واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: ماجرای تنبیه عجیب کارکنان یک مغازه وسط خیابان و تحلیل علت آن
خبر تنبیه عجیب دو کارمند خاطی در تهران که به سرعت در شبکه های اجتماعی دست به دست شد، از یک پست اینستاگرامی شروع شد که البته ابعادش دقیقا معلوم نیست .
به گزارش خراسان، یکی از کاربران اینستاگرام با انتشار تصویر فوق، نوشت: «... در راه بازگشت با این صحنه مواجه شدم و دیدم دو جوان وسط خیابان دست هاشونو بردن بالا... کنجکاو شدم و از کسبه، دلیلش رو سوال کردم. گفتند این جوان ها کارمند یک شرکت فروش ساعت هستند و چون امروز تاخیر داشتند صاحب شرکت گفته برن وسط خیابون، با دست های بالا چند ساعت بمونن تا ادب شن. رفتم جلو باهاشون صحبت کنم بیچاره ها از ترس اخراج حتی جواب ندادن. فقط یکی شون وقتی گفتم که من رئیس شرکتتو آدمش می کنم، گفت: «من زن و بچه دارم... تو رو خدا شر نکن!...» جوان رعنای مردم رو بیاری وسط خیابون تحقیر کنی؟ چرا؟ چون پول داری؟» و اما تحلیل روان شناسانه این ماجرا. در اوایل قرن بیستم، مدیریت علمی تیلور هدف افزایش بهره وری را اولویت خود قرار داد. در ادامه و پس از جنگ جهانی اول، جنبش روابط انسانی شکل گرفت که در کنار بهره وری برای کرامت انسانی نیز اهمیت قائل شد. در واقع این گونه استدلال شد که کارمند شاد، راضی و مورد احترام بهره وری بالاتر، غیبت کمتر و خلاقیت و کارایی بیشتری دارد. این موضوع به خصوص در سازمان هایی که رقابت شدید با رقبا دارند، از اهمیت برخوردار می شود زیرا کارمندی که صرفا برای پول کار می کند، توان خلاقیت و ابتکار برای پیشرفت سازمان را ندارد اما کارکنانی که سازمان را از خود بدانند، در واقع پیشرفت سازمان، پیشرفت خود آن ها محسوب شود و به طور قطع تمام تلاش خود را برای افزایش درآمد سازمان خواهند کرد. متاسفانه در کشور ما، هنوز دیدگاه های تیلور و مدیریت سنتی در ذهنیت برخی افراد سایه انداخته است. آن ها می پندارند با تنبیه، ایجاد ترس یا تحقیر، مانع رفتارهای منفی کارکنان خواهند شد، غافل از این که ترس فقط باعث انجام رفتار خواسته شده در زمان حضور فرد قدرتمند می شود و بعد از خروج فرد قدرتمند، احتمالا رفتارهای معکوس اتفاق خواهد افتاد. در این عکس، مدیریت سازمان به گمان خود می خواهد اقتدارش را نشان دهد که به طور قطع باعث افت روحیه و کارایی کارکنان می شود. در کوتاه مدت، نیاز مالی می تواند باعث شود کارکنان به ظاهر اطاعت کنند اما در طولانی مدت از هر راهی که بتوانند به منافع سازمان آسیب خواهند زد تا این تحقیر را تلافی کنند. از دیدگاه کارکنان نیز مشروعیت مدیر از بین خواهد رفت و درصدد یافتن شغلی دیگر و بعد ترک سازمان برخواهند آمد که این جابه جایی نیروی کار هزینه سنگینی به شرکت، سازمان و حتی مغازه تحمیل خواهد کرد. از سوی دیگر، توسعه اقتصادی کشور نیازمند افراد سالم و شاداب است که متاسفانه این گونه برخوردها آثار به شدت منفی روحی، روانی و اجتماعی در برخواهد داشت. در این جاست که نهادهای قانونی کارگری باید نقش اصلی را ایفا کنند. نیروی جوان ایران که قاعدتا باید یک فرصت باشد، امروز به یک تهدید بدل شده است زیرا اشخاصی که هنوز در قرون گذشته زندگی می کنند، با این گونه رفتارها باعث ایجاد اختلالات روانی در قشر جوان می شوند. در پایان باید به لزوم در دسترس بودن خدمات روان شناسی و مشاوره در کشور اشاره کرد چون اگر آن مدیر کمی به پرورش روان خود پرداخته بود، هرگز این گونه رفتار نمی کرد.
دریافت عناوین آخرین خبرها در تلگرام
دوشنبه, 04 دی 1396 ساعت 13:20
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 97]