محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827719916
نويسنده: مسعود پورفرد ايران 1404 (قسمت دوم)
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: مسعود پورفرد ايران 1404 (قسمت دوم)
خبرگزاري فارس: براى بررسى اين موضوع ابتدا تعريف توسعه و سپس براساس متن چشمانداز ضمن بررسى محاسن چشمانداز و مقايسه آن با چشمانداز مالزى سند چشمانداز را در حوزههاى اقتصاد، فرهنگ و سياست نيز مورد بررسى قرار خواهيم داد.
نمونه هاى آمارى از وضعيت اقتصاد ايران
براساس گزينش توسعه انسانى در سال 2003 منتشر شده است در 25 سال گذشته متوسط نرخ رشد سالانه درآمد سرانه ايران منهاى 6/0 درصد بوده است و اين يكى از كمترين ميزان نرخ رشد در منطقه آسيا است همچنين بنابه گزارش قاممقام سازمان ملى بهرهورى ايران، ايران در پائين سطح بهرهورى در آسيا قرار دارد.(15)
و در تأئيد مطالب فوق سازمان مديريت و برنامهريزى كشور اعلام كرد سطح درآمد سرانه و توليد سرانه در اقتصاد ايران همچنان پائين است و طى بيست سال گذشته رشد سالانه درآمد سرانه معادل 8/0 درصد بوده است بنابه محاسبه همين مؤسسه سطح درآمد سرانه واقعى فعلى تقريبا معادل سالهاى اوليه دهه 60 است و در سال 2002 در ايران 1649 دلار در كره جنوبى بيش از 13 هزار دلار مالزى 5000 دلار و تركيه 3000 دلار بوده است همچنين در سال 2003 درآمد سرانه ايران شش هزار دلار، كره جنوبى 17 هزار دلار، مالزى 8 هزار دلار و تركيه 7 هزار دلار بود(16) بايد توجه داشت كه صرف افزايش توليد ناخالص داخلى بدون توجه به چگونگى اين افزايش (با بالا بودن نفت در بازارهاى جهانى در چند سال اخير يكى از عوامل مهم اين افزايش سرانه بوده است) و تأثيرى كه بر ساخت اقتصادى ايران بهطور بلند مدت دارد نمىتواند توسعه اقتصادى و يا حتى رشد پايدار و موزون و درونزايى را تضمين كند.
مسأله بيكارى و مشكل اشتغال
هر چند آمارهاى متفاوتى تاكنون اعلام شده است از جمله رسول جماعتى عضو كميسيون اقتصادى مجلس اخيرا اظهار داشت: در حدود 6 ميليون و 200 هزار نفر بيكار در كشور وجود دارد(17) از سوى بانك مركزى و وزارت اقتصاد نرخ بيكارى را در حدود 11 درصد ولى اين رقم از سوى رئيس سازمان مديريت و برنامهريزى 6/12 درصد اعلام ش(18)د در مجموع بيكارى پديدهاى است كه مولود سياستهاى غلط و ناكارآمد اقتصادى و اجتماعى كه خود عامل مهم ظهور فساد و آسيبهاى اجتماعى و ماهيتا عامل ضد توسعه پايدار بهشمار مىرود.
بنياد هويتيج نيز در گزارى سال 2001 ميلادى خود درخصوص «آزادى اقتصاد ايران» ايران را در بين 160 كشور جهان در رتبه 151 قرار داده و امتياز 70/4 را از امتياز 5 بهعنوان بدترين امتياز به ايران اختصاص داده است.
و امتياز (5) را براى سياست تجارى، موقعيت سرمايه خارجى، مقررات و قوانين، سياستهاى پولى و بانكدارى و تأمين مالى و نيز امتياز (4) را براى محورهاى چون دخالت دولت، كنترل حقوق و قيمت، درنظر گرفته است، بنياد مذكور در گزارش خود مىنويسد: ايران واردات را از طريق اعمال نرخ تعرفههاى بالا، موانع وارداتى، مجوزها و خدمات گمركى تحت كنترل خود قرار داده و از حيث بار مالى دولت نيز نرخ ماليات بالاست ولى سطح هزينه دولت متوسط شده است؛ در اين گزارش ميزان دخالت دولت در اقتصاد بالاست، سياستهاى پولى بدون تغيير با نرخ تورم بالا، جريان سرمايه و سرمايهگذارى خارجى با موانع زياد، سطح بانكدارى و تأمين مالى با محدوديتهاى بسيار، سطح دستمزدها و قيمتها با دخالت وسيع دولت، سطح حمايت دولت از حقوق مالكيت پايين و محدود و سرانجام سطح بازار سياه و قاچاق زياد ترسيم شده است.(19)
همچنين در ساختار اقتصادى ايران بهگونهاى عمل مىشود كه 58 درصد فعاليت اقتصادى كشور مربوط به بخش غيرخصوصى و 15 درصد آن در اختيار بخش خصوصى قرار دارد. ساختار اقتصاد ايران دولتى نيست بلكه غيرخصوصى است و حجم قابل توجهى از آن در اختيار نهادها و بنيادهاى اقتصادى است.
