واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
گیل نگاه/ حسین احمددوست:درمانگر و مدرس دانشگاه۲۹ مهرماه قسمت اول این یادداشت با عنوان «واقعیاتی در مورد سوءاستفاده کنندگان جنسی از کودکان» (اینجا بخوانید)، همینطور قسمت دوم با عنوان «تاثیرات منفی سوءاستفاده جنسی بر زندگی کودکان» (اینجا بخوانید) ۱ آبان ماه در گیل نگاه منتشر شد. اینک قسمت سوم این یادداشت از نظر مخاطبان میگذرد.یکی از چالشهای اساسی در امر آموزش مسائل جنسی برای کودکان ،نگرش و باورهای والدین است. گرچه هر باوری در خانواده منبعث از ریشههای تاریخی، فرهنگی همان جامعه است. بااینحال این باور میتواند بهعنوان یک چالش اصلی در مسیر آموزش تربیت جنسی کودکان قرار گیرد. عمده والدین تصور میکنند زمانی که کودکان در مورد مسائل جنسی چیزی ندانند، نبینند یا نشنوند، این انرژی جنسی نهفته باقی میماند. معمولاً بهترین راه برای محافظت از کودکان را دور نگهداشتن از اطلاعات جنسی میدانند، چراکه بر این باورند آگاهی از مسائل جنسی، باعث عمل به رفتار جنسی میگردد.باوجود همه اختلافات و فراگیر بودن این باور در تمام جوامع، پژوهشگران و محققان حوزههای بهداشت مربوط به کودکان، اذعان دارند که آگاهی در مورد مسائل جنسی به کودکان منجر به رفتارهای نامناسب در میان کودکان نمیشود، بلکه ناآگاهی باعث رفتار جنسی میگردد. امروزه برای همه مبرهن است که کودکان توسط رسانههای مختلف تحت بمباران اطلاعات جنسی هستند. و ضرورت آموزش امری است اجتنابناپذیر، مسلماً تعلیم و تربیت جنسی به معنای آموزش رفتارهای جنسی به کودکان نیست، بلکه انتقال نگرش، ارزشها و احساسات مربوط به مرد بودن و زن بودن و آموزش انسانها در ارتباط با اعضا و کارکرد بدن و محافظت از کودکان است تا موقعیتهای خطرناک با احتمال سوءاستفاده جنسی را تشخیص دهند و از این موقعیتها خارج شوند. درصورتیکه به کودکان اطلاعاتی مناسب با سطوح سنی آنها داده نشده باشد کودکان اطلاعات و منابع همسالان و رسانهها را ملاک قرار میدهند که معمولاً غلط و سردرگم کنندهاند و این به تصور کودکان در مورد خودشان لطمه میزند.محققان به این نتیجه رسیدهاند که تعلیم و تربیت جنسی باعث میشود کودکان نیاز به آزمایشگری جنسی را کاهش دهند و خویشتندار باشند.از طرفی توجه فراوان رسانهها والدین و متخصصین در حوزه پیشگیری از سوءاستفاده جنسی باعث میشود بسیاری از روابط سالم و بیضرر که هیچ انگیزه جنسی پشت آن نباشد، مظهر سوءاستفاده محسوب شود و فضای بیاعتمادی نسبت به رفتارهای عادی را گسترش دهد.گاهی اوقات کودکان تحت پوشش برنامههای پیشگیری از سوءاستفاده جنسی، بسیار حساس میشوند و تماسهای سالم و اتفاقی را نشانه سوءاستفاده میدانند، بنابراین در انتخاب افرادی که به آموزش مسائل جنسی میپردازند تعیین صلاحیت افراد بسیار ضروری است. تمرکز صرف بر معضل سوءاستفاده جنسی باعث خواهد شد از سایر مشکلات جنسی دوران کودکی غافل شویم و در صورت عدم مقابله مؤثر رشد کودک تحتالشعاع قرار گیرد.در جوامع مختلف، خانوادهها بهواسطه نگرشها و ارزشهای متفاوتشان دیدگاههای متفاوتی در مورد تعلیم و تربیت جنسی کودکان دارند و محتوای آموزشی آنها باهم متفاوت است. محتوای آموزشی باید مبتنی بر ارزشهای جامعه و خانواده باشد. در این میان باید حساسیتهای هر جامعه مورد لحاظ قرار گیرد و هر آنچه فرهنگهای دیگر بهعنوان اصل آموزشی مدنظر قرار میدهند نمیتواند بهخودیخود معیار هر جامعهای باشد. اما توسعه سلامت روانی، محافظت و پیشگیری از خطرات مربوط به مسائل جنسی برای کودکان نقطه مشترک برنامههای آموزشی محسوب میشود.ضروری است عالمان دینی، محققین روانشناسی و جامعهشناسی در مسیر رشد و حمایت از کودکان به فکر تدوین محتوای آموزشی مناسب باارزشها و فرهنگ و آموزههای دینی موردپذیرشمان باشند. یقیناً سلامت روان کودکان اکنون و آینده کشور عزیزمان، مدیون تلاشهای بزرگسالان مسئول امروزمان خواهد بود.گيل نگاه: انتشار اخبار و يادداشت های دريافتی به معنای تاييد محتوای آن نيست و صرفا جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر میشود.
۹ آبان ۱۳۹۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]