تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835277486
نويسنده: ابوالفتح مؤمن كژراهه همدان (قسمت اول)
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: ابوالفتح مؤمن كژراهه همدان (قسمت اول)
خبرگزاري فارس: حزب توده در همدان بهخاطر اعتقادات شديد ديني تودهها و فعاليت شعبه "مجمع مسلمانان مجاهد" در همدان كارش به جايي نرسيد و پس از كودتاي 28 مرداد 1332 نيز كه تشكيلات حزب توده غيرقانوني و غيرعلني شده بود، كلاً به اضمحلال كشيده شد.
فعاليت علني و گسترده حزب توده در ايران، مديون فضاي سياسي آزاد در دوران حاكميت دولت ملّي مصدق بود و ازهمينرو اين حزب علاوه بر تهران به تبليغ و فعاليت در استانهاي مختلف كشور نيز مبادرت نمود. حزب گمان ميكرد كه بهرغم صنعتي نبودن جامعه ايران و نبودن تودههاي انبوه كارگري مانند كشورهاي اروپايي، امكان وقوع و تحقق حكومت سوسياليستي در ايران نيز، همانگونهكه در روسيه و چين محقق شد، وجود دارد، امّا غافل از آن بود كه در آن دو كشور عقايد و علاقه مذهبي مردم هرگز به اندازه ايران نبود تا مانع از گسترش مرام اشتراكي و عقايد ماترياليستي شود.
از همينرو حزب توده در همدان بهخاطر اعتقادات شديد ديني تودهها و فعاليت شعبه "مجمع مسلمانان مجاهد" در همدان كارش به جايي نرسيد و پس از كودتاي 28 مرداد 1332 نيز كه تشكيلات حزب توده غيرقانوني و غيرعلني شده بود، كلاً به اضمحلال كشيده شد.
يكي از احزابي كه بعد از شهريور 1320 تأسيس شد و بعداً در تاريخ سياسي ايران كاركردهاي گوناگوني را بر عهده گرفت حزب توده ايران است. اين حزب را عدهاي از ياران دكتر تقي اراني موسوم به گروه 53 نفره، كه بعد از سقوط رضاشاه از زندان آزاد شده بودند، پيريزي كردند. اين گروه كه عدهاي از جوانان تحصيلكرده به رهبري دكتر تقي اراني بودند در سال 1316 به جرم داشتن عقايد اشتراكي دستگير، و روانه زندان شدند. دكتر اراني در زندان درگذشت، ولي ساير يارانش بعد از شهريور 1320 دوباره طعم آزادي را چشيدند. تعداد 27 نفر از اين گروه كه اندكي زودتر از زندان آزاد شده بودند در 7 مهرماه 1320، سيزده روز پس از تبعيد رضاشاه، گرد هم آمدند و به رهبري سليمانميرزا اسكندري ــ فردي سوسياليست و از رهبران محترم انقلاب مشروطه ــ تشكيل حزب توده را اعلام كردند. اين حزب براي اينكه گرايشهاي ماركسيستياش هويدا نشود در نام حزب يا حتي در برنامه و خواستههاي خود هيچ اصلي كه نشاندهنده اين معني باشد نگنجاند. از دلايل عمده اين كار، جلوگيري از مخالفت روحانيان با تشكيل حزب، كسب اعتماد عامه مردم ايران، كه مذهبي بودند، ميتوان ياد كرد. آنها حتي در ميتينگ عمومي كه در سالگرد درگذشت تقي اراني ترتيب داده بودند، برنامه خود را يادبود اراني، مدرس و فرخي يزدي اعلام كردند. تا علاوه بر اخذ حمايت مجامع مذهبي و ملّي، پوششي هم به كار خود داده باشند. علاوه بر اين، قانون ممنوعيت عقايد اشتراكي مصوب 1310، تبليغات حكومتي دو دهه گذشته عليه سوسياليسم، كمونيسم و اتحاد جماهير شوروي موجب شده بود مردم نظري خصمانه عليه اين مقولات داشته باشند، و از طرف ديگر ميل به جذب اصلاحطلبان و ترقيخواهان و با توجه به اينكه كارگر صنعتي در مقايسه با كل جامعه درصد بسيار اندكي را به خود اختصاص ميداد،[1] آنها را به در پيش گرفتن چنين رويكردي تشويق ميكرد. حزب توده پس از تأسيس به سرعت به تشكيل شعباتي در شهرهاي بزرگ كشور اقدام نمود و تبليغات گستردهاي را براي جذب افراد به راه انداخت. تبليغات حزب توده بيشتر در مجامع كارگري متمركز بود و به همين خاطر آنها توانسته بودند در اوايل سال 1321 با تأسيس اتحاديه كارگري به نام "شوراي مركزي اتحاديههاي كارگران و زحمتكشان ايران" به رياست رضا روستا، تحت پوششي كاملاً غيركمونيستي و با بهرهگيري از افراد غيركمونيست (مانند تقي فداكار؛ مسئول شورا در اصفهان) تعداد بسياري كارگر را در تهران و شهرستانها پيرامون خود گرد آوردند.[2] در اين گفتار تلاش شده است كه با برشي به تاريخ حزب توده در استان همدان و مطالعات موردي البته در پيوند با مسائل كلي و ملّي كشور به پرسشهايي از قبيل، حزب در همدان چگونه پيريزي شد؟ و با چه عناوين و شيوه تبليغاتي در اين استان فعاليت ميكرد؟ جايگاه طبقات مختلف جامعه در اين فعاليتها از چه وزن و اهميتي برخوردار بود؟ اصولاً رويكرد حزب در قبال استان چه بود؟ و چه سيري را طي كرد؟ گروههاي مذهبي در مواجه با فعاليتهاي اين حزب در استان چه عكسالعملي داشتند؟ و نهايتاً آيا فعاليتهاي حزب در اين استان موفق بود يا نه پاسخ داده شود.
