واضح آرشیو وب فارسی:بولتن نیوز: باید کسانی کاندیدا شوند که پیوسته قدرت بهترین برنامه ریزی ها را داشته باشند و اگر بنا شد طرحی را اجرا و طرحی را تعطیل کنند طرح سرشار از خیر و منفعت را به اجرا بگذارند و دیگری را که فایده ی کمتری دارد، رها کنند...گروه سیاسی: در یادداشت پیش رو که به قلم سیدصادق محمدی وفایی پیرامون انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر به رشته تحریر در آمده، نگارنده معتقد است هم رأی دهندگان و هم نامزدهای انتخاباتی باید در پرتو عقلشان تصمیم بگیرند و به میدان انتخابات وارد شوند. آنان باید به جای باندبازی و قبیله گرایی، خردمندانه به رأی و قامت پست و مقام نگاه کنند. به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که در صفحه اجتماعی نگارنده نیز منتشر شده، به شرح زیر است: ایام فاطمیه به روزهای آخر رسیده است و تا چند روز دیگر عید نوروز فرا خواهد رسید. از سویی بحث از دو انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهرها نیز خود را به عید نوروز رسانده است ازاین رو می توان گفت، دیدوبازدیدهای این عید نوروز، با طعم تبلیغات انتخاباتی و سیاست سپری خواهد شد. اگر عمری باشد خواهیم دید چه تعدادی از باب احساس وظیفه و خدمت به خلق کاندیدا خواهند شد؟ راستی این احساس وظیفه هم نعمتی بزرگ است وگرنه این همه تنوع نامزدها نداشتیم. اگر منطق این انتخابات هم مثل سبک و سیاق انتخابات های گذشته باشد، درودیوار شهرها هم خواهند گفت چه بسیارند تصویرهای افرادی که سرشار از احساس وظیفه اند! اگر عمری باشد خواهیم دید مردم با چه دیدی و با چه عینکی به صندوق های رأی نگاه خواهند کرد؟ کارگران شهرداری که پیک بهداشت و پاکی شهرند از همین روزها باید، به اندازه کافی استراحت کنند تا بعد از انتخابات عکس های متراکم را از چهره و خیابان های شهر پاک کنند! به هرحال چون در ایام فاطمیه هستیم ضمن تسلیت این ایام، دو نکته انتخاباتی را بارنگ و منطق فاطمی تقدیمتان می کنم: نکته اول: اگر از پست و مقام درست استفاده شود زمینه ای برای خوشبختى و سعادت انسان در دنیا و آخرت را رقم خواهند زد. در قرآن کریم از مال به «خیر» تعبیر شده و پیامبر بزرگ الهى حضرت یوسف (ع) از عزیز و بزرگ مصر درخواست پست و مقام مى کند، آنجا که مى فرماید: قال اجعلنى على خزائن الارض: انّى حفیظ علیم گفت: مسئولیت خزانه دارى را به من بسپار، چون من امانت دار و کاردانم . سوره ى یوسف، آیه ى 55 حضرت سلیمان (ع) نیز مى فرماید: قال ربّ اغفرلى وَهب لى ملکا لاینبغى لاحد من بعدى پروردگارا، مرا ببخشاى و چنان سلطنتى به من عطا کن که بعد از من کسى نظیر آن را نداشته باشد. (سوره ى ص، آیه ى 35) از منظر دین پست و مقام در صورتی ارزشمندند که به سرچشمه ای برای خدمت به مردم تبدیل شوند. این پست و مقام در صورتی سرچشمه خدمت خواهند شد که افرادی متعهد و متخصص زمام امور را به عهده بگیرند. در سال 58 مناظره ای داغ بین مهندس بازرگان و شهید بهشتی تحت عنوان: تخصص بالاتر است یا تعهد و تقوا؟ در صداوسیما برگزار شد شهید بهشتی معتقد بود مسئولین باید متعهد باشند و بازرگان اعتقاد داشت تخصص مهم تر است. مهندس بازرگان، از شهید بهشتی پرسید: آقای دکتر فرض کنیم که قصد دارید با اتوبوس از شهری به تهران بیایید. راننده ای داریم که جاده را مثل کف دست می شناسد ولی اهل معصیت است و راننده دیگری که تازه کار است ولی بسیار متقی و اهل تدین. شما خانواده را با کدام راننده می فرستی؟ شهید بهشتی مکثی طولانی کرد و سپس به علامت تائید نظر مهندس بازرگان، بزرگوارانه فرمودند آقا من دیگه صحبتی ندارم! او می گوید هرچند بازرگان برنده این مناظره بود ولی این پارادوکس هیچ گاه برای شخص بنده حل نشد و همواره احساسم می گفت که قطعاً تقوا و تعهد بالاتر است! تا اینکه پست بسیار قشنگی از شهید چمران را دیدم که چون از جناب چمران سؤال کردند آقای دکتر تقوا بالاتر است یا تخصص؟ شهید چمران فرمودند تقوا بالاتر است! ولی اگر کسی تخصص کاری را نداشته باشد و منصبی را قبول کند قطعاً انسان "بی تقوایی" است! نکته دوم: امام صادق علیه السلام از ابوحنیفه پرسید عاقل کیست؟ ابوحنیفه گفت: عاقل کسی است که بین خوبی و بدی را تشخیص دهد. امام فرمود حیوانات نیز می توانند بین کسانی که آن ها را می زنند و کسانی که به آن ها خوراک می دهند تمیز دهند (حیوانات درحالی که عاقل نیستند بین خوبی و بدی را تشخیص می دهند پس تشخیص بین خوبی و بدی نشانه عاقل بودن نیست) ابوحنیفه گفت: ازنظر شما عاقل کیست؟ امام فرمود: عاقل کسی است که بین دو خیر و دو شر را تشخیص دهد تا از دو عمل خیر آن که خیرش بیشتر است اختیار کند و از دو عمل شر آن که شرش کمتر است (خیر الشر ین) را برگزیند. به یقین در صورتی جامعه به گلستانی تبدیل خواهد شد و طرح ها و کارهای روح فزا با شتاب بیشتری انجام خواهند شد که عقلای قوم به میدان بیایند و توده های مردم با دیدی خردمندانه به پای صندوق های رأی بروند. بنابراین باید کسانی کاندیدا شوند که پیوسته قدرت بهترین برنامه ریزی ها را داشته باشند و اگر بنا شد طرحی را اجرا و طرحی را تعطیل کنند طرح سرشار از خیر و منفعت را به اجرا بگذارند و دیگری را که فایده ی کمتری دارد، رها کنند. شورای شهری ارزشمندند که با معیارهایی کارشناسانه شهردار را انتخاب کنند و پیوسته منفعت جامعه را بر منفعت های جناحی و شخصی برتری بدهند. اگر شورای شهری هرچند روز شهرداری را نصب و سپس عزل کنند، به مردم احساس ناامیدی و ابهام و... تزریق خواهد شد و ای بسا زمینه پیدایش برخی از بدگمانی ها فراهم شود. نامزدهای انتخاباتی که بارها آن هم در پست های به مراتب کوچک تر پی در پی شکست خورده اند، چگونه می توانند در امر شورای شهر و آبادانی یک شهر بدرخشند؟! اگر نامزدی نه آن تخصص لازم را داشته باشد و نه از زمزم تعهد او خبری باشد و از حیث اجتماعی نیز در خوش نامی او تأمل وجود داشته باشد، چگونه می تواند، دل ها را به سمت خود جذب کند و به شهر سرشار از نیازش خدمتی بزرگ انجام دهد؟ رأی دهندگان نیز باید افق دیدشان منفعت های کلان باشد و هرگز کهکشانی از منفعت ها را فدای منفعت های شخصی و جناحی نکنند. بر این اساس باید به کاندیدهای متخصص، خوش فکر، بلندنظر و متعهد به آرمان های اسلام و انقلاب میدان داده شود. بنابراین هم رأی دهندگان و هم نامزدهای انتخاباتی باید در پرتو عقلشان تصمیم بگیرند و به میدان انتخابات وارد شوند. آنان باید به جای باندبازی و قبیله گرایی، خردمندانه به رأی و قامت پست و مقام نگاه کنند. به یقین اگر تعصبات کورکورانه و شعارهای خالی از شعور، همه کاره ی میدان انتخابات شود، فردای قیامت هرکسی چه نامزد انتخاباتی و چه رأی دهنده به تناسب نقششان، باید جوابگوی رأی، تصمیم و عملکردشان باشند. تاریخ می گوید در آن لحظاتى که تیر به پیشانى زید ابن امام سجاد (علیه السلام) اصابت کرد، قبل از اینکه به زمین بخورد، باحالتی غمگین و متأثر گفت: «این سائلى عن ابى بکر و عمر، هما اقامانى هذا المقام»؛ کجاست آن کسی که در مورد ابوبکر و عمر با من بحث می کرد؟ آنان مرا به این حال وروز انداختند. یعنى اگر خلافت به امام علی (ع) می رسید، این پیشامدها نبود و من بااین حال کشته نمی شدم. همین تاریخ می گوید چون از جناب زید پرسیدند، چه کسى امام حسین را در کربلا شهید کرد؟ فرمود: «سقیفه بنى ساعده» امام حسین (ع) را شهید کرد و این سخن شاعر به جاست که می گوید: الیوم من اسقاط فاطمة محسنا سقط الحسین عن الجواد صریعا به علت آنکه محسن فاطمه (س) را سقط کردند روز عاشورا امام حسین (ع) نیز از روى اسب بر زمین افتاد، یعنى شهادتامام حسین و فاجعه کربلا، یکى از آثار شوم سقیفه بود. ای جان من! چنگ خمیده قامت می خواندت به عشرت بشنو که پند پیران هیچت زیان ندارد صندلی های ماساژ i Rest قیمت آنلاین ارز و سکه تورهای نوروزی ماهان سیر
دوشنبه ، ۲۹خرداد۱۳۹۶
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بولتن نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 23]