واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: نگاهى به انديشههاى شهيد بهشتى در باب تحزبتشكل حق، انحصار طلب نيست
سيدمرتضى مفيدنژاد
انديشمند وارسته و ژرف بين و سياستمدار كم نظيرى در دوران معاصر ايران آيتالله دكتر محمدحسينى بهشتى از نادر روحانيون عالى مقام بود كه به ضرورت تشكل و تحزب در عصر حاضر اعتقاد فراوان داشت و معتقد بود كه در اين زمان بدون آن، اداره جامعه و كسب موفقيتهاى جدى امكان ناپذير است. وى در مصاحبهاى در پاسخ به سوالى پيرامون ضرورت وجود تشكل و حزب در جامعه اسلامى تصريح مىكند.
وقتى انقلاب پيروز مىشود نوبت به تداوم انقلاب، مديريت و برنامهريزى در زمينههاى مختلف روحى و معنوي، فرهنگى و آموزشي، اقتصادى و اجتماعى و ... مىرسد. در بخش اقتصاد نياز به برنامهريزى كشاورزي، صنعتي، بازرگانى داخلى و خارجى و ... مىباشد و همه اينها به نيروهاى شناخته شده و كارآمد نياز دارد كه نيروهايى كه با ما همفكر باشند. اگر همه نيروها بر مبناى ايدئولوژى اسلامى و اصيل و زنده نباشند در نتيجه هر برنامهاى براى خودش يك آهنگ پيدا مىكند و نمىشود از مجموعه اين برنامهها حركت و تلاشى هماهنگ در جهت تداوم انقلاب به وجود آورد. مسئله اين است كه اداره جامعه امروز تشكيلات مملكتى است و اين تشكيلات اگر خط فكرى اسلامى و اصيل، خط سياسى كاملا مستقل و نقطه نظرهاى كاملا حساب شده و صحيح و روشن اقتصادى و اجتماعى نداشته باشد نمىتواند كار يك تشكيلات را خوب انجام دهد و نمىتواند عمل هماهنگ به وجود آورد.
متفكر شهيد در معنايى كه از يك حزب و گروه سياسى ارائه مىدهد به دو ديدگاه اشاره دارد:
1) معناى اسلامى و صحيح كه به اين ترتيب است:
«يك گروه داراى نقطه نظرهاى اسلامي، سياسي، اجتماعي، اقتصادى و فرهنگى هماهنگ و يكپارچگى در عمل و همچنين همسازى در طرح و برنامه و اجرا در جهت دستيابى به يك هدف الهى و اصيل كه بسيار مفيد است و از ضرورتها مىباشد.»
شهيد بهشتى حزب و تشكل سياسى را به اين معنا مفيد به حال انقلاب و كشور و از ضروريات مىداند.
2) معناى رايج و غربى آن است كه در آن تصريح مىكند كه منظور از حزب، گروهى است كه طالب قدرت هستند و با به راه انداختن ساز و كارهاى قدرتمندى سعى در رسيدن به قدرت دارند و نقطه نظر مشترك آنها نيز دستيابى به قدرت است.»
تفكر شهيد اين مفهوم از يك حزب و متشكل را بسيار خطرناك و مضر مىداند و آن را مزاحم و مانع بزرگى در راه رسيدن جامعه به تعالى به شمار مىآورد.
بهشتى در باب ضرورت وجود حزب و تشكل سياسي، ايجاد اين پديده را مفيد به حال انقلاب مىداند و در تبيين فلسفه تشكيل حزب جمهورى اسلامى مىگويد: «ما مىخواستيم انسانهايى را كه در خط راست اسلام، خط مستقيم اسلام مىانديشند و عمل مىكنند و به استقلال كامل اين مملكت چه از نظر سياسى و چه اقتصادى علاقه دارند و معتقد هستند كه اين جامعه مىتواند روى پاى خودش بايستد و به سمت جلو حركت كند را به صورت يك تشكيلات نيرومند و فعال گردهم آوريم تا بتوانند به صورت هماهنگ برنامهريزى و عمل كنند.
از نگاه مرحوم دكتر بهشتى تشكل به طور كلى در انديشه اسلامى به دو قسمت عمده تقسيم مىشود:
حزب الله و حزب شيطان. وى در اين باره مىفرمايد:
تشكل دو گونه است. برادرها و خواهرها روى اين نكته خيلى توجه كنيد. تشكل دو گونه است: يكى ضد خدا و ضد اسلام و يكى خدايى و اسلامى است. ما اينجا بايد چشم و گوشمان را باز كنيم تشكل ضد خدايى و ضد اسلامى آن تشكلى است كه عدهاى دور هم جمع بشوند و بگويند آقا آدم خوب كجا پيدا مىشود؟ البته درداخل ما! بيرون چطور؟ خبرى نيست! آقا انديشه خوب كجا پيدا مىشود؟ اگر بخواهى سراغش را بگيرى بيا همين جا! دور و بر ماها آن طرفتر چطور؟ نه بيرون ما ديگر خبرى نيست! آقا برنامهريزى خوب كجا پيدا مىشود؟ آقا اخلاص در نيت كجا پيدا مىشود و البته در جمع ما در بيرون جمع شما چطور؟ آنها همه اهريمنى و شيطانى فكر مىكنند. اين طرز تفكر خود شيطانى و اهريمنى است. مىخواهد مال يك فرد باشد و با يك تشكيلات تشكل انحصارطلب و انحصار انديش از جانب هر فرد و هر گروه و هر جمع باشد شيطانى از آب در مىآيد»
بدين ترتيب است كه مرحوم بهشتى فوقالعاده روى اين مسئله يعنى اسلامى بودن و اصيل بودن آن اصرار مىورزد و در تعريف تشكل الهى مىگويد:
تشكل الهى آن است كه نيروهاى مومن به خدا، نيروى مومن به ارزشهاى عاليه الهى و انسانى بگويد: «متشكل مىشويم تا در حد توانمان از اين ارزشها دفاع كنيم و صاحبان اين ارزشها در نظر ما محترم و معتبرند و هر كجا كه باشد خواه داخل تشكيلات ما باشند خواه خارج از تشكيلات ما اين تشكيلات الهى مىشود.
