تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):با علما معاشرت كن تا علمت زياد، ادبت نيكو و جانت پاك شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798699094




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خانه اسرارآمیز میدان فردوسی! + تصاویر


واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: خانه اسرارآمیز میدان فردوسی! + تصاویر

آن روزها به جادویی‌ترین روزهای زندگی ما بدل شد. هرکس پی‌علاقه خود رفت؛ عکاسی، طراحی و فیلمسازی‌. کسی ترجمه را دنبال کرد و یکی شعر را و دیگری روزنامه‌نگاری و... و در تمام این مسیرها علی دهباشی خسته اما استوار همراه و هادی این جمع بود. حالا سال‌هاست که دست سرنوشت باعث شده تا آن دفتر تاریخی جمع شود و آقای سردبیر به ناچار کارهای مجله را از منزل پیگیری کند.


آن روزها به جادویی‌ترین روزهای زندگی ما بدل شد. هرکس پی‌علاقه خود رفت؛ عکاسی، طراحی و فیلمسازی‌. کسی ترجمه را دنبال کرد و یکی شعر را و دیگری روزنامه‌نگاری و... و در تمام این مسیرها علی دهباشی خسته اما استوار همراه و هادی این جمع بود. حالا سال‌هاست که دست سرنوشت باعث شده تا آن دفتر تاریخی جمع شود و آقای سردبیر به ناچار کارهای مجله را از منزل پیگیری کند.
روزنامه همشهری نوشت: زمانی برای جوان‌های عشق ادبیات و داستان و شعر، در نزدیکی میدان فردوسی مکانی بی‌اندازه جذاب و هیجان‌انگیز وجود داشت که بخشی از تاریخ زنده ادبیات این سرزمین در آن جریان داشت؛ محلی که پاتوق رفت‌وآمد چهره‌های طراز اول ادبی ایران بود. در فاصله چندصد متری میدان فردوسی بن‌بستی است که در انتهای آن طبقه اول یک بنای کهنه و قدیمی برای سال‌های متمادی به دفتر مجله فرهنگی ادبی بخارا اختصاص داشت. تقریبا از ۶ صبح تا نزدیکی نیمه‌شب در این دفتر عجیب و جادویی باز بود. وارد که می‌شدی پنداری دنیای دیگری را تجربه می‌کنی؛ درست مثل باغ اسرارآمیز! انگار که وسط هیاهو و دود و ازدحام خیابان انقلاب یکباره دری سری را باز کرده و وارد جهانی شده‌ای که پر است از کتاب و داستان و قصه و.... در و دیوار دفتر بخارا جای خالی نداشت! هرجایی که بتوان تصورش را کرد، تکه شعری، تابلوی خطی، عکس یادگاری یا لوح تقدیری به چشم می‌خورد! می‌شد دست‌نوشته ایرج افشار را دید که به رسم یادگار برای بخارا نوشته و به دیوار زده است! روی زمین هم دست کمی از دیوار نداشت! انبوه کتاب‌ها و مجله‌ها راهروهای کوچکی را پدید آورده بودند که ما کم‌سن‌ترین مشتریان دائمی بخارا اسمش را گذاشته بودیم هزارتوی دهباشی! علی دهباشی خودش همواره در جنب و جوش بود یا در دفتر مجله سخت پیگیر کارها و صحبت با میهمانان همیشگی و دائمی بود یا بیرون از دفتر، پیگیر کارهای کاغذ و چاپ و برگزاری شب‌های بخارا.
خانه اسرارآمیز میدان فردوسی!
مردی با نفس‌های شمرده و سنگین که با خصوصیات رفتاری خاص به‌خود باعث جمع‌شدن تمامی ما جوان‌های عاشق نوشتن در دفتر بخارا شده بود. بدین‌ترتیب برای چند سال پیاپی گروهی از ما که تقریبا هم سن و سال هم بودیم بیشتر زمان خود را در آنجا و در جوار دهباشی می‌گذراندیم؛ افتخاری بود کمک کردن به انتشار چنین مجله‌ای. حتی اگر به امر آقای سردبیر مطلبی را ویراستاری می‌کردی یا پیگیر ارسال مطلبی می‌شدی. دستگاه بخور در کنار صندلی دهباشی همواره روشن بود و دستگاه اکسیژن نیز در نزدیکی‌اش قرار داشت. برای کسی که از بیماری شدید تنفسی رنج می‌برد، نفس کشیدن در مرکز شهر کاری است دشوار.
خانه اسرارآمیز میدان فردوسی!
آن روزها به جادویی‌ترین روزهای زندگی ما بدل شد. هرکس پی‌علاقه خود رفت؛ عکاسی، طراحی و فیلمسازی‌. کسی ترجمه را دنبال کرد و یکی شعر را و دیگری روزنامه‌نگاری و... و در تمام این مسیرها علی دهباشی خسته اما استوار همراه و هادی این جمع بود. حالا سال‌هاست که دست سرنوشت باعث شده تا آن دفتر تاریخی جمع شود و آقای سردبیر به ناچار کارهای مجله را از منزل پیگیری کند. دیگر ادبیات ایران آنقدر محبوب نیست که کسی حاضر باشد برای خدمت به آن واحدی هر چند کوچک را در اختیار ادیبی قرار دهد حتی اگر آن ادیب آدم استخوان‌دار و باسابقه‌ای چون علی دهباشی باشد. اینچنین شد که چراغ یکی از بهترین دانشگاه‌های ادبیات ایران خاموش شد. به مرحمت حضور در بخارا و درایت دهباشی می‌توانستی در اوج جوانی با نویسندگان و بزرگانی آشنا و هم صحبت شوی که به‌ندرت دست کسی به آنها می‌رسد.
خانه اسرارآمیز میدان فردوسی!
چنین فضایی بدون تردید آموخته‌های بسیاری برای ما دربرداشت که هنوز از آنها بهره می‌جوییم. اما این همه را گفتم که بگویم نسل جوان و 20ساله امروزی چه در پیش‌رو دارد؟ چند دفتر و محل و مرکز ادبی و فرهنگی خودجوش و نه فرمایشی باقی‌مانده که بتوان انتظار داشت جوان‌های امروزی را دورهم جمع کند و برایشان روزهای ماندگار بسازد و در مسیری درست هدایتشان کند؟ آیا چنین فضاهای زنده و ماندگاری همچون بخارا را با گروه‌های بی‌بخار تلگرامی و... تاخت زده‌ایم؟
خانه اسرارآمیز میدان فردوسی!

 

دریافت عناوین آخرین خبرها در تلگرام


چهارشنبه, 04 بهمن 1396 ساعت 13:20





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[مشاهده در: www.akharinnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن