واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: علل وآثار راهیابی جریان راست افراطی به دور دوم انتخابات فرانسه - سید نادر نوربخش* نتایج انتخابات ریاست جمهوری فرانسه با برگزار شدن دور دوم بزودی مشخص خواهد شد و طبق بسیاری از پیش بینی ها امانوئل مکرون به پشتوانه حمایت جریان های سیاسی مختلف فرانسه در این دور احتمالا پیروز میدان خواهد بود. نکته مهم در این بین ویژگی های این انتخابات است که پس از ماجرای برگزیت در بریتانیا و نیز روی کار آمدن ترامپ در ایالات متحده بسیاری در جهان نگران نتایج آن هستند.
در این انتخابات برخلاف روند معمول بیش ازنیم قرن اخیر تاریخ فرانسه هیچ یک از احزاب چپ و راست سنتی به دور دوم راه پیدا نکردند.بلکه راه یافتگان به دور دوم را دو جریان سیاسی مستقل میانه و راست افراطی تشکیل میدهند.نباید فراموش کرد که راهیابی جبهه ملی فرانسه به دور دوم در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 2002 هم رخ داد انتخاباتی که در طی آن ژان ماری لوپن پدر رهبر کنونی این حزب توانست با توجه به تعدٌد نامزد های جناح چپ لیونل ژوسپن نامزد سوسیالیست ها را از دور خارج کند. این راهیابی در آن هنگام باعث شکل گیری اتحادی کم سابقه موسوم به جبهه جمهوری شد که همه احزاب چپ و راست فرانسه را بر آن داشت که در دور دوم از ژاک شیراک حمایت کنند و این امر نهایتا باعث پیروزی شیراک با 82 درصد آرا شد.درحال حاضر نیز پیش بینی می شود اجماع مشابهی در حمایت از مکرون باعث پیروزی وی شود اگرچه میزان درصد آرا به قاطعیت سال 2002 نخواهد بود و درصد آرای جبهه ملی رشد قابل توجهی خواهد داشت. با این حال نباید فراموش کرد شکست احتمالی لوپن به معنای توقف جریان راست افراطی یا به زعم عده ای به بن بست رسیدن پوپولیسم نخواهد بود، جبهه ملی تا همین مرحله توانسته بالاترین میزان ارا در تاریخ چهل ساله خود با میزان بیش از هفت میلیون رای را از آن خود کند و در انتخابات پارلمان اروپایی نیز در جایگاه نخست از فرانسه 24 کرسی را به خود اختصاص دهد همچنین عملکرد این حزب در انتخابات سطح محلی کمون (شهرداری ها) نیز موفقیت آمیز بوده است. از سویی نباید از یاد برد این جریان در جایگاه اپوزیسیون ضد ساختار نقش مهمی در عرصه سیاسی فرانسه دارد و نمی توان ان را یک حزب حاشیه ای به حساب آورد.بسیاری از کسانی که به جبهه ملی فرانسه رای می دهند را افراد ناراضی از ساختار حاکم و بی اعتماد به جریان اصلی تشکیل می دهند، لذا درصد قابل توجهی از آرای تعلق گرفته به خانم لوپن رای اعتراضی محسوب می شود به این معنی که این افراد لزوما دارای رابطه تشکیلاتی و یا وابستگی ایدئولوژیک به جبهه ملی نیستند بلکه تنها برای ابراز مخالفت با نظام ،نخبگان حاکم و ساختارهای سیاسی آن به لوپن رای می دهند.