردمان آن از ترس, كوچ كردند و از شهر جز كاروان سرايي باقي نماند. ر.ك: (مراصد الإطلاع), ج1126/3.
79. (كمال الدين) 651/; (بحارالانوار), ج215/52.
80. (همان مدرك).
81. (كنزالعمال), ج272/14; (تاريخ غيبت كبري) 518/ ـ 520.
82. (منتخب الأثر 459/.
83. (جامع الرواة), ج156/2, (اختيار معرفة الرجال), طوسي, تحقيق حسن مصطفوي 545/ ـ 546.
84. (بحارالأنوار), ج205/52; (منتخب الأثر) 457/.
85. (كتاب الغيبة), شيخ طوسي 442/; (اعلام الوري), فضل بن حسن طبرسي, تحقيق علي اكبر غفاري 426/, دارالمعرفة, بيروت.
86. (بحارالأنوار), ج206/52.
87. (همان مدرك)182/.
88. (همان مدرك)182/.
89. (همان مدرك)210/, 217.
90. (همان مدرك)230/ ـ 232; (غيبت نعماني) 255/ ـ 259; (تاريخ الغيبة الكبري) 517/ ـ 525.
91. (تاريخ الغيبة الكبري) 517/ ـ 525. (دادگستر جهان) ابراهيم اميني 222/.
92. (بحارالأنوار), ج250/52.
93. علي بن بي حمزه بطائني, از واقفيه است و خليل بن راشد و حسن بن علي بن بسار, ناشناخته اند ر.ك: (جامع الرواة), ج156/2; (رجال كشي) 565/.
94. (بحارالأنوار), ج251/52.
95. (لسان العرب), ابن منظور, 67/9, نشر ادب الحوزه, قم.
96. (راصد الإطلاع), ج239/1; (وافي), ج442/2; (مسايل العشرة) چاپ شده در مجموع (مصنّفات شيخ مفيد), ج122/3; (غيبت نعماني) 252/.
97. (منتخب الأثر) 459/; (كتاب الغيبة), نعماني 252/; (تاريخ الغيبة الكبري) 499/ ـ 502.
98 . (همان مدرك).
99. سوره (سبأ), آيه 51/.
100. (ينابيع المودة), سليمان بن ابراهيم قندوزي 427/, بصيرتي, قم.
101. (تاريخ غيبت كبري 521/.
102. (منتخب الأثر) 442/, 445; (وافي) ج443/2.
103.(تاريخ غيبت كبري) 525/.
104. (كتاب الغيبة), نعماني 252/.
105. (همان مدرك).
106. (تاريخ الغيبة الكبري) 525/.
107. سوره (كهف) آيه 74/.
108. (منتخب الأثر) 459/.
109. (تاريخ الغيبة الكبري) 511/.
110. (الارشاد), ج374/2; (اعلام الوري) 427/.
111. (بحارالأنوار), ج131/47, 132.بعد از كشته شدن وليدبن يزيد بن عبدالملك و رو به زوال و ضعف نهادن حكومت بني اميه, عده اي از بني هاشم و بني عباس از جمله منصور و سفّاح از بني عباس و عبداللّه محض و پسرانش محمد و ابراهيم از بني عباس, در منطقه (ابواء) در نزديكي مدينه جمع شدن و محمدبن عبداللّه (نفس زكيه) را به خلافت برگزيدند و با او بيعت كردند. امام صادق(ع) پس از آن كه در جريان كارشان قرار گرفت به آنان فرمود:
(اين كار را نكنيد; چه آن كه اگر بيعت شما با محمد (نفس زكيه) به تصور آن است كه او همان مهدي موعود(عج) است, اين گمان خطاست و او مهدي موعود نيست و اين زمان نيز, زمان خروج وي نيست و اگر بيعت شما بدان جهت است كه خروج كنيد و امر به معروف و نهي از منكر كنيد, باز هم بيعت با محمد درست نيست; زيرا در حالي كه عبداللّه, شيخ بني هاشم هست, چرا وي را بگذاريم و با پسرش بيعت كنيم….)
ر.ك. (مقاتل الطالبيين) 205/ ـ 208. (بحارالأنوار), ج53/46 ـ 187; ج18/47, 276 ; (ارشاد), 192/2; (منتهي الآمال), 327/1.
112. (وافي), ج443/2.
113. (كتاب الغيبة), نعماني, 257, 258, 262; (تاريخ مابعد الظهور) 168, 178.
114. (منتخب الأثر) 459/.
115. (كتاب الغيبة), نعماني 254/.
116. (كتاب الغيبة), شيخ طوسي 453/, 454; (بحارالأنوار), ج288/52, 290.
117. (تاريخ مابعد الظهور) 176/.
118. (كشف الغمة), ج260/3; (وافي), ج445/2, 446.
119. (كتاب الغيبة), شيخ طوسي 435/; (ارشاد), ج371/2; (كمال الدين) 651/; (بحارالأنوار), ج52 204/.
120. (كتاب الغيبة), شيخ طوسي 453/; (منتخب الأثر) 464/.
121. (سنن ترمذي), ج507/4, 519; (سنن ابي داود), ج115/4; (صحيح مسلم), ج46/18 ـ 81.
122. (بحارالأنوار), ج193/52; (كمال الدين) 525/, 526; (كشف الغمة), ج281/3; (المسائل العشر), چاپ شده در مجموعه (مصنفات شيخ مفيد), 122/3
123. (ارشاد), ج371/2; (سنن ابي داود), ج121/4.
124. (بحارالأنوار), ج209/52; (كنزالعمال), ج198/14 ـ 200.
125. (همان مدرك)200/.
126. (همان مدرك).
127. (همان مدرك)231/.
128. (رساله يوحنا), باب 2, آيه 18 و 22.
129. (كتاب الغيبة), شيخ طوسي 463/.
130. (بحارالأنوار), ج205/52.
131.(همان مدرك)197/.
132. (تاريخ غيبت كبري)532/.
133. (ينابيع المودة)431/; (بحارالأنوار), ج217/52; (كتاب الغيبة), شيخ طوسي452/.
134. (همان مدرك)452/.
135. (ينابيع الموده)432/, 433; (كشف الغمة), ج262/3.
136. (تاريخ غيبت كبري) 458/.
137. (كتاب الغيبة), نعماني 251/.
138. (همان مدرك)271/.
139. (منتخب الأثر) 444/; (تاريخ مابعد الظهور)160/.
140. (منتخب الاثر) 441/.
141. (همان مدرك); (كتاب الغيبة), نعماني 272/.
142. (منتخب الأثر) 441/.
143.(سنن ابي داود), ج107/4; (كنزالعمال), ج264/14.
144. (بحارالأنوار), ج320/51.
145. (همان مدرك), ج256/52 ـ 260.
146. (قيام وانقلاب مهدي) 66/, انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين, قم.
147. (كنزالعمال), ج263/14.
148. (بحارالأنوار), ج84/51.
149. (همان مدرك)243/52.
150. (همان مدرك).
151. (مجموعه مقالات و گفتارها در پيرامون حضرت مهدي 207/; (دولة الموطئين للمهدي) مهدي الفتلاوي 82/ ـ 86. انتشارات الرسول المصطفي, قم; (دراسات في ولاية الفقيه ج239/1.
152. در روايتي از امام كاظم(ع) مي خوانيم:
(رجل من اهل قم, يدعو الناس الي الحق, يجتمع معه قوم كزبر الحديد, لا تزّلهم الرياح العواصف, ولايملّون من الحرب, ولايجبنون, وعلي الله يتوكلون والعاقبة للمتّقين). (بحارالأنوار) ج216/57.
مردي از اهالي قم قيام مي كند و مردمان را به سوي حق دعوت مي كند. گروهي كه همچون پاره هاي فولاد, مقاوم هستند, گرد او جمع مي شوند. آنان را بادهاي سهمگين, از پاي در نمي آورد و هيچ از جنگ خسته نمي شوند و نمي ترسند. بر خدا توكل كنيد و عاقبت از آن متقين است.
153. (ارشاد, ج370/1.
154. (كتاب الغيبة), شيخ طوسي 449/.
155. (اعلام الوري) 432/.
156. (تاريخ مابعد الظهور) 191/.
157. (جامع الرواة), ج547/1.
158. (بحارالأنوار), ج246/52, 251, 388.
159. (منتخب الأثر) 461/; (سنن ابن ماجه), ج1353/2, (صحيح مسلم), ج199/8; (كنزالعمال), ج338/14 ـ 343; (تاريخ غيبت كبري) 526/.
160. (سوره كهف) 94/, سوره انبياء آيه 96/.
161. (بحارالأنوار), ج194/52, (كتاب الغيبة), نعماني 252/; (ارشاد), ج371/2.
162. (دادگستر جهان) 220/.
163. (وافي), ج446/2.
164. (بحارالأنوار), ج195/52.
165. (علامات الظهور والجزيرة الخضراء) 50 ـ 57.
166. (سوره (يس), آيه 9/.
....................................................................................................
منبع: فصلنامه حوزه، شماره 70 و 71
سه شنبه 11 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 605]
-
گوناگون
پربازدیدترینها