تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 15 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می کند، ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1838054754




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روانشناسي در شعر


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: حبيب صباغ17-01-2009, 12:56 PMسلام دوستان من حبيبم و تازه عضو اين مجمو عه ي بزرگ شدم.با تو جه به اينكه ايتجا انجمن علوم انسانيه و من به اين شا خه از علم خيلي علا قه مندم و شديدا هم در اين زمينه كار و تحقيق كردم. خواستم براي اولين بار موضوعي جديد رو براي شما دوستان مطرح كنم.:روانشناسي در شعر :براي شروع يكي از كار هاي خودم رو ارائه ميكنم و اگه دوس داشتين در موردش نظر بدين تا بعدا به بحث ادامه بدم.ممنون.(سعي كنين خيلي عميق اين شعرو مطالعه كنين.روش خيلي كار شده.) fanoose_shab21-01-2009, 02:47 AMسلام دوست عزیز شعرتونو خوندم به نظرم قشنگه یعنی جای تامل داره من یه عضو کوچیک توی دنیای شعرم.... پس هنوز خودمو جوری نمیبینم که نظرخاصی بدم..... اما شعرتون بوی زندگی داره.... شاید بعضیامخالف من باشن وبگن نه.شعر مال وقتیه که شاعرش یه حال روحی نامساعد داشته... اما بارون نماد تازگی وطراوته... یه شروع دوباره جوونه زدن دل که بارونی بشه یعنی زمینش اماده کشت وکاره ومیخواد امید وزدگی توش جوونه بزنه. اسمون دل بارون همه نمادهای خوبی هستن امیدوارم همیشه موفق باشین.... سبز وتازه حبيب صباغ22-01-2009, 12:48 PM[quote=fanoose_shab;3410224]سلام دوست عزیز شعرتونو خوندم به نظرم قشنگه... فانوس جان خيلي ممنون از لطفت كه شعر مارو خوندي و در موردش نظر دادي.نهايت لطف شماست.انا توضيحي كوتاه در مورد اين شعر: گاهي اوقات هنر مندا احساس دروني خودشون رو كا ملا توي كار هنريشون منعكس ميكنند البته بهتره بگيم بيشتر اوقات .خوب اين احساس ممكنه غمناك يا شادي افرين و اميد بخش باشه.اما من در شعر هايم بيشتر سعي ميكنم حقايق و مطالبي را بيان كنم كه براي زندگي كار ساز باشه.حالا چه نا را حت كننده باشه چه شادي اور البته من خودم معتقدم كه حقيقت هر چند هم تلخ باشه ولي نشاط اوره چون انسان رو از دنياي تاريك جهلش بي رون ميكشه و به سوي روشني هدات ميكنه هرچند كه اين روشني در ابتداي راه كمي جشم رو اذيت كنه وبا عث ازار باشه.در اين شعر شاعر سعي داره نگاه مارو به سمت جنبه هايي از حقايق باز كنه كه شايد تا به حال ما اونو نديده باشيم.در كل شاعر رنگين كمان رو كه هميشه نماد شادي و فرخندگي و نويدي براي پايان با رش با رانه رو از ديدي نو بررسي ميكنه و با كمال صرا حت بيان ميكنه كه ايا شده تا به حال فكر كنيم كه رنگين كمان در عين زيباييش نمادي از لب غمگين با ران باشه؟اگر دقت كنين شكل رنگين كمون مثل يه هلا ل افقيه كه دو سرش به طرف پايينه دقيقا مثل لبي كه در حال نارا حتيه:41:دقيقا مثل دهن اين شكلك.واين خبر از اين ميده كه با رون از اين كه تموم شده نارا حته!