حزب توده و كارگران
در اواسط سال 1322 با شروع انتخابات مجلس چهاردهم، اين حزب توانسته بودند در استانهاي شمال تهران در همه بيست و يك شهر با جمعيت بالاي بيستهزار نفر و در نُه شهر از هفده شهر با جمعيت بين ده تا بيستهزار نفر و همچنين در استانهاي جنوب تهران از 000/23 نفر در شش شهر اصفهان، اراك، قم، همدان، اهواز و كرمانشاه شعباتي براي خود داير نمايد.[3] كميته ولايتي حزب توده همدان در اواسط سال 1322 تأسيس و در اواخر سال 1322 عضوگيري را آغاز نمود. افراد با مطالعه مرامنامه و اساسنامه حزب، فرم عضويت را پر ميكردند.[4]
افراد، پس از پذيرش، مبلغي را به عنوان عضويت به كميسيون مالي كميته ولايتي حزب پرداخت ميكردند و برگهاي تحت عنوان "قبض صندوق" كه از پرداخت حق عضويت حكايت ميكرد، اخذ ميكردند.[5] در تابستان 1321، بيشتر سازماندهندگان نيروي كارگري تهران گردهم آمدند تا شوراي متحده كارگران را در تهران برپا كنند.[6] هرچند همدان از نظر صنعتي آنچنان پيشرفتي نداشت و در آنجا تعداد محدودي كارخانه همچون چرمسازي فعاليت ميكردند، پس از تشكيل شوراي متحده كارگران در تهران، كميته ولايتي حزب توده در همدان فعاليت در بين كارگران را آغاز نمود و طي سالهاي 1324 ــ 1323، توانست از حوزه كارگري شهر همدان هفتاد نفر را جذب كند. اين افراد با اخذ كارت عضويت بهطور رسمي جزء اعضاي حزب شدند كه از آن جمله ميتوان به افراد زير اشاره كرد: محمد خرّمروز، حاجي علي ميرابيان، خليل بشردوست، نعمتالله احمدي، علي صفاريان و... .[7]
در پي فعاليت حزب توده در حوزه كارگري شهر همدان، بسياري از كارگران به حزب پيوستند و شوراي كارگري همدان محلي را در ميدان بزرگ شهر ــ ميدان امام خميني(ره) فعلي ــ براي خود تأسيس نمود. كارگراني كه عضو حزب بودند بازوبندهايي كه روي آن نوشته شده بود "شوراي متحده مركزي كارگران و زحتمكشان" به بازو داشتند. در روز جمعه 31 فروردين 1324 ميتينگي در محل حزب برپا شد و افرادي از اعضاي حزب سخنراني كردند.[8] در تمام سال 1324 شوراي متحده كارگران فعال بود و براي جذب نيرو به تبليغات گستردهاي دست زد، به همين دليل اعضاي اين حزب با اعضاي حزب عدالت[9] در 5 تيرماه در اسدآباد همدان درگير شدند كه بر اثر زد و خورد چهار نفر كشته، و هشت نفر از دو طرف مجروح شدند.[10] حزب توده با تحمل تمام اين مشكلات همچنان در جذب نيرو از بين كارگران و دهقانان فعال بود، بهطوريكه در ميتينگي كه به مناسبت اول ماه مه ــ روز جهاني كارگر ــ مطابق با 11 ارديبهشت 1325 در ميدان بزرگ همدان برپا شد، بيش از بيستهزار نفر كارگر و دهقان در آن شركت كردند. در پايان اين ميتينگ منوچهر فرجادي، مسئول شوراي متحده ولايتي كارگران و زحمتكشان همدان، قطعنامهاي را قرائت كرد كه در ميان هلهله و كف زدنهاي شديد حاضران به تصويب رسيد.[11]
كميته ولايتي و شوراي متحده كارگران حزب توده همدان، همزمان با اقدامات و فعاليتهاي تبليغي، براي اشاعه افكار و اهداف خود در جامعه نشريه "راهنما" را به صاحبامتيازي دكتر محمد ميرسپاسي، مسئول دامپزشكي اداره كشاورزي همدان، منتشر نمود. دكتر ميرسپاسي در عين فعاليت و هدايت هفتهنامه سياسي راهنما، ارگان حزب تود همدان، ليدر حزب نيز محسوب ميشد.[12]
فعاليت هفتهنامه راهنما بيش از يك سال (1325) ادامه نيافت؛ چراكه انتشار اين هفتهنامه به علت توهين آن به حجتالاسلام نصرالله موسوي بنيصدر متوقف گرديد و ميرسپاسي به تهران منتقل شد.
