واضح آرشیو وب فارسی::
مسعود اقبالی، مدرس ارشد کنفدراسیون فوتبال آسیا، در یادداشتی که به صورت اختصاصی در اختیار ایسنا قرار داده، به بررسی فعالیت باندهای مافیایی و حرکت دلالیسم در صنعت فوتبال پرداخته است.
در این یادداشت آمده است که فوتبال به عنوان یک صنعت پرسود، دارای گردش مالی بسیار بالاست و فعالان این صنعت نسبت به تورم موجود، درآمدهای بالایی را به دست میآورند. با این حال، باندهای مافیایی و دلالیسم با توغل در نهادهای قانونی، تلاش میکنند تا منافع این صنعت را به جیب گروههای خاصی واریز کنند. آنها با نفوذ در ساختارهای قانونی، قدرت و تأثیر خود را افزایش میدهند و به منافع شخصی خود میپردازند.
با این حال، نکته قابل سپری شدن این است که فساد مالی در صنعت فوتبال به دلیل آثار منفی و ناعادلانهای که در جامعه به وجود میآورد، نمیتواند از چشم مردم پنهان بماند. نتیجه این فساد مالی، نابرابری غیرعادلانه و آشکار در سطوح مختلف باشگاهی است که آسیبهای جدی به ساختار و روند رقابتها و عدالت در فوتبال ایجاد میکند.
مسعود اقبالی در این یادداشت به آثار نامطلوب فساد مالی در فوتبال اشاره کرده و نکتهای که باید توجه کرد، این است که برای حفظ عدالت و سالمت صنعت فوتبال، نیاز به مبارزه با باندهای مافیایی و دلالیسم و تقویت نهادهای قانونی است.
نارضایتیها و لجام گسیختگیهای طبقاتی در سطوح مختلف باشگاهی، میتواند منجر به انقراض و از هم پاشیدگی فوتبال شود. بدون شک، عامل اصلی و تعیینکننده در فوتبال جهانی، میزان سرمایهگذاری مالی و استخدام نیروی متخصص با یک برنامهریزی راهبردی بلندمدت است. تا زمانی که این ساختار تشکیلاتی و مدیریتی شکل نگیرد و به عملیاتی مبدل نشود، فوتبال قادر به دستیابی به رنگ توسعه نخواهد بود.
باید به این واقعیت پذیرفته شود که فوتبال یک کمپانی پرسود است که تولید، توزیع و مصرف در آن بسیار حائز اهمیت است. اگر نتوانیم ابزار تولید برای پرورش بازیکنان را در اختیار داشته باشیم و اگر نیروی کارآزموده و متخصص را برای راهاندازی این فرآیند تولید به کار نگیریم، قادر به تولید یک محصول کارآمد مانند بازیکن استاندارد نخواهیم بود. این بیتوجهی به خروجی مورد نیاز، باعث میشود بازیکنان در بازار داخلی و جهانی جایی نداشته باشند و بازار داخلی نتواند به کیفیت لازم دست یابد.
به منظور رسیدن به توسعه فوتبال، ضرورت دارد تا ساختارهای تشکیلاتی و مدیریتی مناسب در نظر گرفته شوند. این شامل سرمایهگذاری مالی مناسب، برنامهریزی راهبردی بلندمدت، استخدام نیروی کارآزموده و متخصص، توجه به تولید بازیکنان استاندارد، و ایجاد بازار داخلی و جهانی قوی است. با ایجاد چنین ساختارهای قوی و حرفهای، فوتبال قادر خواهد بود به توسعه و پیشرفت مستمر خود ادامه دهد و به عنوان یک صنعت پویا و موفق در جهان شناخته شود.
زمانیکه بازار تولید کفایت لازم را نداشته باشد و توزیع آن به هرج و برج کشیده شود، مافیای نقل و انتقالات وارد عمل میشود و از بیقانونی حاکم استفاده کرده و از آب گلآلود ماهی میگیرد، در عین حال مدیران غیرمتخصص وارد عمل میشوند، نقلوانتقالات بازیکن و مربی تحت حاکمیت دلالیسم غیرقانونی قرار خواهد گرفت و نظارت و کنترل این فرایند در اختیار مثلث مدیر، مربی و کارگزار غیرمتخصص و غیرقانونی خواهد بود و بازیکنان با مدیریت این افراد جابجا میشوند.
دغدغه اصلی باید این باشد که تغییرات اساسی صورت گیرد، سرمایهگذاری و نیروهای متخصص به کار گرفته شوند و یک برنامه درازمدت در دستور کار قرار گیرد اما فوتبالی که بخش خصوصی توان اداره آن را ندارد، در اختیار الیگارشی مالی دولت قرار میگیرد و بودجه دولتی با توجه به پشتیبانی طرفداران، میان باشگاهها تقسیم میشود و کنترل و نظارتی بر هزینه کرد آن منظور نمیشود که همین امر موجب سوء استفاده افراد پشت پرده قرار میگیرد؛ رابطه سالاری، جایگزین شایسته سالاری میشود و فوتبال به میدان تاخت و تاز افرادی تبدیل خواهد شد که بویی از مناسبات حاکم و مرسوم در دنیا ندارد.»