در جاي ديگه با رويش خار اشاره ميكنه كه فقط از زمين گل رشد نميكنه.در جاي ديگه به خاري اشاره ميكنه كه زير زيبايي گل پنهان شده.به طور كلي شعر از احاظ روان شنا ختي به عقده هاي دروني و نگشوده اشاره ميكنه كه معمولا از چشم همه پنهان هستند وحتي به ديد غلط بهشون نگاه ميشه...باز هم در موردش صحبت ميكنم.بازم نظر بديد دوستان.ممنون ميشم در ضمن از دوستم فانوس به خاطر شعر زيبايي كه ا ز فروغ گذاشته واسمون تشكر ميكنم...:10: fanoose_shab24-01-2009, 02:27 AMممنون من دوس دارم چیزای قشنگ قشنگتر دیده بشن رنگین کمون یه عالمه قشنگی توی وجودش داره توی رنگاش میشه بگیم هلالی که دوطرفش رو به پایینه اومده تا دلای غمگینو ببره بالا وشادشون کنه... نمیشه؟؟ شعرزندگی بخش برای ادمایی که متاسفانه بدلیل مسائل کاری دچارافسردگی هستن خیلی خوبه... عشق به بارون وبه خنده گلا وبه اسمون مهربون مرسی ازشعرتون وحرفاتون موفق باشین حبيب صباغ26-01-2009, 08:37 PMبله همه از قشنگي لذت ميبرن ولي به ياد داشته باشيم كه همه ي حقايق قشنگ نيستن و اينكه ما بخوايم چهره ي واقعي چيزي رو عوض گنيم فكر نكنم اصلا قشنگ باشه حبيب صباغ26-01-2009, 08:41 PMهيچ گاه بعد از ان گريه ي تلخ نديدم كه بخندي با ما...تا به امروز كه بر طعنه ي من ميخندي اه كه اين خنده از ان گريه ي تلخ تلخ تر است......حبيب vahide30-01-2009, 03:15 PMسلام. http://www.pic4ever.com/images/love070.gif شعراتونو خوندم .خیلی قشنگ بودن و با احساس.... مخصوصن این ترکیبها: باز هم بارانيست اسمان نه ، دل من و شايد كمان رنگين لب غمگين همان باران است شعر دوم هم خیلی خوب بود.حتمن ادامه بدین....... http://www.pic4ever.com/images/kurby2.gif حبيب صباغ18-02-2009, 04:43 PMممنون از نظرت وحيده جان ... حالا به اين يكي توجه كنيد: حبيب صباغ18-02-2009, 04:57 PMامدي گر به هواي دل ما vahide20-02-2009, 02:53 PMامدي گر به هواي دل ما سالها پيش در اين راه فتاد مدفون شد ان شرابي كه زنوشش همه عمر مست شدي دل سر گشته ي ما بود كه از غم خون شد بگذر بگذر از من بيدل كه چه دير ليلي قصه ي تو مجنون شد...حبيب 1385:40: اول باید بگم این شعر خیلی روان و با احساسه... بنظر من مدفون شد یکمی واضح نیست که اشاره به چی داره ؟! و جمله "ان شرابي كه زنوشش همه عمر مست شدي" وقتی یکم پس و پیش میشه آهنگ جمله بیشتر میشه.به این صورت: *** آن شرابي كه شدی مست زنوشش همه عمر دل سر گشته ي ما بود كه از غم خون شد *** مگر اینکه عمدن بخواین غیر آهنگین بشه... البته اینا فقط پیشنهاد بودن. یه وقت ناراحت نشین... شعر خیلی قشنگیه مخصوصن آخرش. منتظر شعرای قشنگتون هستیم... bidastar20-02-2009, 06:43 PMآفرین شعرات خوبه...درباره ی عنوان تاپیکت بیشتر توضیح بده حبيب صباغ23-02-2009, 12:08 PMسام عليك.بابت اينكه روحيه دادي ممنون:-) روانشناسي در شعر! توضيح بدم؟ رو چشم ببين داداش علومي كه با درون و ابعاد غير مادي انسان سرو كار دارن خيلي پيچيده ودر عين حال خيلي روان و ساده هستند.و اين بستگي داره كه ما با چه ابزاري سرا غشون بريم.روانشناسي اكادميك و تجربي كه امروزه در تمام دنيا باب شده متاسفانه علي رغم تحقيقات فراوانش نتونسته گرهي از اين خيل انبوه گره هاي درون انسان رو باز كنه و به معما هاي درون انسان پاسخي ساده و قابل قبول بده بلكه بد تر داره به گره ها اضافه ميكنه.چون ديد روانشناسي نوين نسبت به انسان بسيار محدوده وبه عقيده ي بسياري از فلاسفه روانشناسي نوين تحليل انسان بدون سره !يعني انسان بدون دنياي درونش! انساني كه روانش فقط از ديدگاه مادي تجزيه و تحليل ميشه!!!نميخوايم بگيم كه بعد مادي انسان بر روح و روانش تاپيري نداره اما از اين ديدي فقط به انسان نگاه كردن يعني اينكه تقريبا 90 در صد مسائل رو نا ديده گرفتن. حالا اگر ما بيام با علومي كه خواستگاهش از درون انسانه مثل هنر كه شعر هم شاخه اي از اونه انسان و روانش رو بررسي كنيم يقينا نتايج بهتري حاصل خوا هد شد چه بسا كه تا به حال بوده.چارلي چاپلين نابغهي دنياي هنر و بهتره بگيم نابغه ي انسان شناسي در فيلمهايش پيچيده ترين ابعاد انسان رو با زباني ساده تحليل ميكنه و به بسياري از سوالات كه بزرگترين علماي انسان شناسي از پاسخ دادن بهش عاجز بودن پاسخ ميده.ويكتور هوگو در كتات بي نوايان انسان رو تا اخرين ذرات وجودي از لحاظ روحي باز ميكنه و موسيقي دانان و نقاشان ووو شعررايي مثل حافظ گوته مولانا سعدي هومر و و و دانته و ... وخيلياي ديگه. شعر رنگين كماني كه در صفحهي قبل خونديد شعريه كه مسائل خاصي رو از ابعاد وجودي و رواني مطرح ميكنه .البته شايد تمثيلها شمارو كمي از معني دور بكنه اما بايد دقت بيسشتري بكنيد.در جاي جاي شعر رنگين كمان شاعر سعي داره توجه شمارو به مسائلي جلب كنه كه در نگاه اول از چشم ما پوشيدست مثل:باز هم گل كرده بو ته اي بي پروا غافل از عقده ي پنهان كوير، بي خبر از هوس سركش خاري كه در آغوش گلي ارام است. روي اين دو تا بيت كمي تامل كنيد و به من بگيد چه نتيجه اي ميگيريد.البته اگه دوس داشتيد تا در ادامه بازم توضيح بدم.من خيلي وقتم كمه ولي در هفته معمولا2بارو سر ميزنم.منتظرم حبيب صباغ23-02-2009, 12:23 PMبراي اگاهي بيشتر برگرد به صفحه ي اول زير شعر رنگين كمون را جبش توضيح دادم داداشbidastar حبيب صباغ23-02-2009, 12:36 PMمرگ من روزي فرا خواهد رسيد روزگاري بعد از اين امروزها حبيب صباغ25-02-2009, 12:34 PMسلام وحيده جان از پيامهايي كه برام ارسال كردي ممنون و همچنين از نظراتت.اين نشون دهنده ي دقت شما و اهميتتونه و من هرگز نارا حت نميشم.در مورد شعر رسم خزان كه برام مطالبي رو نوشته بوديد: در مورد قصه ها ميگفت در گوش برگ باد بايد بگم كه اين جابجايي كلا ريتم و اهنگ اين بيت رو از بين ميبره و باعث ميشه كه در حين خوندن اين بيت دچار وقفه هايي بشيم كه روان بودن كار رو از بين ميبرهدرسته كه اين بيت با بيت بعدي هم قافيه ميشه ولي ضررش بيشتر از منفعتشه:قصه ها ميگفت باد در گوش برگ:46: در مورد عاشقانه دست در دست برگ تركيب قشنگ تره اما از لحاظ من كلمه ي همچنان نبايد حذف بشه چون اشاره به اين داره كه با اينكه برگ در حال دل سپرددن به باده و تنه و ريشه ي اصلي خودش رو فراموش كرده ولي باز درخت همچنان عاشقانه دوستش داره و دستش رو رها نميكنه و در حال لرزيدن و ترسيدن از رسم خزونه:41: درمورد مدفون شد بايد بگم كه دفن شدن نشان از گذشت زمان و دور از توجه بودن ميده نه تنها حذفش قسمتي از معني رو حذف ميكنه بلكه اهنگ اين بيت رو با مجنون شد عوض ميكنه هرچند كه اين اشعار نو هستند ولي به هر حال يه سبك خاصي دارند كه شبيه دوبيتي هاي كلاسيكند من به اي سبك شعر ميگم دو بيتي نو وباز در مورد ان شرابي كه شدي مست زنوشش همه عمربايد بگم من اين بيت رو كه دئو قسمت بوده اشتباها تو يه قسمت نوشتم اصلش اينهان شرا بي كه زنوشش همه عمر مست شدي ودر ضمن به نظرم فعل اگر اينجا در اخر جمله باشه بيشتر به جملا عاميانه نزديكه ولي با اين حال تر كيب شما هم قشنگه و نميشه گفت قابليت جايگزيني نداره.:27::11: ود نهايت از تمام دقتت ممنون.بزگواري.بازم نظر بده.سعي كنيم بيشتر راجب معاني بحرفيم حبيب صباغ25-02-2009, 12:44 PMهيچگاه با يك نگاه ساده از اين زندگي نگذر:13: حبيب صباغ زاده87 حبيب صباغ25-02-2009, 12:54 PMشعري كه نوشتي خيلي شبيه ترا نه ست كار خودته نه:10:ايول قشنگه منم برات يه شعر كه تو سبك ترا نه ست مينويسم اميدواريم كه خوشت ايد:27: اگه اشكامو ميبيني،پا بگير از خيسي با ور بارون حبيب صباغ26-02-2009, 12:14 AMوقتي ميرفت تموم غصه م اين بود كه چرا داره ميره واقعا خيلي سخت بود ...حالا اون رفته خيلي وقته كه رفته و تموم فكرو غصه م اينه كه نكنه برنگرده...حبيب حبيب صباغ26-02-2009, 02:20 PMگاهي اوقات ما چه بيخبر از حقايق پشت پرده خوشحال ميشويم و سر خوش و شاد هستيم.مثلا براي عشق.فرض كنيد شما به كسي عشق ميورزيد وبه او اعلام ميكنيد كه دوستش داريد وسپس او نيز به شما ابراز علاقه ميكند واين باعث سرخوشي بيش از حد شما ميشود حال در همين حالت فرض كنيد حضور شخص سومي كه در كنار شما شاهد اين عشق ورزيست كسي كه شما را عاشقانه دوست داشته ولي شما نميدانستيد واز اين عشق بي خبريد چه اتفاقي براي او خواهد افتاد؟ايا ممكن است كه شما نقش گل را بازي كنيد و حسادت شخص سوم نقش كوير را ويا اينكه عشق شما نقش گلي را بازي كند و حسادت نفر سوم نقش خار گلي را كا فعلا و موقتا در زير زيبايي عش پنهان است؟ بازهم گل كرده بو ته اي بي پروا غافل از عقده ي پنهان كوير!بي خبر از هوس سركش خاري كه در اغوش گلي ارام است:13: حبيب صباغ26-02-2009, 02:48 PMبله وقتي بارون ميباره و سطح كوير پر از سبزه وگل ميشه و بوته هاي مرده دوباره زنده ميشن و گل ميكنن اين زيبايي پوششي سطحي رو بر روي خشكي كوير ايجاد ميكنه ولي تمام اين زيبايي دليي بر نابود شدن كوير نيست وكوير وتمام خشكيهاش به صورت پنهاني در زير تمام اين زيبايي در جريان است تا فرصتي دوباره براي ظهور پيدا كنه البته به خاطر داشته باشيد كه اين يك تمثيل براي بيان پيچيدگي هاي رواني انسان وگرنه نه گل نه كوير و نه خار هيچ كودوم اين خواص رو ندارن وميشه به شيوه هاي ديگه اي بهشون نگاه كرد مثا اشاره اي كه فانوس شب قبلا در مورد هلال رنگين كمون كرد ولي من براي بيان معاني پيچيده ي رواني از اين پديه ها برداشتهايي خاص كردم.