در اواخر سال 1325 و اوايل سال 1326، به علت شورش عشاير در جنوب كشور (در مهرماه 1325) و چرخش شديد قوامالسلطنه به راست و تسلط دوباره بر استانهاي شمال غربي، سركوب چهارساله ــ تا بهمن 1328 ــ و پي در پي حزب توده شروع شد تا جايي كه افرادي در اتحاديههاي كارگري ناگزير به فرار شدند.[13]
هرچند دولت به حزب توده، بهويژه شعبههاي استاني و اتحاديههاي وابسته به آن ضربه شديدي وارد كرد، اين به معني از دست رفتن طرفداران حزب نبود.
در پي اين حوادث در 16 مهرماه 1326 در حدود يازده نفر از اعضاي حزب، كه از اصناف مختلف بودند، در مركز حزب توده همدان اجتماع كردند. در اين جلسه، بيجاري طي سخنراني خود از فعاليت نكردن اعضا انتقاد كرد.[14]
بيجاري، كه از رهبران محلي حزب توده بود، با اين سخنراني نشان داد كه اقدامات دولت براي محدود كردن فعاليت حزب مؤثر بوده است و ازاينرو او سعي نمود افراد را به برپايي مجالس و تبليغ برنامهها و اهداف حزب تشويق و ترغيب نمايد. بهدنبال سخنراني بيجاري در جمع اعضاي حزب و گزارش وضعيت كميته ولايتي حزب به مركز، در بهمنماه 1326 طبق تصميم هيأت اجرايي موقت حزب توده و موافقت كميسيون تشكيلات و تبليغات اين حزب، از پانزدهم همان ماه افرادي از فعالان حزب براي توسعه فعاليت و تنظيم و تشكيل كميتههاي محلي به ملاير و همدان اعزام شدند. آنان موظف بودند در مدت يكماه اقامت و مأموريت در محل، اهداف و برنامه حزب را عملي نمايند.[15] در اسناد و منابع از نتيجه مأموريت اين افراد مطلبي نيامده است كه بر موفقيت آنان دلالت كند.
به دنبال ترور شاه در دانشگاه تهران به دست ناصر فخرآرايي (15بهمن 1327)، وابسته به اتحاديه روزنامهنگاران و "شوراي متحده" در دانشگاه تهران، حكومت با استناد به قانون ممنوعيت فعاليت اشتراكي مصوب سال 1310 فعاليت اين حزب را محكوم، و غيرقانوني اعلام كرد.[16]
بعد از غيرقانوني شدن فعاليت حزب توده، شوراي متحده كارگران همدان و افراد حزب شيوه مبارزه را تغيير دادند و به جاي برپايي ميتينگهاي علني و مشكلزا به فعاليت زيرزميني و توزيع اعلاميه و بيانيههاي حزب توسط كارگران و اصناف مختلف روي آوردند.[17]
در 13 آبانماه 1329 به دليل پخش بيانيه كميته مركزي حزب توده، كه به مناسبت نهمين سال تأسيس كميته و جشن مهرگان طبع و منتشر شده بود، شش نفر دستگير شدند كه همگي داراي سوابق فعاليت در حزب توده و شوراي متحده كارگران بودند.[18] در آبانماه همان سال نيز اعلاميهاي به نام كميته مركزي حزب توده، به مناسبت ششمين سال تأسيس فرقه دموكرات آذربايجان نشر، و بر درب منازل و دكانهاي بستهشده در همدان ريخته شد. شهرباني با جمعآوري اين اعلاميهها فعاليت گستردهاي را براي يافتن عاملان آن آغاز نمود، البته با تمام تدابير شهرباني كسي به عنوان متهم دستگير نشد.[19]
اسناد و گزارشهاي فوق، كه همه در زماني كه حزب توده غيرقانوني اعلام شده بود صادر شدهاند، به خوبي نشاندهنده نفوذ اين حزب در بين تودههاي مردم و جايگاه آن در سالهاي آغازين دهه 1330 در معادلات سياسي كشور است.
