تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 29 بهمن 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):فرزندانتان را به سه چيز ادب كنيد: عشق به پيامبرتان، عشق به خاندان او، و قرآن خو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

کشتی تفریحی کیش

تور نوروز خارجی

خرید اسکرابر صنعتی

طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راه‌اندازی کسب‌وکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وب‌سایت

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

زومکشت

فرش آشپزخانه

خرید عسل

قرص بلک اسلیم پلاس

کاشت تخصصی ابرو در مشهد

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

مبل کلاسیک

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

کفش ایمنی و کار

دفترچه تبلیغاتی

خرید سی پی

قالیشویی کرج

سررسید 1404

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1860366708




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تحت تاثیر فیلم فرار از زندان دست به سرقت مسلحانه زدیم/ می‌خواستم مخارج عروسی‌ام را تامین کنم


واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:


گفت‌وگو با سارقان صرافی خیابان فردوسی:
تحت تاثیر فیلم فرار از زندان دست به سرقت مسلحانه زدیم/ می‌خواستم مخارج عروسی‌ام را تامین کنم
عباس یکی از سارقان صرافی خیابان فردوسی درباره انگیزه خود از سرقت می‌گوید: «من کشاورز و دامدار هستم و از این راه زندگی خودم را می‌چرخانم ولی درآمد این کار برای شروع زندگی و تهیه مخارج ازدواج کافی نبود و این موضوع باعث شد که من به فکر سرقت مسلحانه بیفتم.»
روز نو : عباس یکی از سارقان صرافی خیابان فردوسی درباره انگیزه خود از سرقت می‌گوید: «من کشاورز و دامدار هستم و از این راه زندگی خودم را می‌چرخانم ولی درآمد این کار برای شروع زندگی و تهیه مخارج ازدواج کافی نبود و این موضوع باعث شد که من به فکر سرقت مسلحانه بیفتم.»
 
به گزارش روز نو، پس از اعلام سرقت از صرافی خیابان فردوسی در  ۲۸ بهمن ماه بلافاصله تیمی ویژه رسیدگی به سرقت مسلحانه از صرافی خیابان فردوسی را در دستور کار قرار داد و در عرض کمتر از ۴۸ ساعت ماموران پلیس آگاهی موفق به شناسایی و دستگیری سارقان (دو جوان ۲۲ ساله که برای نخستین بار دست به سرقت زدند) شدند. این سارقان حدود ۶۵ میلیون از این صرافی به سرقت برده بودند.
 
آنها در حالی که با دست‌بند و پابند به سختی قدم بر می‌داشتند به داخل ساختمان آگاهی تهران آمدند. فرزاد که در روز حادثه سلاح در دست داشت، حالا به آهستگی حرف می‌زد و اگر کسی او را در این وضیت می‌دید گمان نمی‌کرد که این فرد می‌تواند به روی شهروندی اسلحه بکشد و همچنین عباس که تنها برای تامین مخارج عروسی خود دست به این سرقت مسلحانه زده است.
 
در ادامه گفت‌وگو با این سارقان را می‌خوانید:
 
به چه جرمی دستگیر شدید؟
 
فرزاد: سرقت مسلحانه از صرافی در خیابان فردوسی
 
نحوه سرقت را برای ما توضیح دهید؟
 
از پراید که پیاده شدیم سریع خودمان را به داخل مغازه صرافی رساندیم و متوجه شدیم که سه نفر در داخل مغازه حضور دارند وقتی مقاومت آنها را دیدم ترسیدم و به سوی آنها شلیک کردیم.
 
اسلحه را از کجا تهیه کردید؟
 
عباس: اسلحه را از شخصی به صورت امانی خریدم و قرار شد بعد از اینکه سرقت به اتمام رسید، 4 میلیون بابت خرید اسلحه به فروشنده اسلحه بپردازم.
 
حالا اسلحه کجاست؟
 
اسلحه را پس از اینکه سرقت تمام شد در مسیر بازگشت به داخل رودخانه‌ای انداختم.
 
