واضح آرشیو وب فارسی:تراز: تراز: انواع راههای مختلف برای گرفتن مهاجرت در کشورهای خارجی از جمله ادعاهای سیاسی، تبعیض جنسیتی و... یکی از راهکارهای سودجویی برخی افراد بود که پیش از این به آن پرداخته بودیم. با این حال ابلاغیه اخیر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی وگردشگری استان تهران نشان میدهد که از آن سو نیز خطرات بزرگی در کمین گردشگران ایرانی قرار گرفته است و میسیونرهای مسیحی در چهرههای جذاب و جدید به دنبال جذب کردن افراد مسلماناند.
به گزارش تراز ،چند وقت پیش بود که پاپ فرانسیس رهبر کاتولیکهای جهان از مبلغان مسیحیت در سراسر جهان درخواست کرد تا از تبلیغ این دین بهعنوان یک ایدئولوژی خودداری کنند. پاپ فرانسیس اعلام کرده است که مبلغان و میسیونرهای مذهبی مسیحی میبایستی تنها اخبار و پیامهای نیک حضرت مسیح را به همه زنان و مردان خوب و مهربان دنیا برسانند و از تبدیل آن به یک ایدئولوژی خودداری کنند.(ایران اینترنشنال) این دستور پاپ البته در تبلیغ دین مسیحیت تازگی ندارد چرا که از قرون گذشته نیز در مقاطع مختلف مبلغان مسیحی سعی در گمراه کردن مردم مسلمان ایران داشتند.
نشریه الکترونیکی زنان در بخشی از ویژه نامه خود درباره تبلیغ مسیحیت در دوران قاجار مینویسد: در دوران معاصر، فعالیت میسیونرها در ایران، شکل خاص و گستردهتری یافت. با گسترش آیین پروتستان و سازمان یافتن انجمنهای تبلیغی در اواخر قرن 18 میلادی در ساختار جوامع زنان مسیحی، تحولی بهوجود آمد. این گروه از زنان مسیحی نیز مانند سایر افراد مبلغ آیین مسیحیت مایل بودند فعالیت خود را به کشورهای دیگر گسترش دهند. در واقع انجمنهای تبلیغی نه تنها فعالیت زنان مبلغ را منع نکردند بلکه از آن استقبال هم کردند؛ چرا که زنان مبلغ میتوانستند به درون خانهها راه یافته با زنان معاشرت و آیین خود را به ایشان تبلیغ کنند. آنان درون خانهها به دور از چشم مخالفان و منتقدان بهتر میتوانستند اهالی خانه را به معتقدات خود متمایل کنند.
در آغاز قرن 19 میلادی، اولین مبلغان زن در جوامع شرقی، همان همسران مبلغان مرد بودند که در این نواحی به فعالیت مشغول بودند، اما به تدریج زنان مبلغ ساکن اروپا و آمریکا، آمادگی خود را برای فعالیت امور تبلیغی در کشورهای دیگر اعلام کردند. ایران در قرن 19 میلادی بهعنوان یکی از حوزههای امور تبلیغی انجمنهای پروتستان انتخاب شد.
نخستین مبلغ زن «ایزابلا رید» Isabella Read از اهالی ایرلند بود. در سال 1899م/ 1317ق، مقارن سلطنت مظفرالدین شاه قاجار، دو زن مبلغ به نامهای «میس واپلی» Miss Vaply و «میس ویلسون» Miss Wilson برای فعالیت امور تبلیغی به ایران آمدند. میس واپلی که برای تبلیغ به بغداد رفته بود در همانجا درگذشت و میس ویلسون در هیأت مبلغان مسیحی در جلفا اقامت کرد. از این پس زنان مبلغ به صورت انفرادی یا در گروههای دو سه نفره به ایران میآمدند. برخی از ایشان به عنوان آموزگار در مدارس دخترانه به تعلیم مشغول شدند. آنها علاوهبر تدریس دروس به آموزش صنایع دستی به دختران و زنان میپرداختند.
گروه دیگری از زنان مبلغ که با امور پزشکی آشنایی داشتند در بیمارستانها به کار طبابت زنان مشغول بودند یا به میان خانوادها رفته و بیماران را معالجه میکردند. یکی از ایشان، زن پزشک انگلیسی بهنام الیزابت مکبن رأس Elizabeth Macbean Ross بود.
وی اگر چه از معلمان مذهبی نبود اما مدتی در هیأت «انجمن تبلیغی کلیسا» اقامت گزید و سپس به عنوان پزشک زنان خانهای بختیاری به ایل پیوست. از وی کتابی که به صورت خاطرات سفر وی به ایران و در میان ایل بختیاری نگارش یافته در دست است. یکی از فعالترین و معروفترین زنان مبلغ در ایران، ماری برد Mary Bird نام داشت. وی به پیشنهاد «انجمن تبلیغی کلیسا» برای انجام امور تبلیغی در ایران انتخاب شد. از این رو مدتی در یک کالج آموزشی، فنون خاص تبلیغ را فرا گرفت و سپس به جلفا رفت. ماری برد از هنگام ورود به ایران، زبان فارسی را فرا گرفت تا ازاین طریق بتواند با عامه مردم مراوده کند. وی با وجود اطلاعات کمی که از پزشکی داشت، در درمانگاهی در اصفهان مشغول به کار بود چرا که بهترین ابزار تبلیغ را همین مسأله میدانست.
