واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: اما اسكات به احساسات متكی است. رفتارهای او به عنوان خالقی نامهربان با شخصیتهایش معروف است، كسی كه موقعیتهای سخت و دشوار را ترجیح میدهد تا شخصیتهایش.... دیوید تامسون درباره رایدلی اسكات دیوید تامسون: رایدلی اسكات فیلمساز بیخطایی نیست، فیلمهای زیادی دارد كه موفقیتی نداشتهاند اما خالق تعداد انگشتشماری فیلم است كه به شدت قابل توجهاند و نایاب. هر زمانهای رابین هود خود را دارد و در یك نگاه كلی، این رابین هود روز به روز آدمی تلختر و مرموزتر میشود. رابین جدید كه رایدلی اسكات آن را خلق كرده، غمگین است و ناامید، داستانی از عصر تاریكی و آن مردك بدبخت و بدعنق، راسل كرو، در آن بازی میكند. (رابین هود سرخوشانهای را كه ارول فلین در آن بازی میكرد یادتان هست؟ فیلم پر برق و لعاب اما بیمحتوایی كه سال 1938 ساخته شد؟) اما این یك افسانه كلاسیك انگلیسی است كه رایدلی اسكات روایت میكند، كارگردانی كه در دوران اوجش، مایكل كورتیس روزگار مدرن نام گرفته بود، كورتیس كارگردان همان رابین هودی است كه فلین در آن بازی میكرد، فیلم كازابلانكا را نیز كارگردانی كرده و میلدرد پییرس و یانكی دودل دندی نیز از دیگر فیلمهای او هستند. یعنی كورتیس قادر به كارگردانی هر فیلمی بود، میتوانست هر فیلمی را زیبا بسازد و البته بدون امضای خودش. در دوران اسكات، زیباكردن فیلمها دشوارتر شد و فنآوری دیجیتال آن را به خاك سیاه نشاند. با این همه ممكن است یادمان باشد كه نخستین فیلم اسكات، «دوئلكنندگان»، شبیه یك تبلیغ طولانی تلویزیونی بود، تبلیغ شكلات یا زیباییهای رودخانه دوردوین. در آن روزگار، اسكات تیزرهای تبلیغاتی میساخت و آن نگاه تاثیرگذار اما فاقد جدیتش هرگز در او از میان نرفت. «دوئلكنندگان» (اقتباسی از رمان جوزف كنراد) یك پیشگویی بود از آنچه بعدتر یكی از ویژگیهای ماندگار آثار اسكات شد، یعنی ارتباط عجیب مردان در زمان جنگ و بحران. در نتیجه دشمنی حل نشدنی هاروی كایتل و كیث كارادین در «دوئلكنندگان» به خصومتهای بین مردان در فیلمهای بعدی اسكات تسری پیدا كرد؛ به دشمنی هریسون فورد و راجر هوئر در «بلد رانر»، كرو و دنزل واشنگتن در «گانگستر آمریكایی»، در وارسیونهای گوناگونی مانند شهامت، شخصیت و نگرانی در «سقوط شاهین سیاه» و حتی در روابط گروه نوجوانان فیلم به ناحق نادیده گرفته شده «توفان سفید.» اما اسكات به احساسات متكی است. رفتارهای او به عنوان خالقی نامهربان با شخصیتهایش معروف است، كسی كه موقعیتهای سخت و دشوار را ترجیح میدهد تا شخصیتهایش چنان درگیر وظایفشان باشند كه چندان وقت فكر كردن پیدا نكنند. فاش كردن تدریجی حس تهدید در نسخه اولیه فیلم «بیگانه» از طریق تنش میان شخصیتهای غیرعادی انجام میشود: آرامش یان هلم در نقش روبات و پرشوری سیورنی ویور در نقش ریپلی كه در نهایت در آخرین رویارویاش با هیولا به اوج خود میرسد. «بیگانگان» جیمز كمرون تریلری پر زد و خورد بود اما نسخه اصلی «بیگانه» اسكات قلمروهایی ضد هم را نشان میداد، ارتباط نسبی ریپلی و هیولا را و این اسكات بود كه راهی پیدا كرد تا آنها از میان ترس وهراسهایشان با هم بجنگند و به درك مشترك برسند. پس اسكات فیلمسازی استاد است اما تعداد زیادی فیلم دارد كه موفقیتی نداشتهاند و تعداد زیادی فیلم دارد كه از خلال آنها به آسانی نمیتوان حدس زد كه مرد حقیقی درون جناب رایدلی كیست. روزگار درازی بود كه در آن اسكات باهوش و نه چندان جدی به راحتی از خیر الزامات روایی و قواعد سفت و سخت دراماتیك میگذشت. «كسی كه مراقب من باشد» بینهایت خوشساخت بود اما منطقی نبود، «باران سیاه» عاشق ظاهر توكیو بود اما هیچ توجهی به این مكان نمیكرد. 1492، توفان سفید و جیای جین فیلمهای موفقی نبودند و در این اواخر نیز اسكات با فیلمهایی چون «Matchstick men»، «قلمرو ملكوت» و «یك سال خوب» دوران خوبی را سپری نكرد. در نتیجه او فیلمساز بیخطایی نیست و به نظر میرسد كه همچنان میخواهد به سراغ داستانهایی برود كه شخصیت زن در آن جایی ندارد (گذشته از شخصیت ریپلی و تك فیلم باشكوه تلما و لوییز.) او همچنان پیش میرود، با آنكه 72 سال دارد اما مقابلش انبوهی از پروژههای «در دست تولید» است، از جمله نسخهای كه خیال دارد بر اساس «Red Riding» دیوید پیس بسازد كه البته امیدوارم آن را به حال خودش رها كند. اسكات هرگز نمیتواند به آن بصیرت مسئلهداری دست پیدا كند كه الهام بخش آن سریال تلویزیونی بود اما او همچنان آفریننده تعداد انگشتشماری شاهكار سینمایی است كه به شدت قابل توجهاند و نایاب: دوئلكنندگان، بیگانه (دنبالهای بر این فیلم از جمله پروژههای در دست تولید رایدلی اسكات است)، بلد رانر و سقوط شاهین سیاه. شاید رابین هود در اوایل اكران خوب بفروشد و مورد توجه قرار بگیرد اما فكر نمیكنم دوام بیاورد، مانند فیلم گلادیاتور- تماشاگران فیلم بازیگری را میخواهند كه بیشتر از كرو برای فیلم ارزش قائل باشد. آنها جزئیات جنرال دردكشیده سم شپارد در سقوط شاهین سیاه را میخواهند، شخصیتی عاجز و دردمند در بیمارستان اما كسی كه دولا میشود تا لكههای خون را از كف زمین پاك كند. این آن فیلم رایدلی اسكات است كه باقی خواهد ماند، فیلمی كه مردان اهل عملش از دلمردگی خود میترسند، درست مثل دكارد در بلد رانر یا كتل دیوانه در دوئلكنندگان.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 269]