اميد وارم منظورم رو فهميده باشين:31: حبيب صباغ26-02-2009, 03:05 PMيادمان باشد اگر دست ب :10: حبيب صباغ28-02-2009, 12:17 PMهركجايي منتظر باش خيره شو در http://C:%5Chabib.2%5Cworks%5Cps3%5CNew%20Folder حبيب صباغ28-02-2009, 01:11 PMان زماني كه زمهر گونه ...حبيب.1387:45: t.s.m.t02-03-2009, 01:15 PMسلام دوستان من حبيبم و تازه عضو اين مجمو عه ي بزرگ شدم.با تو جه به اينكه اين جا انجمن علوم انسانيه و من به اين شا خه از علم خيلي علا قه مندم و شديدا هم در اين زمينه كار و تحقيق كردم. خواستم براي اولين بار موضوعي جديد رو براي شما دوستان مطرح كنم.:روانشناسي در شعر :براي شروع يكي از كار هاي خودم رو ارائه ميكنم و اگه دوس داشتين در موردش نظر بدين تا بعدا به بحث ادامه بدم.ممنون.(سعي كنين خيلي عميق اين شعرو مطالعه كنين.روش خيلي كار شده.) باز هم بارانيست اسمان نه ، دل من باز هم برق نگاهي چون رعد،مرغكي را ازرد باز هم گل كرده بو ته اي بي پروا،غافل از عقده ي پنهان كوير،بي خبر از هوس سركش خاري كه در آغوش گلي ارام است باز هم ميترسم با خودم ميگويم كه مبادا باران بعد از اين بارش سرد جاي ان هاله ي رنگين و قشنگ،اسمان را بشويد ،ببرد،پاك كند اسمان ميگريد،ولي انگار فقط گوش زمين ميشنود باز هم ميترسم بعد هر گريه ي زار،ما به دنبال گل و هاله ي رنگين بوديم و نميفهميديم كه از خاك زمين،خار هم خواهد رست ونيانديشيديم كه شايد كمان رنگين لب غمگين همان باران است!!! باز هم ميترسم:41: چون به ان خنديديم...حبيب صباغ زاده 1386 سلام،تاپیکت قدیمیه ولی الان متوجه شدم، شعرت به عنوان یک شعر نو از یک شاعر زمانه، عالیه. به نظرم یک حرفه ای هستی.یا شعر زیاد میخونی یا استعدادت در این زمینه زیاده(یا هردو) بدون تعریف یکی از بهترین شعرهای معاصر رو خوندم.(قیاس من مقایسه ی شاعر نو با شاعر نوست) بعضی جاهاش فوق العاده ست،ولی بعضی جاهاش رو میتونی قوی ترم بکنی. مثلاً این ترکیب كمان رنگين نشون میده که به قوانین شعر به خوبی آگاهی ویا از خاك زمين،خار هم خواهد رست که یک قطعه ی فلسفیه و ارزش تأمل داره ولی چند تا هم میتونه ایراد داشته باشه!البته اگه ناراحت نشی میگم!!! باز هم بارانيست اسمان نه ، دل من این تیکه با بقیه نمیخوره،و بقیه رو خراب کرده،مثلاً میتونستی بنویسی باز هم دل من بارانیست(نه اینکه این خوبه،مثلاً گفتم) نميفهميديم به جای اینم، نفهمیدیم بهتره،الته به نظر من .چون هم آهنگ کلی حفظ میشه و هم از نظر زمانی بافعل جمله ی بعدی هم ارزه یعنی با "نیاندیشیدیم" در ضمن اوج ظرافت شعرت 3 سطر آخرشه که باید موضوع رو جمع و جور کنی فکر کنم جمله ی" باز هم میترسم "(آخری ) رو باید عوض کنی و یه جمله ی غنی تر بذاری جاش. البته جسارت بود خودت گفتی نظر بده منم رک نظر دادم.بقیش(اکثرش)عالی بود. حبيب صباغ03-03-2009, 12:01 PMخيلي ممنون از اينكه اينقدر شعر رو موشكافانه مطالعه كردي با عث افتخاره كه چنين نظري در مورد شعر ما داري گارداش:46: يقينا شعر داراي نقايصيست كه اگر رفع بشه خيلي زيبا تر ميشه روي نظراتت فكر ميكنم تا ببينم چه اصلا حاتي ميشه انجام داد:5: از شما و تما مي دوستاني كه كار مارو چه از لحاظ معني و مفهوم و چه از لحاظ فني حلاجي ميكنند ممنون دمتان گرم سرتان بلند:11: حبيب صباغ03-03-2009, 01:34 PMدر ادامه ي اشعاري كه براتون نوشتم ميخوام شعر جديد ديگه اي رو اضافه كنم كه از لحاظ ساختار معني بسيار شبيه شعر رنگين كمان است اين شعر رو در دوقسمت براتون ميذارم با تشكر به قسمت اول توجه كنيد: حبيب صباغ04-03-2009, 10:10 PMهر سو نام هر سو مرز رشته كن از بي شكلي گذران از مرواريد زمان و مكان شايد كه به هم پيوندد همه چيز شايد كه نماند نام كه نماند مرز اي دور از دست پر تنهايي خسته ست...سهراب اين كارو البته من از تو ي كتاب سهراب نخوندم بلكه توي كنسرت پيارسال استاد شجريان اجرا شد با اهنگسازي استاد عليزاده و همنوازي ايشون با جناب كلهر و همايون و خود استاد شجريان كه واقعا غوغا بود....حالا نميدونم درست نوشته باشمش يا نه ولي واقعا با مفهوم و عميق ونوست:46: barani70005-03-2009, 01:35 AMوای که چقدر این حبیب صباغ فعاله.من که براش ارزوی موفقیت میکنم. ضمنا از شعرها و مطالب مفیدش استفاده کردم و لذت بردم. ممنون ممنون حبيب صباغ06-03-2009, 12:34 PM[quote=barani700;3566439]وای که چقدر این حبیب صباغ فعاله.من که براش ارزوی موفقیت ... ممنون از صحبتات.... باراني مهربان آسمان رشك برد بهر زميني كه در ان دو نفر يك دو نفس بهر خدا بنشينند...(نميدونم شاعرش كيه ولي دمش گرم):27: barani70008-03-2009, 01:36 AMتمام پروانه‌ها قاصدك بودند به هر قاصدكى راز چشمان تو را گفتم پروانه شد . تمام پروانه‌ها اداى چشمان تو را درمى‌آورند چون بغض مرا دوست دارند ... . vahide12-03-2009, 11:16 PMتمام پروانه‌ها قاصدك بودند به هر قاصدكى راز چشمان تو را گفتم پروانه شد . تمام پروانه‌ها اداى چشمان تو را درمى‌آورند چون بغض مرا دوست دارند ... . شعر کیکاووس یاکیده... حبيب صباغ13-03-2009, 08:55 PMسلام مجدد خيلي وقته نيومدم ميبينم كه از دوستانم زياد خبري نيست خب اميدوارم كه تو.قع نداشته باشين من همه ي شعراموبنويسم كه:31:خب بزودي به صورت كتاب منتشرش ميكنم ههه خب به هر حا ل زندگي خرج داره د.وستان:20: اين بيت از حافظ و بخونين واقعا از لحاظ ايدئولوژيكي در اوجه فكر نميكنم با اين شعر ديگه بهونخه اي براي مايوس بودن داشته باشه كسي بخونين هنگام تنگ دستي در عيش كوش و مستي كاين كيمياي هستي قارون كند گدا را....:18::18::18::27:حافظ حبيب صباغ14-03-2009, 12:36 PMبازهم برگ و باد و همون حكايتهاي هميشگي ولي اين بار با حوضور يك معشوق واقعي كه تا حالا كسي به حوضورش دقت نكرده بودبله درخت خودشه واينكه شاعر اشاره اي ظريف به علت دل سپردن برگ به وسوسه ها و نجواهاي باد پاييزي ميكنه!