او همچنین با سفرهای خود به روستا و شهرهای اطراف با مردم عادی ارتباط برقرار کرد و میان ایشان کتاب و جزوات تبلیغی مسیحیت را پخش میکرد. در سالهای پایانی دوره قاجار، نزدیک به 40 زن مبلغ اعم از همسران اعضای هیأت مبلغان، پزشک، پرستار و معلم در ایران فعالیت میکردند. این تعداد بعدها نیز افزایش یافت. در واقع انگیزه تبلیغ آیین مذهبی به ابزاری برای سلطه و تحکیم آن در جوامع اسلامی و شرقی، تبدیل شده بود.
حجم سفر مسافران ایرانی به کشورهای همسایه که مجموعاً جزء تورهای ارزان محسوب میشوند، رو به افزایش است و به ویژه پس از تسهیل اخذ روادید برای ورود به کشورهایی چون آذربایجان و حذف روادید از شرایط سفر به ارمنستان، این موضوع با استقبال بیشتری همراه شده است. به نظر میرسد فعالیت مخرب و بی سر و صدای برخی مبلغان مذاهب دیگر، بر مشکلات سفر گروهی ایرانیان به این کشورها افزوده است در بخشنامه جدید مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران به دفاتر گردشگری پایتخت، با اشاره به گزارشهای واصله از برخی تورها به مقصد آذربایجان و ارمنستان آمده است:
با عنایت به گزارشهای واصله از برخی گشتهای برگزار شده توسط دفاتر خدمات مسافرتی و گردشگری به مقصد کشورهای آذربایجان و ارمنستان مبنی بر تبلیغ و ترویج مسیحیت توسط گروههای ناشناس در قالب کتابچه و مکتوبات تبلیغی به زبان فارسی بین گردشگران ایرانی مقتضی است دستور فرمایید اطلاعرسانی مناسب به دفاتر خدمات مسافرتی و گردشگری و راهنمایان گردشگری در خصوص جلوگیری از بروز چنین اتفاقاتی در برنامه سفر به کشورهای مذکور صورت پذیرفته تا تمهیدات لازم اتخاذ شود.
یکی از مسوولان مرتبط با تورها در اینباره به «صبحنو» میگوید: مشکلات بسیار زیادی در تردد به این کشورها وجود دارد که مثلاً یکی از آنها سخت بودن دسترسی به غذای حلال در برخی از مکانهاست. از طرفی آژانسها برای این که ضرر نکنند ممکن است تورلیدر را مجبور کنند که به این نکته توجه نکند و برای جذب مشتری و راضی ماندن او بسیاری از غذاها را بر خلاف واقعیت حلال اعلام کند. از طرفی تبلیغ مسیحیت نیز مساله ای است که میتواند ایرانیانی راکه برای تفریح به این کشورها میروند،مورد تهدید قرار دهد.
از زمانی که شما وارد این کشورها میشوید احتمال دارد با مبلغانی مواجه شوید که گاه زبان فارسی هم بلدند و از طریق آشنایی دادن نسبت به مکانهای گردشگری و تفریحی اعتماد مسافر را جلب کرده و سپس برای هدف خود به جلب ایرانیان به دین مسیحیت تلاش میکنند.
تاریخ، حکایت از آن دارد که بسیاری از کشورهای اسلامی، با تبشیر و تبلیغات مسیحیت، تبدیل به کشورهای مسیحی شده و هویت اسلامی خود را گم کردهاند و مسلمانان باقی مانده در آنها، گرفتار پتک تبشیر داخل از یک سو و سندان توطئههای خارجی از سوی دیگر شدهاند. همان طور که موعود مینویسد به عنوان مثال میتوان از فیلیپین نام برد که در آغاز، عبارت از مجموعه مملکتهای اسلامی بود و مسیحیان تنها اقلیتی را در آن تشکیل میدادند، ولی اکنون، کشوری مسیحی است که اکثریت شهروندان آن مسیحی هستند و مسلمانان تبدیل به اقلیتی با چنان بدبختیهایی شدهاند که نیاز به تکرار بیان آنها و سیاه کردن کاغذ نیست و به اصطلاح آنچه عیان است، چه حاجت به بیان است! و در مورد بسیاری از قبایل آفریقایی که ابتدا مسلمان بوده و سپس مسیحی شدهاند، هرچه بگوییم کم است. ب
ه علت وجود مسلمانان مغربی مقیم اروپا، کار تبشیر و تبلیغ مسیحیت در مغرب عربی [شامل کشورهایی چون الجزایر، مراکش، تونس، لیبی و موریتانی] روال خطرناکی به خود گرفته و پیروزیهای چشمگیری به دست آورده است و کار به جایی رسیده که آنها در پی ایجاد اقلیتی مسیحی در این منطقهاند. مبشران مسیحی در تأسیس کتابفروشیهای تبشیری در کشورهای مغرب عربی به منظور پخش و فروش کتابهای خود با ناکامی مواجه شدند، زیرا دولت این کشورها، با برنامههایی با هدف تبشیری، مخالفت میکنند.
به همین دلیل آنها به تأسیس کتابخانهها یا کتاب فروشیهایی به ظاهر با رویکرد فرهنگی ـ فکری و در واقع با اهداف صرفاً تبشیری، اقدام کردند. بهعنوان مثال یک کتاب فروشی در شهر رباط از همین قماش کتابفروشیهاست؛ این کتابفروشی را بهدلیل موقعیت شاخص آن در خیابان یاد شده، همگان از کوچک و بزرگ میشناسند، زیرا برای انبوه عابران روزمره این خیابان، کاملاً چشمگیر است.
منبع: صبح نو
زمانبندی انتشار: 4 تير 1396 - 10:09
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تراز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]