واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: پاورقي سير تمدن غرب
هدف اين مجله «روح بخشيدن به اخلاق با عقل، و لطافت بخشيدن به عقل با اخلاق» و بيرون آوردن فلسفه از انزواي صندوقخانهها، كتابخانهها، مدارس و كالجها، و وارد كردن آنها در كلوب ها و گروهها و بر سر ميزهاي چاي و در قهوهخانهها بود. براي همراهي با يكي از هدفهاي عمده فلاسفه، اين مجله قصد آموزش و ايجاد سرگرمي براي مردم نيز داشت.
اين مجله با اهميتي كه براي خانواده، ازدواج و ادب و نزاكت قائل بود، به زنان نيز توجه ويژهاي داشت.
همراه با مجلات، روزنامههاي روزانه نيز ظهور كردند. اولين روزنامه در سال 1702 در شهر لندن به چاپ رسيد، و تا سال 1780 تعداد 37 شهر انگلستان براي خود روزنامه داشتند.
اين روزنامهها كه علاوه بر درج اخبار مطالب ديگري را نيز به چاپ ميرساندند، نسبتاً ارزان بودند و در قهوهخانهها به صورت رايگان عرضه ميشدند.
توزيع كتاب نيز از طريق توسعه كتابخانههاي عمومي در شهرها و كتابخانههاي خصوصي كه كتاب كرايه ميدادند، گسترش بيشتري يافت.
تحصيلات و دانشگاهها
تا قرن هيجدهم، اروپا داراي تعداد زيادي از مدارس خصوصي و عمومي در انگلستان، دبيرستانها در كشورهاي آلماني زبان و كالجها در فرانسه و اسپانيا بود.
در بسياري از كشورها، خصوصاً براي گروههاي مذهبي مانند عيسويون كه آموزش براي آنها به عنوان بخشي از فلسفه آنها داراي اهميت بود؛ اين مدارس اغلب مذهبي بودند.
هدف اين مدارس نخبهگرايي بود و براي رفع نيازهاي كودكان طبقه بالاي اجتماع به وجود آمده بود.
كمكهاي تحصيلي نيز از سوي روحانيون و نجبا براي محصلان فقير وجود داشت. اما اين سهميه اندكي بود و محصلان فقيري كه تحصيلات خود را به پايان ميرساندند، معمولاً در سلك روحانيون طبقه پائين درميآمدند.اساساً، دبيرستانهاي اروپايي به جاي ايجاد راهي براي تحرك اجتماعي، به تقويت سلسله مراتب طبقاتي اروپايي نظر داشتند.در حقيقت بيشتر فلاسفه اين عقيده را كه هدف آموزش بايد حفظ افراد در طبقه اجتماعي خود باشد، تقويت كردند.بارون هولباخ ميگويد، «آموزش بايد به شاهزادگان رسم حكومت را بياموزد، به طبقه حاكم بياموزد كه از طريق شايستگيها و فضيلتها، خود را از ديگران ممتاز نمايند، به ثروتمندان بياموزد كه چگونه از ثروت خود بهتر استفاده ببرند و به فقرا بياموزد كه چگونه بايد با درستكاري زندگي كنند.»
برنامه درسي اين مدارس هنوز بر آثار كلاسيك يونان و لاتين قرار داشت، و مختصري رياضيات، علوم و زبانهاي مدرن هم در آن ديده ميشد.علاقه فلاسفه اصلاحطلب و بازرگانان و ساير افراد طبقه متوسط كه مايل به كسب آموزشهاي عملي براي پسران خود بودند، باعث ايجاد مدارس جديد شد كه هدف آنها ارائه تحصيلات گسترده بود.
در انگلستان، «آموزشگاههاي مخالفين» براي افراد غيروابسته به كليساي انگليس ايجاد شدند،كه در آن برنامههاي درسي گستردهتري از مدارس ابتدايي و عمومي وجود داشت.
در آلمان مدارس (realschule) در سال 1747 در برلن به وجود آمدند و درسهايي در زمينه زبانهاي مدرن، جغرافي، و دفترداري براي تربيت پسران در زمينههاي بازرگاني ارائه كردند.هرچند كه هنوز آموزش دختران بر تعليمات مذهبي و مهارتهاي محلي تكيه داشت، ولي كمكم مدارس جديدي از اين نوع براي دختران طبقات بالا هم به وجود آمدند.
بيشترين اعتراضي كه از دانشگاه و خصوصاً از طرف فلاسفه وجود داشت، برنامههاي درسي قديمي آنها بود كه از مواد كلاسيك و فلسفه ارسطويي تشكيل ميشد و به آموزش علوم و زبانهاي مدرن توجهي نداشت.
قبل از پايان قرن، اين انتقادات منجر به ايجاد اصلاحاتي شد كه از طريق آن، افكار جديدي در زمينههاي فيزيك، ستارهشناسي، و حتي رياضيات وارد دانشگاه شد.
اغلب دانشگاهها به جز دانشگاه ادينبورو1، لايدن2، وين، هال3، و گوتينگن4 رشد مختصري در زمينه روشنفكري و پژوهشگري داشتند.استثنا بودن دانشگاه هال و گوتينگن از اين قاعده كه دانشگاههاي جديد التاسيسي بودند، قابل توجه است. كريستين توماسيوس5 (1728ـ 1655) فيلسوف، خصوصاً در ايجاد يك آموزش زنده و با روح و عملي در دانشگاه هال در پروس بسيار موثر بود. او الهيات و فلسفه را احيا كرد و راه آن را از روش اسكولاستيك قرون وسطي جدا ساخت. دانشگاه گوتينگن در هانور6 در سال 1737 تاسيس شد و تاكيد آن بر علوم فيزيكي بود. هرچند اين دانشگاه جديد بود ولي در پايان قرن داراي بزرگترين كتابخانه در اروپا بود.
ادامه دارد
پي نويس ها :
EDINBURGH-1
Leiden-2
Halle-3
Gottingen-4
Christian Thomasius-5
Hanover-6
سه شنبه 11 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 236]