با اوج گرفتن نهضت ملّي شدن نفت و روي كار آمدن دولت ملّي دكتر مصدق، كه مشي دموكراتيك را به پيش گرفته بود، حزب توده، با آنكه هيچگاه صورت قانوني به خود نگرفت، توانست در اكثر رويدادهاي سياسي كشور سهمي انكارناپذير داشته باشد. اين حزب به جاي سازمانهاي جوانان و زنان، كه غيرقانوني اعلام شده بودند، انجمن جوانان دموكراتيك و انجمن زنان دموكراتيك را بهوجود آورد، براي ادامه دادن به كار انجمن مبارزه با بيسوادي، انجمن ايران آزاد و ائتلاف سنديكاهاي كارگران ايران را تشكيل داد و به منظور تشديد مبارزات ناسيوناليستي بر ضد انگلستان، انجمن ملي روزنامهنگاران دموكراتيك، انجمن ايراني هواداران صلح و انجمن ملّي مبارزه با شركت نفت امپرياليستي، را برپا كرد.[20]
اين حزب با ايجاد سازمانها، اتحاديهها و انجمنهاي سياسي متعدد توانست در اوايل 1330 يكي از نيروهاي سياسي عمده همدان شود.[21]
اولين اقدام حزب توده همدان در آغازين روزهاي سال 1330 پخش بيانيه چاپي با عنوان "شوراي متحده مركزي اتحاديههاي كارگران و زحمتكشان ايران" به وسيله اشخاص ناشناس در سطح شهر همدان بود.[22] در تيرماه 1330 حزب توده براي اولين بار موفق شد با بسيج كردن كارگران كارخانه برق همدان يك اعتصاب كارگري را در شهر همدان بهوجود آورد. اين اعتصاب درحال پايان يافتن بود كه گروهي سيصد نفري از تماشاچيان عليه اين ميتينگ قيام كردند و با شعارهاي زندهباد شاهنشاه، دكتر مصدق و جبهه ملّي، مردهباد حزب منفور توده و خائنان، با اعضاي حزب توده درگير شدند كه البته با مراقبت و كنترل شديد اوضاع توسط مأموران انتظامي، ميتينگ بدون درگيري گسترده به آرامي خاتمه يافت.[23]
حزب توده و سازمانها و جمعيتهاي وابسته به آنان، هرگاه كه گردهمايي يا ميتينگي برگزار ميكردند، معمولاً با طرفداران جبهه ملّي و حزب ايران، كه در بازار همدان مستقر بودند، درگير ميشدند.[24] حزب توده در همدان تا جايي كه منافعشان ايجاب ميكرد در كنار طرفداران جبهه ملّي بودند و آن جايي كه تضاد منافع پيش ميآمد به راحتي دست به درگيري ميزدند[25] و معمولاً هر چند روز يك بار در ميدان بزرگ شهر ميتينگ برپا ميكردند. در اين اجتماعات بهطور مستمر هميشه يك يا دو نفر از اعضاي حزب توده تهران حضور داشت.[26]
در پايان مراسم يادشده تعداد بسياري بيانيه حزب توده، به مناسبت 23 تيرماه در سطح شهر و بين مردم پخش شد.[27] همزمان با اين اوضاع و فعاليت جمعيت يادشده، بر اثر شكايات متعدد كارگران كارخانه برق همدان، از طرف نخستوزيري به وزارت كشور دستور داده شد كه فرماندار همدان، خواجه نوري، مورد تعقيب و مؤاخذه قرار گيرد،[28] اما ظاهراً خواجه نوري با ارائه ادله قوي مسئولان امر را متقاعد نمود همچنان فرماندار همدان باقي بماند. هنوز مدت چنداني از اين فعاليتها نگذشته بود كه در 21 مردادماه 1330 بيانيه شوراي متحده مركزي اتحاديههاي كارگران و زحتمكشان ايران، وابسته به فدراسيون سنديكاي جهاني، بهطور گسترده در شهر همدان پخش شد و اقدامات مأموران شهرباني براي دستگيري عاملان آن به نتيجهاي نرسيد.[29] براي جلوگيري از فعاليت و تظاهرات حزب توده و كارگران در آستانه روز 10 مهرماه 1330 به مناسبت يازدهمين سال تأسيس حزب توده و جشن مهرگان، در فرمانداري همدان با حضور خواجه نوري، شوراي امنيت شهرستان تشكل شد.[30] در جلسه شوراي امنيت شهرستان تصميماتي اتخاذ گرديد، از جمله؛ كمك گرفتن از افراد و نيروهاي ژاندارمري و پادگان همدان براي برقراري نظم و مقابله با حوادث احتمالي و همچنين جلوگيري از تمرينهاي نظامي و مشق افراد حزب توده كه به عنوان ورزش در دره گنجنامه انجام ميشد.[31] با فرا رسيدن فصل بيكاري و زمستان، براي جلوگيري از مهاجرت افراد بيكار به تهران و ايجاد درد سر در 25 آبانماه 1330 شوراي امنيت شهرستان همدان با حضور رئيس شهرباني، فرماندار، رئيس پادگان و ژاندارمري در فرمانداري همدان تشكيل شد و در اين جلسه مقرر گرديد كه از طرف فرمانداري و بخشداران دستور مقتضي داده شود و در قرا و قصبات از مسافرت افراد مشكوك جلوگيري گردد، شهرباني نيز موظف شد افراد حزب توده را در پوششهاي مختلف شناسايي كند.
با فرا رسيدن انتخابات هفدهمين دوره مجلس شوراي ملّي، حزب توده همدان بيانيهاي تحت عنوان "بيانيه كميته مركزي حزب توده ايران درباره انتخابات دوره هفدهم" منتشر كرد كه در حوالي باشگاه خيابان عباسآباد پخش شده بود.[32]
به دنبال فعاليت اعضاي خانه صلح، كه در واقع همان جمعيت طرفداران صلح بودند، شهرباني همدان به مأموران خود دستور داد كه مراقب اعمال افراد اين تشكل باشند،[33] و در شوراي امنيت شهرستان، كه در 23 فروردين 1331 تشكيل شد، براي جلوگيري از فعاليت اعضاي خانه صلح مقرر گرديد كه علاوه بر كنترل و مراقبت آنان توسط مأموران انتظامي، صورتي از كليه كساني كه در جمعيت طرفداران صلح فعاليت ميكنند با تعيين شغل آنها تهيه، و به فرمانداري ارسال شود تا در كميسيون امنيت مطرح گردد و اشخاصي كه عضو ادارات يا بنگاههاي دولتي و مؤسسات ملّي، يا دانشآموز هستند، از طريق مكاتبه با اداره مربوط به آنان تصميمات لازم در موردشان اتخاذ گردد و از طرف ديگر چون انتخابات در پيش بود، كميسيون يادشده مقرر نمود كه در مورد اعطاي پروانه اسلحه شكاري مطالعه بيشتري شود و كليه تقاضاهاي مربوط به پروانه اسلحه شكاري به كميسيون امنيت شهرستان ارسال گردد و پس از موافقت كميسيون براي آنان پروانه صادر شود.[34]
با وجود تمام اقداماتي كه شهرباني در مورد كنترل فعاليت حزب توده و اتحاديه كارگران انجام داد، به علت فضاي بازي كه در نتيجه منش دموكراتيك دكتر مصدق بر كشور حاكم بود، اين حزب به راحتي ميتينگ و اجتماعات متعدد برپا ميكرد، و بهطور گستردهاي فعاليت مينمود و از طرف ديگر مخالفت حزب با جبهه ملّي با آن شدت و حدّتي نبود كه مانع فعاليت آنان گردد.
با شكلگيري اولين اعتصاب كارگري در كارخانه برق الوند همدان، شوراي متحده و اتحاديه كارگران اين شهرستان همچنان ميكوشيد مشكل كارگران را مطرح، و از حقوق آنان دفاع كند.[35] بر اين اساس در 30 فروردين 1331 بيانيهاي تحت عنوان "كارگران و زحمتكشان" از سوي شوراي متحده شهرستان همدان در سطح شهر پخش گرديد كه در آن از حقوق كارگران دفاع شده بود.[36] هنوز اندك زماني از پخش اين اعلاميه نگذشته بود كه كارگران كارخانه چرمسازي در 21 ارديبهشت 1331 به اعتصاب دست زدند، البته پيش از اين اعتصاب، كارگران اين كارخانه در 1 آبان ماه 1330 با تقاضانامههاي كتبي متعدد خواهان افزايش دستمزد خود شده بودند، اما بيتوجهي به اين تقاضاها اعتصاب يكروزه آنان در آبانماه 1330 را در پي داشت. دولت با مشاهده اين وضعيت، ضمن مذاكره با كارگران، به آنان وعده برآوردن كليه تقاضاهايشان را داد و به اين صورت به اعتصاب پايان داد.[37] اما به علت بيتوجهي دولت و مسئولان كارخانه به وعدههاي دادهشده اعتصاب فراگير 21 ارديبهشت 1331 روي داد. چند روز قبل از شروع اعتصاب، كارگران براي افزايش دستمزد خود در 16 ارديبهشت 1331، با ارائه طرح هفت مادهاي به اداره كار، فرمانداري و شهرباني همدان، خواهان اجراي آن در ظرف 48 ساعت شدند. در روز 17 ارديبهشت معاون فرمانداري همدان، نقيب حضرتي، در كارخانه حاضر شد، و كليه تقاضاهاي كارگران به جز ماده 5 طرح پيشنهادي پذيرفته و قرار شد ظرف يك هفته عملي شود. در روز پنجشنبه 18 ارديبهشت كميسيون حل اختلاف در محل فرمانداري با حضور معاون فرمانداري تشكيل، و حداقل دستمزد در شهرستان همدان مبلغ 45 ريال تعيين گرديد، اما فرماندار همدان براي جلوگيري از هر نوع پيشامدي ابلاغ و اجراي آن را تا كسب اطلاع از وزارت كار راجع به حداقل دستمزد شهرستانهاي ديگر مصلحت ندانست، در نتيجه در صبح روز يكشنبه 21 ارديبهشت 1331 كارگران كارخانه چرمسازي اعلام اعتصاب نمودند و پنج نفر از آنان، با ابلاغ نخستوزيري، براي روشن شدن موضوع به تهران رفتند. در مدتي كه نمايندگان كارگران در تهران مشغول مذاكره بودند رئيس پادگان همدان و نيز رئيس اداره كار شهرستان همدان، محمود خاني، براي پايان دادن به اعتصاب كارگران كوشيدند، اما كارگران همچنان خواهان ادامه اعتصاب تا بازگشت نمايندگانشان از تهران بودند. به دنبال ادامه اعتصاب، براساس دستور بهارمست، فرمانده تيپ منتقل كردستان، 51 نفر از كارگران دستگير و در شهرباني زنداني گرديدند. اين عمل باعث اعتراض شديد كارگران و تشديد اعتصاب شد.[38] بهارمست علاوه بر دستگيري تعدادي از كارگران كوشيد با يك سخنراني، كه توأم با بيم و اميد بود، كارگران را وادار نمايد به اعتصاب پايان دهند.
برحسب شكايت نمايندگان كارگران، پس از بازگشت آنان از تهران، وزارت كار براي رسيدگي به تقاضاها و مشكلات كارگران كارخانه چرمسازي كه در حال اعتصاب بودند، آقاي قراچورلو را به همدان اعزام كرد. در 28 ارديبهشت 1331 كميسيوني در دفتر نقيب حضرتي، با حضور قراچورلو، ارباب اردشير، مخزني، مديرعامل شركت سهامي كارخانه چرمسازي همدان و نمايندگان كارگران كارخانه چرمسازي براي حل مشكل كارگران تشكيل شد.
تقاضاهاي كارگران كه نمايندگان آنان در جلسه مطرح كردند عبارت بود از: 1ــ افزايش دستمزد كارگران؛ 2ــ تأمين بيمه كارگران و بهداشت آنان؛ 3ــ موضوع اضافهكاري؛ 4ــ روشن شدن وضعيت هفده نفر از كارگران روزمزد؛ 5ــ تهيه مسكن براي كارگران؛ 6ــ تهيه محل ناهارخوري و راديو براي استفاده از برنامه راديويي؛ 7ــ تهيه وسايل نقليه براي رفتوآمد كارگران.
در اين جلسه، بعد از مذاكرات بسيار تصميماتي اتخاذ گرديد تا بعضي از خواستههاي كارگران برآورده شود، اما ارباب اردشير و مخزني، به بهانه اينكه اعتصاب غيرقانوني بوده است و قبل از هر چيز تكليف و تأمين قطعي آينده كارخانه بايد تعيين شود، از اجراي مصوبات كميسيون يادشده شانه خالي كردند و زماني آن را عملي دانستند كه در مورد آينده كارخانه تكليف قطعي شود. بدين ترتيب عملاً كميسيون فوق بدون هيچ نتيجهاي پايان يافت.[39] در پي ادامه اعتصاب و تحصن كارگران كارخانه چرمسازي در تلگرافخانه و بينتيجه ماندن اقدامات قراچورلو، دولت هيأتي مركب از نمايندگان نخستوزيري، وزارت كشور، وزارت اقتصاد ملّي و وزارت كار به همدان اعزام كرد. اين هيأت در 2 خرداد 1331 پس از بازديد از كارخانه چرمسازي و رسيدگي به وضع آن، چندين جلسه در فرمانداري با حضور فرماندار همدان و نمايندگان كارفرما و كارگران، برگزار كرد كه بالاخره در يكي از جلسات تصميمات نهايي اتخاذ گرديد. هيأت اعزامي پس از بررسي وضعيت كارگران زنداني و اثبات بيگناهي آنان، در 3 خرداد زمينه استخلاص آنان را فراهم نمود، بدينترتيب مشكل اساسي براي پايان دادن به اعتصاب از ميان برداشته شد و كارگران پس از پانزده روز تحصن و اعتصاب بعدازظهر روز 4 خرداد به اعتصاب خود پايان دادند. براساس مصوبات اين جلسات، كارفرما متعهد گرديد كليه درخواستهاي كارگران را به استثناي تهيه مسكن، كه از عهده كارفرما خارج بود، و افزايش دستمزد روزانه، كه تعيين و تصويب آن منوط به نظر شوراي عالي كار بود، عملي نمايد و همچنين به پرداخت دستمزد ايام اعتصاب كارگران ملزم شد.[40] پس از گزارش هيأت اعزامي به وزارت كشور و كار، و انجام دادن تحقيقات لازم، وزير كار به اداره كار همدان اعلام كرد: "براي رفع اختلاف و اعتصاب كارگران چرمسازي همدان و ساير كارخانجات مقتضي است با توجه به ميزان حداقل دستمزد تعيينشده در تهران و ساير نقاط نسبت به تعيين حداقل دستمزد همدان اقدام نماييد."[41]
در تمام دوران اعتصاب كارگران، حضور حزب توده و شوراي متحده كارگران و جمعيت هواداران صلح به روشني ديده ميشد؛ چنانكه ابوالقاسم مسعودي، مدير كتابخانه صلح، يكي از اعضاي مؤثر و فعال حزب توده، از جمله افرادي بود كه در بين كارگران فعاليت ميكرد و زماني كه وي در روز 13 آبانماه 1331 دستگير شد 35 برگ اعلاميه مبني بر تحريك كارگران چرمسازي از او به دست آمد.[42] از طرف ديگر چنانكه گذشت، در بيشتر ميتينگهاي حزب توده و سازمانها و جمعيتهاي وابسته به آن، كارگران كارخانه چرمسازي حضوري فعال داشته، و اكثر آنها در شوراي متحده اتحاديههاي كارگران و زحمتكشان همدان عضو بودند. از طرف ديگر تقاضاي كارگران براي راديو خود از بينش و حساسيت آنها نسبت به مسائل روز حكايت ميكرد.[43]
بهرغم فعاليت حزب توده و تضاد آنان با دولت، در قيام 30 تيرماه 1331 اين حزب با جبهه ملّي همراهي نمود. در همدان نيز اعضاي آن يكصدا با مردم خواهان سرنگوني قوام شدند.[44]
فعاليت حزب توده به همين شكل تا كودتاي 28 مرداد 1332 ادامه يافت، ولي اوج فعاليت كارگري حزب، اعتصاب كارگران دو كارخانه برق و چرمسازي همدان بود. پس از كودتاي 28 مرداد اعضاي حزب دستگير و متواري شدند و فعاليت آنان كاملاً به صورت زيرزميني و مخفي ادامه يافت. شايان ذكر است كه بين اقليتهاي ساكن همدان، جوامع مسيحي، ارمني و آسوري بيشتر در حزب توده فعال بودند؛[45] بهويژه قشر پايين و كمدرآمد اين اقليتها بيشترين انگيزه را براي اين همكاري و فعاليت داشتند.