نقشه سرقت چگونه به ذهنت رسید؟
 
سه، چهار روز قبل هنگامی که در خانه نشسته و مشغول دیدن "فیلم فرار از زندان" بودیم به این فکر افتادیم که ما دو نفر هم می‌توانیم با سرقت مسلحانه به پول دست یابیم و پس از آن بود که نقشه سرقت را کشیدیم و پس از آن به تهران آمدیم و بعد از شناسایی صرافی که دو روز به طول انجامید، عملیات سرقت را انجام دادیم.
 
متاهل یا مجرد هستید؟
 
عباس: دو ماه است که با همسرم عقد کردیم و قرار بود بعد از اینکه سرقت به اتمام رسید و پول خوبی به دست‌مان آمد مراسم ازدواج را برگزار کنم.
 
فرزاد: من چند وقتی است که ازدواج کردم و حالا همسرم باردار است. من می‌خواستم برای آنها زندگی خوبی بسازم، ولی حالا زندگی هر سه ما خراب شد. تنها دلیل زنده بودنم همسر و فرزندم هستند. امیدوارم یک روزی از این وضعیت رهایی یابم و بتوانم با کار کردن زیاد برای آنها زندگی خوبی بسازم.
 
شغل‌تان در کوهدشت چیست؟
 
عباس: من کشاورز و دامدار هستم و از این راه زندگی خودم را می‌چرخانم ولی درآمد این کار برای شروع زندگی و تهیه مخارج ازدواج کافی نبود و این موضوع باعث شد که من به فکر سرقت مسلحانه بیفتم.
 
فرزاد: در کوهدشت کاری برای من وجود ندارد. بیکارم و کاری برای کسب و درآمد پیدا نکردم. در این وضعیت بود که همراه عباس در حال تماشای سریال فرار از زندان بودیم و این فکر اشتباه به ذهن ما رسید که می‌توانیم با سرقت مسیر زندگی‌مان را عوض کنیم.
 
خودرویی که با آن به صرافی دست‌برد زدید را از کجا به دست آوردید؟
 
فرزاد: پرایدی که با آن به صرافی دست‌برد زدیم را یک روز قبل در دهکده المپیک به سرقت بردیم.
 
مراحل سرقت پراید را برای ما توضیح دهید؟
 
به عنوان مسافر سوار خودرو شدیم و با استفاده از اسپری فلفل توانستیم راننده را از داخل ماشین پیاده کنیم و پس از آن سوار بر ماشین از محل سرقت خودرو دور شدیم.
 
آیا پس از سرقت با همان پراید به کوهدشت بازگشتید؟
 
عباس: خیر، پراید را در تهران رها کردیم و سوار بر اتوبوس به سمت کوهدشت حرکت کردیم.
 
از این سرقت چقدر عایدتان شد؟
 
عباس: 65 میلیون که مقداری از این پول به صورت ریال بود و مقداری هم ارز خارجی.
 
پس از اینکه به کوهدشت رسیدید، خود را مخفی کردید؟
 
فرزاد: پس از اینکه به کوهدشت رسیدیم هر کس به سمت خانه خودش رفت و قرار شد بعد از چند روز که آب‌ها از آسیاب افتاد قرار بگذاریم تا پول‌ها را بین خودمان تقسیم کنیم که قبل از این موضوع توسط پلیس دستگیر شدیم.
 
در قسمتی از فیلم می‌بینیم که هنگامی اسلحه در دستت بود یک تیر شلیک کردی که از نزدیکی شانه عباس گذشت، اگر این تیر به عباس اصابت می‌کرد چه کار می‌کردی؟
 
فرزاد: نمی‌دانم. واقعیتش این است که در آن لحظه به هیچ چیز نمی‌توانستم فکر کنم، حالا که اینجا هستم می‌گویم که در آن لحظه اگر تیر به عباس اصابت می‌کرد قادر به تصمیم‌گیری نبودم زیرا به خاطر جو محیط همه افکارم به هم ریخته بود.
 
چرا هنگام سرقت، لباس‌تان را عوض نکردید و با لباس محلی به داخل صرافی رفتید؟
 
عباس: نمی‌دانم تا به حال به این موضوع فکر نکردم که باید لباس خود را عوض می‌کردم.



منبع: ایلنا


تاریخ انتشار: ۰۹ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۲:۰۵





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: روز نو]
[مشاهده در: www.roozno.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن