واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: پنجاه سال روابط ديپلماتيك ايران و تايلند
«امير سعيد الهي» رايزن سفارت در اين دوره درباره نوع شناخت مردم ايران ازتايلند مينويسد:
«نخستين بار كه با نام تايلند آشنا شدم در نوجواني بود كه تمبرها را جمعآوري ميكردم. ولي نميدانم چرا تمبرهاي تايلند هميشه خيلي زياد بود و بيشتر از همه تمبري بود كه چهره پادشاه جوان تايلند با عينك بر روي آن نقش بسته بود. چهرهاي كه آرامش خاصي داشت. هرگز فكر نميكردم كه مثلاً پنجاه سال ديگر به تايلند بروم و هنور هم همين چهره به سرير سلطنت نشسته باشد. اما امسال كه من 57 سال دارم پادشاه تايلند شصتمين سال پادشاهي خود را جشن گرفت. يعني سه سال پيش از تولد من بر اورنگ شهرياري نشسته است.
در ايامي كه ما دانشآموز دبستاني بوديم، فيلم سينمايي «سلطان و من» در تهران به روي اكران رفت و با استقبال روبرو شد. ديدن اين فيلم كه داستان يك بانوي انگليسي در دربار سيام بود تصوير خوبي از تايلند در ذهنم باقي گذاشت و سپس نمايش فيلم «پل رودخانه كواي» و آهنگ معروفش نيز كه مدتها در تهران باب بود بيش از پيش نام اين سرزمين دوردست آسياي جنوب شرقي را بر سر زبانها انداخت. در كلاس درس هم ميشنيدم كه تايلند و ايراني از معدود كشورهاي آسيايياند كه هرگز مستعمره نشدهاند. پس از آن هم تايلند با كودتاهاي نظامياش معروف بود كه هر چندگاه يكبار اذهان را متوجه تايلند ميكرد. در طول جنگ ويتنام نام تايلند به عنوان پايگاه آمريكاييها زياد مطرح ميشد. موضوع تولد دوقلوهاي سيامي هم هرچند وقت يكبار نام تايلند را در علم پزشكي مطرح ميكرد.»
آقاي رباني وابسته فرهنگي سفارت نيز همانند آقاي الهي نكات جالبي را از اولين روزهاي آشنايي خود با تايلند بيان داشته است.
«سالهاي بسيار دور يعني زماني كه نوجواني يازده ساله بودم (1352 خورشيدي) كتابي به نام سفرنامه برادران اميدوار را مطالعه كردم. اين كتاب خاطرات سفر دو برادر جهانگرد ايراني به نام عبدالله و عيسي اميدوار بود كه در سال 1324 سفر خود به دور دنيا را آغاز و از سرزمينهاي مختلف و از جمله سيام ديدن كردند. خاطرات سفر اين دو برادر برايم بسيار شيرين و دلنشين بود به طوري كه بارها آنرا خوانده و بخشهايي از آن را به خاطر سپردم. اولين اطلاعات بنده درباره سرزمين و مردم تايلند نيز به اين كتاب مربوط ميشود. كتاب در واقع گزارش سفر و اقامت 18 روزه اين دو برادر به سيام است كه در آن از زيباييهاي تايلند، مردمان مهربان، سنتهاي فرهنگي و آداب و رسوم و ديدنيهاي آن سخن رفته بود به گونهاي كه آدمي تمامي اين ماجراها را از پرده سينما به تماشا نشسته و يا خود شاهد آن بوده است. در آن روزگار هرگز تصور نميكردم كه روزي به عنوان ششمين وابسته و مسئول نمايندگي فرهنگي كشورم عازم آن ديار شده و قريب به پنج سال در ميان مردم اين سرزمين زندگي كنم.»
اما مهمترين فعاليتهاي فرهنگي اين دورهها عبارت بودند از: سفر مقامهاي دانشگاههاي دو كشور، سفر يك گروه موسيقي و هنري از صدا و سيما، شركت دو نفر از نمايندگان زن كشورمان در نشست بررسي جايگاه زن در اسلام و بوديسم، برگزاري هفتههاي فرهنگي ايران در سالهاي 79 و 80، امضاي يادداشت تفاهم همكاريهاي جهانگردي در ششمين اجلاس كميسيون مشترك، برگزاري سمينار يك روزه بررسي ابعاد قيام امام حسين(ع)، سفر آيتالله تسخيري، رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي جهت شركت در نشست تاسيسي شوراي رهبران مذهبي جهان؛ سفر حجتالاسلام والمسلمين محمدي عراقي، رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي در اسفند 82 جهت شركت در نشست اجرايي اجلاس جهاني رهبران مذهبي، سفرهاي آيتالله شاهرخي نماينده دفتر مقام معظم رهبري در امور مسلمانان جنوب و شرق آسيا و ديدار با شيعيان چند استان جنوبي و ترجمه و انتشار چندين عنوان كتاب جديد با همت وابستگي فرهنگي كه همگي در راستاي شناساندن فرهنگ، ادبيات، هنر و انديشههاي اسلامي ملي ايران به جامعه تايلند صورت پذيرفت.
سفير ايران در مورد زمينههاي همكاريهاي فرهنگي مينويسد:
«مردم ايران و تايلند از ديرباز روابط نزديك و دوستانهاي با يكديگر داشتهاند. اين روابط سازنده و صميمي با سفر اتباع ايراني به ويژه ايراني نام آشنا براي تايلنديها يعني شيخ احمد قمي به سرزمين سيام شروع شد و با برخورد دوستانه و گرم مردم سيام با ايرانيها ادامه پيدا كرد. اين روابط در بستر خود زمينهساز مجموعهاي از اقدامات و خدمات قابل توجه ايرانيها به مردم و دولت پادشاهي سيام شده و همگي سابقهاي روشن و تحسين برانگيز در حافظه تاريخي دو ملت ايجاد كرده است. حافظهاي كه بنياني استوار براي توسعه و تقويت بيشتر ارتباطات و همكاريهاي ميان دو ملت و كشور ايران و تايلند در دنياي امروز فراهم ساخته و تلاش مقامها و مسئولان دو كشور براي تقويت بيشتر روابط و همكاريها را همواره قرين با موفقيت ساخته است.
مهمترين محور فعاليت سفارت طي سالهاي مذكور در بخش فرهنگي نيز شناساندن ارتباطات تاريخي دو ملت، معرفي فرهنگ ايراني به مردم تايلند و همچنين شناسايي و معرفي نقاط مشترك فراوان فرهنگي ميان دو ملت بود. غناي فرهنگي كشور ايران، روحيه احترام به ملل ديگر به رغم تنوع نژادي و ديني آنها و در مقابل احترام مردم تايلند به اعتقادات و فرهنگ ملل ديگر و برخورداري از روحيه همزيستي مسالمتآميز با اقوام ديگر و همچنين تمايل آنها به آشنايي با فرهنگ ملل ديگر، همگي زمينههاي مساعدي براي موفقيت تلاشهاي انجام شده در زمينه ايرانشناسي، اسلام شناسي و گفتگوي اديان، كه نياز مهم جامعه بشري امروز ميباشد را فراهم ساخت.
يکشنبه 9 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 294]