حزب توده و روستاييان
حزب توده، براي جذب تودههاي روستايي تلاشهاي مستمري داشت. شعبهها، مجلات و روزنامههاي حزب اغلب از برنامههاي كشاورزي بحث ميكردند. كادرهاي شهري حزب به روستاها ميرفتند تا روستاييان را جذب كنند و عليه زمينداران برانگيزانند. تشكيلات دهقانان با اين اميد ايجاد شده بود كه سرانجام گسترش يابد و به پاي شوراي متحده برسد. همچنين، در برنامه حزب، جايگاه تعيينشده و امتيازهاي اعطايي به تودههاي روستايي همرديف جايگاه و امتيازات طبقه كارگران شهر بود. در اين برنامه، به آنها تقسيم زمينهاي دولتي و سلطنتي، فروش املاك خصوصي با نرخهاي بهره پايين، افزايش سهم نسقداران، از ميان برداشتن مالياتها و تعهدات اربابي، تأسيس بانك كشاورزي و تعاونيهاي روستايي، ايجاد درمانگاه، مدرسه و كانالهاي آبياري روستايي، و بازگرداندن نظام قديمي كه به وسيله آن، جوامع روستايي و قبيلهاي خودشان كدخداهايشان را انتخاب ميكردند وعده داده شده بود.[46] بر همين اساس در 22 تيرماه 1324 يكي از اعضاي حزب توده از طرف كميته مركزي مأمور تشكيلات همدان شد. او مأموريت داشت تشكيلات همدان را تقويت كند و در ملاير، تويسركان و اطراف همدان اتحاديههاي دهقانان را تشكيل دهد. [47] حزب توده به موازات اتحاديههاي كارگري به تشكيل اتحاديههاي دهقاني نيز دست زد. اين اتحاديهها، كه مستقيماً زير نظر رهبري حزب قرار داشتند، در دفاع از حقوق دهقانان اقدامات مهمي انجام دادند.[48] در سال 1324 در همدان فعاليتهاي حزب توده در بين دهقانان بسيار گسترش يافت. [49] از طرف ديگر فعاليتهاي فرقه دموكرات آذربايجان در بين روستاهاي شمالي همدان كه تركزبان بودند، شدت اين عمليات را بيشتر ميكرد؛ چنانكه در قريه "كهلا" اين فرقه تمركز قوا نموده بود و رعايا را به مبارزه با زمينداران تشويق ميكرد. در همين ايام منوچهر فرجادي و بهرام مراغي از همدان به رزن رفتند و به تأسيس حزب توده اقدام نمودند و رعايا را به عضويت دعوت كردند. [50] رعايا و دهقانان در اين زمان با شوراي متحده اتحاديههاي كارگري شهر همدان بهخوبي ارتباط داشتند و به وسيله اين شورا از تصميمات حزب آگاه ميشدند. در ميتينگ 15 ارديبهشت 1325، كه در ميدان بزرگ شهر همدان برگزار گرديد، دهقانان حضور پررنگي داشتند، بهنحويكه بندهاي 2، 5 و 7 قطعنامهاي كه در پايان ميتينگ به تصويب رسيد در مورد مشكلات و مسائل دهقانان بود.
موفقيتهاي حزب توده در بين دهقانان زودگذر بود؛ زيرا دولت قوام پس از سركوبي فرقه دموكرات آذربايجان و كردستان، در اواخر سال 1325 حزب توده را تحت فشار قرار داد كه به دنبال آن به فعاليت و مبارزه روستاييان پايان داده شد و اوضاع در اكثر نواحي به حالت عادي بازگشت.[51]
با مراقبت دولت براي كنترل فعاليت حزب توده در بين دهقانان و اعمال فشار بر روستاييان از طريق كدخدا و زمينداران، دهقانان و خوشنشينها ــ كساني كه فاقد زمين بودند و بر روي زمين خان كار ميكردند ــ به آساني وارد صحنه نميشدند. آنها فقط هنگامي نارضايتي خود را نشان ميدادند كه سازماني بيرون از ده وارد كار ميشد و مسئوليت محافظت از دهقانان را بر عهده ميگرفت و زمينداران و نمايندگانش را به مبارزه ميطلبيد. از طرف ديگر حزب توده از لحاظ داشتن افرادي كه از نزديك با مشكلات روستاييان آشنا باشند، بتوانند به لهجه آنان گفتوگو كنند شيوه جذب دهقانان به حزب را بدانند در تنگنا قرار داشت؛[52] چراكه كدخدا و مالكان همانند مأمور مجرب دولت، افراد روستا را كنترل ميكردند و اگر فردي به اين تشكيلات وارد ميشد، از هستي ساقط ميگرديد و از روستا اخراج، و نهايتاً به دولت تحويل داده ميشد. غيرقانوني اعلام كردن حزب توده در اواخر بهمنماه 1327 اين مشكلات را مضاعف كرد. بدينترتيب تا اوجگيري مبارزات ملّي شدن نفت فعاليت چنداني در بين روستاييان انجام نشد.