اقتصاد ايران شبيه ساختارهاى اقتصاد دولتى متداول در جهان نيست.(20)
در اين سند هر چند از برخى از متغييرهاى اقتصادى مانند نرخ تورم، بيكارى و رشد نامبرده شده است ولى از اين بيان نمىشود فهميد كه با چه دگرگونى در ساير متغييرهاى اقتصادى قرار است متغييرهاى رشد بيكارى و تورم دگرگون شوند زيرا هر دگرگونى در متغييرهاى اقتصادى الزاما نشانه افزايش كارايى اقتصادى و يا بهبود نيست.
افزايش كارايى اين متغييرهازمانى بهبود تلقى مىشود كه در حاصل دگرگونى مجموعه متغيرهاى اقتصادى تحول بوجود آيد، والا روابط ميان متغييرهاى اقتصادى را ثابت تصور كردن خطايى نابخشودنى تلقى مىشود. نتيجه اينكه چشمانداز مىبايست روشن مىكرد با صرف كدام امكانات و كدام هزينه متغييرهايى مانند بيكارى و يا تورم را بهبود مىبخشد.
توليد دانش و فنآورى
نكته پسنديده اين است كه در حدود يكسال مىباشد نهضت نرمافزارى و توليد دانش در ايران شروع شده است كه در دو حوزه علوم انسانى و پايه بطور جدى ادامه دارد براى مثال ايران در فنآورى هستهاى واقعا به خودكفايى رسيده است و اين مىتواند در زمينههاى صلحآميز براى پيشرفت اقتصادى ايران مفيد باشد و در حوزه علوم انسانى هنوز در ابتداى كار هستيم برخى كارشناسان ضمن تقدير از فعاليتهاى دانش محورى مشكل را در نهضت نرمافزارى نمىدانند بلكه مشكل در سختافزار است يعنى ذهنهاى بسته و منجمد در سطوح مختلف مديريتى وجود دارد كه كار را مشكل كرده است اينها فرزند زمانه خود نيستند بنابراين ايران اكنون مشكل سختافزارى دارد تا نرمافزارى و در مورد فنآورى اطلاعات امروز رشتهاى پيش برنده ساير رشتههاى اقتصاد در درون يك كشور است كه نقش بسيار قابل اهميتى را نيز در توسعه و رشد اقتصادى بازى مىكند ذهنيت ايران براساس تحقيق سازمان ملل منتشر شده چنين مىباشد:
ايران از نظر استفاده از فنآورىهاى جديد اطلاعاتى و ارتباطى مقام صدوهفتم را در ميان كشورهاى جهان داراست بنابه همين گزارش ايران از بسيارى از كشورهاى آفريقايى نظير الجزاير (مقام 91)، بوستوانا (مقام 101) لسوتو (مقام 102) عقبتر است و با كشورهاى ديگر آفريقايى نظير تونس، ساحل عاج، زيمبابوه و كينا (به ترتيب مقامهاى 108، 113، 116 و 118 جدول) فاصله اندكى دارد(21) فنآورى اطلاعات مقدمترين رشته نسبت به همه صنايع است. زيرا توليد اطلاعات، اطلاع رسانى، جمعآورى اطلاعات، كه مادر توليد كالايى است امروزه در عرصه همين فنآورى اطلاعات قرار گرفته است. بنابراين رشته فنآورى اطلاعات بهعنوان توليد دانش، تعريف مىشود و قطعا عقب ماندن از آن به معنى عقب ماندن در عرصه توليد ساير فرآوردهها نيز مىباشد.
قبل از بحث جمعبندى نظر خواننده را به پسبينىهاى چشمانداز اقتصاد ايران از نگاه واحد اطلاعات اكونوميست جلب مىنمايم:
به تحليل واحد اطلاعات اكونوميست (EIU)، با وجود برخى شبهات در قانون اخير سرمايهگذارى خارجى ايران، توجه سرمايهگذاران خارجى به شدت به اين كشور معطوف شده است. هماكنون بسيارى از شركتهاى عظيم نفتى جهان مايل به همكارى با ايران در توسعه مبادين نفت و گاز اين كشور هستند. البته هنوز بخش غيرنفتى اقتصاد ايران موفق نشده تا از اين فضا بهرهگيرى لازم را بنمايد. براساس اطلاعات به دست آمده، قرار است در خلال برنامه 5 ساله چهارم (2009 - 2005) آزادسازى اقتصادى با شدت بيشترى در اين كشور ادامه يابد. اما به خاطر منازعات سياسى تفرقه برانگيز در ميان احزاب عمده كشور در خلال اين دوره زمانى، پيشرفتهاى پيشبينى شده در زمينههاى حساس نظير خصوصى سازى و كاهش يارانههاى دولتى با ترديد جدى روبرو هستند.
سياستهاى بودجه
منازعات سياسى طولانى مدت در ايران باعث شده است تا هيچ يك از احزاب، حامى واقعى كاهش رشد بودجه نبوده و لذا هزينهها در سال جارى به شدت افزايش خواهند يافت. از سوى ديگر، درآمدهاى نفتى كشور به خاطر كاهش توليد آن در نيمه دوم سال مالى جارى كاهش خواهد يافت، اما درآمدهاى ريالى دولت به خاطر كاهش ارزش پول ملى افزايش يافته و از حد نيازهاى تعيين شده اهداف بودجه نيز بيشتر خواهد بود. همچنين رشد اقتصادى قابل توجه و اصلاح نظام مالياتى بهطور حتم درآمدهاى مالياتى دولت را افزايش خواهد داد.
به علاوه، براساس اعلام بانك مركزى، انتظار مىرود بودجه خالص كشور با كسرى 9/2 درصدى مواجه شود.
بههر حال، پيشبينى مىشود در سال جارى ايران با يك كسرى ناخالص 41 تريليون ريالى معادل 6/4 ميليارد دلار آمريكا مواجه شود كه در مجموع 5/3 درصد كل محصول ناخالص داخلى اين كشور را تشكيل مىدهد.
سياستهاى پولى
در چند سال آينده كما فىالسابق بسيارى از موضوعات قبلى كه كارآمدى سياستهاى پولى بانك مركزى را تحتتأثير جدى خود قرار مىدادند، همچنان به حيات خود ادامه خواهند داد. از مهمترين اين موضوعات مىتوان به عدم استقلال بانك مركزى از دولت و اختلاف هميشگى ميان حركت تكنوكراتيك بانك مركزى به سمت اتخاذ يك رژيم مالى اسلامى و اهداف توسعهطلبانه و انبساطى وزارتخانههاى اقتصادى اين كشور اشاره نمود. علاوه بر اين، عملكرد ضعيف نظام بانكدارى تجارى و نقش مداخله گرايانه ضعيف آن بر تصميمات پولى بانك مركزى تأثير سوء مىگذارد.
رشد اقتصادى
پيشبينى مىشود در سال جارى رشد اقتصادى ايران به 9/5 درصد بالغ شود. اين ميزان رشد تا حدودى بهخاطر افزايش رشد توليد نفت اتفاق خواهد افتاد؛ زيرا اعضاى اُپك براى جبران عدم حضور نفت عراق در بازارهاى جهانى سهميههاى توليدى خود را افزايش دادهاند. البته افزايش تقاضاى مصرف داخلى در اين امر بىتأثير نخواهد بود. همچنين انتظار مىرود در سال آينده بهخاطر اُفت بهاى نفت خام در بازارهاى جهانى و كاهش توليد نفت اعضاى اُپك، رشد واقعى اقتصاد اين كشور تا مرز 6/3 درصد كاهش يابد. بهعلاوه، كاهش درآمدهاى نفتى ممكن است دولت را به كاهش واردات مجبور نمايد، ولى در هر صورت دولت سعى خواهد كرد بر استانداردهاى موجود زندگى تأثير منفى نگذارد. از سوى ديگر، از آنجايى كه دولت در پى متنوعسازى توليدات صنعتى خارج از توليد نفت خام مىباشد و سعى دارد براى بهبود وضعيت زيرساختها و خدمات عمومى سرمايهگذارى خارجى جذب نمايد. به همين خاطر سرمايهگذارى ثابت ناخالص ملى تا حد بسيار زيادى افزايش خواهد يافت.
اما در سال 2005 رشد اقتصادى اين كشور وضعيت ديگرى خواهد داشت. در اين سال بهخاطر همگانى ايران با ديگر اعضاى اُپك در افزايش صادرات نفتخام به خاطر كاهش توليد سال قبل، رشد اقتصادى اين كشور 4 درصد خواهد بود. در نتيجه اين وضعيت ميزان رشد مصرف دوفت افزايش يافته كه به تبع آن مصرف خصوصى نيز روبه فزونى مىگذارد. به موازات، ميزان سرمايهگذارى ثابت ناخالص ملى به خاطر آغاز به كار برخى از پروژههاى عظيم نفتى و گازى تا حد نسبتا زيادى افزايش خواهد يافت.
نرخ تورم
پيشبينى مىشود در سال جارى ميلادى نرخ تورم قيمتهاى مصرف كننده ايران بهخاطر افزايش رشد پرداختهاى دولتى تا مرز 2/16 درصد افزايش يابد كه در مقايسه با سال گذشته 1/2 درصد رشد خواهد داشت. اما در سال آينده به خاطر كاهش بهاى نفت خام و كمتر شدن رشد مخارج دولت، نرخ تورم به ميزان 2/1 درصد نسبت به سال قبل از آن تنزل مىيابد كه در نتيجه آن تقاضاى مصرف داخلى نيز كم مىشود. كاهش نرخ مبادلات ارزى، كه انتظار مىرود در سال 2004 به اوج خود برسد، باعث وارد آمدن فشار بر قيمتها شده، اما در نهايت با كاهش واردات و فروكش كردن نرخ تورم جهانى كالاهاى غيرنفتى خنثى خواهد شد. با پيشبينىهاى به عمل آمده، در سال 2005 نيز نرخ تورم به محض كاهش رشد تقاضاى مصرف داخلى، تا مرز 5/12 درصد پايين خواهد آمد.
نرخ مبادلات ارزى
بانك مركزى به خاطر حفظ توان رقابتى صادرات كالاهاى غيرنفتى و مبارزه با رشد سريع واردات، همچنان سياست تكنرخى بودن رژيم ارزى كشور را ـ كه از ابتداى سال مالى 2002 اجرا كرده است ـ ادامه خواهد داد. پيشبينى مىشود تا پايان سال جارى ميلادى ارزش هر واحد دلار آمريكا به 8531 ريال بالغ گردد كه در نوع خود نشان مىدهد واحد پول اين كشور با سرعتى بيشتر از گذشته دچار افت ارزش شده است.
در سال 2004، به خاطر اينكه بهاى نفت به شدت كاهش پيدا خواهد كرد، بانك مركزى بهطور حتم مجبور خواهد شد تا ارزش واحد پول كشور را تا حد ممكن در برابر دلار آمريكا (هر دلار معادل 9214 ريال) كاهش دهد. اما در سال 2005 به دليل اينكه درآمدهاى نفتى تا حد زيادى افزايش مىيابد، روند كاهش ارزش ريال نيز تنزل خواهد يافت. البته بايد توجه داشت كه اين افزايش ارزش، همزمان با كاهش نرخ تورم و به آهستگى صورت خواهد گرفت.(22)
اقتصاد ايران 2005
شرح
عملكرد 2002 برآورد 2003 پيشبينى 2004 پيشبينى 2005
نرخ رشد محصول ناخالص داخلى واقعى(درصد) 7/6 5/9 3/6 4/0
توليد نفت (هزار بشكه در روز) 3494/0 3660/0 3438/0 3608/0
صادرات نفت (ميليون دلار) 22807/0 22020/2 14988/6 15555/9
نرخ تورم مصرف كننده (درصد) 14/3 16/2 15/0 12/5
تراز بودجه دولت (درصد از محصول ناخالص داخلى) 2/2 3/3 3/5 4/0
صادرات كالا (ميليارد دلار) 28/2 27/8 21/3 22/3
واردات كالا (ميليارد دلار) 23/8 25/3 24/7 24/9
تراز حساب جارى (ميليارد دلار) 3/7 1 /4 4/6 3/9
بدهىهاى خارجى (ميليارد دلار) 9/3 9/7 11/4 13/2
نرخ برابرى ريال در مقابل دلار 7958/1 8289/7 8872/4 9444/0
نرخ برابرى ريال در مقابل يورو 8440/3 9853/5 10641/8 10786/9
جمع بندى گفتمان پيشرفت و توليد دانش
در بخش اقتصادى اقتصاد ايران بيمار و وابسته به نفت و به عبارتى اقتصاد برونزا است كه تابع اقتصاد جهانى، دنياى منطقهاى، بازار نفت، اوضاع سياسى و اقتصادى آمريكا بهعنوان قطب اقتصادى دنيا و ... است چگونه مىتوان ساختار كهنه و سنتى اقتصاد ايران را تغيير داد، با توجه به عقبماندگى فنآورى اطلاعات ميزان بيكارى و تورم امروز، فقدان وجدان كارى و اتلاف منابع ناشى از سوء مديريت مشكلات عديده ديگر حتى بقول آقاى محمد طببيان رئيس مؤسسه عالى بانكدارى اسلامى در واكنش به سند چشمانداز گفت: وقتى هنوز نمىتوانيم تحليل جامعى از وضعيت سال جارى و گذشته اقتصادى كشور ادامه دهيم پيشبينى چشمانداز چگونه ميسر است؟(23) و نيز به قول آقاى مظاهرى وزير امور اقتصادى و دارايى سابق دولت خاتمى كه گفته است: از زمانى كه مسأله سند چشمانداز بيستساله در مجمع مطرح بود، نقطه مشترك همه صاحبنظران اين بود كه اين اهداف و ايدهآلها با ساختارهاى موجود اقتصادى، اجتماعى كنونى بهدست نخواهد آمد.(24) در نتيجه در گفتمان پيشرفت و توليد دانش بين آرمانها و واقعيتها فاصله بسيار زيادى مشاهده مىشود.
گفتمان صلح و روند جهانى شدن
در اين گفتمان ايران، كشورى است الهامبخش جهان اسلام و يا تعامل سازنده و مؤثر در روابط بينالملل(25) اين گفتمان از طريق حفظ كرامت ملت ايران با تضمينهايى براى حفظ امنيت و مصالح ملى تأمين مىشود همچنين در اين طراحى ايران كشورى است «امن» و مستقل و مقتدر كه با سامان دفاعى مبتنى بر بازدارندگى همه جانبه و پيوستگى مردم و حكومت در عرصههاى جهانى ظهور خواهد كرد. اين سياستى عقلانى و مسالمتآميز است كه ما در مقابل دنيا پيشه كردهايم كه براى هر كسى قابل فهم است.
در اين گفتمان سابقه جمعى ايران تقريبا مثبت بوده است در بحث سياست خارجى از زمان آقاى هاشمى رفسنجانى ايران تلاش كرد كه با جهان و منطقه وارد گفتگو شود و در زمان آقاى خاتمى با سياست تنشزدايى در منطقه و جهان بازتاب بسيار مثبتى داشت كه تاكنون ادامه دارد و تنها مشكلى كه ايجاد شده است مسأله انرژى هستهاى صلحآميز ايران است كه آنهم به لحاظ روشى ايران سياست گفتوگو و مذاكرات را در پيش گرفته است و واقعا تعامل سازنده و مؤثر در روابط بينالملل را در پيش گرفته است. اما در زمينه اقتصاد از ديدگاه جايگاه اقتصاد كشور در منطقه و جهان بررسىهاى به عمل آمده نشان مىدهد طى دو دهه 1980 و 1990 شمارى از كشورهاى در حال توسعه كه در پايان دهه 1970 داراى وضعيت اقتصادى مشابه و در مواردى نازلتر از ايران بودهاند توانستهاند با اتخاذ رويكردهاى منطقى و راهبردهاى مناسب از طريق رشد توليد ناخالص داخلى و صنعتى شدن به تدريج خود را از جرگه اين كشورها خارج و به گروه كشورهاى پيشرفته صنعتى نزديكتر سازند. چنانكه امروز كشورهايى نظير چين، كره جنوبى، مالزى، اندونزى، مكزيك، تايلند، تايوان و حتى تركيه به رغم بحرانهاى مقطعى و گذرا كه پارهاى از آنها در ذات پيشرفت اقتصادى ـ اجتماعى و عدم تعادلهاى ناشى از آن نهفته است و پارهاى ديگر نيز از تجربههاى جديد و عدم آمادگى در مقابل پديده جهانى شدن سرچشمه گرفته است. موفق شدهاند به ارقام درآمد سرانه، توليد و تجارتى فزاينده و رويه رشد دست يابند و بسيارى از مشكلات و تنگناهايى را كه ايران اكنون با آن دست به گريبان است پشتسر گذارند.
مقايسه ارقام مربوط به عملكرد صادرات ايران با برخى از كشورهاى نوخاسته صنعتى به منزله نشانهاى از قدرت نفوذ در بازارهاى جهانى و رقابتپذيرى و نهايتا توانمندىهاى اقتصادى ـ صنعتى حكايت از عقب افتادن ايران و فاصله گرفتن چشمگير از كاروان كشورهاى پيشرو و بالنده دارد. اطلاعات موجود بيانگر آن است كه اگرچه مجموع صادرات نفتى و غيرنفتى ايران طى دو دهه 1980 تا 2000 دو برابر شده است و صادرات غيرنفتى از 645 ميليون دلار در سال 1359 (1980) به 4119 ميليون دلار در سال 1379 (2000) افزايش يافته است. اما قدر مطلق از در مقايسه با رشد صادرات در كشورهاى تازه صنعتى بسيار ناچيز بوده و تناسبى با امكانات و توانايىهاى بالقوه ايران نداشته است. در تمام اين سالها در آمد حاصله از فروش نفت خام بين 85 تا 97 درصد كل صادرات ايران را تشكيل مىداده و صادرات كالاهاى صنعتى در بهترين سالها ـ از جمله سال 2000 ـ از 7 تا 8 درصد مجموع صادرات كشور فراتر نمىرفته است.
در همين دو دهه كشورهاى نوخاسته صنعتى موفق شدهاند با انجام سرمايهگذارىهاى گسترده و با تغيير ساختار اقتصادى ـ توليدى خود به ارقام بسيار چشمگير صادراتى نايل آيند كه بين 80 تا 95 درصد آنرا صادرات كالاهاى ساخته شده صنعتى تشكيل مىدهد. روشن است كه در سال 2000 و در عرصه رقابتهاى تجارى در سطح بينالمللى دستيابى به توليد و صادرات انبوه در حد ارقام بالاى 3/249 ميليارد دلار براى چين 2/172 ميليارد دلار براى كرهجنوبى، 4/166 ميليارد دلار براى مكزيك و ...حتى رقم 6/26 ميليارد دلار براى تركيه بدون نفوذ و پيوند با بازار جهانى و توليد با استانداردهاى بينالمللى مورد پذيرش آن به هيچ ترتيب ديگرى امكانپذير نبوده و تنها از طريق مشاركت با بنگاههاى خارجى و جلب و جذب سرمايهگذارىها و همكارىهاى آنان ممكن شده است.
ارقام مربوط به موجودى سرمايهگذارىهاى مستقيم خارجى در كشورهاى ياد شده و مقايسه آن با وضعيت ايران اين نكته را با وضوح بيشترى آشكار مىسازد. در حالى كه در فاصله اين دو دهه موجودى سرمايهگذارى مستقيم خارجى در ايران حدود 20 درصد كاهش داشته و از 2609 ميليون دلار در سال 1980 به 2115 ميليون دلار در سال 2000 ميلادى فرو افتاده است. ديگر كشورهاى موفق در زمينه صادرات توانستهاند حجم انبوهى از اين سرمايهگذارى را بهصورت ساختمان، ماشينآلات و تجهيزات توليدى در كشور خود مستقر و اهرم مديريتى نيرومندى را در توسعه اقتصادى ـ تجارى خويش بهكار گيرند.
حاصل اين فرآيند را مىتوان در رشد بهرهورى نيروى انسانى با توليد سرانه شاغلان در مجموع فعاليتهاى اقتصادى مورد ارزيابى دقيق در قرارداد. مقايسه وضعيت ميزان با كشورهاى منتخب نو صنعتى، افت اين شاخص را طى دو دهه در ايران در برابر صعود فوقالعاده آن، در كشورهاى ياد شده نشان مىدهد. ميزان بهرهورى نيروى كار در ايران با 39 درصد كاهش از 9310 دلار در سال 1980به 6649 دلار در سال 1999 رسيده در حالىكه همين شاخص در مالزى و تايلند به 2 برابر، در هنگكنگ به 5/3 برابر و در كرهجنوبى به 4 برابر افزايش يافته است.(26)
گزارشهاى متعددى كه اخيرا از سوى مؤسسات و ارگانهاى اقتصادى بينالمللى پيرامون شرايط اقتصادى كشورها در بخشهاى مختلف منتشر شده مبين اين نكته است كه ايران فاقد جايگاهى مناسب و شايسته در سطح جهان است. مثلاً براساس گزارش توسعه منابع انسانى سازمان ملل متحد، ايران به لحاظ توسعه منابع انسانى و توزيع درآمد به ترتيب رتبهاى بهتر از 97 و 106 نداشته است. در گزارش اقتصادهاى رقابتى جهان كه از مؤسسات بينالمللى اقتصادى منتشر مىشود، نشان دهنده اين مطلب است كه ايران جايگاهى در بين 102 كشور برتر جهان نداشته. از نظر استفاده از فنآورىهاى جديد اطلاعاتى و ارتباطى نيز ايران مقام صدوهشتم را براساس گزارش سازمان ملل در جهان كسب كرد. علاوه بر اين سهم ايران در تجارت جهانى كمتر از چهلصدم درصد است و از نظر ميزان جذب سرمايه گذاريهاى خارجى نيز ايران در رده كشورهاى كم جاذبه قرار دارد. اگر مطالبى كه آمد صحيح باشد اين پرسش منطقى است كه «چشمانداز 20 ساله اقتصادى» با كدام تكيهگاه به استقبال آينده مىرود؟
يكى از مواردى كه در سند چشمانداز 20 ساله برروى آن تأكيد مىشود (بند 8) پيوستن ايران به اقتصاد بينالمللى و به دست آوردن جايگاه شايسته در آن مىباشد. قطعا چنين روندى در كوتاه مدت و به شكل لحظهاى ممكن نيست و تحقق آن تابعى است از شرايط و پتانسيل فعلى جهانى شدن و ميزان تلاش و سرمايهگذارى براى دستيابى به چنين هدفى مىباشد. طبق گزارش منتشر شده توسط مجله فارن پاليستى (سياست خارجى) كه بهوسيله مركز مطالعات سياست خارجى در واشنگتن چاپ مىشود و 62 كشور جهان را از لحاظ ميزان جهانى شدن ردهبندى كرده، نشان مىدهد كه ايران از اين نظر در رتبه آخر قرار دارد(27). بنا به روش مورد استفاده در تحقيق اين مجله وضعيت 62 كشور جهان را در 13 شاخص مختلف كه در 4 گروه اقتصادى، سياسى، تكنولوژيكى و انسانى دستهبندى شدهاند. مورد بررسى قرار داده شده است. بنابراين تحقيق رتبه ايران در گروه شاخصهاى اقتصادى 59، در شاخصهاى انسانى 59 در شاخص سياسى 50 و در شاخص تكنولوژيكى 55 مىباشد. ايران همچنين در زمينه شاخصهاى تجارت بينالملل، ميزان سرمايهگذارى مستقيم خارجى، ميزان سرمايهگذارى در سهام و سطح دستمزد كه در گروههاى شاخص اقتصادى قرار مىگيرند، به ترتيب رتبههاى 44، 54 و 59 را كسب كرده است.(28)
جمعبندى گفتمان صلح و روند جهانى
در گفتمان صلح چشمانداز با واقعيتى كه در خارج وجود دارد تا حدودى انطباق و سازگارى دارد بخصوص از دوره رياست جمهورى خاتمى در نزد غربيان اين باور را ايجاد كرد كه ايران بدنبال صلح و گفتوگو است و در بخش روند جهانى شدن، اگر مفهوم جهانى شدن را با تعبيرى كه شده است تعريف كنيم يعنى يكى تعريف پروژه و ديگرى پروسه نگاه تعريف پروژه يعنى اينكه برنامهاى از قبل تعيين شده و همه بايد يك مسير خطى را طى كنند و در اين برنامه صاحب پروژه ناظر و كنترل كننده است كه بىشك به حيات سياسى و قدرت آمريكا بر مىگردد و در تعريف دوم اگر جهانى شدن را پروسه تعريف كنيم(29) بحث تعامل در همه عرصههاى بينالمللى مطرح مىشود تعامل در اقتصاد، سياست، فرهنگ و مسائل اجتماعى مدنظر است در اين تعريف ديگر يك ناظر و كنترل كننده وجود ندارد بلكه براساس گفتوگوى جمعى و قدرتهايى كه در حوزه اقتصاد، فرهنگ، سياست و مسائل اجتماعى قوىترند بازى صورت مىگيرد.
حاصل سخن اينكه اگر جهانى شدن را پروژه تلقى كنيم كه پيشتر جناح راست در ايران اين طرز تلقى را دارد كه محال است گفتمان صلح و روند جهانى بهجايى برسد و اگر جهانى شدن را پروسه تلقى كنيم كه بيشتر جناح اصلاحطلب در ايران اين طرز تلقى را دارد آنگاه گفتمان صلح و روند جهانى شدن در برنامه چشمانداز قابل انطباق و سازگارى خوهد داشت زيرا ايران در صحنه بينالملل از طريق تعامل مىتواند در عرصههاى مختلف حضور پيدا كند و در هر صحنه كه ضعيف و عقبمانده باشد مىرود بازسازى مىكند و مقتدرانه در تعاملى ديگر خود را به جهانيان عرضه مىدارد.
پي نوشت:
1. ر . ك: تغييرات اجتماعى و توسعه، آلوين . ى . سو، ترجمه محمود حبيبى مظاهرى، تهران، مطالعات راهبردى، 1378، ص 200.
2. منظور از سعادت در اينجا تفسير دين از رفاه عمومى است كه بهدنبال كمال و هويت اصلى انسان مىگردد و ضمن توجه به بُعد مادى ديگر ابعاد زندگى را نيز مدنظر مىگيرد.
3. دارند روف، رالف، ژرفنگرى در انقلاب اروپا، ترجمه لاهوتى، تهران، اطلاعات، 1370، ص 30.
4. vision 2020 pubilished for themalaysia Business council by the instituie of strategie and international studies(issi) malaysia.
5. بند 12 چشمانداز 20 ساله ايران.
6. بند 11.
7. بند 1 و 7.
8. بند 34.
9. بند 9.
10. بند 28 و 29 و 30.
11. بند 20.
12. چشمانداز جمهورى اسلامى در افق 1404 هجرى ـ شمسى ابلاغ مقام معظم رهبرى، ص 1.
13.محمدرضا جوادى يگانه، برنامه توسعه، ليبراليسم، سوسياليسم، تعارض اهداف و وسايل، پاياننامه دانشگاه تربيت مدرس.
14. محمدجواد يگانه، همان.
15. روزنامه دنياى اقتصاد، سهشنبه 11 آذرماه.
16. ايرنا، 20 آبان 1382 برابر با 11 نوامبر 2003.
17. روزنامه دنياى اقتصاد، يكشنبه 16 آذر 1382.
18. روزنامه شرق، 18 آبان 1382.
19. روزنامه شرق دوشنبه، 10 آذر 1382.
20. دنياى اقتصاد، سهشنبه 11 آذر 1382.
21. روزنامه دنياى اقتصاد، 15 آبان 1382.
22. اقتصاد ايران 2005 در آذر ماه 1374.
23. روزنامه شرق، 21 آبان 1382.
24. روزنامه همشهرى، 18/8/82.
25. سند چشمانداز جمهورى اسلامى ايران در افق 1404 ابلاغى مقام معظم رهبرى، ص 1.
26. مبانى نظرى چشمانداز و برنامه چهارم توسعه، نشريه برنامه، ش 56، ص 1 - 6.
27. دنياى اقتصاد، 26 آبان 1382.
28. روزنامه شرق، دوشنبه 10 آذر سال 1382.
29. عبدالقيوم سجادى، اسلام و جهانى شدن، قم، دفتر تبليغات اسلامى، 1382.
.....................................................................................
منبع: باشگاه انديشه
چهارشنبه 5 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 316]
-
گوناگون
پربازدیدترینها