واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: قضاوت هاي متفاوت درباره ستارگان يورو لطفاً عجله نكنيد
گابريله ماركوتي / ترجمه؛ شيوا آباءحوصله ام از اين همه سكوت سررفته است و دلم مي خواهد حرف هايي را كه در اين مدت نزده ام بالاخره بزنم. خسته شدم از بس از مردم شنيدم كه ميروسلاو كلوزه و كريم بنزما بازيكنان به درد بخوري براي تيم شان نبودند و نتوانستند انتظارات را برآورده كنند يا اينكه داويد ويا بهترين گلزن مهاجم يورو بوده، من هم مي خواهم سكوتم را بشكنم و صحبت كنم و بگويم به نظرم داويد ويا حتي بهترين مهاجم تيم ملي كشورش هم نبوده. چقدر بايد از بقيه بشنوم كه آندري آرشاوين يك پديده و زين الدين زيدان دوم است؟من مي دانم كه در مجموع قضاوت ها مي توانند خيلي ذهني و حتي شخصي باشند. بله اين را مي پذيرم.اما در عين حال معتقدم بازي هاي يورو در كنار ليگ قهرمانان قله هاي ورزش در دنيا هستند. (حداقل در جهان قديمي ذهنيت بسياري از ما اينچنين است.)اما اين خيلي احمقانه است كه فقط به اتكاي اين بازي ها در ماه ژوئن بخواهيم قضاوت كلي روي ارزش هاي فوتبال داشته باشيم.بنزما را در نظر بگيريد. خب او فقط در دو مسابقه به ميدان رفت. صرف نظر از اينكه مقابل ايتاليا خيلي خطرناك و بي رحمانه حمله مي كرد و اين جي جي بوفون بود كه ضرباتش را مهار مي كرد، او در اين بازي كمي درخشيد.نتيجه گيري ابلهانه اين است كه فكر كنيم او فقط يك بازيكن گمنام است و همه چيز را بخواهيم با اين عبارت رفع و رجوع كنيم.يك اسكات (بازيكن ياب) به او نگاه مي كند و در رفتارهايش دقيق مي شود. قدرت او، گام هايش، توازن بازي اش، شيوه ورزشكار بودنش و درنهايت نتيجه گيري مي كند، بله... با اين تفاسير او قطعاً بازيكن خوبي است. حتي بهتر از اين هم مي توانيم بگوييم كه او يكي از بهترين هاي فرانسه بود. اما تفاوت هايي وجود دارد ميان بد بازي كردن و بازيكن بدي بودن. مي توانيم رومن پاوليوچنكو را با بنزما مقايسه كنيم.بدون شك رومن تورنمنت خوبي داشت، اما براي بنزما اين طور نبود. يك اسكات زيرك مي تواند اين را به شما توضيح دهد.اما اگر شما يك اسكات نباشيد چطور؟ اگر شما زندگي تان را صرف تماشاي فوتبال نكنيد چه؟هنوز هم همان حس مشترك را تا اندازه كمي مي توانيد داشته باشيد. اگر كمترين تحقيق و جست وجويي را در اين باره انجام دهيد، مي بينيد كه كريم بنزما فصلي استثنايي و فوق العاده با ليون داشت و البته با سن و سالي بسيار كم اين عملكرد را به نمايش گذاشت.وقتي ذهنتان را درباره يك بازيكن درگير مي كنيد، به بررسي اين نكته هم بپردازيد كه او چه كارهايي انجام داده و به چه چيزهايي رسيده، (نه طي مدت 15 سال گذشته، حداقل از دو ماه پيش تاكنون)آرشاوين نمونه خوب ديگري براي اين داستان است. از وقتي كه زنيط سن پترزبورگ به رقابت هاي جام يوفا راه پيدا كرد، روي چشم چپم شرط بندي كردم كه بيش از 95 درصد از هواداران جدي و متعصب فوتبال در خارج از روسيه هرگز پيش از اين چيزي از پسرك نشنيده اند.حالا با چيزهايي كه ناگهاني همه را غافلگير كرد، او چهار ماه وحشتناك و سخت پيش روي دارد؛ جنگي بزرگ براي بردن او به باشگاه هاي بزرگ. از همين حالا بارسلونا و آرسنال به شكلي جدي ابراز آمادگي كرده اند تا در گاوصندوق هايشان را بگشايند و با او قرارداد امضا كنند و حالا با مدل موي جديد خودش مي خواهد يك زيدان ديگر باشد. از ديد يك فرد عادي آرشاوين را تماشا كنيد. ركورد خوبي در پاسكاري ها دارد و در ميانه ميدان و حركت هاي انفجاري روبه جلو كارنامه اش درخشان است. به علاوه اينكه براي بازي ها معمولاً با انگيزه بازي مي كند. خوب است، اما حقيقتي كه باقي مي ماند اين است كه جدا از رودررويي با بايرن مونيخ در مرحله نيمه نهايي جام يوفا و رودررو با هلند در يك چهارم نهايي، آندري آرشاوين در رقابت هاي مهم و با اهميت ديگري نتوانسته بود توانايي و استعدادش را به نمايش بگذارد، البته بازي با اسپانيا را هم بايد لحاظ كنيم. آيا مي توانيم اين قضاوت ها و داوري ها را قبل از مقايسه او با زيدان در ذهن مان ذخيره كنيم.نكته اينجاست كه در تورنمنت هاي بزرگ و بازي هاي مهم و حساس همه چيز تا حد زيادي بزرگ نمايي مي شود چرا كه همه جهان به تماشاي آن مي نشينند. خب من مي پذيرم كه همين مساله باعث مي شود تا بازي بازيكنان به چشم بيايد. چهار سال پيش را به خاطر بياوريد. ميلان باروش و يورو 2004 استثنايي عده يي حاضر بودند تا او در كلاسي هم سطح و هم رديف با تيري آنري و رونالدينيو قرار دهند. حالا آنها احمق به نظر مي رسند؟بابت اين شانس و بخث خوش مي توانيم كمي براي اين بازيكنان خوشحال باشيم؛ قرار گرفتن در جاي درست در وقت مناسب.يا هر آنچه كه شما مي خواهيد روي آن اسم بگذاريد. مي توانيم عملكرد آنها را ببينيم و امتياز بدهيم. چه كسي سريع است؟ كدام بازيكن كند بازي مي كند، چه كسي در تصميم گيري ها ضعيف است يا چيزهايي شبيه اين...يكي از كساني كه در زمينه سنجش و ارزيابي عملكرد بازيكنان از ديد بسياري قابل احترام است به من گفت كه چطور يك بازيكن را ارزيابي مي كنند؛ «اول از همه اينكه بازي او را در تلويزيون تماشا نكن چرا كه هر كسي مي تواند در تلويزيون خوب باشد. دوم اينكه از آدم هاي اطراف درباره او تحقيق و پرسش كن. از كساني كه او را به طور دائم و هميشگي مي بينند در اين حالت مي فهمي كه قضاوت هاي مردم و ديدگاه هايشان درباره اين فرد چطور است. و حتي چقدر به او اعتماد دارند. سوم اينكه تا جايي كه مي تواني از ديد يك انسان عادي به رفتارها و كارهايش توجه كن.در مرحله چهارم حتي زمان هايي كه بازي بدي انجام مي دهد، به تماشاي عملكردش بنشين. شيوه يي كه هم تيمي هايش در قبال عملكرد او عكس العمل نشان مي دهند يا زماني كه مي خواهد بازي انفرادي داشته باشد يا حتي وقتي سايرين به او اعتماد نمي كنند و به خاطر بسپار كه هم تيمي هايش او را به بهترين شكل ممكن مي شناسند. در گام پنجم به توانايي هاي محسوس او توجه كن، سرعت بازي، قدرت، تكنيك و تاكتيك و هوش، مهم نيست كه چقدر بد بازي مي كند يا حتي در موقعيت هاي حساس چه عكس العملي دارد.»كلمات مي توانند قضاوت هاي كلي روي بازيكنان و مسابقات داشته باشند، مانند آنچه من گفتم. اما از سوي ديگر شما ممكن است خودتان راه هاي بهتري پيدا كنيد و بتوانيد مثلاً قضاوت متفاوتي نسبت به سالواتوره شيلاچي يا اولگ سالنكو داشته باشيد، منبع؛ اسپورتس ايلاستريد
جمعه 7 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 146]