در دوران نخستوزيري دكتر مصدق، در پي فضاي بازي كه در نتيجه منش وي در كشور ايجاد شده بود، حزب توده فعاليت خود را در بين دهقانان همدان از سر گرفت. حزب با ارسال بيانيه و شمارههايي از روزنامه "دهقانان" و "طلوع"، كه در خصوص مشكلات و مسائل دهقانان بحث ميكرد، به روستاها و توزيع آن در بين دهقانان همدان، آنان را به مبارزه عليه زمينداران تشويق و تحريك مينمود. [53]
توزيع و پخش اوراق و بيانيههاي يادشده تأثير بسياري بر دهقانان داشت؛ آنان، كه عمري را با درد و رنج حاصل از ظلم و ستم زمينداران گذرانده بودند، آماده بودند تا به هر اقدامي عليه مالكان دست بزنند.
در لابهلاي اسناد، گزارشهايي از مردم روستاهاي همدان وجود دارد كه از فعاليت حزب توده در آن روستاها حكايت مينمايد. اما مشكل بتوان به اينگونه گزارشها اعتماد نمود؛ چراكه هرگاه در روستا دودستگي و درگيري ايجاد ميشد، آنان همديگر را به عضويت در حزب توده متهم ميكردند؛ چنانكه نامه احسان فروتن در روستاي گمبله اسدآباد همدان به وزارت كشور و معرفي افرادي چون غلامحسين، خداكرم، حسين مراد و جعفر از اهالي روستاي فوق به عنوان تودهاي، از اين دسته است. علت واقعي نگارش اين نامه عزل وي از كدخدايي روستاي گمبله و انتصاب خداكرم از سوي مالكان محل به جاي اوست؛ چراكه تحقيقات ژاندارمري در محل، كذب بودن ادعاي احسان فروتن را به اثبات رسانده بود. [54] با توجه به مطالب فوق ميتوان گفت كه گرويدن روستاييان به حزب توده، علاوه بر اختلاف محلي و متهم نمودن يكديگر، براساس ايدئولوژي و مبناي فكري استواري نبود، بلكه جور و ستم خان بود كه باعث ميشد آنها به حزب گرايش پيدا كنند.
از بين سازمانها و جمعيتهاي وابسته به حزب توده بيش از همه جمعيت هواداران صلح در بين دهقانان همدان فعال بود. اعضاي اين جمعيت با كاميون به روستاها مسافرت ميكردند و با سخنراني رعايا را به فعاليت عليه زمينداران تحريك و تشويق مينمودند.[55]
از ترفندهايي كه حزب توده براي تحريك كشاورزان عليه مالكان از آن بهره ميجست قانون افزايش سهام كشاورز از محصول سالانه تا پانزده درصد بود. اين قانون در 1330 از سوي دولت دكتر مصدق براي محدود كردن قدرت زمينداران و كمك به كشاورزان همراه موارد ديگري چون تشكيل شوراهاي روستايي با توجه به اختيارات ويژه دولت به صورت لايحه قانوني وضع گرديد.[56]
اعضاي جمعيت هواداران صلح اعلاميههاي متعددي درخصوص افزايش سهام كشاورزان در بين روستاييان توزيع و آنها را به اجراي اين لايحه قانوني تحريك نمودند. در اين خصوص يك كودك بسياري از اين بيانيهها را در قصبه بهار همدان پخش كرد. اعضاي حزب توده براي آنكه خود گرفتار نشوند از افراد خردسال در زمينه پخش اعلاميه استفاده ميكردند.[57]
از ديگر سازمانها و انجمنهاي وابسته به حزب توده كه در بين كشاورزان فعال بود و با جديت زياد اجراي قانون افزايش سهم كشاورزان را پيگيري ميكرد انجمن كمك به دهقانان ايران بود. اين انجمن در 28 تيرماه 1331 اعلاميهاي خطاب به دهقانان همدان صادر نمود.[58]
بهدنبال پخش اعلاميه فوق، كشاورزان و رعاياي قرا و قصبات همدان اعتراض نمودند و شكايات متعددي در اين خصوص به مقامات دولتي و ادارات مربوط ارسال كردند. با اين حال مالكان به هيچ وجه راضي نبودند قانون ازدياد سهم كشاورزان اجرا شود و براي اجرا نشدن آن به اغتشاش و تحريكات بسياري در قرا و شهر همدان دست ميزدند.[59] روستاييان ناچار براي اجراي اين قانون با مخابره تلگرافي به آيتالله كاشاني خواهان كمك وي در احقاق حق كشاورزان همدان شدند، كه در نتيجه آن، ايشان نامهاي به نخستوزير نوشت.[60]
ادامه دارد/
سه شنبه 11 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 241]
-
گوناگون
پربازدیدترینها