تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند،‌ انتظار فرج و گشایش است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836254917




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نقشی که پسر خسرو شکیبایی بخاطر بازی‌اش فحش خورد! | akharinnews


واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: نقشی که پسر خسرو شکیبایی بخاطر بازی‌اش فحش خورد!

نقشی که پسر خسرو شکیبایی بخاطر بازی‌اش فحش خورد!


من افتخار می‌کنم پسر خسرو شکیبایی هستم و برای من سعادتی است که فرزند چنین پدری هستم، اما اصلا دوست ندارم شبیه به او باشم؛ چراکه او یک شخصیت بزرگ و درعین‌حال جداگانه‌ای بوده و من شخصیت دیگری هستم. اساسا شخصیتی نیستم که بخواهم دنبال‌کننده باشم و نمی‌خواهم کسی را تکرار کنم.  


پوریا شکیبایی متولد ۶۲ است و سال‌هاست که تئاتر کار می‌کند. خسرو شکیبایی که رفت او ۲۵ سالش بود. حالا و این شب‌ها شاهد حضور قابل‌توجه و خاطره‌انگیزش در سریال «برف بی‌صدا می‌بارد» هستیم. به گزارش فرهیختگان، با پوریا شکیبایی درباره نقش حبیب و فرازونشیب‌های این نقش هم‌صحبت شدیم. چطور شد نخستین تجربه جدی حضورت در تلویزیون با یک شخصیت بد رقم خورد؟ من اصلا حبیب را «بدمن» نمی‌بینم. فکر می‌کنم او یک شخصیت خاکستری است. او آدمی است که کلی سختی و رنج در زندگی کشیده و درعین‌حال حقوقی را هم برای خودش قائل است و در مسیر رسیدن به آن چیز‌هایی که فکر می‌کند حقش است، اتفاقاتی برایش می‌افتد و به‌خاطر مسیری که طی می‌کند نمی‌توان به او لفظ «بدمن» را اطلاق کرد؛ چراکه این لفظ خیلی صفر و یکی و مطلق است و برای تعریف این شخصیت واژه ناقصی است. در این سریال ایفاگر نقشی هستی که در دهه ۶۰ می‌گذرد و طبیعتا سن شما به داشتن خاطره از دهه ۶۰ به‌صورت جدی نمی‌رسد. از این چالش چگونه عبور کردی؟ مهم‌ترین عامل این اتفاق کارگردان و گروه سریال است؛ از گروه طراحی صحنه و لباس تا دیالوگ‌های نویسنده و شکل ارتباطات شخصیت‌ها که همه این‌ها تا حد زیادی انسان را به حال و هوای دهه ۶۰ می‌برد، اما راستش فکر می‌کنم بازیگری در آن اتمسفر زمانی چندان کار پیچیده‌ای نیست، زیرا خیلی از آن فاصله نگرفته‌ایم. چرا یک وقتی هست که قرار است ۱۰۰سال قبل را بازی کنیم، طبیعتا پیچیدگی‌های زیادی دارد. اما الان قرار است همین سی‌وچند سال پیش را بازی کنیم. پس بازی در دهه ۶۰ را چندان پیچیده نمی‌دانی؟ این ماجرا در طراحی صحنه و لباس خیلی پیچیده است، اما به نظرم در بازیگری و روابط انسانی چندان پیچیدگی ندارد. روحیات، خلق‌وخو‌ها و مدل ارتباطات انسانی دهه ۶۰ با امروز تفاوت‌های زیادی ندارد؟ واقعا به نظر شما تفاوت زیادی دارد؟ من فکر می‌کنم چیز‌های مشترکی بین تمام این سال‌ها وجود دارد، مثل روابط انسانی. اما درعین‌حال هم چیز‌هایی در آن سال‌ها مهم بوده که امروز مثل گذشته مهم نیست؛ مثل حرمت بزرگ‌تر‌ها که در آن سال‌ها خیلی مهم‌تر از امروز بوده. اما به‌نظرم نگرش پوریا آذربایجانی در روابط انسانی و کنش‌وواکنش‌های داستان متفاوت بوده و این موضوع مهم‌تر از ویژگی‌های خاصی است که در دهه ۶۰ جاری است و ما در بازی هرچند دیالوگ‌های متناسب با اتمسفر در دهه ۶۰ را می‌گوییم و ادبیاتی که با آن حرف می‌زنیم متفاوت با ادبیات امروز است، مثلا گفتن واژه «مرسی» در سریال ما قدغن بود، چون چنین کلمه‌ای در آن سال‌ها کاربرد نداشته است. اما بازی‌های ما چندان محدود و وابسته به دهه ۶۰ نیست. بازهم می‌گویم من به‌صورت خاص درباره بازی در این سریال صحبت می‌کنم وگرنه واضح هست که شرایط طراحی صحنه و لباس و اتفاقاتی از این دست برای شباهت به دهه ۶۰ بسیار متفاوت و پرزحمت بوده است. بعضی‌ها معتقدند شما در اکت‌ها و بیان، گرته‌برداری‌هایی از مرحوم خسرو شکیبایی دارید. آیا دوست دارید شبیه پدرتان بازی کنید؟ من افتخار می‌کنم پسر خسرو شکیبایی هستم و برای من سعادتی است که فرزند چنین پدری هستم، اما اصلا دوست ندارم شبیه به او باشم؛ چراکه او یک شخصیت بزرگ و درعین‌حال جداگانه‌ای بوده و من شخصیت دیگری هستم. اساسا شخصیتی نیستم که بخواهم دنبال‌کننده باشم و نمی‌خواهم کسی را تکرار کنم. من نوآوری را دوست دارم، خلق‌کردن را دوست دارم و راستش دوست ندارم چیزی از پدرم تقلید کنم. البته خب به‌هرحال پسر ایشان هستم و طبیعتا یک‌سری شباهت‌ها چه در چهره چه در رفتار‌ها و چه در صدای ما وجود دارد، هرچند راستش من خیلی معتقد نیستم که صدای ما شبیه به هم است. صدای ایشان یک صدای اعجاب‌انگیز و فوق‌العاده بود و صدای من در برابر صدای ایشان اصلا حجمی ندارد. یعنی حتی اگر بخواهم هم نمی‌توانم صدای ایشان را تقلید کنم. در بازیگری هم همین‌طور، در دکلمه‌ها و بیان هم همین‌طور و چندان قضاوت بهتر و بدتری هم ندارم. این منم با همین صدا و ویژگی‌ها و ایشان خسرو شکیبایی بود با آن صدا و ویژگی‌ها. بازخورد‌ها تابه‌حال چطور بوده؟ کلی فحش خوردم! (خنده) مردم که خیلی لطف دارند و تعریف می‌کنند؛ اما از ابتدا هم قرار نبود شخصیت حبیب برعکس نامش محبوب باشد، قاعدتا حبیب تفکر مثبتی ندارد و مردم نگاه او را دوست ندارند.... اما ابتدای گفتگو گفتی که او را منفی نمی‌بینی! هنوز هم می‌گویم. چون ما در ذهن حبیب نیستیم. حبیب به‌دنبال چیزی است که در ذهن خودش متعلق به اوست و به خودش چنین حقی را می‌دهد. درحالی که مخاطب آن را متعلق به حبیب نمی‌داند و چنین حقی به او نمی‌دهد. تفاوت نگاه در همین‌جاست و برای همین است که من او را مطلق منفی نمی‌دانم؛ بدیهیاتی که مخاطب در داستان متصور است را برای حبیب متفاوت می‌بینم. این چیز‌هایی که برای مخاطب بدیهی است برای حبیب متفاوت است و او درباره آن مسائل جور دیگری فکر می‌کند.



چهارشنبه, 04 اسفند 1400 ساعت 11:30





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[مشاهده در: www.akharinnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن