واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: مطالبات رهبري و پاسخگويي
جام جم آنلاين: رهبري در تداوم سيره حضرت امام خميني (ره) به شايستگي سه مقوله «نهادسازي» ، «گفتمانسازي» ، «پرسشگري» را به مثابه راهبردهاي ثابت در ساليان اخير قرار دادهاند. مخاطبان مطالبات رهبري عمدتا مسئولان و نهادهاي مسئول هستند.
اگر رهبري رعايت صرفهجويي، پرهيز از تجملگرايي، داشتن وجدان كاري و انضباط اجتماعي را به طور عموم از مردم مطالبه كردهاند اما در همين مطالبه عمومي باز مسئولان در عملي ساختن آن مورد خطاب بودهاند، وليكن آنچه اهميت مضاعف دارد، مطالبات رهبري از مسئولان كشوري و نهادهاي ذيربط است كه آنان نيز موظف به ارائه گزارش عملكرد و اقدامات انجام شده هستند.
در «مبارزه با مفاسد اقتصادي» به طور خاص سران قواي سهگانه و در «برپايي كرسيهاي نظريهپردازي» و «نهضت آزادانديشي» حوزههاي علميه، روحانيت، دانشگاه و استادان حوزه و دانشگاه مخاطب ويژه بودهاند. «مهندسي فرهنگي» را شوراي عالي انقلاب فرهنگي بايد پاسخگو باشد.
اداره كشور براساس «سند چشمانداز»، «اجرايي شدن اصل 44» ، «كاهش دشمنان و افزايش دوستان» و بالاخره «برنامه محوري» از مطالبات مستمر و جدي رهبري از دولت بوده است.
از سوي ديگر رهبري در اقدامي نمادين و در جهت اولويت بخشي به مسائل كشور و نيز فرهنگسازي و مهمتر از آن رفتارسازي، به نامگذاري سالها مبادرت كردهاند.
«نوآوري و شكوفايي»، «نهضت خدمترساني»، «فرهنگ علوي»، «نهضت حسيني(ع)» و «سال امام خميني(ره)» از جمله نامگذاري ساليان اخير بوده است كه هدف غايي در پرتو نامگذاري اين سالها تحقق عملي و توجه ويژه به برخي آرمانها و ارزشها بوده است كه باز هم نهادهاي مسوول در اين زمينه بايد پاسخگوي اقدامات انجام شده باشند.
بيگمان نقش احزاب و تشكلهاي سياسي، مطبوعات و رسانهها و به طور اخص رسانه ملي در پرسشگري و درخواست اراده عملكرد از نهادهاي مسوول درخصوص مطالبات رهبري، بيبديل و نقش اول است.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان متولي و هماهنگكننده مطبوعات، مجلس شوراي اسلامي و نمايندگان خانه ملت نيز وظايفي خطير در اين زمينه به عهده دارند.
بر سر راه عملياتي كردن مطالبات رهبري، موانع و چالشهايي نيز وجود دارد: فرمايشي كردن آنها در قالب همايشها و كنگرهها ، محول كردن مسووليتها به يكديگر، نبود عزم و اراده جدي در اجراي آنها، عدم درك و برداشت صحيح در مفهوم مطالبات و دامنه دربرگيري آن، جناحي و سياسي كردن آن، مصادره به نفع خود و بالاخره نبود نهادي مسئول و پيگيري مطالبات را بايد از مهمترين اين موانع برشمرد.
اما اين پرسش مطرح است كه اگر همه مسوولان مقبوليت و مشروعيت مسووليت خود را در عمل به وظايف، ماموريتها و به طور اخص مطالبه رهبري ميدانند، پس چرا خود رهبري از عملي نشدن برخي از اين مطالبات گلايه دارند؟ بيشك مسوولان همگي به رهبر، مقتدا و ولي خود عشق و ارادت دارند و در اين شكي نيست.
آنچه مسير تحقق مطالبات را كند كرده است، فقدان فرهنگ پرسشگري و نظارت عمومي و نبود سازوكاري روشن براي پرسشگري و تحقق مطالبات است. به نظر ميرسد گام اول، باز تعريف تعيين وظايف و ماموريت نهادهاي مسوول به عنوان مخاطبان مطالبات و تعميم نظارت عمومي و پرسشگري رسانهها، احزاب و تشكلهاي سياسي است.
اگر التزام عملي به ولايت فقيه و رهبري را با ميزان عملي شدن منويات و مطالبات رهبري در حوزه مسووليتها ارزيابي كنيم، براي دور شدن از شعارها و حركت در مسير عملي كردن مطالبات گام بزرگي برداشتهايم و بزرگترين نشان التزام عملي به ولايت فقيه، پايان دادن به شعارها و عمل به فرامين است.
علي دارابي
يکشنبه 9 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 184]