این در حالی است که نمی توان رای مکرون را ناشی از رای اعتراضی دانست چرا که وی و حزبش ماهیت ضد ساختاری ندارند ،او که طرفدار حفظ وضعیت موجود تلقی میشود سابقه مدتی وزارت اقتصاد در زمان اولاند را در کارنامه خود دارد و اگرچه مستقل از احزاب چپ و راست سنتی در انتخابات شرکت نمود هم اکنون نماد بارز ساختار حاکم است و حمایت احزاب راست میانه و سوسیالیست را پشت سر خود خواهد داشت. وی بر خلاف جبهه ملی خواستار حفظ جایگاه فرانسه در اتحادیه اروپاست درحالیکه هواداران جبهه ملی نه تنها با کلیت اتحادیه اروپا ، شنگن ، یورو و نیز ناتو مخالف بوده حتی خواستار تغییر نظام جمهوری پنجم هستند. لذا شاید با قدری اغماض بتوان گفت تنها جریان سیاسی دیگر غیر از جبهه ملی که تا حدودی ماهیت اعتراضی و ضد ساختاری دارند را نه جریان مکرون بلکه هوادارن ملانشون تشکیل میدهند ، افرادی که رای آنها ممکن است بر نتایج دور دوم تاثیر زیادی بگذارند اگرچه بسیاری از آنان اعلام کرده اند از هیچ یک از دو کاندید راه یافته به دور دوم حمایت نمیکنند ولی در مورد مخالفت با ناتو و اتحادیه اروپا و رویکرد ضد جهانی شدن با هوادارن جبهه ملی فرانسه شباهت بیشتری دارند.نهایتا نباید از یاد برد که اخبار مربوط به راهیابی احزاب راست افراطی اروپا معمولا با ابراز شگفتی و هشدار رسانه های جریان اصلی منتشر شده و به همان سرعت نیز فراموش می شوند. بکار بردن واژه فاشیست و نژادپرست در قبال این احزاب نتوانسته از افزایش محبوبیت آنها جلوگیری کند.هرچند امروزه واژه فاشیست مفهوم اولیه خود را از دست داده است و به راحتی توسط هر جریانی به جریان رقیب زده میشود اما شاید نخستین بار را بتوان حوادث دانشجویی 1968 فرانسه دانست که طی آن معترضان نظام حاکم را فاشیست خواند و با این کار این واژه را از معنای واقعی خود تهی کردند. مسلما فاشیسم واقعی پس از جنگ جهانی دوم مجالی برای ابراز وجود نداشت و در دهه های بعد نیز اندک جریان های نئوفاشیست از کوچکترین موفقیتی در کسب آرا بازماندند، با این حال از دهه 1980 شاهد رشد جریان سیاسی بوده ایم که با هشدار علیه ورود مهاجران و مخالفت با جهانی شدن توانسته اند به تدریج آرای قابل توجی در انتخابات های مختلف محلی، ملی و فراملی در اروپا کسب کنند .این جریان که طیف نوین راست افراطی تلقی می شود نمود بارز آن حزب جبهه ملی در فرانسه است. این حزب توانسته است با کنار گذاشتن هوشمندانه نژادپرستی آشکار و در عوض با تاکید بر هویت و فرهنگ و ارزش های ملی و مخالفت با پذیرش مهاجران نظر طبقات آسیب پذیر جامعه و بازندگان روند جهانی شدن را به خود جلب کند.بسیاری از کارگران یقه آبی که بطور سنتی از آنها انتظار میرود به احزاب چپ رای دهند امروزه طرفدار جریان راست افراطی هستند.خطرتعطیلی کارخانه ها و صنایع محلی و برون سپاری آنها به خصوص در نواحی شمال فرانسه باعث نگرانی بسیاری شده است و نظر آنها را به سیاست های اقتصادی حمایتگرایانه جبهه ملی جلب کرده است. جوانان و سرخوردگانی که مشکلات را بر گردن سیل روزافزون مهاجران خارجی می اندازند از جمله هوادران این جریان هستند. در حالیکه شهر های بزرگ مانند پاریس و لیون و نیز نواحی غرب فرانسه به مکرون رای میدهند شهر های کوچک و نیز نواحی شمال و جنوب شرق فرانسه از لوپن حمایت میکنند.در کل به نظر میرسد نتایج دور دوم انتخابات هرچه باشد روند رو به رشد جریان راست افراطی همچنان ساختار سیاسی حاکم در اروپا را تهدید خواهد کرد.کارشناس ارشد مطالعات اروپا
16/02/1396
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 93]