تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 4 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هركس به خدا و روز قيامت ايمان دارد، بايد سخن خير بگويد يا سكوت نمايد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1818142679




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

قصه تلخ پیرمرد و موتور سوار!


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: قصه تلخ پیرمرد و موتور سوار! تهران- ایرنا -ساعت 10:45 دقیقه روزسه شنبه هفدهم اسفند؛ از خیابان پلیس به مقصد سه راه عباس آباد سوار خودروی روآ سفید رنگ شدم، خانمی در صندلی جلو نشسته بود و من و یک آقایی دیگر در صندلی عقب نشسته بودیم.


خودرو از خیابان شکرآبی وارد سهروردی و از آنجا هم وارد خیابان شهید بهشتی می شود و در میان ترافیک نیمه سنگین، آرام به راهش ادامه داد.داشتم پیامهای تلگرام گوشی رو چک می کردم که صدای جیغ خانمی که در صندلی جلو نشسته بود، میخکوبم کرد؛ درست روی پل مدرس و پشت چراغ قرمز بودیم که ناگهان تصویر دلخراش و دردناک برخورد موتورسیکلت که خلاف جهت و با سرعت زیاد در حال حرکت بود با پیرمردی که کلاهی سیاه بر سر داشت و2 کیسه پلاستیکی حاوی خریدهایش در دستانش بود، میخکوبم کرد.شدت برخورد موتورسیکلت به حدی بود که پیرمرد چیزی حدود یک متر از زمین کنده شد و با کله به زمین فرود آمد؛ تا شعاع چندمتری سیب زمینی و پرتقال و پیاز روی آسفالت خیابان مدرس قل می خوردند و کلاهش هم بسویی پرتاب شد.موتوری که کمی از صحنه فاصله گرفته بود، ابتدا برگشت و نیم نگاهی کرد اما دید که حال عابر نامساعد است، گازش را گرفت و بسرعت از سمت ورودی عباس آباد وارد بزرگراه مدرس شد و در میان همهمه خودروها، جمعیت و شلوغی شهر راهش را کشید و از چشمها پنهان شد.مجالی نبود تا صحنه را به تصویر بکشم، راستش مانند یک صحنه «فست موشن» همه چی در چند ثانیه تمام شد، تنها کاری که به ذهنم رسید، یادداشت کردن شماره پلاک موتورسیکلت بود و بس! ثانیه شمار معکوس چراغ قرمز مدرس به 35،34،33و...-رسید و در این مجال اندک پیاده شدم و به میان جمعیتی که پیرمرد را دوره کرده بودند، رساندم.گفتم پدرجان حالت چطوره؟ جواب داد که خوبم. باز هم گفتم باید به اورژانس زنگ بزنیم و پیرمرد اصرار داشت که کمی سردرد دارد و چند خراش و نیازی به اورژانس نیست.چند نفر به او گفتند که «الان بدنت گرم است و درد رو حس نمی کنی، بهتره بری از سر و دست و پاهات عکس بگیری». اما پیرمرد باز هم قبول نکرد که نکرد.شماره موتورسیکلت را روی تکه کاغذی نوشتم و به پیرمرد دادم و گفتم شاید خواستی پیگیری و شکایت کنی، این شماره به دردت می خوره و خداحافظی کردم.اما هنوز در شوک این صحنه دلخراش، فرار موتوری، میوه های ریخته در کف خیابان، صورت خونین پیرمرد و بی میلی اش برای رفتن به اورژانس بودم. دارم به این فکر میکنم که دوربین های تقاطع مدرس و بهشتی شماره این موتوری و تصویر موتورسوار رو ثبت کرده اند یا فقط فرمان کنترل طرح ترافیک، معاینه فنی و جریمه را بخوبی اجرا می کنند؟*برای اطلاع از اخبار متنوع انتشار یافته در شبانه روز با کانال ایرنا استان تهران در تلگرام به نشانی IRNATEHRAN@ همراه شوید. خبرنگار:یحیی معماری انتشاردهنده: موسی فعالیان تهرام/ 6539 / 1539



18/12/1395





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 15]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن