واضح آرشیو وب فارسی:الف: من کیستم؟ پیدا کنید صاحب پروفایل را
بخش تعاملی الف - حمید مقیمی
تاریخ انتشار : شنبه ۳ تير ۱۳۹۶ ساعت ۰۵:۰۲
با گسترش شبکه های اجتماعی مانند تلگرام یا اینستاگرام، انتخاب اسم و تصویر بخش معرفی یا همان پروفایل، برای برخی از کاربران به دغدغه یا محل ابراز سلیقه تبدیل شده است، که البته درست هم هست و اشکالی ندارد. از کسانی که سال تا سال عکس عوض نمی کنند تا افرادی که هر چند روز یک بار از تصویر پروفایل خود خسته می شوند! از عکس پرتره گرفته تا گل و بلبل و منظره تا شعر و مطالب مذهبی و حتی تصاویر بزرگان سیاسی و دینی. البته ما کم و بیش عادت داریم که مظاهر فناوری را خسته کنیم یا کاربری هایی خلق کنیم که شاید اصلا به ذهن خالق آن فناوری ها هم هرگز نرسیده باشد. معمولا انتظار عرفی این است که تصویر، نام یا حتی پیام انتخاب شده برای هر پروفایل (مانند نوع پوشش) معرف فرد باشد، هر چه که یک گروه یا جمع رسمی تر، این مهم بیشتر خود را نشان می دهد. همان طور که ما در لباس پوشیدنمان هم وقتی به میهمانی رسمی و کاری می رویم با دورهمی های دوستانه و فامیلی به شکل مشخصی تفاوت قائل می شویم. اما از آنجا که معمولا یک شماره تلفن و یک شناسه اینترنتی در هر یک از شبکه های اجتماعی داریم، انتخاب کمی دشوارتر می شود چرا که ممکن است همزمان هم در یک گروه دوستان و همکاران، هم خانواده و بستگان و گاهی گروه کاری عضو باشیم، از این جهت جمع کردن بین این ها و انتخاب تصویری برای همه فصول سخت می شود. تفاوت های فردی در کنار آزادی انتخاب و سلیقه های گوناگون جایی برای الزام و تکلیف باقی نمی گذارد ولی گاهی ما آنقدر از هدف اصلی دور می شویم که عملا حاشیه و فرع جای اصل را می گیرد. تصور کنید که در هنگام تماس تلفنی مخاطب شما هر بار با استفاده از نرم افزارهای تغییر صدا با لحن و آوایی متفاوت با شما صحبت کند! یا کسی با لبخند حرف ناراحت کننده بزند و یا با چهره ای گرفته از هوای خوب و موفقیت هایش تعریف کند! این ها همه در ضمیر ناخودآگاه ما نوعی تشویش و ناهماهنگی را القا می کنند. زمانی ما از یک فیلم یا اثر یا کلام لذت می بریم که همه عوامل صوت و تصویر، حرکت و احساس هماهنگ و همراه هم باشند، اما چه کسی می پسندد که صدای کسی که آرام و پرطنین و مناسب برنامه های علمی است، برای گزارش فوتبال استفاده شود یا برعکس؟ مثلا با لحن فوتبال بگوید: حالا اسید وارد ظرف باز شده و نمک، نمک نمک! نمک تولید شد! چه کسی می پسندد که موسیقی سنتی ما که شبیه به روشن کردن ذغال، باید به آرامی و نرمی در دل وارد شده و فرو رود در صبح گاه ورزشی مدارس استفاده شده و برعکس در یک سر سفره نذری آهنگ ورزش و مردم پخش کنند؟! همین عدم توجه به هماهنگی و در اینجا همخوانی بین نرم افزار، شخصیت حقوقی یا حقیقی کاربر و جمعی که وی در آن عضویت دارد در بسیاری موارد باعث شده تا صاحب یک شناسه در شبکه اجتماعی تصور کند که پروفایل یعنی تابلوی تبلیغاتی برای نشان دادن کلاس و موفعیت اجتماعی یا اعلام عقاید سیاسی و مذهبی یا تابلوی نشان دادن سمت و سوی زندگی یا راهنمایی دیگران. البته ممکن است به هر دلیلی یک شخص مایل به ارائه تصویر خود در شبکه های اجتماعی نباشد که این امر محترمی است اما در مقابل گذاشتن تصاویر بزرگان مذهبی، تاریخی، سیاسی و ... یا نوشتن شعار به جای اسم و حتی مضامین دینی، اسامی امامان (ع)، آیات و روایات معمولا توجیهی نداشته و کارکرد ضد تبلیغی دارد. تصور بفرمایید با کسی صحبت (چت) می کنید، اعم از آشنا یا غریبه که تصویر پروفایل وی یکی از بزرگان دینی ما باشد، آیا همان مساله تشویش ذهنی پدید نمی آید؟ عقل شما می داند که با آقا یا خانم الف دارید صحبت می کنید ولی چشم شما با هر پیام، تصویر فرض کنید امیرکبیر یا شهید چمران را می بیند، خوب این به چه معناست؟ این تصاویر بار خاص معنوی در ذهن ما دارند که هیچ ربطی با صحبت فعلی پیدا نکرده بلکه موجب پیدا شدن نوعی تشویش ذهنی می شوند. یا برخی برای نشان دادن اوج تعهد یا تقید خود، حدیث یا روایت یا نقل قولی از بزرگان را طی جمله ای به جای اسم انتخاب می کنند! آیا تصور می کنید که چنین عملی به نفع دین تمام می شود؟ آیا فکر می کنید در یک بحث سیاسی، اجتماعی، فرهنگی یا سوال و جواب عادی با کسی که مثلا اسم خودش را گذاشته "یا رب نظر تو برنگردد" یا "منتظر ظهور" و عکس پروفایل وی هم یک شعار دینی است، چقدر مخاطب درس گرفته و دیندار می شود؟ اگر چه دنیای مجازی لزوما قیدهای دنیای واقعی را ندارد ولی این امر به معنی بی قیدی هم نیست، گاهی ما توجه نمی کنیم که در یک کار جمعی و در یک حضور گروهی نباید لزوما احساسات و نظرات شخصی یا سیاسی خود را بر دیگران تحمیل کنیم. آیا شما در خیابان که راه می روید پرچمی از تصاویر مورد نظر خود به دوش می کشید یا روی لباس های خود شعار می نویسید؟ جالب اینجاست که حتی در گذاشتن تصاویر واقعی هم باید دقت داشت چه رسد به غیر واقعی، مثلا تصویر پروفایل کسی شادی و خنده وی را نشان می دهد، بعد واقعه غمگینی برای این فرد رخ داده باشد، شما می بینید آقای ب در حالی که تمام چهره اش را خنده پوشانده از فوت فلان آشنا و پریشانی خود می گوید! یعنی در اینجا هم ظرافت و دقت داشتن نشانه توجه و احترام به مخاطب است تا چه رسد به این که ما فکر کنیم پروفایل یعنی ستاد تبلیغاتی که هر طور خواستیم می توانیم آن را سامان دهیم. البته برخی اوقات، مثلا در نزدیکی روز مادر، روز پدر یا مناسبت های ملی یا مذهبی بزرگ، تغییر موقت تصویر پروفایل به جهت اعلام همبستگی عمومی می تواند نشانه ای از همدلی باشد، حتی در جریان یک حمله تروریستی، یکی از شبکه های اجتماعی امکانی را برقرار کرده بود که هر کاربر می توانست پرچم کشور مورد حمله را به صورت نقش روی عکس خود حک کند. این ها نمادهای همبستگی هستند اما در غیر آن، انتخاب نادرست مشخصات و تصویر پروفایل شاید نشان از بی سلیقگی، بی اطلاعی و بی توجهی به تاثیر منفی آن و شاید ناآشنایی ما در استفاده از امکانات شبکه های مجازی باشد. جهان چون زلف و خط و خال و ابروست که هر چیزی به جای خویش نیکوست
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]