بدين ترتيب است كه دو تشكل الهى و شيطانى توسط شهيد مظلوم اين گونه تعريف و تبيين مىشود. وى برداشتن بينش و خط مشى اسلامى تاكيد فراوان دارد و تصريح مىكند كه تفكر خالص اسلامى بايد مبناى تشكلها و احزاب فعال در كشور باشد و از گرايشات به انديشههاى غرب و سوسياليستى جدا بپرهيزند. دكتر بهشتى تشكلها و گروههاى سياسى را به چند اصل اساسى و مهم توجه داده كه مهمترين آنها عبارتند از:
-1 صداقت:
شهيد بهشتى لزوم صداقت در اعلام مواضع احزاب وتشكلها را جزء موارد بسيار ضرورى مىداند و بارها تاكيد كرده است « احزاب و تشكلها بايد مواضع خود را شفاف بيان نموده و در بيان اصول حاكم بر حزب و يا تشكل صداقت به خرج دهند. جامعه بدون صداقت نمىتواند در سير سعادت پيش برود.»
-2 روابط بين گروهها و جناحهاى مختلف:
گروههايى كه به اسلام و اصول اساسى آن اعتقاد دارند لازم است كه به يكديگر احترام گذارده و مواضع تخريبى نسبت به همديگر نداشته باشند. دكتر بهشتى كه از پايه گذاران اصلى حزب جمهورى اسلامى بود در تبيين رابطه اين حزب با ساير احزاب اصولگرا و ارزشى از كلمه رابطه برادرانه استفاده مىكند و تصريح مىكند: اگر كسى عضو حزب باشد يك ارزش است اما فقط يك ارزش است و اين ارزش جانشين همه ارزشها نمىشود. تشكلهاى اينچنين اگر يكى باشد كه چه خوب اگر بيشتر هم نباشد با هم برادرانه و هيچ وقت هم معارض نمىشوند.»
-3 تشكيل جبهه اسلامى گروهها در خط ولايت فقيه:
شهيد مظلوم دكتر بهشتى محور اصلى وحدت همه احزاب و گروهها و نقطه اشتراك همه تشكلها را ولايت فقيه و مقام رهبرى جامعه معرفى مىكند و تصريح مىكند تشكيلات نه در طول رهبرى و نه در عرض آن بلكه بايد تحقق بخشنده نظام امت و امامت باشد زيرا عقيده دارد نظام اسلامى ما نظام امت و امامت است و نبايد معارض و متضاد با امامت و رهبرى ولايت فقيه باشد.
-4 قانون اساسى مبناى حركت و وحدت
گروهها و تشكلهاى سياسى بايد قانون اساسى را مبناى حركت خود قرار دهند و به آن عمل نمايند و در جامعهاى كه به قانون اساسى عمل نشود خطر بازگشت استبداد و ديكتاتورىهاى جديد در شكلهاى فريبنده وجود دارد و استقلال، آزادى و مردمى بودن نظام را به خطر مىاندازد. شهيد بهشتى براساس اين چهار اصل وجود تشكلها و احزاب را ضرورى دانسته و گوناگونى آن را هيچ گاه مورد تفرقه نمىدانند.
-5 منع انحصارطلبي
سيد شهيدان انقلاب اسلامى بين تشكل حق و تشكل باطل تفكيك قائل بودند و فقدان انحصارطلبى را همان طور كه در سطور پيشين نيز به آن اشاره شد يكى از ويژگىهاى مهم تشكل حق مىدانستند. بر همين مبنا است كه ايشان دستهبندى بزرگ و مهم حزب الله و حزب الشيطان را در ميان گروههاى سياسى كشور صورت مىدهند.
نتيجهگيري:
دغدغه اصلى شهيد بهشتى از ضرورت وجود تحزب و تشكل اسلامى كادرپرورى و توليد نيروى متفكر و كارآمد براى نظام جمهورى اسلامى بود. لذاست كه بايد توجه كرد كه احزاب و گروههايى كه كسب قدرت را هدف خود قرار داده و پرورش نيرو، پاسدارى از ارزشها و رعايت حريم و حدود اخلاقى و انسانى صرفنظر مىكنند، ديرى نمىپايد كه به دره شكست و تباهى سقوط خواهند كرد.
جمعه 7 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 124]