اشاره اي هوشمندا نه كه نكته هاي زيادي رو در بر داره بيگانگي چقدر اين صحنه ها در زندگي ما زياد اتفاق ميفته و ما گا ها چقدر بي تفاوت وسطحي از كنارشون ميگذريم خوب دقت كنيد براي سه كاراكتر شعر شخصيتهاي واقعي رو در نظر بگيريد كسايي كه ميشناسيدشون مثلا تصور كنيد دوست صميمي تون رو بذاريد جاي درخت و خودتون رو بذاريد جاي برگ بعدشم يه دوست جديد كه خيلي براي شما جذابه رو هم بذاريد جاي باد!حالا ببينيد چطوري ممكنه شما تموم رفاقت گذشته و قديميتون رو كه مملو از صداقت بوده رو در مقابل يه شخص جديد كه چندان شناختي ازش نداريد،فراموش كنيد؟! يه گم عميق شيد تا بهتر بتونيد حال درخت رو درك كنيد درخت و بادو برگ همه تمثيلند و حقيقت امر خود ماييم:13: گاهي اوقات چه اسون همه ي اصالتها و محبتها و گذشتهاي يك انسان ارزشمند رو كه وجودمون در اعماق وجودش ريشه داره فراموش ميكنيم وبه سادگي از همه ي اونا ميگذريم و دل به چيزايي ميسپريم كه فقط در دنياي ذهن ما حقيقت دارند ودر عالم واقع جز زشتي از اونها چيزي ووجود نداره... و وقتي به جايي ميرسيم كه ديگه نميتو نيم برگرديم چه فاجعه اي رو خلق ميكنيم! و در تمام اين مدت درخت نگران ما بوده چون اون عاقبت امر رو ميدونسته،چقدر خون دل ميخوره؟ چون جلوي چشمانش اون كسي كه از وجود خودشه نابود ميشه و اون بارها و بارها اين تراژدي رو خونده و ديده و با تمام وجودش لمسش كرده...اما چه ميشه كرد واي از اين بيگانگي هايي كه به جنون ختم ميشه ودنياي از ندامت رو ببار مياره... حبيب صباغ14-03-2009, 01:16 PMبله مادر پدر يا خواهرو برادر يا هر دوست واقعي يا عقيده ي با ارزش و اصيل ميتونه در زندگي نقش درخت رو داشته باشه ولي اونچه كه مسلمه ما هميشه نقش برگ رو خواهيم داشت و چه خوبه نقش برگي رو بازي كنيم كه براي هميشه در عين تغييراتش به درخت پايبندو وفاداره ياد اون داستان زيباي اخرين برگ افتادم واقعا داستان كولا كيه.بارها وقتي بچه بودم كارتونش رو از تلوزيون ديدم و شايد بگم از بهترينها بود. اره يكي از بالا ترين اوجهاي انسانيته اونجايي كه پيرمرد پير و نقاش براي نجات جون اون دختر بچه كه چشم اميد به اخرين برگ روي تنه ي پيچك فرسوده ي توي حياط دوخته شب تا صبح توي سرما به نقاشي برگ ميپردازه و اين كارو با تموم مشقتش انجام ميده پير مرد سرماي سختي ميخوره و ميميره اما براي هميشه برگي زرين و جاودان رو بر تنه ي انسانيت ثبت ميكنه و جون اون انسان رو نجات ميده وثابت ميكنه كه هميشخه راهي براي بهترين بودن هست و چه برگي... اره خوبه ماهم اگر برگيم از اون برگا باشيم:20: barani70014-03-2009, 07:34 PMاز vahideh ممنونم از اینکه اسم شاعر این شعرو تو تایپیک گذاشت.راستش خودم دنبال شاعرش میگشتم. vahide15-03-2009, 06:05 PMاز vahideh ممنونم از اینکه اسم شاعر این شعرو تو تایپیک گذاشت.راستش خودم دنبال شاعرش میگشتم. خواهش میکنم دوست خوبم...خیلی شاعرشو دوس دارم... اینم تاپیکش: !!!! برای مشاهده محتوا ، لطفا ثبت نام کنید / وارد شوید !!!! سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 633]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن